منتقدان را به اتاقهای فکرتان دعوت کنید
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، با خود فکر میکردم آیا برخی دولتمردان جز سخنان قافیهدار گفتن، کار دیگری هم دارند...؟! جنگ اقتصادی دشمن به آخرین حد رسیده است. روی کار آمدن دولت یازدهم همراه بود با وعدهای که رئیسجمهور محترم در طول دوران تبلیغاتی مطرح میکرد و آن چیزی نبود جز حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم از راه تعامل با دنیا، به ویژه بهبود روابط با قدرتهای برتر.
اما پس از گذشت 18 ماه، با مروری بر وضعیت اقتصادی کشور جز روزمرگی، فقدان نگرش سیستمی، نداشتن برنامه مدون و منسجم اقتصادی، چشم دوختن به غرب، سفرهای خارجی هیئتهای دولتی و پارلمانی ایرانی، ریخت و پاشهای زاید در سفرهای خارجی مسئولان و مدیران میانی با وجود تنگناهای ارزی، ثبت سفارش کالاهای لوکس و تجملاتی، افزایش قاچاق کالا، تبلیغات کالاهای خارجی، تبلیغ سفرهای خارجی، افتتاح شعبههای جدید فروش محصولات خارجی، رکود شدید و کمسابقه حاکم بر بازار، زمینگیرشدن اقتصاد، عدم جایگزینی برنامههای حداقلی در بخشهایی که مورد انتقاد دولت بود، داستانسرایی و تیترسازی از عملکرد دولت پیشین، اوضاع نابسامان بورس که دماسنج اقتصادی کشور است و... نه تنها حاصلی برای کشور نداشته بلکه موجب عدم توجه به استحکام داخلی قدرت و امید سپردن به نقطههای خیالی شده است. پافشاری بر نفت 72 دلاری از سوی دولت نشان از عدم آمادگی و برنامهریزی در فضای اقتصادی با تکیه بر مذاکرات و خوش بینی بیحد و حصر است.
مقام معظم رهبری فرمودند: «من معتقدم دل را باید به نقطههای امیدبخش حقیقی سپرد نه نقطههای خیالی، آنچه لازم است این است » اما این سخنان را مقایسه کنید با گزارش اخیر پژوهشکده پولی و بانکی که در آن صراحتاً اذعان شده « مهمترین و مؤثرترین ابزار برای گشایش اقتصادی پیگیری سیاست خارجی است که بتواند تنش در روابط خارجی را کاهش و فضا را به سمت کاهش تحریمها پیش ببرد ».
به راستی با این نوع تفکر امید گشایشی برای اقتصاد ملی وجود دارد؟ چطور ممکن است یک مقام مسئول در جمهوری اسلامی تا این حد دارای دید سادهانگارانه و سطحی باشد که تصور کند در صورت نیل به توافق هستهای مناسبات امریکا با ما عادی و منصفانه میشود، آن هم با وجود این همه اصرار مقامات امریکایی برای نشان دادن هدف نهایی خود از پرونده هستهای، یعنی نشانه رفتن اصل جمهوری اسلامی. چند روز قبل هوشنگ امیراحمدی، پادوی مشهور امریکا برای ایجاد رابطه با ایران، در گفتوگو با صدای امریکا گفته بود: «بین ایران و امریکا یک انقلاب فاصله است و تا انقلاب اسلامی پابرجاست، خصومتها ادامه دارد برنامه اتمی ایران بهانه است و هدف از تحریمها نابودی جمهوری اسلامی است.»
عقبنشینی آرام دولت مقابل فشار سیاسی امریکا خوشرو را جایگزین ابوطالبی کرد. یادمان نمیرود که آقای عراقچی در گفتوگو با مهر در واکنش به اقدام کنگره و دولت امریکا در مورد گزینه پیشنهادی تهران برای تصدی مسئولیت نمایندگی ایران در سازمان ملل گفته بود: «گزینه جایگزین برای ابوطالبی در نظر نداریم و این مسئله را از طریق مکانیزمهای حقوقی پیگیری میکنیم». اعمال تحریمهای جدید علیه ملت ایران بعد از توافق ژنو نشان میدهد دیوار تحریمها ترک برنداشته بلکه اندیشه انقلابی بعضیها است که در حال فروپاشی است...
آیا سیاست و دیپلماسی فقط لبخند و کرنش است یا قواعد و مقرراتی دارد؟! آنچه که ما در علم سیاست از آن سراغ داریم حرکات دست، پا، صورت، نشستن، تند و کند راه رفتن و... همه و همه حامل پیام است. آیا اگر این اقدامات در دولت دیگری صورت میپذیرفت آن را خلاف عرف دیپلماتیک و نزول شأن ایران نمیدانستید؟!آیا قوه مجریه و مدیران امریکایی هم منتقدان خود را بیعقل مینامند یا با آنها مشورت و ماحصل اتاقهای فکرخود را در میز مذاکرات رو میکنند. کسی شک ندارد که 1+5 شش کشور قدرتمند هستهای هستند اما در این عنوان ما در کجای 1+5 معنا پیدا میکنیم؟! آیا منتقد بیعقل را به دادگاه میکشانند؟ چرا دولت به جای حل مسائل اصلی کشور و معضلات موجود، فرافکنی میکند؟ چقدر زیبا و پرپرستیژ است که سخنرانیهایمان مکتوب باشد، مکتوب بخوانیم تا به حاشیه نرویم. همانگونه که شما متخصص و حقوقدانید، سیاست هم متخصص و سیاستمدار میخواهد. فلسفه سیاسی، کلام سیاسی، عالم سیاسی، کارگزار سیاسی و سیاستمدار تعاریف مختص خود را دارد. امروز در درون مجلس هم به این آفت گرفتاریم.
نکته آخر اینکه، اگر انتقاد، راه بهتر نشان دادن است، مقام معظم رهبری بارها و بارها استراتژیهای سیاست خارجی و چشمانداز کلان اقتصادی را در دولتهای سازندگی، اصلاحات، مهرورزی و اعتدال نشان داده تا جایی که شاخصهای اقتصاد مقاومتی را جزء به جزء در حرم رضوی بیان فرمودند.
مردم منتظرند دولت محترم شجاعانه به مردم پاسخ عملی دهد آیا اعتقادی به اقتصاد مقاومتی دارد؟ آیا این نسخه را عملی میداند؟ آیا تدابیری برای عملیاتی شدن آن دارد؟ اگر به آرا و اندیشههای اندیشهورز سیاسی دولت یازدهم (دکتر سریعالقلم) نگاهی عمیق داشته باشیم، پاسخ همه سؤالات روشن و عیان میآید که: به توسعه نمیرسیم مگر اینکه در شبکه جهانی غرب عمل کنیم.
به نظر میرسد دولت محترم در مذاکرات هستهای صرفاً به دنبال مذاکرات هستهای نیست بلکه به دنبال حل مشکل اساسی با امریکا و شکستن تابوی مذاکرات و نتیجهگیری نهایی است و این ماحصل اندیشه کسانی است که در درون حاکمیت، انقلاب اسلامی را پروژه میدانند نه پروسه./997/د101/ب6
منبع: روزنامه جوان