کارنامه سیاه تروریسمپروری و فتنهگری آل سعود
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، سوء محاسبه رژیم بیابانیاین روزها شاهد مواضع پرخاشگرانه برخی مقامات سعودی هستیم که برخلاف عرف یا اندازه این رژیم، مرزهای اخلاقی، همسایگی و دیپلماتیک را پشت سر گذاشته است. سه نکته در این مواضع قابل اعتناست؛ ابتدا اینکه در بیادبیهای دیپلماتیک، انگشت اتهام مداخلهگری به سوی ایران دراز میکند و این در حالی است که این رژیم کمجان، کارنامه سیاهی از مداخله، فتنهگری، جنگافروزی و تروریسمپروری دارد.
این رژیم فاسد از همان ابتدای پیروزی انقلاب با تحریک و تشویق و کمکهای مالی دهها میلیاردی، صدام را برای حمله و تجاوز به ایران مورد حمایت قرار داد و سهم خود را در کشتار و ویرانی مناطق جنگی ایران و همه جنایات صدام ثبت کرد. این خوی درنده به دلیل ماهیت وهابی و تکفیری در این نقطه متوقف نشد و به طرق مختلف برای آسیب زدن به انقلاب اسلامی و ایران تلاش کرده و هزینههای میلیاردی نموده است. طالبانپروری در کنار القاعدهپروری، مرزهای ناامنیسازی این رژیم را از عرصههای منطقهای به ابعاد جهانی تبدیل کرده و سهم اصلی در 11سپتامبر بر عهده این رژیم است که اسناد حمایت مالی سفارت این رژیم در امریکا یا شاهزادههای دیگر از عناصر القاعده برملا شده است.
در پنج سال گذشته و در یک نگاه به کل منطقه غرب آسیا، تقریبا هیچ کشوری از فرهنگ تروریستی آلسعود و مداخلهگری این کوتولههای دیکتاتور و ناتوان، بینصیب نبوده است. این پرورشیافتههای کابارههای انگلیسی و وهابیهای مورد حمایت MI6 و خادمان صهیونیسم برای آسایش رژیم صهیونیستی به خود حق میدهند تا برای عراق، سوریه، لبنان، اردن، مصر و بقیه دول منطقه تعیین تکلیف کنند و با اعزام دهها هزار تروریست تکفیری و حمایت مالی و تسلیحاتی و رسانهای و حتی دیپلماتیک از آنها، کارنامه ویرانی و کشتار در منطقه را کامل کنند.
این در حالی است که ایران با تمامی کشورهای منطقه مناسبات رسمی و دیپلماتیک داشته و براساس قواعد و قوانین رسمی جهانی با این کشورها ارتباط دارد. مقابله با جنایتکاران خونریز در عراق، سوریه و لبنان توسط مادر تروریسم منطقهای و جهانی یعنی آلسعود مقابله با کسانی است که جنایت علیه بشریت و جنایت جنگی مرتکب میشوند، هفتماه است که با رشوههای میلیاردی در خرید تسلیحاتی از کشورهای غربی و کسب حمایت آنها به یمن حمله کردهاند تا دست نشانده خود را بر مردم یمن تحمیل کنند.
این مداخلهگری در یمن آنچنان رسواست که حتی مزدبگیران سازمان ملل و برخی مؤسسات بینالمللی نمیتوانند مهر سکوت در قبال این کشتارها را ادامه دهند و خواستار تحقیق در مورد آن هستند. نکته دوم اینکه این رژیم فاسد و دیکتاتور فقط با حمایت امریکا و رژیمهای غارتگر غربی سر پا مانده و بر تمام شاخصهای دموکراسی، حقوق بشر، جنایت و تروریسم، چشم بستهاند تا نفت ارزان به اقتصاد غرب تزریق شود. این رژیم بیابانی و عصر حجری برای دیگر کشورها خطوط دموکراسی را تعریف میکند و خواستار سقوط حکومتها در عراق و سوریه یا جلوگیری از روندهای طبیعی سیاسی در لبنان میشود یا در یمن یک مزدور فراری را برای کسب قدرت حمایت میکند.
نکته سوم اینکه این رژیم لرزان که حتی قادر به جنگ با رزمندگان دستخالی یمن نیست و همچون رژیم صهیونیستی که در قبال مقاومت اسلامی لبنان یا فلسطین ناتوان است، چرا رجزخوانی میکند و با کدام بنیه و توان خط و نشان میکشد؟ آنچه رژیم سعودی در عمر بیبرکت خود ثبت کرده است، تاریخی از جنایت و خونریزی، خیانت به امت اسلامی و نوکری استکبار امریکایی و استعمار انگلیسی و اکنون هم همپیمانی آشکار با صهیونیستهاست که تمامی صحنه منطقهای از سیاستهای تروریست آنها زخم خورده است و انگیزه و منطق و دلیل کافی برای نشاندن این رژیم بر سر جای خود را ایجاد کرده است. رژیم آلسعود در میدان رجز باید بداند که یک عشیره کوچک از کشورهای منطقه برای ادب کردن آنها کافی است و اگر فکر میکنند غربیها میتوانند آنها را حفظ کنند، باز هم در اشتباه بزرگی هستند و این رژیم اولین قربانی محاسبات راهبردی غرب خواهد بود و سرنوشت سران این رژیم همانند بقیه دیکتاتورهای منطقه و جهان است.
پرونده این رژیم به اندازه کافی مملو از جرائم ضدبشری و ضداسلامی است و آخرین نمونه آن کشتار در منا میباشد که حاصل تعمد و بیمسئولیتی آنهاست و حتی اگر هیچ کشوری به دلیل ملاحظات مرتبط با رشوههای آلسعود واکنش نشان ندهد، دیگر ملل آزاده از محاکمه این جنایت و دیگر پروندههای آلسعود کوتاه نخواهند آمد و در صورت لزوم آنها را ادب خواهند کرد./998/د102/س
منبع : روزنامه جوان