نشست فقر فرهنگیگری در تبیین خشونت با ارجاع به دین برگزار شد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، قدیر نصری مدیر گروه روندهای فکری پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه در نشستی با موضوع «فقر فرهنگیگری در تبیین خشونت با ارجاع به دین» که با همکاری کمیته دانشجویی انجمن علوم سیاسی ایران و گروه روندهای فکری پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه بعدازظهر امروز یکشنبه چهارم مرداد ماه در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه برگزار شد، گفت: بحث خشونت در خاورمیانه با ظهور نیروی به نام داعش مطرح شد و قبل از آن به خشونت چندان توجه جدی نمی شد.
وی اظهار داشت: در یهودیت خشم امری خردمندانه است و مثل فرهنگ که منجر به تولید محصولات فرهنگی می شود دارای منافعی است.
این استاد دانشگاه گفت: خشم یک صنعت است، به عنوان مثلا در فیلم های که داعش از قربانیان خود منتشر می کند بعد از آنالیز کردن آن متوجه شدیم که خشم آنها برای غلبه و پیروزی بر رقبیب نشان داده شد.
نصری در ادامه صحبت های خود افزود: خشم باید در خدمت رسالت ابزار باشد، گاهی خشم به فرمان رسالت و خشم به فرمان خرد منفعت خواهانه است.
محمد مهدی مجاهدی استاد علوم سیاسی دانشگاه برلین در ادامه نشست گفت: بعد از انقلاب اسلامی و حادثه 11 ستامبر نسبت دین و خشونت برای نظریه پردازی مطرح شد و نسبت دین و خشونت قابل تفکیک از یکدیگر است.
وی اظهار داشت: وقتی به سرفصل های انتقادی از سیر تحول نظری دین و خشونت نگاه می کنیم به آسانی متوجه می شویم که بعد از انقلاب اسلامی ایران دوگانه اندیشی مفروض بر محوریت خشونت دینی و سکولار است.
استاد دانشگاه برلین یادآور شد: بخشی از خشونت ها دینی و بخشی سکولار هستند و این ستون فقرات جریان تئوری پردازی است که باید مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
مجاهدی خاطرنشان کرد: محور اصلی نظریه پردازی دین و خشونت است و اگر این مفروض باطل شود، این مدعا اعتباری ندارد و لازم است که به آن بیشتر توجه شود.
وی افزود: دوگونه خشونت مستقل سکولار و دینی و فارغ از هر نوع ارزش گذاری است و این تقسیم بندی هستی شناختی نیست و به شدت ارزش داورانه و تجویزی است.
استاد دانشگاه برلین گفت: بعد از قرن 18 در دین و مشتقات آن اتفاق بنیادین رخ داد و بین مورخان نقد طرح دولت مدرن با کاربرد زور تعریف شد، نهادی که حق مشروع اعمال زور بر شهروندان دارد و مارکس و وبر این عقیده را داشتند.
مجاهدی عنوان کرد: مفهوم جدید از دین که از قرن 17 و 18 و به ویژه در قرن 19 سلسه مراتبی از دین به وجود آمد که جنبه شخصی داشت و رابطه خداوند با شخص دیندار مبتنی بر رابطه فرد بود.
وی بیان کرد: وقتی خشونت دینی و سکولار تقسیم بندی می کنیم، دلیل آن این است که مشروع و عاقلانه نیست، یک خشونت غیر مدرن و ضد دولت مدرن است و خشونت خوبی نیست، خشونت سکولار خشونت حساب شده و در خدمت منافع ملی است.
استاد دانشگاه برلین اظهار داشت: این دلالت ها تجویزی است، بعد از 11 ستامبر خشونت سکولار کسانی که آن را اعمال می کنند، دولت مدرن باید در برابر خشونت دینی اقداماتی انجام دهد و آن را مهار کنند.
مجاهدی امر سکولار را خشن تر از امر دینی دانست و گفت: برخی فیلسوفان هندی باور دارند که در دوران مدرن خشونت سکولار و دین عاملیت خود را از دست داده است و هر جا خشونت سکولار است اگر با دلایل دینی کار کنند آنها دین خود را سکولاریزه کرده اند.
وی خاطر نشان کرد: دو رای دیگر امر دینی خشن تر از سکولار و دیگر خشونت صرفا دینی است و از نظر آماری این دو رای کم تر از رای دیگر نیست و رای جریان اصلی است.
استاد دانشگاه برلین گفت: فرهنگ سیاست را تغییر می دهد، دین مساوی فرهنگ نیست، دین اگر مجموعه گزارها باشد که شخص را مومن بنامند وجه منفعتی و شناختاری دین مطرح می شود، وجه عاطفی دین در دامنه این چار چوب ها نیست، در حرکت چهارم وجه شناختاری دین را شناخت پاره ای از احکام می داند و در اغلب جوامع مسلمان خشونت رواج پیدا کرده به دلیل فرهنگ است./818/