۰۹ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۲۲:۳۸
کد خبر: ۱۶۴۱۰۸

بررسی تطبیق صدر اسلام با انقلاب اسلامی ایران

خبرگزاری رسا ـ حجت الاسلام سلیمانی تاکید کرد: در طول تاریخ بشر انقلاب‌های فراوانی با ماهیت استبداد و استعمار ستیزی صورت گرفته است و با شعارهای جذابی چون عدالت، استقلال، آزادی و مردم سالاری و پیشرفت تحقق یافته و امیدهای فراوانی را دل تشنگان حق و حقیقت ایجاد کرده‌اند.
انقلاب اسلامي

به  گزارش خبرگزاری رسا، حجت‌الاسلام جواد سلیمانی متولد سال 47 در مازندران است. اساتید خارج وی آیات عظام سبحانی، مکارم شیرازی، خاتم یزدی، تبریزی (ره) و مدرسی هستند. عنوان رساله سطح 4 وی فلسفه تاریخ در قرآن است. همچنین وی کارشناسی ارشد تاریخ و دکتری معارف اسلامی با گرایش مبانی نظری اسلام دارد. محورهای مهم فعالیت حجت الاسلام سلیمانی عبارتند از تحقیق و تدریس و تالیف در مباحث معارف قرآن، تاریخ صدر اسلام و تاریخ معاصر ایران (عصرمشروطه) و مدیریت دانشنامه مشروطیت. از تالیفات وی می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد: کتاب امام حسین و جاهلیت نو، از عدالت خانه تا مشروطه غربی، آزمون خواص در حکومت اسلامی، تاریخ تحلیلی اسلام.

زمانه ما

در طول تاریخ بشر انقلاب‌های فراوانی با ماهیت استبداد و استعمار ستیزی صورت گرفته است و با شعارهای جذابی چون عدالت، استقلال، آزادی و مردم سالاری و پیشرفت تحقق یافته و امیدهای فراوانی را دل تشنگان حق و حقیقت ایجاد کرده‌اند. ولی بعد از مدتی یا در تحقق شعارهای خود ناکام ماندند و یا تغییر ماهیت داده، به بیماری‌هایی که از آن برائت می‌جستند مبتلا گشتند و در دامی که روزگاری سخت از آن فاصله می‌گرفتند افتادند. چنانکه عباسیان با هدف جلب رضایت آل محمد (ص) و شعار حمایت از اهل بیت قیام خود را علیه امویان آغاز کردند ولی بعد از پیروزی، ظلمی بیش از امویان بر اهل بیت روا داشتند و شش امام معصوم را محبوس نموده و به شهادت رساندند. در انقلاب مشروطیت ایران نیز برخی از منورالفکران غرب زده و روشنفکران دین ستیز با شعار آزادی و مساوات و استبداد ستیزی به مبارزه با قاجاریه برخاستند ولی چندی بعد از پیروزی اندک اندک با انگلستان هم عهد شدند رضاخان پهلوی را بر کرسی پادشاهی ایران نشاندند و ملت ایران را به استبداد همراه با لامذهبی و سرسپردگی استعمار انگلیس مبتلا نمودند.

عصر تنزیل و تأویل دو مقطع از انقلاب

از آنجا که منطق انقلاب اسلامی ایران الهام گرفته از منطق رسول اکرم (ص)  و استمرار همان بعثت آسمانی است، بالتبع دشمنان مشترکی برای هر دو نهضت وجود دارد. چرا که شباهت‌های ماهیت انسان های جبهه حق و باطل موجب شباهت های منطق علمی و عملی و استراتژی و تاکتیکهایشان می‌شود. بدین‌رو اهل حق و اهل باطل در طول تاریخ، قیافه‌ها، ادبیات و ابزارهای متمایزی پیدا می‌کنند ولی در بسیاری از مراحل و مواضع کلی با یکدیگر شباهت و اشتراک دارند.

بنابراین برای بررسی وضعیت انقلاب اسلامی ایران در دهه سوم و چهارم، و انتخاب تاکتیک صحیح برای تعقیب اهداف اصیل انقلاب شایسته است از یک مقایسه تطبیقی بین صدر اسلام و انقلاب اسلامی ایران استفاده کنیم.

صدر اسلام را می‌توان به دو عصر «تنزیل» و «تأویل» تقسیم کرد:

«عصر تنزیل» ناظر به دورانی است که آیات قرآن نازل می‌شود و رسول خدا آن را به جامعه ابلاغ می‌کند. این دوران از ابتدای بعثت پیامبر آغاز و در سال یازدهم هجرت به پایان می‌رسد. ویژگی این دوره این است که دشمنان اسلام در این زمان منکر اصل نزول قرآن و وحی و نبوت پیامبر مکرم اسلام (ص) هستند.

«عصر تأویل» بر دوران بعد از رحلت رسول اعظم اطلاق می‌شود، و در دوران حکومت امیر مومنان به اوج خود می‌رسد. در این دوران اصحاب رسول خدا موظفند بر اساس خطوط ترسیم شده عصر تنزیل، مسیر جدید انقلاب را تبیین نمایند. در این عصر است که دشمنان اسلام خرقه کفر از تن برون کرده جبه دینداری بر تن نموده و سعی می‌کنند با تحریف آیات و ارائه تفسیر ناروا از خط رسول خدا آن را ضایع کرده و اثرش را خنثی کنند. انقلاب اسلامی ایران نیز براین اساس قابل انقسام به دو مرحله است:

از آغاز نهضت امام خمینی (قدس سره) تا زمان رحلت آن بزرگوار را می‌توان «عصر تنزیل» و بعد از رحلت آن بزرگوار را «عصر تأویل» نامید. عصر تنزیل در انقلاب اسلامی عصری است که دشمنان انقلاب با اساس انقلاب به صورت عریان مبارزه می‌کنند و اسلام یا اسلام سیاسی و حکومتی را انکار می‌کنند.

عصر تأویل، عصری است که خط امام راحل ( ره ) از سوی یاران امام تفسیر می‌شود و مسیر آینده انقلاب باید برپایه سخنان و سیره حضرت امام تبیین گردد؛ در این عصر دشمنان انقلاب از نابود کردن اساس انقلاب نومید شده‌اند لکن به تحریف و منحرف کردن مسیر آن امیدوار هستند و در این دوره عناصر معاند انقلاب اسلامی سعی می‌کنند  لباس ضد انقلاب را از تن در آورده و با پوشش انقلابی به جنگ با انقلاب بیایند. این حرکت از رحلت حضرت امام خمینی ( ره ) آغاز گردیده است و تا به امروز حرکت رو به رشدی را داشته است به طوری که در فتنه 88 به صورت مکشوف خود را نشان داده است.

این تقسیم صرفا یک تحلیل عقلی نیست بلکه مبنای تاریخی و روایی نیز دارد، به عنوان نمونه امیرمومنان ( ع ) در دوران حکومتش عصر و زمانه خود را چنین توصیف می‌کند:

«انما أصبحنا نقاتل اخواننا فی الاسلام علی ما دخل فیه من الزیغ و الاعوجاج و الشبهه و التأویل؛ وضع طوری شد که ما با برادرانمان در اسلام می‌جنگیم  زیرا گمراهی و کجی و شبهه و تأویل ناروا در اسلام راه یافته است.»

ویا جناب عمارابن یاسر در حین جنگ صفین، تمایز زمان جنگ با معاویه و عمروبن عاص در عصر حکومت نبوی (در جنگهای بدر، احد و احزاب) را با دوران جنگ با آنها در عصر علوی (در نبرد صفین)در این می داند که در زمان رسول خدا، برسر تنزیل قرآن با معاویه و اقرانش می‌جنگید ولی در حکومت امیر مومنان در صفین بر سر تأویل قرآن با آنان می‌جنگد. پس می‌فرمود:

«نحن ضربناکم علی تنزیله ثم ضربناکم علی تأویله؛ ما روزی با شما برسر نزول ( قرآن و حقانیتش ) نبرد کردیم و اکنون به خاطر تأویل و تحریف آن با شما می‌جنگیم.»

اساسا بعد از پیروزی و تثبیت هر انقلاب سیاسی ارزشی، نوبت نوسازی و دگرگونی جامعه بر اساس معارف انقلاب می‌رسد. در این شرایط اگر تحولات دقیقا منطبق بر پایه معارف اصیل انقلاب استوار شود، انقلاب از مسیر خود خارج نشده و ارزش‌های آن تحکیم می‌شود و گرنه از راه نخست منحرف گردیده و پایه ارزش‌ها در آن سست می شود. بعد از رحلت حضرت امام ( ره ) بوی تکرار این روند در انقلاب ایران به مشام می‌رسد از این رو شایسته است با درس گرفتن از تجربه تلخ صدر اسلام و درک شرایط ویژه این برهه حساس، از تکرار تاریخ جلوگیری شود./971/ت303/ع

ارسال نظرات