۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۶:۳۳
کد خبر: ۲۵۹۱۷۰
گفت‌وگوی رسا با عضو هیأت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب:

تبیین رویکرد انصارالله یمن و تحلیل مشابهت آن با حزب الله لبنان

خبرگزاری رسا ـ علت استقبال مردم یمن از انصارالله به دلیل رهبری حکیمانه‌، خدمات اجتماعی، فرهنگی، مؤسسات خیریه‌، راه اندازی جهاد سازندگی برای کمک به محرومان بوده است که مشابه این برنامه‌ها را ایران و حزب الله لبنان انجام داده است بنابراین نظم و پایبندی به اصول اخلاقی، انسانی و اسلامی از عوامل اصلی جذب مردم به انصارالله است.
انصار الله يمن

 

به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا انقلاب اسلامی ایران، از مهم‌ترین پدیده‌های عصر حاضر است که باعث ایجاد تغییرات گوناگونی در جامعه ایران شد؛ انقلابی با خصلت اسلامی و مبتنی بر پشتوانه مردمی که توانست تحولی شگرف در عرصه روابط بین الملل و در معادلات سیاسی کشورها و قدرتها پدید آورد.

انقلاب اسلامی از یک طرف از مدیریت رهبری آگاه به مسائل دینی و امور سیاسی بهره برد و از طرف دیگر بر مشارکت اکثریت مردم تکیه داشت؛ در اثر این انقلاب، حکومتی دینی بر پایه نظریه «ولایت فقیه» در ایران پایه گذاری شد.

وقوع انقلاب اسلامی در ایران از رخدادهای بزرگ نیمه دوم سده بیستم بود که باعث ایجاد تحولات فراوانی در ساختار قدرت جهانی و منطقه ای شد؛ وقوع چنین انقلاب بزرگی، مرزهای داخلی را درنوردید و دلهای مشتاقان را ربود و در دیدگاه فرامرزی و درونمایه اعتقادی امت اسلامی تحول و تغییر ایجاد کرد و موجب بازنگری مسلمانان به مبانی اسلام و توجه ویژه به انقلاب اسلامی ایران و آرمانهای امام خمینی(ره) شد.

 

اسپوزیتو در مقدمه کتاب «انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن» می نویسد «انقلاب ایران که گاه از آن به عنوان آخرین انقلاب قرن بیستم و گاه واپسین انقلاب یاد می شود، نه تنها رویدادی شگرف است؛ بلکه تاریخ ساز در سلسله تحولات سیاسی و اجتماعی عصر ما محسوب می شود؛ رویدادی که نه تنها در ایران به سرنگونی نظام سلطنتی چند هزار ساله انجامید و سرمنشأ تاریخ و تحولاتی تازه شد، بلکه در خارج از کشور نیز بازتابها و آثار متعددی را موجب شد».

این تأثیرگذاری در پیشبرد روند بیداری و آگاهی مسلمانان و افزایش فعالیت های مؤثر دینی مشهود است چنان که از سویی منجر به توجه جهانیان به اسلام ناب و از سوی دیگر موجب ایجاد خودباوری و رشد سیاسی مسلمانان در کشورهای مختلف اسلامی شده است به گونه ای که شاهد تلاشهای آنها برای حضور در عرصه سیاست و رسیدن به حقوقشان هستیم چنان که در حال حاضر مردم یمن به دلیل استقلال طلبی و خارج شدن از سلطه عربستان و جلوگیری از مصادره انقلابشان مقاومت می کنند؛ در همین زمینه گفت‌وگویی داشته‌ایم با سید علی موسوی نژاد، عضو هیأت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب که مشروح آن تقدیم خوانندگان می‌شود.

 

رسا ـ درباره وضعیت فعلی کشور یمن و جریان‌های سیاسی این کشور توضیح بفرمایید؟

شناخت وضعیت فعلی مبتنی بر اطلاع از تاریخ کشور یمن و وضعیت سیاسی و اجتماعی موجود یمن است؛ در دهه‌های گذشته از دهه 60 قرن بیستم، از 50 سال قبل اگر بخواهیم مطالعه‌ای داشته باشیم؛ کشور یمن با موجی از جمهوری خواهی و دموکراسی روبه‌رو بوده است و در انقلاب 1962 جمهوری خواهانی که اندیشه سکولار داشتند و کشورهای خاورمیانه از عقب ماندگی و مشکلاتی که داشتند به جمهوریت رو آوردند، عبد الناصر و عبدالله دلال و محمد قضافی در لیبی و بشاراسد در سوریه حرکت‌هایی را شروع کردند و اکثر آنها نظامیانی بودند که می‌خواستند مشکلات را در قالب جمهوریت حل کنند.

در یمن حکومت پیشین متعلق به امامان زیدی بود و عمده قبایل یمنی که قدرت را در طول قرون در دست داشتند زیدی مذهب‌ بودند البته بخش دیگری از مردم یمن، اهل سنت شافعی هستند که در طول تاریخ با زیدی‌ها همراه و همگام بوده‌اند.

ضعف حکومت‌های زیدیه و تحولات دنیای جدید، فضایی را برای سکولار‌ها ایجاد کرد که قدرت را در دست بگیرند و زیدی‌ها را کنار بزنند به این ترتیب حوزه‌های علمیه و علما در یمن تضعیف شدند و با آنها مبارزه و مقابله برنامه‌ریزی شده را شروع کردند.

 

رسا ـ با توجه به مشابهت خواسته‌ها و شعارهای مردم یمن با انقلاب مردم ایران که به دنبال ارزش‌های اسلامی، استقلال، عزت و حقوقشان بودند؛ نقش انقلاب ایران را در بیداری اسلامی مردم یمن توضیح بفرمایید؟

انقلاب اسلامی ایران و تحولات منطقه در طول چهار الی پنچ دهه گذشته تأثیرگذار بود اما نه در حدی که بیداری مذهبی و روی آوردن به مدل بدیلی که در ایران اتفاق افتاده بود؛ یعنی حکومتی که منطبق با مسائل روز و مدرن در عین حال متکی بر آموزه‌های دینی باشد ولی با توجه به این که بخش عمده‌ای از مردم یمن زیدی مذهب هستند این ظرفیت وجود داشت زیرا مذهب زیدی دارای اندیشه سیاسی فعال است.

در خلأ کنار گذاشته شدن زیدیه در یمن، عربستان سعی کرد وهابیت را وارد این کشور کند؛ وهابی‌ها در سه دهه گذشته در یمن بسیار فعال شدند و در قالب تفکرات اخوانی به نام «حزب التجمع الیمنی للإصلاح» فعالیت‌هایی داشتند، پیش از این نیز تحت عنوانینی دیگر فعال بودند که به پنجاه سال پیش، بعد از فروپاشی دولت زیدیهبرمی‌گردد.

 

وهابی‌ها سعی کردند بخشی از خلأ را در مناطق زیدی نشین و شافعی نشین یمن پُر کنند که در این زمینه موفقیت‌هایی نیز داشتند اما چندان چشمگیر نبود و طبیعی است که وهابی‌ها نمی‌توانستند در میان شیعیان و اهل سنت شافعی که گرایشات صوفیانه قوی دارند، جایگاهی داشته باشند.

جریان القاعده به ویژه در پانزده سال اخیر در یمن جذب نیرو زیادی از میان وهابی‌ها، سلفی‌ها و حتی از میان زیدی‌ها و اهل سنت داشته است که القاعده معضل دیگری برای کشور یمن شد.

 

رسا ـ درباره گروه انصار الله بیشتر توضیح دهید و بفرمایید که بنیانگذاران این گروه از چه تفکر و اندیشه‌ای در جهان اسلام بیشتر تأسی گرفته‌اند؟ 

ریشه تاریخی گروه انصار الله به دهه 90 قرن گذشته برمی‌گردد یعنی بیست سال سابقه نهضت بیداری اسلامی شیعی در یمن است؛ بنیان گذار این جریان سیدالحسین الحوثی بود که پدرش علامه بدرالدین الحوثی از علمای بزرگ یمن بود؛ جوانی فعال و آگاه و خوش صحبت و در دوره‌ای نماینده مجلس یمن بود و پس از آن به کارهای فرهنگی رو آورد؛ برنامه‌های آموزش قرآن را در مناطق شمالی یمن رواج داد که زیدی‌نشین بودند و سعی کرد وهابیت را به حاشیه ببرد.

سیدالحسین الحوثی موفقیت‌های بسیاری داشت و تا سال 2001- 2002 بعد از حمله آمریکا به افغانستان و عراق و نقشی که آمریکا در منطقه به بهانه مبارزه با تروریسم در امور داخلی کشورهای اسلامی دخالت می‌کرد؛ حسین الحوثی مواضع ضد آمریکایی و ضد صهیونیستی و سیاسی تندی را اتخاذ می‌کرد؛ در سخنرانی‌هایی که منشور عقایدی و نهضت انصارالله و حوثی‌ها محسوب می‌شود، حسین الحوثی مواضع خود را با مراجعه به آیات قرآن کریم و تعالیم پیامبر گرامی اسلام(ص) و اهل بیت(ع) اعلام کرد و با تأکید بر اسلام شیعی با قرائتی که از امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی ایران متأثر است؛ توانست جوانان یمنی را دور خود جمع کند و موفقیت‌هایی نیز به دست آورد.

دولت یمن از سال 2004 تا 2010 شش جنگ علیه انصارالله یا گروه حوثی‌ها انجام داد؛ گروه حوثی‌ها نظامی نبود اما به دلیل این که مردم یمن مسلح هستند و به تدریج به سمت نظامی سوق داده شدند؛ فاز نخست حوثی‌ها فرهنگی بود سپس سیاسی و در مرحله بعد وارد فاز نظامی نیز شدند و در جنگ ششم عربستان نیز دخالت کرد و حوثی‌ها در تمام جنگ‌ها پیروز شدند و دولت یمن و عربستان نتوانست آنها را تسلیم یا وادار به پذیرش شرایط خود کند اما هر دفعه حوثی‌ها رشد بیشتری کردند و مردم بیشتری به آنها پیوستند.

 

 

 رسا ـ دلیل استقبال و گرایش مردم یمن به جنبش انصارالله چیست؟

علت استقبال خوبی که از انصارالله در دهه گذشته شده و این روزها بیشتر شاهد آن هستیم این است که گروه انصار الله، گروه موفق و با سابقه خوبی در یمن است؛ برنامه ریزی‌های منظمی دارد؛ رهبری حکیمانه‌ای آن را اداره می‌کند و برای مردم برنامه‌ریزی‌های ریز و کلان را از همان یک دهه قبل پیاده کردند؛ خدمات اجتماعی، فرهنگی، خیریه‌ها، کمک به محرومان حتی جهاد سازندگی در یمن به راه انداختند و کشاورزان را کمک کردند که مشابه آن در ایران و حزب الله در لبنان انجام می‌شود بنابراین نظم، انضباط و پایبندی به اصول اخلاقی، انسانی و اسلامی از عوامل اصلی است که بسیاری از مردم را جذب انصارالله کرده است به گونه‌ای که در سال‌های اخیر مهاجرت مردم از مناطق تحت کنترل دولت به مناطقی که انصار الله بر آنها کنترل داشتند وجود داشته است.

اما از جهت دیگر ناکارآمدی و ناامیدی مردم یمن از نیروهای سنتی سیاسی و مدیریتی در چهار دهه گذشته در اقبال عمومی به انصار الله مؤثر بوده است؛ احزاب و حتی احزاب مخالف در یمن ناکارآمد بوده‌اند و هیچ توفیقی برای سامان دادن به اوضاع یمن نداشته‌اند.

دخالت عربستان در یمن به طور کلی سابقه خوبی ندارد و یمنی‌ها اعتمادی به طرح‌های عربستان ندارند؛ نیروهای سکولار نیز امتحان خود را پس داده‌اند و احزاب ناکارآمدی بوده‌اند و نتواستند رضایت مردم یمن را جلب کنند.

مردم جنوبی و ساحلی یمن و اهل سنت یمن نیز افزون بر شیعیان زیدی در مناطق خود با کمترین مقاومتی از حضور نیروهای مردمی و انصارالله استقبال کردند و شکست عربستان در یمن به این صورت رقم خورده است که گروه خاصی به صورت جدی حاضر نشده است که در برابر انصارالله بایستد.

 

رسا ـ با توجه به پایداری و مقاومت انصارلله و ملت یمن در برابر جنایات آل سعود، درباره روحیه ظلم ستیزی و عقاید ایشان نیز توضیح بفرمایید؟

به طور کلی زیدیه و امامیه از ابتدا یک خانواده بودند؛ چنان که جناب زید در خانه اهل بیت(ع) بودند و فرزند زید، تحت نظر امام صادق(ع) پرورش یافت و دوئیتی که بعدها اتفاق افتاد در ابتدا نبوده است؛ شاید یک اختلاف تفکیکی میان جوانان و انقلابیون از اهل بیت(ع) وجود داشت که بیشتر کار نظامی و مبارزاتی را ترجیح می‌دادند بنابراین اصل امامیه و زیدیه در مواضع بسیار به یکدیگر نزدیک هستند و بعدها بحث‌های فقهی و کلامی نظریه پردازی شده و مذهبی به نام زیدیه جدای از امامیه مطرح شد.

امامیه و زیدیه ریشه مشترکی دارند و مرجعیت اهل بیت(ع) و حدیث ثقلین را پذیرفته‌اند اما در نوع آنها تفاوت‌هایی نیز دارند؛ در عصر غیبت امام زمان (عج) این فاصله بسیار کمتر است؛ یعنی شیعه امامیه‌ای که مرجعیت سیاسی را پذیرفته است و نظریه انفعالی نشستن و منتظر ظهور بودن را قبول ندارد و معتقد است که باید به اندازه وسع‌ و تکلیفمان حرکت کنیم چنان که گفتمان انقلاب اسلامی و اندیشه حضرت امام خمینی(ره) در جمهوری اسلامی جا افتاد؛ این مدل بسیار نزدیک به مدلی است که زیدیه در طول تاریخ به دنبال آن بوده‌اند.

مدل ولایت فقیه همان مدل اندیشه سیاسی زیدیان است و معتقدند یکی از فرزندان اهل بیت(ع) که منظور فرزندان حضرت فاطمه زهرا(س) است یعنی فقیه مجتهد جامع الشرایط شجاع مدیر و مدبری به عنوان رهبر؛ جلودار خواهد بود و امت نیز از او پیروی می‌کنند؛ در انقلاب اسلامی ایران نیز امام خمینی(ره) از سادات هستند و این ویژگی که یکی از فرزندان اهل بیت(ع) باید مرجعیت سیاسی را عهده دار باشد، از نظر زیدی‌ها محقق است در ضمن این که فعال بودن در عرصه سیاست، ظلم ستیزی و اقامه عدل در گفتمان انقلاب اسلامی محقق شده است.

 

آنچه در ایران توسط امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب و در لبنان توسط سید حسن نصرالله، ساداتی که برای مبارزه با ظلم استکبار و مستکبران زمانه، جلودار هستند؛ در اصل تداعی کننده الگوی اندیشه سیاسی زیدیه است و تفاوت زیدیه با سایر مذاهب در همین نکته است که آنها اهل خروج و مبارزه با ظلم و ظالمان بوده‌اند بنابراین بقیه امور حاشیه است این که فقه یا کلام یا تفسیر جدایی داشته باشند اصل ماجرا در جدا شدن زیدیه از سایر فرق نیست.

آن چیزی که زیدیه را متمایز ساخته این است که آنها اهل قیام، مبارزه، ظلم ستیزی و اقامه عدل به رهبری شخصی از فرزندان حضرت زهرا(س) هستند که در گفتمان انقلاب اسلامی و در فرمایشات و رهنمودهای امام راحل و رهبر معظم انقلاب متبین است البته در یمن نیز حسین الحوثی که سال 2004 به شهادت رسید؛ زیدیان در حد رهبری خود پذیرفته بودند و الان نیز ملک الحوثی برادر حسین الحوثی جنبه رهبری و پیشوایی را برای آنها دارد و از کلمه امام که اصطلاح تاریخی آنها بوده، پرهیز دارند که شاید به علت ملاحظات سیاسی باشد.

 

رسا ـ آیا در حال حاضر جریان رقیبی برای حوثی‌ها در کشور یمن وجود دارد؟

بله، به طور طبیعی گروه انصار الله و همسویان با انصار الله رقبایی دارند اما این که بتوانند مقاومت کنند یا نه، بستگی به شرایط دارد که در تحلیل‌های خوش‌بینانه‌ای که هست، می‌توان گفت که رقیب جدی‌ای وجود ندارد.

جریان‌های سکولار به عنوان رقیب انصارالله در موضع ضعف هستند زیرا امتحان خوبی پس ندادند و مردم یمن از آنها روی‌گردان هستند؛ بخش بزرگی از این جریان‌های سکولار همچون حزب کنگره علی عبدالله صالح که جریان نسبتاً قدرتمندی نیز است همچنین حزب بعث و حزب سوسیالیسم که در حال حاضر تا حدودی با گروه انصار الله همراه شده‌اند.

با توجه به این که انصارالله به عنوان نیروی توانمندی در صحنه حاضر شده است و در مقابل توسعه‌طلبی‌های کشورهای حوزه خلیج فارس ایستاده‌اند که دخالت‌های آنها همواره موجب عقب افتادگی یمن بوده است و این کشورها در سال 2011 به سکولارها ضربه زدند و به سمت سلف اخوانی‌ها رفته بودند؛ میان سکولارها و انصارالله نوعی هم‌پیمانی به وجود آمده است.

جریان سلفی اخوانی‌ها رقیب دیگری در یمن برای انصارالله هستند و به دلیل این که حمایت عربستان از آنها در منطقه به طور کلی دچار مشکل شده است، در موضع ضعف هستند هرچند شاید الان نیز عربستان بعد از آغاز عملیات‌ها با آنها همکاری می‌کند اما اکنون از طرف عربستان یک موضع متناقضی با اخوانی‌ها وجود دارد و در مصر و جاهای دیگر با اخوانی‌ها در افتاده ولی در یمن با اخوانی‌ها برای ضربه زدن به انصارالله همکاری می‌کند که موضع پایداری نیست.

القاعده و داعش که به عنوان قدرتمندترین جریان رقیب مطرح هستند و اگر قرار باشد که رقابت و درگیری‌هایی در آینده یمن فرض کنیم باید به تبع در مورد القاعده که در جنوب و شرق و جنوب شرقی یمن در دو یا سه استان مشغول فعالیت هستند، باشد.

در حال حاضر القاعده از بسیاری مناطق از استان‌های مرکزی و جنوب غربی که برای انصارالله مهم و استراتژیک بوده، بیرون رانده شده است و در استان حضرموت و أبین و بخش‌هایی از مأرب و شبوه، درگیری چندان جدی نیستو با توجه به حملاتی که وجود دارد، انصارالله متوجه استان‌ عدن و استان‌های مشرف بر دریا و خلیج عدن است که از موقعیت استراتژیکی برخوردار هستند.

تقسیم قدرت در یمن میان انصارالله، سکولارها، القاعده و داعش است که القاعده در آینده ممکن است مزاحمت‌هایی برای انصارالله داشته باشد.

 

رسا ـ از لحاظ آماری در کشور یمن چند درصد مردم زیدی و اهل سنت شافعی هستند؟

آمار دقیقی در دسترس نیست؛ حتی درباره جمعیت یمن،آمار دقیقی وجود ندارد اما با توجه به داده‌های کلی و طبق یک جمع بندی، یمن بین 25 میلیون تا 30 میلیون جمعیت دارد؛ اگر فرض بر 25 میلیون جمعیت بگذاریم با توجه به این که برخی قبایل همچون سلفی‌ها و وهابی‌ها که در گذشته مهاجرت داشته‌اند و در حال حاضر برگشته‌اند یا بسیاری افراد زیدی بودند اما آنها را زیدی نمی‌شناختیم از این رو جمعیت زیدی را تا 6 میلیون تقلیل داده بودیم اما امروزه گفته می‌شود که جمعیت زیدیان به 10 تا 12 میلیون نفر یعنی نیمی از جمعیت یمن را تشکیل می‌دهد.

در همین حدود یا کمتر شافعی‌های اهل سنت یمن هستند که در استان‌های ساحلی، جنوبی و شرقی زندگی می‌کنند که شامل استان‌های حدیده، تعز، عدن و لحج و حضرموت است؛ اقلیتی در حدود یک یا دو میلیون سلفی، القاعده و غیره هستند؛ جمعیت‌های کوچکتر 200 تا 300 هزار نفری نیز شیعیان اسماعیلی در یمن زندگی می‌کنند و حدود 100 هزار نفر نیز شیعیان امامیه هستند که ترکیب جمعیتی یمن را تشکیل می‌دهند.

عمده زیدیه در طول تاریخ مشهور به جارودی مسلکهستند یعنی جریان و جناحی از زیدیه که به امامیه بسیار نزدیک است و امام علی(ع) را خلیفه منصوصمی‌دانند و خلفا را توجیح نمی‌کنند و خلافت خلفای سه‌گانه پیش از امام علی(ع) را نمی‌پذیرند البته چندان تبری، صب و لعن ندارند.

زیدیان خلافت امام علی(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را به نص، قبول دارند و بعد از امام حسین(ع) هر کدام از نسل امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را که جلو بیفتد و کار سیاسی کند را امام می‌دانند که زید نخستین آنها است و این امر همچنان تا قیام آخرین امام که همان مهدی موعود(عج) است، ادامه دارد.

رسا ـ با تشکر از فرصتی که در اختیار خبرگزاری رسا گذاشتید.

 

/403/908/م

ارسال نظرات