خدیجه کبری؛ رکنی برای پیشرفت اسلام/رابطه غربت حضرت خدیجه با غربت قرآن و عترت
به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، دهمین روز از ماه رمضان سال دهم بعثت ـ 3 سال قبل از هجرت ـ میگذشت که واقعه تلخی رخ داد؛ در هنگامهای که مسلمانان در شعب ابیطالب در محاصره بودند و وجود حضرت خدیجه کبری(س) تسلای خاطری برای رسول گرامی اسلام در آن وضعیت سخت و طاقت فرسا بودند، این بانوی بزرگوار چشم از جهان فرو بستند و پیامبر(ص) با دست مبارک خویش در حجون مکه ـ قبرستان ابوطالب ـ ایشان را به خاک سپردند.
حضرت خدیجه(س) در حالی به همسری حضرت محمد(ص) در آمد که از ثروت و شهرت خاصی در عربستان برخوردار بوده و خواهان زیادی از میان ثروتمندان قریش داشتهاند. در این دوره زمانی رسولالله(ص) هنوز به رسالت برانگیخته نشده بودند و از ثروتی نیز برخوردار نبودهاند. ایشان در این زمان تحت سرپرستی جد بزرگوارشان حضرت عبدالمطلب(ع) زندگی میکردهاند و شهرتی مگر در راستکاری و امانتداری نداشتهاند، ولی حضرت خدیجه(س) ایشان را برگزیده و پس از رسالت آن حضرت نه تنها تمام سختیها را به جان میخرند و سرمایه خویش را برای هدف شگفت رسولالله(ص) خرج میکنند بلکه نخستین زنی هستند که به پیامبر(ص) اسلام ایمان آوردهاند.
سخن از اسلام خدیجه کبری(س) گفتن در واقع سخن از اسلام در روز نخستین است؛ همه امت اتفاق نظر دارند که خدیجه(س) نخستین بانویی هستند که اسلام آوردهاند، در همان زمانی که پیامبر گرامی اسلام از اذیت و آزار و دشواریها رنج میبردهاند، تبسم خدیجه کبری(س) کوله بار اندوه و دردها ایشان را سبک میکرده است.
مناقب حضرت خدیجه(س) فراوان است و ایشان از میان زنان فردیست که به مرحله کمال رسیدهاند. ایشان خردمند، با جلال، متدین، پاکدامن، بزرگوار بودهاند. سخن از جایگاه حضرت خدیجه(س) گفتن بسیار و مجال اندک.
در گفتوگوی تفصیلی با حجتالاسلام حسن مهدویان، استاد حوزه و دانشگاه، مؤلف و پژوهشگر حوزوی گوشهای از مناقب حضرت خدیجه(س) را مورد بررسی قرار میدهیم، در این گفتوگو شخصیت، ویژگیها، منش، رفتار، کردار و خدمات حضرت خدیجه(س) به اسلام مورد بررسی قرار گرفته و از آنجایی که مسائل مطرح شده همگی با یکدیگر مرتبط هستند، از آوردن پرسشها در اثنای مصاحبه خودداری میکنیم.
علاقهمندان در ادامه متن این گفتوگو را از نظر میگذرانند؛
مطالب در شأن حضرت خدیجه(س) به قدری زیاد است که نیازمند مجال بوده و آنچه بنده میگویم گوشهای از شخصیت، منش و روش ایشان است؛ در روایات متعددی نقل شده که حضرت خدیجه(س) جزو چهار بانوی برگزیده الهی هستند و خداوند سر آمد اهل بهشت قرار دادهاند.
حضرت خدیجه(س) از بزرگترین شخصیتهای آن روز قریش بوده و در جزیرة العرب بانویی به بزرگواری ایشان نبوده است، در آن زمانی که عرب و جزیرة العرب را جاهلیت فرا گرفته بوده به ایشان لقب «الطاهره» داده میشود، چرا که هرگز آلوده به عقاید، آداب و سنن جاهلیت، شرک و انحرافات آن زمان نشده بودهاند؛ لقب «الطاهره» نشانگر شخصیت طیب، طاهر و پاکیزه ایشان است.
از دیگر القاب حضرت خدیجه(س) میتوان به «سیدة القریش» بودن اشاره کرد که سرور زنان قریش بودهاند، این سروری تنها از ناحیه سرمایه داری ایشان نبوده است، البته نقل شده که حضرت(س) ثروتی بسیار و تجارتی بین المللی داشتهاند و حتی تجارت خود را به گونهای مدیریت میکردهاند که تاجران عرب تحت امر ایشان به کار مشغول شده و در کاروانهای همراه مال التجارت حضرت خدیجه(س) بودهاند.
حضرت خدیجه شخصیتی ممتاز در میان اعراب
حتی همینکه نبیاکرم(ص) در سن 25 سالگی با کاروان مال التجاره ایشان همراه میشوند، نشان میدهد که شخصیت حضرت خدیجه(س) یک شخصیت برجسته و ممتاز در میان عرب بوده است.
البته لازم است این نکته را نیز متذکر شد که سرمایه و ثروت حضرت خدیجه(س) نشان میدهد که بانوان پیش از اسلام استقلال اقتصادی داشتهاند و اسلام آن را امضا کرده است، همین که نبی اکرم(ص) همراه این جریان بوده و در تجارت کنار حضرت خدیجه(س) قرار داشتهاند نشان میدهد که حضرت محمد(ص) تأیید کننده این نوع استقلال اقتصادی بانوان بودهاند.
همچنین مدیریت زنان مورد قبول نبی اکرم(ص) بوده است، چرا که ایشان در کاروان حضرت خدیجه(س) به تجارت مشغول میشوند و این نشان میدهد که حضرت خدیجه(س) را در بحث مدیریت امور اقتصادی قبول داشتهاند. حضرت خدیجه(س) تنها شخصیت سرمایهدار آن روزگار نبودهاند، چرا که در آن زمان سرمایه داران فراوانی وجود داشتهاند ولی حضرت رسولالله(ص) حاضر به همکاری با آنها نمیشوند.
حضرت خدیجه(س) «امراة القریش» بودهاند، به گونهای که تاجران و شخصیتهای سایر سرزمینها و کشورها به دیدار ایشان رفته و از فکرشان استفاده میکردهاند.
حضرت خدیجه(س) تنها از جهت سرمایه و مال سر آمد نبودهاند، بلکه ایشان خانه بزرگی در مکه داشتهاند که به مستمندان و افراد فقیر طعام میدادهاند و همواره برنامه اطعامی داشتهاند، یعنی این سرمایهداری و شغل والای ایشان زمینهای برای کمک رسانی به بیچارگان و مستضعفان بوده است؛ روحیه اطعام، دستگیری از بینوایان و افراد نیازمند در وجود آن بزرگوار بسیار شاخص بوده است.
ایشان به عنوان یک بانوی با شخصیت یکی از مهرههای اصلی آن زمان مکه مکرمه برای محل شور و مشورت در بسیاری از مشکلات به وجود آمده برای شهر بودهاند، یعنی سران قریش رایزنیهای ایشان را فرا میگرفتهاند.
حضرت خدیجه(س) فرد اهل مطالعهای بودهاند که نه تنها در کتب مقدس پیشینیان انبیای الهی، بلکه در سایر کتابهایی که در آن زمان متداول بوده مطالعه داشتهاند و یک بانوی فاضل و دارای فکر و اندیشه بسیار بلندی تلقی میشدهاند.
چرا حضرت خدیجه جذب امانتداری و صداقت حضرت محمد شد؟
حتی شیفتگی حضرت خدیجه(س) نسبت به حضرت محمد(ص) نشانگر شخصیت والایی ایشان است، در آن زمان بسیاری از بانوان پول خود را صرف خوشگذرانی و عیاشی میکردهاند، در حالی که حضرت خدیجه(س) شیفته شخصی همانند نبیاکرم(ص) با مدیریت، کاردانی، امانتداری و صداقت بسیار بالای میشوند، خدیجه کبری(س) را شخصیت ایمانی نبیاکرم(ص) جلب خود میکند.
حتی جذب شدن حضرت خدیجه(س) به حضرت محمد(ص) نشانگر مشابهت تفکرات ایشان با تفکرات پیامبر(ص) بوده است، وگرنه جذب آن نمیشدند. بنده حس میکنم حضرت خدیجه(س) مدیریت، امانتداری و صداقت رسولالله(ص) را سازگار با مدیریت، امانتداری و صداقت خود میدانستهاند؛ یعنی ایشان چون خود دارای امانتداری، صداقت و مدیریت بودهاند، جذب همین صفات حضرت محمد(ص) شدهاند.
حضرت خدیجه(س) 25 سال از عمر 65 ساله خود را در محضر نبیاکرم(ص) بودهاند که در تمام این لحظات زندگی در مسیر کمال و بندگی خداوند متعال قدم برداشتهاند. نبیاکرم(ص) نیز آموزگار بسیار توانایی بودهاند که تمام کمالات حضرت خدیجه(س) را به رشد کامل برسانند.
حضرت خدیجه(س) پس از شنیدن سخنان مسیره ـ غلام خود ـ درباره سخنان یک راهب مسیحی درباره شخصیت حضرت محمد(ص) بسیار شیفته ایشان میشوند، از اینرو حضرت رسول(ص) را میطلبند و در تعبیر بسیار زیبایی میفرمایند «یَابْنَ عَمّ! اِنّی قَدْ رَغِبْتُ فِیکَ لِقِرابَتِکَ مِنّی وَ شَرَفِکَ فی قَوْمِکَ وَ اَمانَتِکَ عِنْدَهُمْ وَ حُسْنِ خُلْقِکَ وَ صِدْقِ حَدِیثِکَ؛(1) ای پسر عمو! من به خاطر خویشاوندی ات با من، و شرف و امانتداری ات در میان قوم خود، و به جهت اخلاق نیک و راستگویی ات، به تو تمایل پیدا کردم.» این سخنان نشان میدهد که حضرت خدیجه(س) شیفته اخلاق نیکو، راستگویی و امانتداری حضرت محمد(ص) شده بودهاند.
البته باید دانست که جد سوم حضرت خدیجه(س) و جد چهارم حضرت رسولالله(ص) یک نفر است و این نشان میدهد که حضرت خدیجه(س) کاملا اجداد حضرت رسولالله(ص) را میشناختهاند، چون پیامبر(ص) را «یَابْنَ عَمّ» خطاب میکنند.
حضرت خدیجه مجاهدی برای یاری اسلام
حضرت محمد(ص) نیز موضوع شیفتگی حضرت خدیجه(س) را به حضرت ابوطالب(ع) بیان میکنند و حضرت ابوطالب(ع) نیز از خویلد ـ پدر حضرت خدیجه(س) ـ حضرت خدیجه(س) را برای حضرت محمد(ص) خواستگاری میکنند.
در تاریخ نیز نقل شده پس از اینکه صیغه عقد خوانده میشود و مراسم به اتمام میرسد، حضرت محمد(ص) اراده رفتن میکنند که حضرت خدیجه(س) میفرمایند »الی بیتک فبیتی بیتک و انا جاریتک؛ بسوی خانه خود بیا که خانه من خانه تو است ومن هم کنیز توام!» و این شکوه و عظمت حضرت خدیجه(س) را نشان میدهد و همین شخصیت والا مقام و کرامتها است که حضرت خدیجه(س) را نزد حضرت نبیاکرم(ص) عظمت و بزرگی میبخشد.
حضرت خدیجه(س) هر چه از مال و سرمایه داشتهاند را به حضرت محمد(ص) میسپارند، براساس نقلی ایشان 80 هزار شتر داشتهاند که مال تجارتشان را حمل و نقل میکرده و هرگاه این کاروانها به سرزمینی میرسیده آن شهر را دگرگون میکرده است، حضرت خدیجه(س) نیز تمام این اموال را پس از ازدواج با نبیاکرم(ص) صرف پیشرفت دین، اسلام و آیین توحیدی میکنند.
این مقدار عظمت نشان از جان گذشتگی حضرت خدیجه(س) دارد، اکنون بسیاری حتی حاضر نیستند که یک میلیونیوم دارای خود را در راه خدا انفاق کنند، هر چند برخی نیز مقدار بسیار کمی از اموال خود را صرف اسلام میکنند، ولی دیدشان اقتصادی است، یعنی دارایهای خود را در راه خدا برای بازگشت مال زیاد انفاق میکند، البته بنده نمیخواهم این قضیه را نهی کنم و نقطه ضعف نیست، ولی حضرت خدیجه(س) چنین نگاهی نداشتهاند و میدانستهاند که حضرت محمد(ص) مالی ندارند که بتوانند بازگردانند و تمام اموال خود را فی سبیلالله میدهند، حتی اموال خود را به گونهای انفاق میکنند که انتظار نداشتهاند خود بر روی فرشی بنشینند.
ایشان تمام دار و ندار خود را در راه اسلام هزینه میکنند و حتی خودشان بر روی زیلوی میخوابیده و گرسنگی میکشیدند؛ حضرت خدیجه(س) همانند مجاهد در کنار نبیاکرم(ص) ایستاده و تمام سختیهای دوران نخست بعثت و تبلیغ دین همانند زخم و زبانها و سرزنش کفار را به جان میخرند. عالیترین اوج ایثار و همدردی حضرت خدیجه(س) با حضرت محمد(ص) در شعب ابیطالب(ع) بوده که در حصر اقتصادی بودهاند.
شعب ابیطالب(ع) را حضرت رسولالله(ص) به وسیله اموال حضرت خدیجه(س) مدیریت میکنند و این جلوههای بسیار والایی زندگی ایشان است.
خدیجه کبری؛ ام المؤمنین
ایمان آوردن زود هنگام از دیگر صفات بارز حضرت خدیجه(س) است که خداوند متعال در قرآن کریم میفرمایند «السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرینَ وَ الْأَنْصارِ». حضرت خدیجه(س) در کنار حضرت علی(ع) نخستین افرادی بودهاند که به نبیاکرم(ص) ایمان آورده و دو رکن اساسی پیشرفت اسلام را رقم میزنند.
اگر قدرت تدبیر و شمشیر حضرت امیرمؤمنان(ع) و اموال حضرت خدیجه(س) در کنار رسولالله(ص) نبود مسلما اسلام به این میزان نمیتوانست گسترش یابد، حضرت خدیجه(س) به عنوان نخستین بانو به نبیاکرم(ص) ایمان میآوردند و نباید از این موضوع غفلت کرد؛ در آن زمانی که همه افراد به سبب ترس از سران قریش حاضر به حمایت حضرت رسولالله(ص) نمیشوند، حضرت امیر(ع) و حضرت خدیجه(س) در کنار ایشان میایستند.
حضرت نبیاکرم(ص) به حضرت خدیجه(س) به قدری علاقه داشتهاند که پس از وفاتشان نیز ایشان را بسیار یاد میکردهاند، به گونهای که نقل شده یکی از همسران حضرت(ص) روزی خطاب به رسول خدا(ص) فریاد میزند «همیشه با حسرت و درد از عجوزهای از پیرزنان قریش که از شدّت فرسودگی گونههایش سرخ شده بود، یاد می کنی؛ در حالی که سال هاست که او مرده و خداوند بهتر از او را نصیب تو کرده است!»؛ نبیّ اکرم(ص) سخت خشمناک میشوند و میفرمایند «نه، به خدا سوگند که هرگز بهتر از او نصیبم نشده! وی هنگامی به من گروید که دیگران تکفیرم کردند و هنگامی مرا تصدیق کرد که دیگران به تکذبیم پرداختند و هنگامی با داراییاش به یاری من شتافت که دیگران محرومم ساختند. و خداوند از او، نه از زنی دیگر، به من فرزند عنایت کرد.»، این نگاه نبی اکرم(ص) به حضرت خدیجه(س) بوده است، وگرنه حضرت رسولالله(ص) که با فردی تعارف نداشتهاند، بلکه بنایشان بر جلوهگری حقیقت بوده است.
در اوایل بعثت تنها حضرت امیرمؤمنان(ع) و حضرت خدیجه(س) بودهاند که پشت سر حضرت رسولالله(ص) به نماز میایستادهاند و آیه 132 سوره طه در این باره میفرمایند «وَأْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَیْهَا لَا نَسْأَلُکَ رِزْقًا نَّحْنُ نَرْزُقُکَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى؛ و کسان خود را به نماز فرمان ده و خود بر آن شکیبا باش ما از تو جویاى روزى نیستیم ما به تو روزى مىدهیم و فرجام [نیک] براى پرهیزگارى است»؛ حضرت محمد(ص) خود به حضرت خدیجه(س) لقب ام المؤمنین را میدهند و قرآن میفرماید «وَأَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ»
حضرت محمد(ص) برای حضرت خدیجه(س) ارزش بسیاری قائل بودهاند و حتی بالاترین میزان مهریه را برای ایشان قرار داده بودهاند، پس از وفاتشان نیز وقتی به نبیاکرم(ص) افراد هدیه میدادهاند، ایشان دستور میدادهاند که این هدایا در میان دوستان حضرت خدیجه(س) تقسیم شود.
در روایتی از حضرت محمد(ص) نیز آمده «در قیامت مکان مرتفعی به نام اعراف وجود دارد که خدیجه در آنجا همراه من، علی، فاطمه، حسن و حسین خواهد بود و هر فرد اهل بهشت و جهنم را به چهره میشناسد.»
در روایتی از امام صادق(ع) نیز وارد شده «حضرت خدیجه در حالی وارد محشر میشوند که 70 هزار فرشته او را همراهی میکنند»، یکی از همسران نبیاکرم(ص) نیز میگوید: من هیچگاه نمیدیدم که رسولالله(ص) از مدح، ستایش و استغفار برای حضرت خدیجه(س) خسته شوند. حضرت محمد(ص) خود بر پیکر حضرت خدیجه(س) نماز خوانده و ایشان را دفن میکنند.
دلایل غربت حضرت خدیجه در جامعه امروزی
خداوند متعال برای حضرت خدیجه(س) منزلت ویژهای قائل است و گفته میشود سوره ضحی به سبب حضرت خدیجه(س) و اندیشه ایشان نسبت به نبیاکرم(ص) نازل شده که در قسمتی از سوره آمده «وَوَجَدَکَ عَائِلًا فَأَغْنَى، و تو را تنگدستیافت و بىنیاز گردانید»، این آیه میخواهد بیان کند که ما خدیجه(س) را مأمور کردیم تا مالش را در راه دین و آیین اسلام هزینه کند.
متأسفانه ایشان در دوران ما غریب بوده و کمتر یاد میشوند، البته این غربت نیز همانند غربت اهلبیت(ع) و قرآن است، یعنی اسباب و عللی که قرآن و اهلبیت(ع) را در جامعه ما غریب کردهاند، سبب و عللی هستند که حضرت خدیجه(س) را در غربت قرار دادهاند؛ کمتر نام از ایشان برده میشود و شخصیتشان مورد بررسی قرار میگیرد.
حضرت خدیجه(س) جز سرامدان اهلبیت نبی اکرم(ص) هستند که شخصیت ایشان باید شناخته شود؛ درباره خصوصیات، اخلاق، رفتار، عبادت، بندگی، ایثار و دیگر مسائلشان باید بیشتر کار شود تا به عنوان الگو برای بانوان جهان معرفی شوند؛ چرا که وقتی قرآن حضرت مریم(س) و آسیه(س) را به عنوان الگو برای اهل ایمان معرفی میکند به طریق اولی حضرت خدیجه(س) که شأنشان از این دو بزرگوار بالاتر است، الگو برای اهل ایمان هستند. به عقیده بنده اگر زندگی حضرت خدیجه(س) را بخواهیم بازنگری کنیم باید بر روی ظرافتهایی نیز توجه کنیم.
/402/993/م