حذف خدا از زندگی رهآورد انقلاب صنعتی است
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، حجتالاسلام سید حسن ضیائی، در مراسم شب عاشورای مجتمع فرهنگی مذهبی حسینیه اللهیان مشهد به بیان عوامل سقوط جوامع و گرفتاری آنان به ذلالت پرداخت و گفت: اولین عامل سقوط یک جامعه ، ضایع کردن ذکر خداست.
وی ادامه داد: ذکر خدا گاهی در عبادات است که بالاترین این عبادات، نماز است.
دوری از خدا و پیروی از شهوت عامل سقوط ملتها
این استاد حوزه علمیه دومین عامل سقوط ملتها را پیروی از شهوت دانست و عنوان داشت: غلبه احساسات بر عقل، غضب، حب دنیا، شهرت طلبی، هوس و دنیاطلبی، نتایج پیروی از شهوت است؛ اگر کسی ذکر خداوند را ترک کرد و نمازهای یومیه را به عمد نخواند، همواره در دنیا، برزخ و قیامت ذلیل خواهند بود زیرا خداباور و قیامتباور نیست.
وی به نبود عقل حسابگر و عقل عاشق در این افراد اشاره کرد و ادامه داد: عقل حسابگر به این معنا که میگوید انجام این عمل برای دنیا و آخرت من چه سودی خواهد داشت و عقل عاشق به این معنا که محبوب واقعی را خدا میداند و سبب این حب را حضرت صاحب الزمان (عج) که رضایت این دو را بالاترین عمل میداند.
حجتالاسلام ضیائی با اشاره به اینکه رضایت خدا جز از رضایت معصوم حاصل نمیشود، بیان داشت: رضایت معصوم نیز از طریق تبعیت از مدیریت متمرکز خیر صورت میگیرد ولو این که قدرت حاکم، علیه ولایت حقه عمل کند همچون خلیفه دوم که طبق اسناد معتبر از کتب اهل سنت و شیعه، در طول خلافت خود هفتاد بار بیان کرده «اگر مدیریت امور از جانب علی (ع) صورت نمیگرفت، من که خلیفه مسلمین بودم هلاک میشدم» همانگونه که پس از رحلت امام خمینی (ره)، ریگان، رئیس جمهور وقت آمریکا گفت: «گرچه خمینی دشمن درجه یک ما بود ولی مرد بزرگی بود».
انقلاب اسلامی الگویی برای سایر ملتها
وی به الگو قرار گرفتن انقلاب اسلامی ایران در کشورهای منطقه و دنیا اشاره و تصریح کرد: شیعه اهل بیت (ع) با هر نژاد و زبان در هر مقطع از تاریخ، وقتی میگویند « لبیک یا حسین»، یعنی تمام وجودشان گوش به فرمان ولایت است، اگر این چنین باشد، هم عزیز میشوی و هم الگویی برای سایر جوامع همچون انقلاب اسلامی ایران که انقلابی مکتبی و ولایی است و به الگویی برای انقلابهای دیگر در منطقه و جهان تبدیل شده است.
این استاد حوزه علمیه با بیان اینکه لازمه داشتن اسلام ناب، داشتن وجودی ناب است، عنوان داشت: اگر انسان بخواهد اسلام ناب را در خود هزم کند باید ابتدا وجود خودش ناب باشد زیرا چهارده معصوم از ظاهر و باطن هرکس باخبر است، زائران خود را میشناسد، از حاجات آنان باخبر است و برای آنان طلب استغفار میکند، معصومی که مستجابالدعوه است.
وی، با بیان اینکه امتی که از اسلام ناب تبعیت کند و عیب و نقص خود را برطرف کند، ضریب خلوصش نسبت به ولایت حقه افزایش مییابد، اظهار داشت: بدون عمل صالح نمیتوان انتظار ظهور حضرت حجت (عج) را داشت؛ باید عبدالله بود و تلاش سازنده صحیح از خود نشان داد.
حجتالاسلام ضیائی به آیاتی از سوره نجم «وَأَن لَّیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى﴿39﴾ وَأَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرَى﴿40﴾ ثُمَّ یُجْزَاهُ الْجَزَاء الْأَوْفَى﴿41﴾» اشاره و خاطرنشان کرد: دنیا محل کار و تلاش سازنده است، با کسلی، سستی و کاهلی، دنیا و آخرت خود را خراب میکنیم، با این وجود، آیا اگر امام حسین (ع) اهل تنبلی و کاهلی بود، میتوانست جریان نهضت حسینی را آغاز کند؟ وقتی عبدالله شدی، توانمندی و قدرتی کسب خواهی کرد که غرب و شرق از تو خشمگین میشوند.
وی مهمترین واجب در دینداری را اعتقاد به ولایت حقه دانست و بیان داشت: نمیتوان به خاطر عبادات شخصی همچون نماز، روزه، حج، خمس و زکات، اهم واجب را ترک کرد. ترک ولایت حقه یعنی اسلام ولایی نداری.
حذف خدا از جوامع غربی، ثمره انقلاب صنعتی
این استاد حوزه علمیه، حذف خدا از زندگی جوامع غربی را ثمره انقلاب صنعتی و ظهور نظام سرمایهداری عنوان کرد و گفت: حذف خدا و توجه به حساب روز قیامت از جوامع، یکی از کارهای مرموزانه بلوک غرب به بهانه انقلاب صنعتی و نظامسرمایهداری بود که بهجای ترویج آزادی به معنای حریت، آزادی به معنای بیبند و باری و فساد را ترویج دادند.
ولی فقیه یعنی فصلالخطاب
وی افزود: انقلاب حسینی، یک جریان کاملأ علم و یقین است، هیچکس در انجام وظیفه خود شک نمیکند و به آن سطحی یا سلیقهای نگاه نمیکند، برای انجام کار صحیح که رضایت خدا را تأمین کند، به حرف مدیریت متمرکز خیر عمل میکنند که در زمان غیبت صاحبالزمان (عج) به عهده ولی فقیه صالح است؛ یعنی فصلالخطاب.
حجتالاسلام ضیائی، راه قرار گرفتن در ردیف احیاگران شعائر حسینی را وظیفهشناسی عنوان کرد و اظهار داشت: باید گوش به فرمان ولی صالح خود بود و با وظیفهشناسی، به فرمان ولایت حقه عمل کنیم همچون شهدای کربلا که در انجام وظایف خود لحظهای درنگ نکردند.
انتقاد کاذب حرام اخلاقی است
وی ترک نفس عماره، حدیث نفس و خودستایی را از نشانههای یک خداپرست دانست و بیان داشت: این سه نفس را باید ترک کرد اما در مقابل، باید نفس ملحمه و نفس لوامه را در خود تقویت کرد.
این استاد حوزه علمیه، نفس لوامه را نفس منتقد معرفی کرد و اظهار داشت: اگر انتقاد، انتقادی کاذب و تخریبی باشد، حرام اخلاقی است اما اگر این انتقاد، انتقادی باشد که فرد را به سوی کسب فعل حسنه سوق دهد، انتقادی سازنده و مفید است./9315