غرب، ایران را بازار مصرف میخواهد
![اقتصاد مقاومتي](/Original/1394/06/16/IMAGE635773167613962679.jpg)
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، تهران این روزها به مرکز رفت و آمد سران کشورهای غربی تبدیل شده است؛ بهطوری که هر روز خبر تازهای از سفر یک مقام سیاسی غربی منتشر میشود و چند روز بعد این مقام با شمار زیادی از بازرگانان به پایتخت کشورمان میآیند تا سهمی از بازار ایران در روزهای پس از تحریم داشته باشند.
معاون صدر اعظم آلمان، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، وزیر امور خارجه فرانسه، وزیر خارجه صربستان، وزیر خارجه ایتالیا، وزیر خارجه انگلستان، وزیر خارجه جمهوری چک، وزیر خارجه اسپانیا و حالا رئیسجمهور اتریش، همگی جزو مسئولان غربی بودند که طی 53 روز پس از حصول جمع مذاکرات وین، خود را سراسیمه به تهران رساندند و بر توسعه روابط خود با جمهوری اسلامی ایران تأکید کردند.
نخستین سفر رهبر یک کشور غربی به تهران پس از 11 سال
نکته جالب در این میان آن است که هاینس فیشر، رئیسجمهور اتریش نخستین رهبر یک کشور غربی است که طی 11 سال گذشته به کشورمان سفر میکند و قرار است با مقامات ارشد کشورمان ملاقات کند. سفری که طی آن رئیسجمهور اتریش به دنبال یافتن راهی برای بهرهگیری از بازار ایران به نفع اقتصاد خود است. این موضوعی است که به صورت تلویحی در یادداشت دیروز رئیسجمهور اتریش در روزنامه دولتی ایران نیز به آن اشاره شده است. جایی که وی تصریح کرده است: «ایران برای سالیان زیادی دومین شریک تجاری اتریش در خارج از مرزهای اروپا به حساب میآمد. ایران، کشوری غنی از نظر منابع طبیعی و دارای جمعیتی بسیار تحصیل کرده است و هزاران سال است که این کشور، محل تلاقی مسیرهای تجاری مهم محسوب میشود.»
تلاش برای انزوای تحمیلی
اما این هجوم یکباره مسئولان کشورهای غربی به ایران برای برقراری روابط تجاری با کشورمان در حالی است که همین کشورها یکی از عوامل اصلی ایجاد انزوای جهانی علیه جمهوری اسلامی ایران بودند. تلاشی که بر اساس آن غربیها میکوشیدند با ایجاد انزوای تحمیلی برای کشورمان در حوزههای سیاسی و اقتصادی، عملاً زمینه سقوط حکومت را فراهم آورند و حتی در این خصوص سناریوهای مختلفی نیز طراحی کرده بودند. سناریوهایی که به صورت مستقیم زندگی عادی مردم را هدف گرفته بود و حتی میخواست نیازهای اساسی کشور در حوزههای دارو و تغذیه را نیز با خلل مواجه کند تا با کمترین هزینه توسط یک حرکت داخلی، چالشی جدی برای نظام به وجود آورد. اما تحلیلهای اشتباه غربی در خصوص ساختار اجتماعی کشورمان باعث شکست انزوای تحمیلی شد؛ انزوایی که اگرچه باعث ایجاد مشکلات مختلف در حوزههای مختلف برای کشورمان شد اما در ادامه دستاوردهای مختلفی نیز در حوزه اقتصاد برای کشورمان به همراه داشت و باعث شد دانشمندان کشورمان چشم امید به غربیها ببندند و به دنبال راهکارهای مختلف برای رفع نیازهای کشور بیفتند. موضوعی که در ادامه تبدیل به راهبردی به نام «اقتصاد مقاومتی» شد و رهبر معظم انقلاب نیز تأکیدات زیادی برای پایبند بودن به این راهبرد اساسی در حوزه اقتصاد داشتند. درست در اوج این تحریمها بود که رهبرمعظم انقلاب با طرح موضوع حرکت به سمت «اقتصاد مقاومتی» زمینه را برای گذر کمآفت از این دوره سخت و طاقتفرسا فراهم کردند؛ شیوهای که اقتصاد را ملزم به تمرکز بر تولیدات داخلی و کاهش اتکا به محصولات خارجی میکند تا از این مسیر نه تنها اقتصاد داخلی شکوفا شود و تحمل شرایط بحران اقتصادی را آسانتر کند، بلکه کشور را به سمت تبدیل شدن به یک قدرت اقتصادی میبرد، به عبارت بهتر در موضوع اقتصاد مقاومتی، کارشناسان ضمن شناسایی حوزههای فشار و متعاقب آن تلاش برای کنترل و بیاثر کردن آنها، شرایطی را فراهم میکنند که این فشارها به فرصت تبدیل شود، بنابراین باید پذیرفت که تیغ تحریم اگرچه چهرهای کشنده دارد اما در صورت درک شرایط میتوان از این تیغ برای پیشرفتی چشمگیر استفاده کرد.
اهداف غربی در روزهای پس از تحریم
حال این رفت و آمدهای دیپلماتیک غربیها که اکنون با ورود رئیسجمهور اتریش به کشورمان، به عالیترین سطح ممکن ارتقا یافته، هدفهای مهمی را در حوزه اقتصاد دنبال میکند؛ هدفهایی که همچنان میتواند چالشهایی اساسی برای کشورمان به همراه بیاورد.
در همین ارتباط، هدف نخست غربیها برای اشتیاق به برقراری تع
امل با جمهوری اسلامی ایران، تداوم خرید نفت ارزان در بازارهای جهانی است. درست چند سال قبل بود که افزایش قیمت نفت تا بشکهای 140 دلار باعث شد که اقتصادهای وابسته به نفت کشورهای غربی دچار بحرانی جدی شود. بحرانی که پس لرزههای آن تا به امروز نیز ادامه پیدا کرده و هیچ کدام از این کشورها نتوانستهاند زیر بار این فشار کمر راست کنند. در این میان ایران به عنوان یکی از بزرگترین کشورهای تولید کننده نفت که چند سالی به دلیل تحریمهای نفتی فروش و استخراج طلای سیاه را به پایینترین حد ممکن رسانده بود، گزینهای مناسب برای کنترل قیمت نفت در سطح فعلی است و بازگرداندن سطح تولید نفت کشورمان به مرز 2میلیون و 200 هزار بشکه میتواند، کمکی شایان به پایین نگه داشتن قیمت نفت در دنیا کند. بنابراین برقراری روابط حسنه با کشورمان میتواند کمک مهمی به اقتصادهای در حال ورشکستگی اروپا بکند.
دومین دلیل که برقراری رابطه با جمهوری اسلامی را توجیه پذیر میکند، بازار بزرگ و تشنه ایران در حوزههای مختلف است. بازاری که حالا سرخورده از کیفیت پایین اجناس شرقی، ذوقزده در انتظار تولیدات غربی است. غربیها نیز با علم به این خواسته، میکوشند این بازار تشنه را با محصولات خود سیراب و از این راه کمک بزرگی به اقتصاد خود کنند. این در حالی است که پایین بودن قیمت نفت در دنیا، فروش محصولات غیرنفتی را به دلیل کاهش هزینه تولید، با سودی بالا تضمین میکند و قطعا به دلایل گفته شده و با توجه به آزادی داراییهای کلان کشورمان، ایران بهترین بازار برای این محصولات است.
سومین دلیل در مسیر بهبود روابط غرب با ایران نیز، موضوع منابع گازی ایران است. اروپا که زمستانهای سرد خود را همواره با گاز روسیه گرم میکند، حالا با این کشور دچار چالشی جدی شده و روسیه نیز همواره از اهرم گاز برای تأمین منافع خود بهره میبرد. از این رو اروپاییها به دنبال آن هستند که از طریق وارد کردن گاز ایران به چرخه اقتصاد خود، عملا این ابزار فشار را از روسیه بگیرند.
اقتصاد مقاومتی فراموش نشود
حال اگرچه پایان یافتن «بحران غرب ساخته» پرونده هستهای کشورمان موضوعی خوشحالکننده برای همگان است، اما نگرانی بزرگ پس از آن بازگشت به اقتصاد نفتی قبل از تحریمها و عدم توجه به ظرفیتهای درونی کشور است.
ایران در دورهای که دچار چنین تحریمهای سختی نشده بود به طور متوسط روزانه حدود 2میلیون و 200 هزار بشکه نفت خام در بازار جهانی میفروخت و بخش بزرگی از بودجه کشور به درآمدهای نفتی متکی بود اما هم اکنون در شرایط تحریم میزان فروش نفتخام ایران در بازارهای جهانی چیزی حدود یک میلیون بشکه در روز است و این در حالی است که به خاطر وجود تحریمها، نفت ایران بر اساس قیمت جهانی فروش نمیرود و دلالان نفتی مجبور به عرضه ارزانتر نفت ایران هستند.
همین موضوع باعث شده دولت مجبور به فراموش کردن درآمدهای نفتی شود و تمرکز خود را برای تأمین بودجه کشور در حوزههای دیگر اقتصادی قرار دهد. این درست همان خواست اصلی رهبر انقلاب بود که در سخنرانی اول فروردین سال 92 خود به صراحت به آن اشاره کردند و فرمودند: «اگر تحریمها اثر گذاشته است، علت آن اشکال اساسی در وابسته بودن اقتصاد کشور به نفت است و بر همین اساس باید اقتصاد بدون نفت از برنامههای اصلی و اولویتهای دولت آینده باشد.»
حال آنچه باید به عنوان مهمترین نکته در این میان مورد اشاره قرار داد، از دست ندادن فرصت ایجاد شده پیرامون حوزه «اقتصاد بدون نفت» است. جمهوری اسلامی در این مدت آفتها و مشکلات این عرصه را به خوبی درک و با آن دستوپنجه نرم کرد و هم اکنون به پولادی تبدیل شده که اگرچه هنوز آبدیده نشده اما شکستن آن نیز کار بسیار سخت و طاقتفرسایی است.
بیشک آزاد شدن درآمدهای نفتی ایران حرکتی مثبت در عرصه اقتصاد کشور است و میتواند راهگشای برخی مشکلات باشد اما این موضوع نباید زمینهساز آن شود که دولت تجربیات تمام سالهای سخت تحریم را به یکباره فراموش کند و بار دیگر تمرکز خود را بر درآمدهای نفتی قرار دهد و تأمین بودجه کشور را به این درآمدها وابسته کند. از این رو لازم به نظر میرسد که دولت ضمن پرهیز از ذوقزدگانی که میکوشند گشایش سیاسی را به نفع اقتصاد وابسته مصادره کنند، راهبرد اقتصاد مقاومتی و تأکید بر اقتصاد بدون نفت را به عنوان یک راهبرد اصلی در روزهای بدون تحریم سرلوحه کار خود قرار دهد.
اشارات رهبری
تمامی این گفتهها در حالی بود که رهبر معظم انقلاب نیز در گفتههای اخیر خود به همین موضوع فروش نفت و پرهیز از اقتصاد نفتی اشاره کردند و فرمودند: «بیشتر از آنقدری که ما از صادرات نفت استفاده میکنیم، آن دولتِ واردکننده نفت در اروپا یا در جای دیگر دارد استفاده میکند، که مالیات میگیرد و فلان میگیرد. ما نفتمان را داریم میدهیم، پول میگیریم؛ او نفت را میگیرد از ما و از مردم خودش پول میگیرد. استفاده آن دولتها بیشتر از دولت ما است از فروش نفت. این چه معامله پُرخسرانی است. خب یک جاهایی ما مجبوریم البتّه نفت را تولید کنیم، چارهای نداریم امّا من واقعاً از ته دل خوشحال نمیشوم آنوقتی که ما آمارِ افزایش صادرات و افزایش تولید را [میشنویم]؛ همیشه به این فکر میکنم که ما باید جایگزین برای این پیدا بکنیم. بنابراین اگر بخواهیم جایگزین پیدا کنیم، یکی از بهترین جایگزینها معادن است.»/998/د102/س
منبع : روزنامه جوان