۰۵ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۵:۲۵
کد خبر: ۲۴۸۶۹۰

فضایل و خصایص حضرت زینب کبری سلام‌ الله علیها

خبرگزاری رسا ـ مرحوم علامه مامقانى در جلد سوم کتاب شتنقیح المقال درباره حضرت زینب الکبرى(س) می‌نویسد: درباره سیدتنا زینب الکبرى مى‌گویم: زینب و چیست زینب و چه چیز تو را دانا گردانید و از کجا درک نموده و دریافتى) که شرافت و بزرگى و فضیلت و برترى زینب چیست؟
حضرت زينب کبري سلام الله عليها

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، مرحوم علامه مامقانى(ره) در مجلد سوم کتاب شریف «تنقیح المقال» درباره سیدتنا زینب الکبرى(س) می‌نویسد: درباره سیدتنا زینب الکبرى مى‌گویم: زینب و چیست زینب و چه چیز تو را دانا گردانید (و از کجا درک نموده و دریافتى) که (شرافت و بزرگى و فضیلت و برترى زینب چیست؟

 

پس به طور اختصاص آن هم یک از هزار هزار آن است که زینب عقیله یعنى خاتون بزرگوار و گرامى فرزندان هاشم (ابن عبد مناف پدر جد رسول خدا) است، و محققا صفات حمیدة و خوى هاى پسندیده را دارا بود که پس از مادرش، صدیقه کبرى(س) کسى دارا نبوده است، تا این که حق و سزاوار است گفته شود: او است صدیقه صغرى، زینب را در حجاب و پوشش و عفت و پاکدامنى (از دیگران) زیادت و افزونى است (و آن این است) که تن او را در زمان پدرش (امیرالمؤ منین) و دو برادرش (امام حسن و امام حسین) کسى از مردان ندید تا روز ((طف)) کربلا، و این که زمین کربلا را طف مى نامند، براى آن است که طف زمینى بلند و جانب و کنار را گویند، و زمین کربلا کنار فرات است.

 

زینب (س) در صبر و شیکبایى (از مصایب و اندوه هاى بزرگ) و ثبات و پایدارى و قیام و ایستادگى (در آشکار ساختن حق و درستى) و قوت و نیروى ایمان و گرویدن (به عقاید و احکام دین مقدس ‍ اسلام) و تقوا و پرهیزکارى و اطاعت و فرمانبرى (از آنچه خداى تعالى فرموده) وحیده و یگانه بود (که پس از مادرش علیا حضرت فاطمه (س) در دنیا چنین خاتونى که داراى این صفات حمیده و خوى هاى پسندیده بى مانند باشد، سراغ ندارم) و زینب(س) در فصاحت و آشکارا سخن گفتن و زبان آورى و در بلاغت و رسایى سخن و سخن گفتن مطابق اقتضاى مقام و مناسب حال، گویى از زبان (پدر بزرگوار امیرالمؤ منین(ع) قصد و آهنگ مى نمود، چنان که پوشیده نیست بر کسى که در خطبه و سخنرانى او (در مجلس ابن زیاد در کوفه، و مجلس یزید در شام) از روى تحقیق و درستى فکر نموده و بیندیشد، و اگر ما (علما و بیان کننده اصول و فروع دین مقدس اسلام) بگوییم: زینب (س) مانند امام (ع) داراى مقام عصمت بوده (از گناه بازداشته شده و هیچ گونه گناهى نکرده با این که قدرت و توانایى بر آن داشته و معنى عصمت نزد ما امامیه همین است) کسى را نمى رسد که (گفتار ما را) انکار کند و نپذیرد. اگر به احوال و سرگذشت هاى او در طف و کربلا و پس از کربلا (در کوفه و شام) آشنا باشد، چگونه چنین نباشد؟ و اگر چنین نبود هر آینه امام حسین (ع) مقدار و پاره اى از بار سنگین امامت و پیشوایى را روزگارى که امام سجاد (ع) بیمار بود بر او حمل و واگذار نمى نمود، و پاره اى از وصایا و سفارشهاى خود را به او وصیت نمى کرد و امام سجاد (ع) او را در بیان احکام و آنچه که از آثار و نشانه هاى ولایت و امامت است. نایبه به نیابت خاصه و جانشین خود نمى گرداند.

 

مفسر قرآن

فاضل گرامى سید نورالدین جزایرى در کتاب خود ((خصایص ‍ الزینبیه)) چنین نقل مى کند:روزگارى که امیرالمؤ منین (ع) در کوفه بود، زینب (س) در خانه اش مجلسى داشت که براى زنها قرآن تفسیر و معنى آن را آشکار مى کرد. روزی ((کهیعص)) را تفسیر مى نمود که ناگاه امیرالمؤمنین (ع) به خانه او آمد و فرمود: اى نور و روشنى دو چشمانم! شنیدم براى زن ها ((کهیعص)) را تفسیر مى نمایى؟

 

حضرت زینب(س) گفت: آرى. امیرالمؤ منین(ع) فرمود: این رمز و نشانه اى است براى مصیبت و اندوهى که به شما عترت و فرزندان رسول خدا (ص) وى مى آورد. پس از آن مصایب و اندوه ها را شرح داد و آشکار ساخت. پس آن گاه زینب گریه کرد، گریه با صدا - صلوات الله علیها.

 

پاکدامنى و حیاى زینب (س)

یحیى مازنى روایت کرده است: مدتها در مدینه در خدمت حضرت على (ع) به سر بردم و خانه ام نزدیک خانه زینب (س) دختر امیرالمؤ منین (ع) بود. به خدا سوگند هیچ گاه چشمم به او نیفتاده صدایى از او به گوشم نرسید. به هنگامى که مى خواست به زیارت جد بزرگوارش رسول خدا (ص) برود، شبانه از خانه بیرون مى رفت، در حالى که حسن (ع) در سمت راست او و حسین (ع) در سمت چپ او و امیرالمؤ منین (ع) پیش رویش راه مى رفتند. هنگامى که به قبر شریف رسول خدا (ص) نزدیک مى شد، حضرت على (ع) جلو مى رفت و نور چراغ را کم مى کرد. یک بار امام حسن (ع) از پدر بزرگوارش درباره این کار سؤ ال کرد، حضرت فرمود: مى ترسم کسى به خواهرت زینب نگاه کند.

 

گفتن مسائل شرعى

 شیخ صدوق، محمد بن بابویه (ره) مى گوید: حضرت زینب (س) نیابت خاصى از طرف امام حسین (ع) داشت و مردم در مسائل حلال و حرام به او مراجعه کرده از او مى پرسیدند، تا اینکه حضرت سجاد (ع) بهبود یافت.

 

شیخ طبرسى(ره) گوید: حضرت زینب(س) روایات بسیارى را از قول مادرش حضرت زهرا(س) روایت کرده است.

 

از عماد المحدثین روایت شده است که: حضرت زینب(س) از مادر و پدر و برادرانش و از ام سلمه و ام هانى و دیگر زنان روایت مى کرد و از جمله کسانى که از او روایت کرده اند، ابن عباس و على بن الحسین(ع) و عبدالله بن جعفر و فاطمه صغرى دختر امام حسین(ع) و دیگرانند.

 

همچنین ابوالفرج گوید: زینب بانویى عقیله که ابن عباس سخنان حضرت زهرا(س) را در مورد فدک از قول او نقل کرده و مى گوید: عقیله ما، زینب دختر على (ع) به من گفت.

 

از ظاهر فرمایش فاضل دربندى و دیگر عالمان چنین به دست مى آید که حضرت زینب کبرى(س) علم منایا و بلایا (خوابها و حوادث آینده) را همچون بسیارى از یاران حضرت على (ع)، مانند میثم تمار و رشید هجرى و برخى دیگر مى دانسته و بلکه در ضمن اسرارى که بیان کرده، به طور قطع و مسلم آن حضرت را از مریم دختر عمران و آسیه دختر مزاحم و دیگر زنان با فضیلت برتر دانسته است.

 

وى در ضمن فرمایش حضرت سجاد(ع) که به آن حضرت فرموده بود: ای عمه تو بحمدالله دانشمند بدون آموزگار و فهمیده بدون آموزنده هستی، گوید: این فرمایش خود دلیل و حجت بر آن است که زینب دختر حضرت امیرالمؤ منین(ع) محدثه بوده یعنى به او الهام مى شده است و عمل او از علم لدنى و آثار باطنى مى باشد./998/د101/

 

منبع: سایت سبطین

ارسال نظرات