۲۷ مهر ۱۳۹۴ - ۱۲:۵۲
کد خبر: ۲۹۶۳۶۷

کوتاه آمدن تلقی برخی کشورها از سیاست دولت اعتدال است

خبرگزاری رسا ـ به نظر می‌رسد دولت تلاش می‌کند در پروژه تعامل صرفا به «زبان» تکیه کند و ابزارهای دیگر قدرت را با فاصله‌ای زیاد از خود نشان دهد، از مشی و برخورد دولت‌های منطقه با دولت جمهوری اسلامی چنین استنباط می‌شود که آنان اعتدال را معادل «نفی اقتدارگرایی» گرفتند و «کوتاه آمدن» را نیز چاشنی فهم خود از مفهوم «اعتدال» کرده‌اند.
اعتدال

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، یکم: بخشی از روشنفکران جامعه بر این باورند که اقتدار در جوامع امروزی از مسیر مردم‌سالاری یا دمکراسی حاصل می‌شود و هر قدر مشارکت مردمی در فرآیند‌های سیاسی ـ اجتماعی گسترده‌تر باشد، اقتدار موجود از قوام و دوام بیشتری برخوردار است و ابعاد دیگر قدرت در اقتدارآفرینی چندان مهم نیست، ضمن اینکه همین روشنفکران و برخی از نخبگان دوزیست (قدرت‌خواه ـ روشنفکر) نظام جمهوری اسلامی را نوع تقلیل یافته دمکراسی می‌دانند اما در عین حال از ابهت و اقتدار نظامی کشور رنج می‌برند و بر این باورند که کشورهای مردم‌سالار از مشی میلیتاریستی برحذرند و آن را نقطه قوت نمی‌دانند. بنابراین هم مردم‌سالاری موجود آنان را اقناع و ارضا نمی‌کند و هم اقتدار مبتنی بر قدرت نظامی را موجب پرستیژ و غرور ملی نمی‌دانند.

 

دوم: روشنفکران موصوف در بند یک نماد و قبله مردم‌سالاری را جوامع غربی می‌دانند و تلاش‌ها نموده‌اند تا استانداردهای مردم‌سالاری در ایران را به آن تراز برسانند و یا در مقابل غرب طوری ظاهر شوند که ما مردم‌سالاری مدنظر شما را قبول داریم اما چه کنیم که قدرت اعمال و اجرای آن را در ایران نداریم.

 

اما نکته‌ای که کمتر تطبیق داده می‌شود اینکه همان کشورهایی که قبله دمکراسی برای روشنفکران ما هستند، مهم‌ترین عامل اقتدار و قدرت خود را در حوزه نظامی جست‌وجو می‌کنند، بزرگ‌ترین و مجهزترین ارتش‌های جهان را دارند و مهم‌ترین ابزار تهدید دیگران را نظامی‌گری می‌دانند، امریکا، انگلیس و فرانسه که از نگاه روشنفکران ما برترین دمکراسی‌ها را دارند، برترین ارتش‌های جهان را نیز دارند و پیشرفته‌ترین سلاح‌های موجود در جهان را نیز در اختیار دارند و در هر کجای جهان که بخواهند از آن استفاده می‌کنند. در این فرآیند کاری به این موضوع هم ندارند که آیا مردمی که به آنان رأی داده‌اند با حمله به افغانستان، عراق، سودان، صربستان و حتی داعش موافقند یا مخالف؟

 

سوم: رئیس‌جمهور در مجمع عمومی فرماندهان سپاه فرمودند «نیروهای مسلح ما باید بدانند که در جامعه مردم‌سالار مشغول خدمت هستند ...»

 

بنابراین به نظر می‌رسد دولت تلاش می‌نماید در پروژه تعامل صرفاً به «زبان» تکیه کند و ابزارهای دیگر قدرت را با فاصله‌ای زیاد از خود نشان دهد. از مشی و برخورد دولت‌های منطقه با دولت جمهوری اسلامی چنین استنباط می‌شود که آنان اعتدال را معادل «نفی اقتدارگرایی» گرفتند و «کوتاه آمدن» را نیز چاشنی فهم خود از مفهوم «اعتدال» نموده‌اند. به صورتی که مواجهه آنان با دولت جمهوری اسلامی بعضاً در تاریخ ایران و خصوصاً تاریخ بعد از انقلاب بی‌سابقه است. تاکنون اتفاق نیفتاده است وزیر خارجه عربستان (در دولتی که شعار تعامل و تنش‌زدایی سر داده است) به خود اجازه دهد که دست رد به سینه وزیر خارجه ما بزند، در فاجعه منا رئیس‌جمهور ما شرایط یک تماس تلفنی با شاه سعودی را نداشته باشد، به وزیر ارشاد ویزا ندهند و وزیر بهداشت ما آواره قطر تا جده شود، امارات معلمان ایرانی را دستگیر، موهای آنان را تراشیده و تحقیر کند و وزیر خارجه ما به شاه کویت برای یک تماس التماس کند، امریکا برای اولین بار از پذیرش نماینده ما به نیویورک (که ربطی هم به امریکا ندارد) خودداری کند.

 

چهارم: از همه شکننده‌تر اینکه دولتمردان امریکایی برای متقاعد کردن کنگره در پذیرش برجام تلاش نمودند دولت ما را در کنار خود حس کنند و یک تصویر دوپاره از ایران ارائه دادند که هم مبتنی بر فضای دوقطبی و مبنی بر اطلاعات دروغ است که البته منبع ارسال دروغ‌های مذکور قابل پیگیری امنیتی و اطلاعاتی است. از سخنان مسئولان امریکایی چنین بر می‌آید که به جای اعتراف به اقتدار نظام در دادن امتیازهای احتمالی، آن را ترحمی در حق دولت مستقر می‌دانند و این برای اقتدار نظام جمهوری اسلامی امری شکننده و خفت‌ساز است. جملات زیر نشانگر عبور امریکایی‌ها از اقتدار یکپارچه نظام و احساس هارمونی با یک جریان است که اگر چگونگی تولید این باور در امریکایی‌ها کاویده شود احتمالاً تحقیر ملی ماحاصل آن خواهد شد.

 

وندی شرمن که در متن همه مذاکرات بوده است، در سخنرانی دانشگاه‌ هاروارد می‌گوید: «کاخ سفید باید به موقعیت داخلی روحانی کمک کند.» جان کری در طول جلسات استماع کنگره (مجلس و سنا) می‌گوید: «اگر توافق نمی‌شد معلوم نبود چه بر سر روحانی می‌آید»، «جریان حاکم بر دولت ایران نسبت به ما متفاوت فکر می‌کند» و دروغ شاخداری که ظاهراً از ایران منتقل شده است اینکه کری می‌گوید: «در کنار مرگ‌بر امریکا و اسرائیل، مرگ بر روحانی هم در ایران گفته می‌شود» و با هدف قطبی‌سازی بین دولت و سپاه می‌گوید: «سپاه مخالف توافق است» تا اینگونه حمایت سنا را جلب نماید.

 

حال آنکه فرمانده سپاه در فروردین امسال از مذاکره‌کنندگان ایرانی به عنوان «مجاهدان عرصه دیپلماسی» نام برد. اوباما نیز می‌گوید: «پس از توافق هسته‌ای، موافقان ما در ایران حکومت را تحت فشار قرار می‌دهند» که بلافاصله نامه منتسب به 500‌ استاد جهت پایان دادن به مرگ بر امریکا در مراکز مذهبی صادر می‌شود. بنابراین انگاره ذهنی امریکایی‌ها این است که به جای توافق با نظام مقتدر جمهوری اسلامی با بخشی از حاکمیت توافق کرده‌اند که علاقه‌مند به شعار مرگ بر امریکا و مرگ بر اسرائیل نیست.

 

وزیر اقتصاد فرانسه، وزیر خارجه انگلیس و اخیراً وزیر خارجه آلمان هر سه به مسأله اسرائیل و اینکه ایران باید مشکلاتش را با اسرائیل حل کند، اشاره کردند و وزیر خارجه انگلیس معتقد است دولت فعلی ایران نسبت به اسرائیل با ظرافت بیشتری برخورد می‌کند. از آنجا که یکی از اصلی‌ترین دال‌های گفتمانی اصلاح‌طلبان «نفی اقتدارگرایی» بود، بعید نیست این نفی به عرصه سیاست خارجی روحانی نیز تعمیم یابد و در عین حال که قدرت‌های به اصطلاح مردم‌سالار غربی با سلاح خود ما را تهدید می‌کنند ما با کوتاه آمدن در مقابل هر کلامی خود را «درک کننده» استانداردهای آنان معرفی نماییم و به عنوان اینکه «غرب باید وضع موجود در ایران را غنیمت شمارد» به میدان بیاییم. «دیگر هر حرفی را نباید زد»، نیز جلوه‌ای از نگرانی است که یک دولت غیرمقتدر می‌تواند داشته باشد و شاید خدایی ناکرده دولت ما نگران باشد قدرت‌های غربی از سخن ما عبوس شوند و مشکلی را به وجود آورند. شاید به همین دلیل باشد که راهبرد غرب از تقابل به تعامل تغییر یافت و بدون اینکه اهداف کلان را تعدیل کند به دنبال اختلال در معادلات درون نظام خصوصاً درباره مسائل منطقه‌ای است. اصرار امریکایی‌ها بر تماس با آقای ظریف پس از توافق وین با هدف تأثیرگذاری بر اراده ما در سوریه و اظهارنظر ظریف مبنی بازی برد ـ برد در سوریه حاکی از این است که غرب با محوریت امریکا در تعامل، عواید بیشتری از تقابل به دست می‌آورد و اگر طمع به این عواید را محصول نگرش بخشی از حاکمیت ما بدانند، مسأله نفوذ محقق شده است./998/102/س

 

منبع : روزنامه جوان

ارسال نظرات