۰۹ تير ۱۳۹۳ - ۱۷:۴۶
کد خبر: ۲۱۱۳۶۹

شیعه شدن جوان مسیحی با دعای کمیل

خبرگزاری رسا ـ بچه­های کانون دیدند نماز می­خواند، اما نه مثل همیشه. دست­هایش کنار بدنش بود و مهر داشت. شیعه شدنش را جشن گرفتند، و پرسیدند: کی تو را شیعه کرد؟ جواب داد: دعای کمیل.
شهيد کمال کورسل

به گزارش خبرگزاری رسا، کتاب «شاهدان بصیرت» نوشته ابراهیم رستمی به برخی خاطرات شهید کمال کورس (ابوالحیدر) پرداخته است که در ذیل یکی از این خاطرات را می­خوانیم:

 

مادرش از مسیحی­های فرانسه و پدرش تاجری اهل‌ مراکش بود. هفده ساله با موهای طلایی و ریش­های کم پشت. در سفری که با پدرش به مراکش رفت، مسلمان شد.

در گوشه خلوتی ایستاده و مشغول خواندن شد و خوشش آمد. گفت: بازهم از این سخنرانی­ها برایم بیاورید، صحبت­های امام بود که در نماز جمعه اهل سنت پاریس پخش می کردند.

 بعد از مدتی رفت و آمدش با دانشجوهای  ایرانی کانون پاریس، بیشتر شد.

پرسید: کجا می­ری؟

گفت: دعای کمیل.

ـ دعای کمیل چیه، منم می­تونم بیام.

ـ بفرمایید.

عربی خوب می­دانست. تا آخر مجلس نشست و هفته بعد، از ظهر آمد، با لباس مرتب و عطر زده.

 ـ گفت: بریم دعای کمیل.

ـ حالا که نمی­رن.

تاشب خیلی بی تاب بود و بچه­ها کانون؛ دیدند نماز می­خواند، اما نه مثل همیشه. دست­هایش کنار بدنش بود و مهر داشت. شیعه شدنش را جشن گرفتند و پرسیدند: کی تو را شیعه کرد؟

 جواب داد: دعای کمیل./998/ت303/س

ارسال نظرات