۲۵ تير ۱۳۹۲ - ۲۰:۰۶
کد خبر: ۱۷۶۶۹۶
خاطرات تبلیغی در محیط های نظامی (10)؛

استفاده اختصاصی ممنوع

خبرگزاری رسا ـ با خود گفتم جلوی ضرر را هر وقت بگیرم، باز هم منفعت است؛ بنابراین در یک فرصت مناسب سربازان را جمع کردم و مسأله را با جزئیات لازم و ضروری برای آن‌ها بازگو کردم و البته به آن‌ها تذکر دادم که قصاص قبل از جنایت نکنند...
تبليغ ديني

به گزارش خبرگزاری رسا، کتاب«فرار از پادگان» تدوین شده از سوی معاونت فرهنگی و تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، دربردارنده سیزده موضوع از خاطرات تبلیغی در محیط‌های نظامی است.

با توجه به اهمیت آشنایی مبلغان دینی با اوضاع محیط‌های نظامی و چگونگی برخورد با اتفاقات روزمره در آن فضای خاص، خبرگزاری رسا اقدام به انتشار بخشی از محتوای این کتاب کرده است.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

در هر اداره یا سازمان و یا هر نهاد دولتی معمولا وسیله نقلیه‌هایی وجود دارد که برای انجام کارهای مربوط به آن نهاد در اختیار مسؤولین آن قرار می‌دهند .

ناگفته پیداست که استفاده اختصاصی از این امکانات و خارج از دستورالعمل‌های دولتی ممنوع بوده و متخلف ضمان شرعی هم دارد.

بنده به اقتضای مسؤولیتی که داشتم ماشین سواری با راننده در اختیار من برای پیگیری مأموریت‌های عقیدتی سیاسی بود؛ اما برای محدودیت‌ها و کمبود وسیله نقلیه این ماشین تمام وقت در اختیار من نبود و حتی گاهی مجبور می‌شدم با وانت بار برای پیگیری برخی کارها جابه‌جا شوم.

البته بنده بنا به صلاحدید سلسله مراتب اجازه استفاده شخصی از وسیله نقلیه در حد متعارف داشتم و برای ارتباط تنگاتنگ با مسؤولین شهر و فراخوانی غیر مترقبه برخی از نهادهای شهری به ویژه بیت امام جمعه ناگزیر از در اختیار داشتن ماشین بودم.

ولی در هر صورت افرادی بودند که از دور و بدون شناخت مسائل مربوطه از این کار بنده و استفاده به ظاهر اختصاصی ناراحت باشند.

یادم می‌آید یک روز سربازی از سربازان عقیدتی سیاسی که به دلیل ارتباط صمیمی که با آن‌ها داشتم در ابراز ناراحتی و یا خوشحالی خود راحت بودند، به من گفت: حاج‌آقا فلان سرباز (او یکی از بهترین سربازان ع.س از حیث اخلاقی و دینی) پشت سر شما اقتدا نمی‌کند و بچه‌های دیگر هم که علت آن را از او  پرسیدند  او گفت: حاج‌آقا استفاده شخصی از ماشین بیت‌المال می‌کند و من نسبت به مسأله عدالت ایشان شک پیدا کردم.

من اولش از این‌که سربازان آن‌چه که در دل دارند را بدون هیچ واهمه‌ای ابراز می‌کنند، ‌بسیار پسندیدم و خدا می‌داند خوشحال هم شدم، چون سربازان این حرف‌ها را از ما یاد گرفته‌اند.

ولی ناراحت هم شدم که چرا من زودتر این مسأله را برای اطرافیانم و حتی راننده خود که همیشه با من بوده و می‌توانست به راحتی به دیگر دوستان سرباز خود منتقل کند، مطرح نکردم.

با خود گفتم جلوی ضرر را هر وقت بگیرم، باز هم منفعت است؛ بنابراین در یک فرصت مناسب سربازان را جمع کردم و مسأله را با جزئیات لازم و ضروری برای آن‌ها بازگو کردم و البته به آن‌ها تذکر دادم که قصاص قبل از جنایت نکنند و زودتر و یک طرفه به قضاوت ننشینند که «ان بعض الظن اثم».

بعضی از گمان‌ها گناه هستند و این خود برای من تذکری بود که اولا مردم و اطرافیان ما طلبه‌ها، اعمال و رفتار ما را زیر ذره بین قرار دارند و ثانیا طبق حدیثی باید از قرار گرفتن در جایگاه‌های تهمت‌ها پرهیز کرد «اجتنب مواضع التهم»؛ یعنی حتی اگر مجوز دولتی و شرعی برای استفاده اختصاصی از وسایل بیت المال داشته باشیم، تا آن‌جا که به اضطرار نرسیده از امکانات دولتی استفاده نکنیم.

بعد از آن اتفاق با زحمت فراوان ماشین شخصی برای خود خریدم و با وجود مشکلات مالی و سوخت گاهی به‌خاطر رعایت نگاه مردم با ماشین شخصی کارهای اداری خارج از وقت اداری را انجام دادم و البته این کار ثمرات مثبت خوبی هم داشت که مهم‌ترین آن جلب اعتماد و اطمینان قلبی اطرافیان بود.

شایان ذکر است، کتاب«فرار از پادگان» ، خاطرات تبلیغی«جواد حیادر» به همت معاونت فرهنگی و تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم تهیه و تدوین شده است./997/پ202/ن

ارسال نظرات