۱۸ آبان ۱۳۹۲ - ۱۲:۳۶
کد خبر: ۱۸۹۳۶۹
به بهانه ایام عزاداری سیدالشهدا(ع)؛

بنیان شناسی اشک

خبرگزاری رسا ـ «ماربین» مورخ آلمانی می گوید: هیچ چیز مانند عزاداری حسین نتوانست حس سیاسی در مسلمانان ایجاد کند.
محرم حسيني

 

 

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، در واقع اشک معنایی از حرف ها و نجواهای دل است که به صورت قطره هایی مثل باران بر گونه های صورت انسان جاری می شود و گاه این اشک پیام شادی و یا غم دارد. اشکی که از سر ذوق و خوشحالی به واسطه فرود آمدن نعمت یا خبر مسرت بخشی از چشم انسان جاری می شود و یا به وسطه غم و اندوهی که برای فراق و یا شکایت از حادثه ای غم انگیز سبب مرطوب شدن چشم انسان می شود، پیام دل انسان است. اما اشک و گریه در تاریخ اسلام معناهای دیگری نیز به خود گرفته است و حاوی پیام های فلسفی و اخلاقی برای انسان های دوران دیگر تاریخ است. چه آنجا که امام رضا(ع) به واسطه هجرتی اجباری از مدینه به مرو به یاران خود می گوید که چهل روز بر این هجرت، برای من گریه کنید و در واقع هدف ایشان از این کار بیدارسازی وجدان اجتماعی جامعه آن روز بوده است و از سویی دیگر پس از واقعه کربلا نیز بیان حماسه سازی و دلاورمردی های نینوا سبب اشک و گریه بر واقعه عاشورا می شود.

 

اشک، زبان قلب

انسان به سبب فراموشی، حتی برای پدر و مادر خودش پس از مرگ فقط به چله و سال می نشیند و بعد از آن به حکم طبیعت، در روزمرگی های زندگی اش غرق می شود و دیگر حتی درد فراق عزیزترین افراد نسبت به خودش را به صفحه خاطراتش می سپارد؛ اما چه می شود که برای واقعه کربلا و دلداه فاطمه(س) و علی(ع) و پیامبر اکرم(ص)، پس از 1400 سال، گویی هنوز این حادثه به چهل نرسیده است و هنوز قطره های اشک مسلمین و حتی آزادی خواهان غیر مسلمان جهان خشک نشده است؟! به راستی کدامین حقیقت این خاندان، سبب عزایی هزار و چهار صد ساله می شود؟ بسیاری از اندیشمندان این پرسش را مطرح می کنند که اگر عاشورا عزت و پیروزی و سربلندی مسلمین است، پس چرا مراسم جشن و شادی به جای عزاداری برگزار نمی شود؟ شاید بتوان این گونه پاسخ داد که آیا خلق حماسه ای پیروزمندانه، باید صحنه ظلم و جوری یزیدانه باشد؟ از آنجا که انسان فراموشکار است، برای به یاد ماندن این حماسه، در همه تاریخ وقایع غم سوز آن باید برای نسل های آینده بازگو شود تا آنان نیز بدانند که درخت تناور اسلام با چه نامی و به چه قیمتی تنومند شد و چه اتفاقاتی این حقیقت را تا همیشه زنده نگه داشت.

عاشورا در بعد عاطفی و احساسی حرف های زیادی برای گفتن دارد؛ از شهید شدن علی اصغر طفل شیرخوار کربلا گرفته تا شهادت علی اکبر که عزیزترین های سیدالشهدا(ع) بودند، شاید بتوان این گونه تفسیرکرد که هر کدام از یاران امام(ع) در کربلا نمونه ای از ترجمان یک مسلمان واقعی بودند. زینب(س) به عنوان الگویی برای زن مسلمان امروز در صحنه های سیاسی و اجتماعی، مادر و خواهر شهیدان کربلا و پیام آور همه آنچه که در نینوا به وقوع پیوست، می باشد. زینب الگوی خانواده های شهدای امروز که در کنار برادرش امام حسین(ع) و به رهبری ایشان فریاد «هیهات من الذلة» این خاندان در برگ برگ جاودانه گشت تا همگان بدانند که تا تاریخ هست مقاومت خاموش نمی شود؛ چرا که نشانه های ظلم هنوز روشن روشن است.

 

اشک در کلام معصومین(ع)

امیرمؤمنان علی علیه السلام می فرماید: «خداوند متعال، افرادی را که به هنگام استماع قرآن تحت تاثیر قرار نمی گیرند و از شنیدن آیات مربوط به قیامت تعجب نمی کنند و خنده می نمایند، مورد سرزنش قرار می دهد و می فرماید: «تضحکون و لاتبکون» و نیز فرموده: «بکاء العیون و خشیة القلوب من رحمة الله تعالی» چنان که «جمود عین» و محروم بودن از اشک و گریه از خوف خدا، نشانه قساوت قلب و شقاوت معرفی شده است .

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «من علامات الشقاء جمود العین، قسوة القلب و...» در مقابل، آن دسته از مؤمنانی که بصیرتی روشن، قلبی رئوف و احساسی پاک و شفاف دارند، در زبان قرآن کریم با جمله «یبکون و یزیدهم خشوعا» و «سجدا و بکیا» مورد ستایش قرار گرفته اند. قهرا این نوع افراد در برابر عظمت مردان خدا اشک شوق و به خاطر مظلومیت آنان هم، اشک غم واندوه از چشم خود جاری می کنند.

طبق روایتی که از عایشه نقل شده است، حسین علیه السلام کودک خردسال بود که وارد محضر پیامبر(ص) گردید؛ همان موقع جبرئیل به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ابلاغ کرد: زمانی نمی گذرد که این کودک را افرادی از امت تو در سرزمین «طف» از خاک عراق به قتل می رسانند! «فبکی رسول الله صلی الله علیه و آله» اما جبرئیل افزود: «لا تبک، فسوف ینتقم الله منهم، بقائمکم اهل البیت؛ گریه نکن، در آینده خداوند به وسیله قائم اهل بیت از آنها انتقام می گیرد».

«ابن عباس» می گوید: به هنگام رفتن به «صفین» من همراه امیرمؤمنان علی علیه السلام بودم؛ چون در کنار شط فرات به «نینوا» وارد شد، امام علیه السلام با صدای بلند گریست و فرمود: ای پسر عباس این محل را می شناسی؟ گفتم: نمی شناسم ای امیر مؤمنان. فرمود: اگر اینجا را مثل من می شناختی، هرگز از اینجا رد نمی شدی، مگر این که مثل من گریه سر می دادی! ابن عباس گفت: «فبکی طویلا حتی اخضلت لحیته و سالت الدموع علی صدره و بکینا معا؛ آن حضرت گریه مفصلی کرد، به طوری که اشک از روی محاسن او جاری شد. ما هم همصدا با علی علیه السلام گریه سر دادیم». بعد امام(ع) ادامه داد: وای، وای من با آل ابوسفیان چه کرده ام؟! سپس افزود: در این سرزمین(که کرب و بلا نامیده می شود) هفده نفر از فرزندان من و فاطمه به شهادت می رسند و مدفون می گردند.

طبق روایت امام صادق علیه السلام، روزی فاطمه زهرا علیها السلام به محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله وارد شد و آن حضرت را گریان دید، از علت گریه اش پرسید؟ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: جبرئیل به من خبر داد که حسین علیه السلام را گروهی از امت من به قتل می رسانند! فاطمه علیها السلام نیز از شنیدن این خبر به شدت گریست؛ ولی وقتی از مقام بلند فرزندش به خاطر شهادت آگاه گردید، آرامش و تسکین یافت.

امام سجاد علیه السلام که خود در کربلا شاهد مصائب دلخراش امام حسین علیه السلام و یاران با وفایش بود، پس از واقعه عاشورا تا زمانی که در قید حیات بود، این واقعه سوزناک را فراموش نکرد و همیشه گریه و سوگواری می نمود. او هر وقت می خواست آب بنوشد، تا چشمش به آب می افتاد، اشک از چشمانش سرازیر می شد؛ وقتی علت این کار را می پرسیدند، می فرمود: چگونه گریه نکنم درحالی که یزیدیان آب را برای وحوش و درندگان بیابان آزاد گذاشتند، ولی آن را به روی پدرم بستند و او را با لب تشنه کشتند! می فرماید: هر وقت کشته شدن فرزندان فاطمه علیها السلام را به یاد می آورم، گریه گلویم را می گیرد. وقتی هم افرادی وی را دلداری می دادند، می فرمود: «کیف لا ابکی؟ و قد منع ابی من الماء الذی کان مطلقا للسباع و الوحوش».

 

امام سجاد علیه السلام یکی از بکّائون پنج گانه تاریخ

امام سجاد علیه السلام در عزای پدر مظلوم خویش به حدی گریست که او را یکی از بکائون پنج گانه تاریخ لقب دادند. وقتی راز آن همه گریه را از آن حضرت می پرسیدند، مصائب جانگداز کربلا را بازگو می کرد و می فرمود: مرا ملامت نکنید، یعقوب، پس از آن که یک فرزند خود را از دست داد، آن قدر گریست تا از غصه چشم هایش سفید شد؛ درحالی که یقین به مرگ فرزندش نداشت. درحالی که من به چشم خود دیدم در یک نیم روز چهارده نفر از اهل بیت مرا سر بریدند! انتظار دارید داغ آنها از دلم بیرون برود؟!

او نه تنها در ماتم پدر بزرگوارش اشک می ریخت، بلکه مؤمنان را نیز ترغیب به گریستن در عزای آن مظلوم می کرد: «ایما مؤمن دمعت عیناه لقتل الحسین حتی تسیل علی خده بواه الله بها فی الجنة غرفا یسکنها احقابا؛ هر مؤمنی که بر شهادت حسین علیه السلام آن قدر بگرید که اشک بر گونه اش جاری شود، خداوند برای او غرفه هائی در بهشت آماده می سازد که تا ابد در آن اقامت خواهد کرد».

امام باقر علیه السلام برای امام حسین علیه السلام اشک می ریخت و به هر کس هم در خانه او بود، دستور می داد گریه کند و در منزل آن حضرت مجلس عزا و سوگواری برای امام حسین علیه السلام تشکیل می گردید و حاضران مصیبت آن حضرت را به هم تسلیت می گفتند.

«عبدالله بن سنان» می گوید: در روز عاشورا به حضور امام صادق علیه السلام شرفیاب شدم؛ آن حضرت را رنگ پریده و بسیار غمگین و گریان یافتم، علت آن را از امام پرسیدم، فرمود: امروز عاشوراست و در چنین روزی جد ما امام حسین علیه السلام شهید شده است.

امام صادق علیه السلام به «ابو هارون مکفوف» دستور داد مرثیه بخواند؛ آن گاه که وی مرثیه خود را آغاز نمود، متوجه شد امام علیه السلام سخت گریه می کند و زنانی که پشت پرده بودند، همین که صدای گریه امام صادق علیه السلام را شنیدند، آنها نیز صدای خود را به گریه و شیون بلند کردند، بعد امام فرمود: «من انشد فی الحسین شعرا فبکی و ابکی عشرا کتب له الجنة؛‌ هر کس در مصیبت حسین علیه السلام شعر بگوید و گریه کند و ده نفر را بگریاند، بهشت بر او نوشته می شود».

امام رضا علیه السلام می فرماید: روش پدرم امام موسی بن جعفر علیه السلام این بود که هرگاه ماه محرم می رسید، پیوسته غمگین بود تا دهه عاشورا سپری شود؛ روز عاشورا روز گریه و ماتم او بود و می فرمود: «هو الیوم الذی قتل فیه الحسین علیه السلام».

امام رضا علیه السلام فرمود: محرم ماهی است که اهل جاهلیت در آن ماه جنگ و خونریزی را حرام می دانستند، ولی دشمنان در آن ماه خون ما را ریختند، حرمت ما را شکستند، زنان و فرزندان ما را به اسارت گرفتند و به خیمه های ما آتش زدند، اموال ما را غارت نمودند و حرمت رسول خدا را در حق ما رعایت نکردند.

«ان یوم الحسین اقرح جفوننا و اسبل دموعنا و اذل عزیزنا بأرض کربلا... علی مثل الحسین علیه السلام فلیبک الباکون، فان البکاء علیه یحط الذنوب العظام».

«کشته شدن امام حسین علیه السلام اشک های ما را ریزان و پلک های چشمان ما را مجروح و در کربلا عزیز ما را ذلیل کرد. گریه کنندگان باید بر حسین علیه السلام گریه کنند. گریه بر او گناهان بزرگ را می ریزد».

امام رضا علیه السلام به «ریان بن شبیب» فرمود: «ان کنت باکیا لشئ، فابک للحسین بن علی فانه ذبح کما یذبح الکبش و قتل معه من اهل بیته ثمانیة عشر رجلا ما لهم فی الارض شبیهون...؛ اگر بخواهی به چیزی گریه کنی، بر حسین بن علی علیه السلام گریه کن زیرا سر آن حضرت را مثل سر گوسفند بریدند و با او هیجده مرد از اهل بیتش کشته شدند که در دنیا بی نظیر بودند»!

سپس به «ابن شبیب» فرمود: «اگر دوست داری در درجه های بلند بهشت با ما باشی، غمگین باش از برای غمگینی ما و شاد باش از برای شادمانی ما».

حتی به موجب بعضی از روایات، امام زمان(عج) نیز مدام بر سیدالشهداء(ع) اشک می ریزد و می گوید: «ای جد بزرگوار! روزگار مرا به تاخیر انداخت و نتوانستم به یاری تو بشتابم و با دشمنانت پیکار کنم در عوض: «فلاندبنک صباحا و مساء و لابکین لک بدل الدموع دما، حسرة علیک...؛ هر صبح و شام بر مصائب تو گریه می کنم، اگر اشک چشمم تمام شود، به جای آن خون می گریم».

حتی به موجب روایات فراوانی که نقل شده است، همه کس و همه چیز خورشید و آسمان و زمین و فرشتگان روز عاشورا بر آن حضرت گریه می کنند.

شاعر پرشور «فؤاد کرمانی» بااستفاده از این روایات چنین سروده است:

تا ندا کرد ولای تو، در اقلــــــــــیم الســــت           بــــهر لبیک فدایت، دو جهان پر زداست

کشته شد عالم دهری، چو تو در عالم دهر          دهر تا روز قیامت، شب اندوه و عزاست

در غمت اعین و اشـیاء، همه از منطق کون          هر یکی مویه کنان بردگری‌نوحه‌گر است

رفت بر عرشه نی، تا ســرت ای عرش خدا          کرسی و لوح و قلم، بهر عزای توبپاست

منکسف‌گشت‌چوخورشید حقیقت به جمال         گـــر بگریند ز غم، دیده ذرات رواســــــت

 

کلام آخر: اشک شیعه برای امام حسین(ع) در واقع سیلاب و فریاد اعتراض به ظلمی است که در همه ادوار تاریخ بر انسان ها گذشته است و نوعی طلب و دادخواهی برای برپایی عدل و قسط در جهان است و سرود حماسه و انتظار برای این هدف می باشد که این مقصد را متفکران غربی نیز به خوبی دریافته اند که براساس آن «ماربین» مورخ آلمانی می گوید: «هیچ چیز مانند عزاداری حسین نتوانست حس سیاسی در مسلمانان ایجاد کند».

/934/701/ر

 

ارسال نظرات