مسؤولان مقصر در امر ترویج حجاب پاسخی برای محکمه وجدان عمومی دارند؟!
به گزارش اندیشه خبرگزاری رسا، حجاب و پوشش اسلامی از ضروریات دین مبین اسلام بوده و حافظ انسانها در برابر بسیاری از بیماریهای جسمی و روانی است؛ البته از نظر اسلام، حجاب تنها اختصاص به بانوان ندارد، بلکه نوعی پرده در میان روابط زن و مرد است.
هدف اسلام از حجاب نیز این است که یک زن مسلمان با فراغت کامل بتواند وظایف و رسالت اساسی خود را به پایان برساند که از این میان، حفظ نسل انسان، پرداختن به شئون خانهداری، تربیت فرزندان و اهمیت دادن به آن از مهمترین این وظایف است.
رعایت و ترویج فرهنگ عفاف و حجاب یکی از دغدغههای امروز جامعه اسلامی به شمار میرود؛ یکی از موضوعات حساس در جنگ نرم نیز همین موضوع است که از سوی رهبر معظم انقلاب و بسیاری از علما بارها مورد تأکید قرار گرفته است.
اکنون که دیگر خبری از جنگهای سخت و رو در رو نیست، دشمنان دست به جنگ نرم زدهاند تا بتوانند پایه و ریشه حکومت اسلامیمان را از بین ببرند و یکی از زمینههای حساس جنگ نرم، موضوع «عفاف و حجاب» است.
طرح توسعه فرهنگ عفاف و حجاب در فروردین 82 از سوی شورای فرهنگی اجتماعی زنان شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسید؛ ولی تاکنون جز خاک خوردن طرحهای مصوب این طرح توسعه ثمره دیگری در پی نداشت.
حال که ضرورت حفظ عفاف و حجاب در جامعه بیش از پیش حس میشود، تصمیم گرفتیم با حجتالاسلام سید محمد محسن دعایی، مدیر عامل مؤسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلامی مشهد و دبیر کل جبهه فرهنگی مردمی عفاف درباره آثار سو بد حجابی و راهکار تشویق و ترغیب افراد به امر عفاف و حجاب گفتوگو تفصیلی داشته باشیم که علاقهمندان در ادامه متن آن را مشاهده میکنند.
رسا ـ آقای دعایی به عنوان پرسش نخست مقداری درباره ضرورت حفظ حجاب و عفاف مطالبی را بیان کنید؟
ملکه «حیا» و «عفت» را خداوند متعال برای سلامت جسم، جان، روح و روابط اجتماعی در وجود انسان قرار داده است؛ چرا که اگر این فضایل در قلب و نگاه انسان چه مردم و چه زن تقویت شود به تصمیمگیری متناسب منجر شده و روابط جامعه انسانی سالم، با نشاط، همراه آرامش و امنیت اخلاقی و روانی خواهد بود.
عفاف و حجاب سبب پیش روی زندگی انسان به سمت اخلاق متعالی میشود؛ ولی اگر این دو ملکه انسانی از آلودگیها تضعیف شود زمینهای برای سقوط انسانها در رفتارهای ناشایست و ارتباطات ناسالم میشود.
رسا ـ شما بی حجابی را نوعی وسیله سقوط فرد در دره ضلالت دانستید، مگر چنین فردی چه خطری برای جامعه میتواند ایجاد کند؟ یا دشمنان از او چه بهرههای در قبال منافع شخصی خود میتوانند ببرند؟
باید توجه داشت تلاش خیرخواهان جوامع بشری آماده کردن زمینههای رشد فضیلتهای اخلاقی و فضیلت عفت و حیا در جامعه انسانی است؛ در مقابل نیز بدخواهان جامعه انسانی و افراد شیطان صفت به دنبال تباهی نسل بشریت برای تأمین منافع خود هستند، نخستین جایی که برای از بین بردن آن فعالیت میکنند مسأله حیا و عفت است.
انسان بی حیا و بیعفت حاضر به انجام هر کار زشت و پلیدی میشود که این مسأله به صورت واقعی، حقیقی و تجربی مشاهده شده است؛ انسان بیحیا برای هیچ جنایتی حریم و مانع ندارد؛ او برای انجام اعمال خلاف خویشتنداری ندارد.
نیروهای شیطانی نیز از این عناصر برای رسیدن به اغراض خود استفاده میکنند؛ در نتیجه باید گفت از اینرو است که تمام قوای رسانهای و برنامهریزی اردوگاه شیطانی استکبار جهانی برای مبارزه با عفت و حیا در میان تمام جوامع بشری به ویژه اسلامی و ایران اسلامی بسیج میشود.
رسا ـ رسانههای غربی برای پیشبرد اهداف خود در قبال از بین بردن عفاف و حجاب چه اقداماتی انجام میدهند؟
راهکارها رسانههای بیگانه نیز برای رسیدن به اهداف خود ایجاد تشکیک بر روی مبانی اعتقادی و توحیدی مسلمانان و از بین بردن فضای قدسی ـ توحیدی ـ اسلامی است؛ چرا که اگر بنیانهای اعتقادی نسل جوان سست شود گرایش آنها به اردوگاه غرب تسهیل میشود.
اگر انسان به قدرت ماورای حاکم و ناظر بر خود ایمان داشته باشد، ملکه عفاف، حجاب و عفت در او تقویت شده و حریمها را حفظ میکند؛ ولی گرفته شدن باور توحیدی سبب بی عفتی و بی حیای آن فرد میشود.
رسا ـ دشمنان جز رسانه از ابزار دیگری نیز برای گسترش بیعفتی و بیحجابی بهره میبرد؟
دشمن برای رسیدن به اهداف خود نخست به صورت مستقیم وارد میدان شده و در مرحله دوم از افراد غافل داخلی بهره میبرد؛ از اینرو باید دانست که تقویت ایمان جامعه با تقویت بنیانهای فکری، معرفتی، توحیدی و ایمانی امکان پذیر است.
راهکار دوم دشمن برای تضعیف ملکه عفاف و حجاب نیز گسترش صحنههای بیحجابی، بیعفتی و عادی سازی سبک زندگی فاقد عفت و حیا برای نسل جوان است، به همین منظور تولید صدها و هزاران فیلم مشتمل بر صحنههای بی عفتی، بی حیا و حمایت از رشد قارچگونه صدها شبکه آلود به عناصر ضد عفاف، حجاب و حیا در دستور کار دشمنان اسلام قرار گرفته است.
با این وجود اگر بنیانهای معرفتی و اعتقادی جوان ضعیف باشد با دیدن این صحنههای مملو از بی عفتی و بی حیایی؛ رفتار، نگرش و انگیزش او به سمت بی حیایی سوق داده میشود و در تلاش برای شبیه سازی و پیاده سازی آن در رفتارهای خود بر میآید.
راهبرد دیگر دشمن برای گرفتار کردن جوامع به بی عفتی و بی حیایی تولید محصولات فرهنگی، نمادها و گروههای مرجع است؛ چرا که این برنامهها تأثیر بسیار عمیقی بر فرهنگ دارند و افراد در این سه زمینه به شدت الگوبرداری میکند.
اردوگاه شیطانی استکبار تلاش میکند، گروههای مرجعی را برای نسل جوان سایر جوامع تربیت کرده و در معرض الگوبرداری آنها قرار دهد که فاقد تمام مختصات عفت و حیا هستند؛ از این الگوها میتوان ستارگان سینما، قهرمانان ورزشی، سرمایه داران صهیونیستی، طبقات حاکم و عیاشهای عالم را نام برد که در صدها قالب بسته بندی شده و براساس نیاز افراد به الگو و مرجع نقش غیر مستقیم خود را در گسترش بی عفتی و بی حیایی بازی میکنند.
بسیار روشن است جوانی که به ستاره سینما عشق میورزد او را الگوی خود قرار داده و در سبک زندگی، رفتار و لباس پوشیدن از او تقلید میکند؛ اینها عناصر اصلی تأثیرگذاری در گسترش اخلاق ضد ارزشهای اسلامی ما هستند.
رسا ـ به نظر شما برنامه مدونی برای تربیت نسل جوان در کشور وجود دارد؟ در این زمینه عملکرد مسؤولان، آموزش و پرورش، صدا وسیما و دیگر نهادها چگونه بوده است؟
متأسفانه در فضای داخلی کشور نیز ملاحظه میشود چون ترویج فرهنگ عفاف و حجاب در دستور کار قطعی نهادهای رسمی کشور نیست و آنچه که ادعا و گزارش داده میشود، جز مسائل شکلی و ظاهری چیزی دیگری نیست، تربیت عفیفانه نسل جوان ما دارای برنامه مدون نیست.
تربیت عفیفانه نسل جوان ما باید در آموزش و پرورش، محیطهای اجتماعی و ارتباط آنها با رسانه شکل بگیرد؛ محیط رسانه جز چند ماه اخیر اصولاً دغدغه ترویج زندگی عفیفانه را نداشته است؛ آموزش و پرورش نیز اینگونه است.
برای نمونه در مدارسی که دختران حضور دارند اگر گروهی از آنها چادر به سر کنند مورد تمسخر و تضعیف قرار میگیرد؛ آیا نظام آموزش و پرورش ما به این اندازه بیهمت و بیبرنامه است که اگر گروهی از امانتهای این کشور بخواهند سبک زندگی فاطمی را الگو قرار دهند باید مورد تمسخر اقلیت قرار گیرند.
آیا این ضعف نیست، آیا اگر متولیان آموزش و پرورش در محکمهای وجدان اسلامی ملت محاکمه شوند، پاسخ این ضعف عملکرد خود را که دارند ارائه کنند؛ یا صدها و هزاران بانویی که در نهادها، ادارات دولتی و مکانهای که در سیطره قوانین و حاکمیت ایران اسلامی قرار دارند و براساس نظام پرداختی جمهوری اسلامی ایران در قبال کاری که انجام میدهند تغذیه میشوند ولی بیشترشان حجاب کامل را رعایت نمیکنند.
آیا این ضعف غیر قابل باور شبکه نهادهای دولتی که توان تفاهم با نیروهای خود درباره یک حجاب استاندارد را به عنوان قانون کشور را ندارند و در ورود به ادارت، مؤسسات، بانکها و آژانسها با صحنههای مملو از بیحیایی، بی عفتی، اختلاط ناسالم در خندهها، متلکها و بیحرمتی به قداست زن مسلمان مواجه میشویم در جامعه تأثیرگذار نیست؟
آیا مسؤولان میتوانند پاسخی در محکمه وجدان اسلامی جامعه ما بدهند که چگونه نمیتوانند مدیریت حجاب استاندارد اسلامی را به عنوان ضرورت قرآن داشته باشند.
آیا مسؤولان رسانه ملی میتوانند پاسخ این پرسش را بدهند که چرا در مجموعه خود برنامههای تولید میشود که در پرتو آن عنصر حیا و عفت در کودکان تضعیف میشود، آیا میتوانند پاسخ دهند چرا برنامههای تولید میشود که در مقایسه یک بی حجاب با یک باحجاب تمام بدیها و کاستی به باحجاب و تمام خوبیها و خوشیها به بدحجاب باز میگردد.
میزان تأثیرگذاری این برنامهها در رفتار سازی مخاطبان رسانه به ویژه کودکان و نوجوانان که باید در مقابل این رسانه نگرش الهی آنها تقویت شود، در حالی که به سقوط و انحطاط کشیده میشود، به چه میزان است؟ آیا محکمهای برگزار میشود برای فردی که با انحطاط نسل جوان بازی میکند و یا دستگاهی که دغدغه نسل جوان را ندارد تا دادخواست منصفانه نوشته شود و آنها پاسخگوی رفتارهای خود باشد.
این مسائل بنیادی باید درمان شود تا به صورت طبیعی با نسل فرهیخته، متدین، با حیا و با عفت مواجه شویم؛ تا زمانی که مدیریت فرهنگی در سطوح مختلف کشور درست نشود و مسؤولان درباره وظیفه واجب خود در ترویج و توسعه فرهنگ عفت، حیا و حجاب به وحدت نظر و تعهد مسؤولانه نرسند هر روز شاهد انحطاط بیشتری در این زمینهها خواهیم بود.
سالها از تصویب قانون عفاف و حجاب در شورای انقلاب فرهنگی میگذرد، آیا این قانون در یک جمع تخصصی به نقد و برسی قرار گذاشته است. آیا در جمع، مسؤولان نهادهایی که در این قانون نام برده شدهاند عملکرد خود را به ارزیابی گذاشتهاند.
آیا جز تصور عمومی جامعه که این قانون خاک میخورد، است؛ آیا با صرف نوشتن قانون همه چیز درست میشود، ما تنها یک پرسش از قوای سهگانه داریم، چگونه است که برای ارتقا و تصحیح رفتارهای ترافیکی جامعه مجلس به میدان میآید، یک معاونت در نیروی انتظامی ایجاد میشود، میلیاردها تومان صرف نصب علایم راهنمایی و رانندگی میشود، هزاران نیروی انسانی مسؤول اجرا قانون میشوند، ماشینها توقیف میشوند، گواهینامه سوراخ میشوند، جریمهها صورت میگیرد و آمار میدهند که دستگاه ترافیکی جامعه چند درصد رشد کرده است.
آیا رفتار عفیفانه نسل جوان و شهروندان که زیر ساخت تمام سعادتها، تکامل روحی و معنوی آنها است از رفتار ترافیکی کم اهمیت است؛ چرا مسؤولان از صرف حتی یک تومان در این راستا دریغ میکند.
چرا یک تومان در بودجه کشور برای ترویج عفاف و حجاب هزینه نمیشود، تا جایی که داد مسؤولان عفاف و حجاب بلند است که بودجه نداریم، این مسائل باید حل شود تا شاهد توقف رشد رفتارهای ضد حیایی و عفاف در جامعه باشیم.
رسا ـ آقای دعایی برخی معتقدند باید در زمینه تربیت نسل جوان از تربیت مسجدی بهره گرفت، نظر شما در اینباره چیست؟
از دیدگاه اسلام مسجد مرکز تربیت و تعلیم جامعه است، پیامبر(ص) نخست اقدامشان پس از استقرار در مدینه ساخت مسجد بود، مسجد پایگاه همه فضایل و مدرسه تمام کمالات است؛ اگر نقش اساسی مسجد براساس مدل دولت و حکومت اسلامی به رسیمت شناخته شود، همه امور از مسجد مدیریت شود و مسجد به نقش آفرینی اصلی خود در علم و ادب آموزی، معنویت زایی جامعه برگردد، شاهد مدینه فاضل خواهیم بود.
تمام مصیبتها بخش فرهنگ جامعه ما به سبب انزوای مساجد از زندگی واقعی جامعه است، مسجد تنها مکانی برای حضور چند تن پیرمرد و متدین شده است؛ فرهنگ، اقتصاد، سیاست و همه چیز خارج از فضای قدوسی، توحیدی و معنوی مسجد مدیریت و اجرا میشود، طبیعی است در این شرایط شاهد جولان رزائل اخلاقی باشیم.
برای جبران این مسأله باید مدل مسجد اسلام احیا شود، مسجد اسلام در مدل حکومت اسلامی متن فعالیتهای معنوی، تربیتی، علمی، اخلاقی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی است.
افراد با حضور در مسجد از حیث علم، انگیزه و قلب تقویت میشوند؛ اکنون مساجد قدرت ایجاد معنویت، اخلاق، تربیت و فرهنگ برای مردم ندارند؛ از اینرو انگیزه خود را از مکانهای فاسد گرفته و در طول روز از آن استفاده میکنند که بعضا به فساد میکشند.
خداوند متعال به پیامبر(ص) میفرماید «تو باید در دل شب با ما ارتباط داشته باشی، تا در روز در دریای کثرت شنا کنی، اگر در دل شب از وحدت تقویت نشوی در زمان شنای در دریای کثرت غرق میشوی».
مسجد باید به عنوان یک مخزن تغذیه انرژیهای مثبت در تمام زمینهها برای جوامع باشد و این نیاز به نگاه نو و برنامه ریزی جدید برای معنادار کردن تک تک افراد با مساجد است؛ ولی آیا تعداد مساجد ما کافی است، آیا ائمه جماعت ما قدرت جذب جوانان را دارند، آیا برای تشویق و ترغیب انگیزه دار کردن جوانان برای حضور در مساجد برنامه داریم.
/402/993/م