۲۵ فروردين ۱۳۹۴ - ۰۸:۵۳
کد خبر: ۲۵۴۷۹۲

ریشه‌های نظری بدعهدی امریکایی

خبرگزاری رسا ـ سخنان اخیر مقام معظم رهبری در خصوص مذاکرات هسته‌ای حاوی نکات بسیار مهم و تیزبینانه‌ای بود که جا دارد تحلیلگران به ارزیابی آنها بپردازند و جایگاه ارزشمند رهبری در تنظیم سیاست خارجی کشور و همچنین تعدیل فضای سیاسی در داخل را مورد مداقه قرار دهند.
آمريکا

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، سخنان اخیر مقام معظم رهبری در خصوص مذاکرات هسته‌ای حاوی نکات بسیار مهم و تیزبینانه‌ای بود که جا دارد تحلیلگران به ارزیابی آنها بپردازند و جایگاه ارزشمند رهبری در تنظیم سیاست خارجی کشور و همچنین تعدیل فضای سیاسی در داخل را مورد مداقه قرار دهند. با این حال آنچه که نگارنده از بیانات اخیر معظم‌له برداشت کرد تأکید ویژه و محوری ایشان بر موضوع بدبینی نسبت به امریکا بود. رهبری در این نشست بارها از عباراتی همچون لجوج، بدعهد، بدمعامله، اهل دبه درآوردن، اهل چک‌وچانه کردن، اهل از پشت خنجر زدن، اهل فریب و دروغ و نقض ‌عهد و حرکت در خلاف جهت صحیح و. . . برای تبیین رفتارهای امریکا در مذاکرات و عرصه بین‌المللی استفاده کردند. ایشان مبنای رسیدن به چنین تصویری از سیاست خارجی ایالات متحده را نیز موضوع تجربه دانستند و فرمودند: من البته هیچ‌وقت نسبت به مذاکره با امریکا خوش‌بین نبودم. نه از باب یک توهم بلکه از باب تجربه؛ تجربه کردیم.

 

در تبیین فرمایشات رهبری در خصوص چنین رویه‌ای در دستگاه سیاست خارجی امریکا به نظر می‌رسد باید به بعد نظری چنین رفتاری نیز توجه کرد که به نوعی برآمده از دل روابط بین‌الملل مبتنی بر رئالیسم کلاسیک است.

 

واقعیت آن است که در حوزه نظری رویه‌ای کاملاً رئالیستی و پراگماتیستی بر حوزه دیپلماسی غرب و به ویژه ایالات متحده حکمفرماست. برخلاف نگاه‌های ایده‌آلیستی افرادی همچون کانت در حوزه روابط بین‌الملل که انسان را دارای سرشتی همگرا با صلح می‌پندارند و حذف جنگ را با دستیابی به ابزارهای بین‌المللی امکان پذیر می‌خوانند، نظریه‌پردازان واقع‌گرایی کلاسیک تأکید ویژه‌ای بر اتکای روابط بین کشورها بر مفهوم قدرت دارند. بن‌مایه فلسفی رئالیسم کلاسیک نیز مبتنی بر عقاید ماکیاولی و هابز است که جنگ همه علیه همه و همچنین موضوع صیانت از نفس را اولویت زندگی بشری می‌پندارند. همچنین از نگاه واقع‌گرایان ایدئولوژی و اخلاق و حقوق ظاهری برای منفعت هستند و اصالت حقیقی ندارد این قدرت و منفعت است که رفتار کشورها را شکل می‌دهد. حتی در نوواقع‌گرایی نیز رگه‌های اصیل همین جریان ادامه دارد و افرادی همچون کنت والتز تأکید دارد که قواعد سیاست بین‌الملل را در همه زمینه بازیگران صاحب قدرت شکل می‌دهند. در چنین شرایطی ساختارهای بین‌المللی نیز تنها در شرایطی کارا هستند که موازنه قوا بین تمامی قدرت‌ها وجود داشته باشد و در شرایط غیر از موازنه قوا این مکانیسم‌ها عملاً کارا نخواهند بود و باز همان قدرت فائقه است که حرف نخست را می‌زند.

 

وقتی با چنین تفکر و تفسیری به مذاکرات هسته‌ای ایران و گروه 1+5 بنگریم، متوجه خواهیم شد که هیچ اعتمادی به لبخندها و قول‌های امریکا و دیگر شرکای اروپایی کاخ سفید وجود نخواهد داشت. سیاستمداران امریکایی امروز خود را پیرو اندیشمندی می‌دانند که دغل‌بازی، خدعه، فریب و نارو زدن به طرف مقابل را هنر سیاست‌ورزی قلمداد می‌کند و مطمئناً مواجهه با چنین سیاستمدارانی با تکیه بر حقوق بین‌الملل که آن را نیز تنها در شرایطی قبول دارند که بر اساس منافع آنها قضاوت کند، کار سخت و دشواری خواهد بود. به عنوان مثال پس از توافق ژنو قرار بود غرب هیچ‌گونه تحریم تازه‌ای را علیه ایران تصویب نکند اما در عمل به روند توسعه تحریم‌ها علیه کشورما ادامه داده شد تا جایی که روسیه نیز صراحتاً اعلام کرد امریکا در این عرصه عهد‌شکنی کرده است.

 

امروز به تعبیر رهبری باید به شدت دغدغه‌مند مذاکرات هسته‌ای بود چراکه طرف مقابل به دنبال آن است که امتیازهای نقدی از ایران دریافت کند و در نهایت امتیازهای نسیه‌ای دهد که هیچ وقت عملی نخواهد شد. در همین زمینه لغو تحریم‌ها و در حالی که طبق بیانیه لوزان قرار شده است تحریم‌ها به طور یکجا برداشته شود، امریکایی‌ها با تفاسیر مختلف و ناصواب از بیانیه، این موضوع مهم را که به نوعی تنها نتیجه مشخص مذاکرات برای ماست، در هاله‌ای از ابهام فرو برده‌اند. سیاست خارجی امریکا کاملاً عملگرایانه و منفعت‌بین است و نمی‌توان با تکیه بر حقوق بین‌الملل و سازوکارهای بین‌المللی با آن مواجه شد. قدرت تنها زبان قدرت را می‌فهمد و مذاکره‌کنندگان ما تا 10 تیر باید از این زبان بیش از گذشته در مذاکرات بهره گیرند.

 

اعتماد به امریکا می‌تواند زمینه‌ساز یک شکست بزرگ باشد. هیچ دلیلی ندارد که دولت از هم اکنون وعده قطعی برای دستیابی به توافق با امریکا را در جامعه پررنگ کند چراکه احتمال دستیابی به توافق خوب با چنین سیاستمدارانی اندک است. مردم باید بیش از گذشته از جزئیات مذاکرات آگاه باشند تا برخی از خوش‌بینی‌های کاذب از بین برود و افکار عمومی بتوانند به درستی در خصوص مسئله مذاکرات قضاوت کنند. مطمئناً چنین مسئله‌ای می‌تواند به یاری تیم هسته‌ای دولت نیز بیاید./907/د102/ح

 

منبع : روزنامه جوان

ارسال نظرات