نقش رسانههای مجازی در فتنه سال 1388
به کزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، برخی رسانههای مجازی فارسی زبان و ایرانی در داخل و خارج از کشور با شبکه های ماهواره ای چون صدای آمریکا و بی بی سی در جنگ رسانه ای علیه جمهوری اسلامی ایران همراه شدند. آنها به جنگ سایبری در فضای مجازی دامن می زدند.از سویی این رسانهها به دلیل گمنامی، سادگی، سرعت، تجهیزات ارزان و در دسترس بودن، فرصت و فضای مناسبی برای فعالیت داشتند. از سویی دیگر مقابله با رسانههای مجازی هم به دلایلی چون دور بودن، دشواری در شناسایی و ردیابی، گردانندگان متعدد و فن آوری جدید و پیشرفته آنها دشوار بود.
ظهور دنیای جدید یعنی دنیای مجازی، بسیاری از روندها، نگرشها و ظرفیت های آینده جهان را تحت تاثیر خود قرار داده و میدهد. این وضعیت به موازات جهان واقعی و در کنار آن شکل گرفته است و گاه در جهان واقعی عینیت مییابد و حتی به نوعی بر دنیای واقعی مسلط میشود. در دنیای کنونی و در عصر جهانی شدن، فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی بیش از هر زمان دیگر با زندگی روزمره آمیخته شدهاند و از حوزههای خصوصی گرفته تا عرصههای سیاسی و بین المللی نقش ایفا میکنند.
این فناوریها در عرصه سیاسی، ضمن بر هم زدن روابط قدرت میان دولت و شهروندان، باعث کاهش نقش، نفوذ و اقتدار دولتها شدهاند. به گونهای که تغییرات صورت گرفته به دنبال رواج رشدیابنده این فناوریها، افزایش توان دستیابی و میزان دسترسی مردم و سرعت انتقال و حجم بالایی از اخبار و اطلاعات به مخاطبان جهانی، مدیریت سیاسی کشورها را بیش از پیش پیچیده و دشوار کرده است. همچنین این تغییرات، باعث برهم خوردن روابط سیاسی مبتنی بر ارتباط یک سویه عمودی شده و ارتباطات مردم با یکدیگر را در سطح افقی و از پایین به بالا تسهیل کرده است. بستر اصلی چنین تغییراتی را میتوان رسانههای مجازی و فضای سایبری دانست.
این فضا و رسانههای فعال در آن، تا حد زیادی با برهم زدن معادلات حاکم بر روابط تولید و مصرف اطلاعات، فرستنده و گیرنده پیام یا تولیدگر محتوا و مخاطب رسانهها این فرصت را به اشخاص گوناگون دادهاند تا از رهگذر عمل به منزله سازمان رسانهای فردی، در فرایندهای گوناگون اجتماعی و فرهنگی و بهویژه سیاسی، نقش بیشتری ایفا کنند. به همین دلیل بررسی تاثیر رسانههای نوین بر مشارکت شهروندان در امور مختلف و به ویژه مقوله سیاست، هم دغدغه دولتها، به عنوان صاحبان اصلی قدرت و هم دل نگرانی شهروندان به عنوان عاملین بالقوه و یا بالفعل سرنوشت خود، میباشد. در سیاست بیشتر کشورها نیز رسانههای مجازی، در کنار رسانههای گروهی و سنتی، نقش زیادی دارند. این نقش و اهمیت به اندازهای است که از سیاست رسانهای شده در عصر ارتباطات سخن گفته میشود.
رسانههای اجتماعی عنوانی است که در سالهای اخیر به مجموعه سایتها و ابزارهایی اطلاق میشود که در فضای ایجاد شده به وسیله رسانههای نوین از قبیل شبکههای ارتباطی، اینترنت و تلفنهای همراه، متولد شدهاند و رشد پیدا کردهاند. این رسانههای جدید ویژگیهای ارتباطی متفاوتی با رسانههای سنتی یا قدیمیتر دارند. از این رو گاهی در مقابل رسانههای قدیمیتری از جمله تلویزیون، رادیو، کتاب و مطبوعات، برای رسانههای دنیای مجازی از عبارت رسانههای اجتماعی استفاده میشود. وبسایتها و ابزارهای دنیای مجازی که روزگاری موضوعی جدید و حاشیهای محسوب میشدند حال به پدیدهای فراگیر تبدیل شدهاند. این ابزارها که تحولات شبکههای ارتباطی در گسترش آنها نقش داشتهاند اینروزها از طریق اینترنت همراه هم بهسادگی قابل دسترس هستند. به گروهی از رسانههای آنلاین که در این فضای جدید متولد شدهاند عنوان رسانههای اجتماعی داده شده است.
رسانههای اجتماعی را میتوان در هفت گروه دستهبندی کرد. شبکههای اجتماعی، وبلاگها، ویکیها، پادکستها، فرومها، کامیونیتیهای محتوایی و میکروبلاگها هفت نوع رسانههای اجتماعی محسوب میشوند. شبکههای اجتماعی که بر پایه مشارکت همگانی بنا شده اند، به اعضایشان اجازه ساخت صفحات شخصی و برقراری ارتباط و شبکهسازی با دوستان آنلاین را میدهند. وبلاگها که شناختهشدهترین نوع رسانههای اجتماعی محسوب میشوند، ژورنالهای آنلاینی هستند که با محتواهای جدید کاربران بهروز میشوند. ویکیها سایتهایی هستند که به کاربران اجازه اضافه کردن و ویرایش محتوا را میدهند و محتوای تولید شدهشان حاصل مشارکت اعضاست. پادکستها فایلهای صوتی و تصویری هستند که با قابلیت مشترک شدن در اینترنت قرار داده شدهاند. فرومها که از دوران پیش از تولد مفهوم رسانههای اجتماعی فعالیت میکردند فضایی برای طرح بحث و گفتگو در موضوعات مختلف محسوب میشوند. کامیونیتیهای محتوایی امکان مدیریت و به اشتراکگذاری نوع خاصی از محتوا از قبیل عکس، فایلهای ویدئویی، متن یا لینک را فراهم میکنند. میکروبلاگها که تلفیقی از شبکههای اجتماعی و وبلاگهای کوچک هستند با محتواهای کوتاه کاربران بهروز میشوند.نمونه فراگیرترین شبکه اجتماعی، فیسبوک؛ پرکاربرترین ویکی، ویکیپدیا؛ پر طرفدارترین کامیونیتی، یوتیوب و معروفترین میکروبلاگ، توییتر است.
رویکردهای موجود در باب رسانههای جدید و سیاست را به آسانی نمیتوان از هم مجزا کرد. درباره اینکه تغییرات اساسی در دنیای سیاست ناشی از چیست، سه نظر وجود دارد:
1.موقعیت پیشرونده تکنولوژیکی: این نظر حاکی است که رسانههای جدید، به ویژه دیجیتال، فضا و هویتهای سیاسی را بازسازی کرده و میکنند و اشکال جدید هویت، اجتماع، قلمرو، حاکمیت، فرهنگ و جامعه را ایجاد میکنند که البته این تغییرات با دیدی خوشبینانه نگریسته میشود.
2.دیدگاه منفی به رسانههای جدید: یعنی رسانههای جدید به اشاعه تجاری سازی اقتصاد جهانی و تعدیل فرهنگ میپردازند و دارندگان این دیدگاه، تغییرات سیاسی حاصل از رسانههای جدید را بیماری دموکراتیک مینامند و رسانهها را ابزاری برای سوء استفادهها وشکلدهی به سیاست بیبنیاد میدانند.
3.رسانههای جدید نوعی به همریختگی هنجاری و هرج و مرج به وجود میآورند. از نظر آنها رسانههای جدید دارای هیچ منطق مستقل و هیچ پویایی فراگیری نیستند که جایگزین شیوههای تثبیت شده گردد.
رسانههای مجازی در سالهای اخیر در ایران نیز گسترش یافتند و میزان استفاده از آنها روز به روز افزایش مییابد. به میزان فراگیری این رسانهها نقش آنها در عرصه سیاسی نیز افزایش مییابد. با این حال میزان استفاده و تأثیر آنها از جنبه جغرافیایی، سن، تحصیلات و عوامل دیگر متفاوت است. رسانههای مجازی در ایران به دلیل آزادی نسبی بیشتر رسانه اصلی جوانان و رسانه موثری برای گروههای منتقد می باشد. در حالی که رسانههای سنتی و رسمی مانند روزنامهها و رادیو و تلویزیون یا توسط حکومت کنترل و یا اداره میشوند، نقش مردم در رسانههای جدید و مجازی بیشتر است. از سال 1378 با گسترش نسبی رسانه های جدید و طرح مباحث سیاسی، بهویژه موضوع انتخابات ریاست جمهوری دهم، در فضای مجازی، نقش این رسانهها بیشتر و موثرتر شده است.
دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، به ویژه تحولات پس از آن، عرصه فعالیت و مداخلهگری رسانههای مجازی و شبکه های اجتماعی بود. زیرا رسانههای مجازی فعال در فضای سایبری و اینترنت، معمولا به عنوان رسانههای آلترناتیو مطرح هستند و بیشتر صدای گروه های منتقد و حتی مخالف جامعه را منعکس میکنند. به همین دلیل این رسانهها پیش و حین انتخابات به کارآمدزدایی و اعتبارزدایی از دولت پرداختند و پس از انتخابات هم با ادعای تقلب در انتخابات، به اعتمادزدایی و مشروعیتزدایی از نظام ادامه دادند. رسانههای مجازی و شبکههای اجتماعی در فضای سایبری و اینترنت، پیش از انتخابات به سیاهنمایی عملکرد دولت و بزرگ نمایی مشکلات جامعه میپرداختند. این رسانهها در زمان تبلیغات انتخاباتی، مسایلی چون فساد سیاسی، اقتصادی و اخلاقی در حکومت را مطرح میکردند. اما رسانههای مجازی بیشترین، گسترده ترین و شدیدترین فعالیت را پس از برگزاری انتخابات داشتند. آنها با طرح شبهه تقلب در انتخابات، ادعای خشونت، شکنجه، سرکوب، کودتا و... در جامعه را دنبال میکردند.
رسانههای مجازی و گروه های فعال در اینترنت و فضای سایبری در رویدادهای پس از انتخابات از شیوه های جنگ رسانه ای، چون: برجسته سازی، برچسب زنی، تحریف، جهت دار کردن اخبار، نقل اخبار از منابع مبهم و ناشناخته، پاره حقیقتگویی، شایعه و... بهره میبردند. آنها با این روشها، اهدافی مانند: ایجاد نگرش منفی در مردم نسبت به نظام و مسولان، القای ناامیدی در مردم، ترغیب مردم به کنشهای اعتراض آمیز، دامن زدن به ایجاد اختلاف و شکاف در جامعه، تبلیغ نقض حقوق بشر و حقوق اقلیت ها در ایران، تاکید بر وجود ناامنی اجتماعی و ایجاد بحران های ساختگی، انتشار اخبار غیر واقعی از وضعیت داخلی ایران و... را دنبال میکردند.
برخی رسانههای مجازی فارسی زبان و ایرانی در داخل و خارج از کشور با شبکه های ماهوارهای چون صدای آمریکا و بی بی سی در جنگ رسانهای علیه جمهوری اسلامی ایران همراه شدند. آنها به جنگ سایبری در فضای مجازی دامن میزدند. از سویی این رسانهها به دلیل گمنامی، سادگی، سرعت، تجهیزات ارزان و در دسترس بودن، فرصت و فضای مناسبی برای فعالیت داشتند. از سویی دیگر مقابله با رسانههای مجازی هم به دلایلی چون دور بودن، دشواری در شناسایی و ردیابی، گردانندگان متعدد و فن آوری جدید و پیشرفته آنها دشوار بود. این امر فرصت فعالیت و امکان نقش آفرینی و تاثیر گذاری آنها در تحولات پس از انتخابات دهم را، دستکم در کوتاه مدت و در میان گروههایی از نسل جوان جامعه، افزایش میداد و در مقابل محدودسازی و کم اثرسازی رسانههای مجازی و شبکههای اجتماعی را در فضای سایبری دشوار میکرد. این رسانهها تقریبا همانگونه رخدادهای پس از انتخابات سال 88 در ایران را در فضای مجازی بازتاب میدادند که شبکههای ماهوارهای بیبیسی فارسی و صدای آمریکا حوادث ایران را بازنمایی میکردند. نقش رسانههای مجازی همسان با عملکرد رسانههای بیگانه ولی با ابزار های متفاوت بود. ضمن اینکه آنها به دلیل داخلی بودن و داشتن پیشینه در درون نظام جمهوری اسلامی ایران، موقعیت مناسب تری برای جذب افکار عمومی داشتند./998/د101/ب6
منبع:: مرکز اسناد انقلاب اسلامی