۲۱ دی ۱۳۹۴ - ۲۲:۲۵
کد خبر: ۳۱۰۵۳۰
کارشناس مرکز مشاوره مأوا مطرح کرد؛

شیوه رفتاری والدین در برابر ترس و لجاجت کودکان/ احترام همراه با اقتدار روش صحیح تربیت

خبرگزاری رسا ـ روش اهل بیت(ع) در تربیت کودکان، استفاده از شیوه محبت و احترام البته همراه با اقتدار بوده، یعنی محبتشان هدفدار بوده است و با شخصیت دادن به کودک از ورود به مرحله تنبیه پیشگیری می‌کردند.
تربيت کودکان

خداوند در آیه 6 سوره تحریم می‌فرماید «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، خود و خانواده خویش را از آتش جهنم نگه ‌دارید» که حضرت علی(ع) در توضیح این آیه فرمودند «خود و خانوده و فرزندانتان را تعلیم خیر دهید و آنان را تربیت کنید».

 

یکی از اساسی‌ترین مسائلی که امروزه در محافل علمی و آموزشی جهان مطرح است، مسأله تربیت و پرورش انسان است؛ سال‌های نخست عمر هر فرد که بدون شک از مهم‌ترین و مؤثرترین دوران زندگی او به شمار می‌رود، سال‌های شکل‌گیری شخصیت انسان است؛ از این‌رو کودک در تمام مراحل رشد و بلوغ، افزون بر توجه و مراقبت کامل جسمانی، در توانایی‌های احساسی، ادراکی، تخیلی و ذهنی و همچنین در مهارت‌های کلامی و بدنی، نیاز مبرمی به محبت و راهنمایی‌های آگاهانه و علمی دارد.

 

اغلب اختلال و تنش‌هایی که در رفتار و اعمال جوانان در دوران بلوغ ظاهر می‌شود، ناشی از کمبود توجه در دوران مهم و حساس کودکی و نبودن برنامه‌های صحیح پرورشی در جهت رشد و باروری فکری و عقلانی افراد در این مرحله است.

 

پدر و مادری که بهترین دوران و حساس‌ترین زمان شکل‌گیری شخصیت فرزندشان را ناآگاهانه از دست داده‌اند؛ دیگر در بزرگسالی نمی‌توانند چندان نفوذی بر وی داشته باشند؛ بنابراین در راستای آگاهی والدین از نوع اختلالاتی که ممکن است در دوران کودکی فرزندشان بروز ‌کند و نحوه پیشگیری و درمان آنها گفت‌وگوی تفصیلی با حجت الاسلام محمد مهدی آغوی عباسی، متخصص و کارشناس مرکز مشاوره مأوا وابسته به مؤسسه امام خمینی(ره) داشته‌ایم که تقدیم خوانندگان محترم می‌شود.

 

رساـ شما به عنوان متخصصی که به والدین در زمینه تربیت صحیح کودکان مشاوره می‌دهید؛ چه نوع اختلالات رفتاری در دوران کودکی بیشتر شیوع دارد و ضروری است والدین به آن توجه داشته باشند؟

یکی از مهم‌ترین اختلال‌هایی که در کودکان شناسایی شده و مورد بحث قرار می‌گیرد، بیش فعالی است و نام‌های دیگر آن اختلال کمبود توجه، حضور کنشی و نام علمی آن «ADHD» است، بیش‌فعالی، سطح نخست و سطح دوم فراوانی اختلال‌ها در کودکان و نوجوانان را به خود اختصاص داده است.

 

رساـ اختلال رفتاری بیش‌فعالی در چه سنی شیوع بیشتری دارد؟

اختلال بیش فعالی اغلب در پیش از هفت‌سال دیده می‌شود؛ در نگاه نخست نمی‌توان به هر فردی برچسب بیش‌فعالی زد، بلکه این اختلال حداقل دارای شش علامت و نشانه است.

 

علائم بیش فعالی باید در طول شش ماه در کودک دیده شود و حداقل در دو محیط مدرسه و خانه سنجیده شود؛ بیش فعالی دارای سه بُعد اصلی کمبود توجه، تِکانش‌گری و حرکت‌های بیش از اندازه است.

 

رساـ اختلال بیش‌فعالی با چه علائم و نشانه‌هایی همراه است؟

در بُعد کمبود ‌توجه، کودکان بیش فعال نمی‌توانند به جزئیات توجه کنند؛ در کارهایشان بی‌دقت هستند؛ اغلب در توجه به فعالیت‌های مدرسه و تکالیف مشکل دارند؛ هنگامی که فردی با آنها صحبت می‌کند، به نظر می‌رسد که توجه نمی‌کنند؛ اغلب دستورات معلم و والدین را پیگیری نمی‌کنند؛ در سازماندهی به کارهایشان در طول روز با مشکل مواجه هستند؛ به کارهایی که نیاز به تلاش مداوم دارد همانند تکالیف مدرسه و کارهای خانه بی‌میل هستند؛ وسایلشان را گم می‌کنند؛ محرک‌های محیطی به راحتی حواسشان را پرت می‌کند و فراموش‌کار هستند.

 

در بُعد تکانش‌گری، کودکان بیش‌فعال قبل از تمام شدن پرسش، جواب را می‌دهند؛ ایستادن در صف برای آنها دشوار است؛ اغلب مزاحم کار دیگران می‌شوند؛ زیاد حرف می‌زنند و بی‌قرار و پُرتحرک هستند.

 

در بُعد حرکات بیش‌ از اندازه، کودکان مبتلا به بیش‌فعالی،‌ به طور معمول دست‌وپاهایشان را زیاد تکان می‌دهند؛ در کلاس درس که باید بنشینند، صندلی خود را ترک می‌کنند؛ بیش از اندازه می‌دوند و بالا و پایین می‌پرند؛ برای شرکت فعال و آرام در بازی‌ها با مشکل روبه‌رو هستند؛ طوری رفتار می‌کنند که گویا مداوم موتور محرکی آنها را به این کار وادار می‌کند و بیش از اندازه حرف می‌زند.

 

رسا ـ کودکان بیش‌فعال چند نوع هستند؟

بیش فعالان به طور معمول سه نوع هستند؛ دسته نخست، هم توجهشان کم و هم فعالیتشان بیش‌ از اندازه زیاد است؛ دسته دوم، کمبود توجهشان کمتر است اما فعالیتشان بیشتر است؛ دسته سوم، عدم تمرکز بیشتری اما تکانش‌گری کمتری دارند و اغلب نوع اول که مرکب از هر دو علامت است شیوع بیشتری دارد.

 

رساـ دلایل بروز اختلال بیش‌فعالی در کودکان چیست؟

علت صددرصد بیش‌فعالی هنوز مشخص نشده، اما علت‌های روانشناختی به طور قطع اثرگذار در بروز این اختلال است از جمله اختلاف‌های خانوادگی و طلاق در سوابق خانوادگی کودکان بیش‌فعال دیده می‌شود.

 

رساـ آیا بیش‌فعالی قابل درمان است و چه روش‌هایی برای بهبود کودکان بیش‌فعال وجود دارد؟

در درمان بیش‌فعالی، یک‌سری از درمان‌های دارویی وجود دارد که باید به روانپزشک مراجعه شود؛ اما برخی موارد نیاز به دارو درمانی ندارد بلکه روش‌های خاص خود را دارد؛ اما روش‌های روان درمانگرانه، گاهی درمان‌های والدمحور و گاهی درمان‌های کودک محور است.

 

در درمان‌های والدمحور گفته‌ می‌شود که گاهی والدین باید قانون‌های مشخص و واضحی برای کودک معین کنند، به کودک نگویند تو خوب باش و درست عمل کن؛ بلکه به طور دقیق برای کودک مشخص کنند که به عنوان مثال فلان غذا را باید در این زمان بخورد یا در چه زمانی به رختخواب برود.

 

نکته دیگر این که والدین برای درمان کودک بیش‌فعال  از تشویق کودک استفاده کنند؛ تحسین کلامی و غیرکلامی در رفتار با کودک داشته باشند و گاهی اجازه برخی از فعالیت‌های خوشایند کودک را به عنوان تشویق به او بدهند؛ گاهی پاداش‌های ملموس مادی و امتیاز به کودک بدهند.

 

گاهی والدین برای بهبود کودک بیش‌فعال خود از تنبیه اما نه از تنبیه بدنی استفاده کنند؛ در تنبیه به سرعت، سراغ محروم کردن نروند؛ نخست، برخی رفتارهای او را نادیده بگیرند و نباید به کوچکترین کارهای کودک بیش‌فعال عکس‌العمل نشان داد و برخی رفتارها را باید توجه کرد.

 

در تنبیه، ابتدا توبیخ کلامی؛ سپس حذف امتیازها و در پایان از حقوقی که دوست دارد به عنوان تنبیه محروم شود، البته محرومیت فرزند باید با تذکر قبلی همراه باشد، برخی از درمان‌های کودک محور برای درمان بیش‌فعالی این است که والدین تلاش کنند مهارت‌های اجتماعی از جمله نحوه تعامل با و صحبت با دیگران را به کودک آموزش و تمرین بدهند.

 

یکی از مشکلاتی که کودکان بیش‌فعال دارند این است که همواره سرزنش‌ می‌شوند و تصور منفی از خود دارند؛ بنابراین والدین باید تلاش کنند، او را به خوش‌باوری برسانند، یعنی جملاتی بگویند که کودک احساس کند، می‌تواند مفید باشد و ویژگی‌های مثبت و توانمندی‌هایش را به او تذکر دهند که اعمال این روش‌ها در درمان بیش‌فعالی بسیار مؤثر است.

 

والدین سعی کنند با برخی از بازی‌هایی که تمرکز کودک را بیشتر می‌کند؛ او را تمرین تمرکز دهند؛ ورزش‌ کردن برای کودکان بیش‌فعال بسیار مفید است؛ زیرا انرژی آنها را تخلیه می‌کند؛‌ برخی از درمان‌های مدرسه محور نیز وجود دارد که باید معلمان در قبال دانش‌آموز بیش‌فعال رعایت کنند؛ از جمله نوع تکلیف و نحوه تعامل با آنها است که در این جا فرصت کافی برای پرداختن به این مسأله نیست.

 

کتاب «کمی قرار برای یک بی‌قرار» نوشته سید مصطفی دیانت مقدم که در مرکز مشاوره مؤسسه امام خمینی(ره) چاپ شده است، کتاب خوبی برای مطالعه درباره اختلال بیش‌فعالی است و یکی دیگر از اختلالات رفتاری که بیشتر در جامعه شیوع دارد، ترس و هراس است؛ یعنی فرد در برابر چیزی احساس ترس می‌کند که خطری را از ناحیه آن متوجه خود می‌بیند و اغلب کودکان این احساس را تجربه می‌کنند.

 

رسا ـ با توجه به صحبت‌های شما، علت ترس و هراس در کودکان چیست و والدین باید در برابر این رفتار کودک چه عکس‌العملی نشان دهند؟

ترس با اضطراب دو تفاوت عمده دارد؛ سرچشمه اضطراب نامعین است اما ترس، علت معینی دارد؛ ترس به طور معمول علت خارجی دارد؛ اما اضطراب از درون انسان ریشه می‌گیرد به جای کلمه ترس از هراس و فوبیا که همان ترس مرضی است، نیز استفاده می‌شود.

 

گاهی کودکان ترس‌های خاصی مشخصی از برخی از اشیاء و موقعیت‌ها همچون ترس از حیوانات، تاریکی و مکان‌های مرتفع دارند؛ برخی اوقات ترس‌های اجتماعی همچون ترس از حضور در جمع و حرف زدن و در برابر افراد ناآشنا در کودکان وجود دارد و گاهی نیز وسعت هراسی است که کودکان از چیزهای مختلف ترس دارند.

 

ترس کودکان در دوره‌های مختلف زندگی متفاوت است؛ به طور مثال از هفت تا دوازده ماهگی ترس از غریبه‌ها و اشیاء بزرگ؛ در یک سالگی ترس از جدایی از والدین و در دو تا سه سالگی ترس از حیوانات؛ در هفت‌سالگی ترس از تاریکی و برخی از موقعیت‌ها و از هفت‌سالگی به بعد ترس از مدرسه و ترس‌های متفاوت دیگری وجود دارد.

 

ترس کودکان گاهی به دلیل شرطی شدن آنها است، به عنوان مثال به دلیل تصادف شدیدی که در ماشین برای آنها رخ می‌دهد، از ماشین می‌ترسند، گاهی اوقات، کودکان با مشاهده و تقلید از چیزی ترس پیدا می‌کنند، به عنوان مثال وقتی می‌بینند که مادر با دیدن موش یا سوسک جیغ می‌زند، یاد می‌گیرند که باید از آنها ترسید.

 

ممکن است ترس به دلیل شیوه‌های نادرست تربیتی ایجاد شود همچون وابستگی‌های شدید به والدین و حمایت‌های افراطی باعث ترس می‌شود؛ گاهی تحقیر شدن کودک سبب ترسش می‌شود و همچنین به دلیل تهدیدهای والدین، به عنوان مثال به کودک می‌گویند که اگر غذایت را نخوری، زیرزمین زندانی می‌شوی یا عمو تنبیه‌ات می‌کند؛ گاهی نیز با داستان‌ها و فیلم‌های ترسناک که کودک می‌بیند در ترس او تأثیر می‌گذارد و برخی از شناخت‌های کودکان نیز در ترس آنها تأثیر دارد.

 

رسا ـ همیشه توصیه می‌شود که پیشگیری بهتر از درمان است؛ بنابراین والدین برای پیشگیری از ترس کودک چه اقداماتی انجام دهند؟

برای درمان ترس کودکان، چند روش پیشگیرانه وجود دارد؛ تقویت اعتماد به نفس کودکان در پیشگیری از ترس آنها تأثیر دارد؛ اغلب کودکان دچار ترس و هراس، ضعف در اعتماد به نفس دارند، که والدین به آنها محبت کنند، به شخصیت آنها احترام بگذارند و محیطی را برای کسب موفقیت‌ها فراهم کنند که این عوامل در اعتماد به نفس کودکان تأثیر زیادی دارد.

 

نکته دیگر این که والدین کودکان را برای رویارویی با چیزهای که احتمال ترس از آنها را دارند؛ آماده کنند؛ به عنوان مثال برای مدرسه رفتن، آنها از پیش با محیط مدرسه آشنا کنند که به تدریج زمینه ترس ازبین رود، والدین شیوه تربیتی مناسب که در آن تهدید، محبت افراطی، تضاد بین والدین و تحقیر کودک وجود ندارد، برای پیشگیری از ترس در کودکشان به کار ببندند.

 

پدر و مادر، مدل‌های شجاع را به کودکان معرفی کنند، یعنی والدین شجاع، به طور قطع، افراد شجاعی را تربیت می‌کنند؛ محیط امن برای آنها فراهم کنند؛ اجازه ندهند که فیلم‌ها و صحنه‌های دلخراش را ببینند و سطح آگاهی کودکان را بالا ببرند، به عنوان مثال وقتی کودک اطلاع داشته باشد که فلان حیوان چه ویژگی‌های خوبی می‌تواند داشته باشد و فقط در چه شرایطی خطرناک است، به طور قطع ترس او کاهش پیدا خواهد کرد.

 

رسا ـ چه راهکاری برای درمان کودکی که دچار ترس و اضطراب است، پیشنهاد می‌کنید؟

در درمان ترس کودکان، می‌توان از روش حساسیت‌زدایی منظم استفاده کرد؛ به عنوان مثال اگر کودک از گربه می‌ترسد، با نقاشی کشیدن گربه، نشان دادن عکس گربه، نگاه به فیلم گربه، دیدن گربه از پشت پنجره در کنار والدین و نزدیک شدن به آن، به صورت مرحله‌ای و با انجام این روش از ترس کودک کاسته می‌شود؛ اما نیاز به دقت زیادی دارد.

 

شایسته است که از الگو‌گیری در درمان ترس کودکان استفاده شود؛ الگوهایی که ترس کمتری دارند، به عنوان مثال با نشان دادن کودکی که از گربه نمی‌ترسد یا می‌توان با گفت‌وگو با کودک، تصورهای او را درباره چیزهای که از آنها می‌ترسد، تغییر داد.

 

گاهی با بازی می‌توان ترس کودک را کاهش داد به عنوان مثال با پنهان کردن چیزی در یک اتاق نیمه تاریک به تدریج او را از ترس فاصله داد؛ اگر ترس کودک شدید باشد، پیشنهاد می‌شود که والدین به مشاور مراجعه کنند.

 

رساـ آیا برخی از حساسیت‌‌ها در کودکان همچون شستن مکرر اسباب بازی‌ها، چینش و مرتب کردن بیش از اندازه وسایل را می‌توان به عنوان اختلال رفتاری یا وسواس در کودکان تلقی کرد؟

وسواس در نوجوانی بیشتر از کودکی، رایج است، وسواس نوجوانی، نوع متداولی است که در برهه‌ای از زمان اتفاق می‌افتد و اگر به آن رسیدگی شود،‌ برطرف می‌شود و گاهی نیز ممکن است تا بزرگسالی نیز ادامه پیدا کند.

 

وسواس یک بیماری اضطرابی شمرده می‌شود؛ به هر اندازه محیط پیرامون کودک از آرامش بیشتری برخوردار باشد، نظمی که در قالب وسواس به چشم می‌آید، کمتر می‌شود؛ زیرا کودک مضطرب، احساس ناآرامی درونی می‌کند و این احساس را می‌خواهد با انجام کارها و اعمال وسواس‌گونه، به آرامش تبدیل کند، پس در محیط کودکی که دچار وسواس است، استرس و ناآرامی وجود دارد که نخست باید آن را کنترل کرد.

 

در درمان وسواس لازم است، والدین به بچه شناخت و آگاهی بدهند؛ به عنوان مثال با ملایمت و آرامش، کافی بودن یک دفعه انجام دادن کاری که تکرار می‌کند، را به او تفهیم کنند، تا در مقام عمل آن را ترک کند، برخی مواقع نیز در برابر انجام کارهای تکراری فرزندشان از خود حساسیت نشان ندهند؛ زیرا این کار سبب بالارفتن اضطراب در او می‌شود.

 

رساـ لجاجت در کودکان چه دلایلی دارد و چگونه می‌توان آن را برطرف کرد؟

لجاجت کودکان در سنین مختلف، شکل‌های متفاوتی دارد، بسته به این که کودک در چه سنی باشد و سر چه موضوعاتی لجاجت می‌کند، برخوردها متفاوت است، گاهی والدین، زمینه لجاجت را ایجاد می‌کنند؛ یعنی با درخواست‌هایی از فرزندان که توانمندی انجام آن را ندارند، زمینه را برای لجاجت آنها فراهم می‌کنند.

 

بسیار اهمیت دارد که در هر سنی درخواست‌های پدر و مادر متناسب با سن و توانمندی کودک باشد، گاهی والدین بیش از اندازه به رفتارهای کودکانشان توجه می‌کنند و از اصل تغافل استفاده نمی‌کنند؛ به عنوان مثال اگر از 10 رفتار کودک، روی 9 رفتار اصرار داشته باشیم که چرا چنین کار و رفتاری را انجام داده، زمینه لجاجت او را فراهم کرده‌ایم.

 

برای درمان لجاجت فرزندان، خود والدین در بحث‌های خانوادگی، لجاجت نداشته باشند و روی بعضی از حرف‌هایشان بیش‌از اندازه تأکید نکنند؛ بدون دلیل و بی‌منطق، همه‌جا به کودک، نه نگویند و گاهی دلیل نه گفتن را برای او توضیح دهند تا کودک فکر نکند، پدر یا مادرش با او لجاجت کرده‌اند.

 

گاهی والدین در برابر لجاجت کودکان، سکوت کنند؛ یا بعد از هرباری که اصرار می‌کند که کاری را انجام دهند، همان لحن قبلی را بدون عصبانیت تکرار کنند، بنابراین زمانی که کودک روی کاری پافشاری می‌کند، بی‌توجهی کنند و خود را به کاری مشغول کنند.

 

برای آرام کردن کودکی که لجاجت می‌کند، بغل کردن و محبت کار صحیحی نیست، زیرا لجبازی او را تقویت مثبت می‌کند و زمانی که فریاد می‌زند و بر کاری لجاجت می‌کند، باید بی‌توجهی کرد؛ کودکی که در خیابان با فریاد و جیغ زدن، اصرار بر خریدن چیزی می‌کند، به طور قطع چند بار با این کار موفق شده است.

 

والدین از کتک، تنبیه و فریاد بیش از اندازه در برابر لجاجت استفاده نکنند و برای دست برداشتن از لجاجت به او امتیاز داده نشود، زیرا این کار باعث تقویت مثبت لجاجت او می‌شود؛ بلکه با بی‌توجهی، محروم کردن از بازی و برخی از حقوق، می‌توان لجاجت‌های کودک را کنترل کرد.

 

رساـ توصیه‌های کلی شما به والدین درباره انواع ناهنجاری‌ها و اختلال‌های رفتاری کودکانشان چیست؟

به طور قطع، کودک ناخودآگاه دچار مشکلی نخواهد شد و خانواده و محیط پیرامون او هستند که با رفتارهای خود، مشکلات رفتاری را در او ایجاد می‌کنند، از این‌رو باید مرحله به مرحله، مشکلات و اختلالات رفتاری کودکان را حل کنند.

 

به عنوان مثال در مورد تربیت جنسی کودکان دقت داشته باشند که به طور معمول، کودکان در سن سه سالگی، کنجکاوی به وارسی اندام‌های بدن خود پیدا می‌کنند؛ نیازی نیست که در این سن شناخت دقیقی در این زمینه به کودک داده شود؛ بلکه توضیحات مختصر کافی است و والدین اجازه ندهند که کودک بیش از اندازه به اندام جنسی‌اش توجه کرده و وارسی‌ کند.

 

اگر والدین احساس کنند که کودک نسبت به اندام جنسی‌اش بیش از حد حساس شده است، نخست، تذکر کلامی به او بدهند و در مرحله بعد اگر وارسی‌ها را تکرار کرد، قوانین و محرومیت‌هایی برایش در نظر بگیرند، تا تبدیل به عادت نشود و به تدریج این حساسیت را ترک کند.

 

پدر و مادر باید وقت جداگانه‌ای را برای فرزندشان اختصاص دهند و تعامل مؤثر با او داشته باشند؛ برایش قصه بگویند و با او بازی کنند و هر کودک وقت اختصاصی خود را نیاز دارد؛ گاهی اوقات لازم است والدین از برخی رفتارهایی که خطرناک و آسیب‌زننده نیست، تغافل کنند و به جای این که همواره رفتارهای منفی او را تذکر دهند، رفتارهای مثبت و خوبش را تحسین و تشویق کنند و باید توجه داشت که تحسین بیشتر در بُعد کلامی است و تشویق در بُعد غیرکلامی است.

 

اگر والدین همه این مراحل را به کار بستند؛ اما هنوز رفتار نامناسبی در فرزندشان باقی ماند، نوبت به محروم کردن او از برخی حقوق می‌رسد؛ اما در همه مراحل فوق باید اصل محبت و احترام به کودک حفظ شود؛ همچنین باید اصل اقتدار والدین نیز حفظ شود؛ به عنوان مثال در موقعی که کودک از حقوقش محروم می‌شود به او بی‌احترامی نمی‌شود، بلکه در نظرگرفتن محرومیت‌ها به دلیل کار ناشایست کودک است که باید این مطلب به او گفته و فهمانده شود.

 

رساـ برخی از والدین گمان می‌کنند که تنبیه و برخورد خشونت‌آمیز سبب اصلاح رفتار کودکان است؛ آیا تنبیه اعم از تنبیه فیزیکی کودکان می‌تواند از بروز رفتارهای نامناسب در آنها جلوگیری کند؟

تنبیه بحث گسترده‌ای دارد که نمی‌توان به صورت کلی آن را رد یا تأیید کرد، البته تنبیه بدنی تأیید نمی‌شود؛ زیرا تنبیه بدنی به معنای خاص که آسیب جدی به کودک‌ می‌زند؛ او را پرخاشگر می‌کند و مجوزی برای پرخاشگریش ایجاد می‌کند؛ اثرش موقت است و ممکن است استرس و اضطراب‌هایی را برای کودک ایجاد کند.

 

رساـ با توجه به زندگی مدرن و آپارتمان‌نشینی، تغییرات زیادی در رفتارهای فرزندان امروز نسبت به گذشته ایجاد شده که تقویت روحیه پرخاشگری و لجاجت از آن جمله است، آیا تنبیه می‌تواند راهکار مناسبی برای رفع ناهنجاری‌های رفتاری کودک باشد؟

اگر همه مراحلی که برای اصلاح اختلالات رفتاری گفتیم، طی شد؛ اما در اصلاح رفتار ناشایست کودک اثرگذار نبود، به عنوان آخرین راه، تنبیه را انتخاب می‌کنیم، البته نه به معنایی که کودک درد بکشد، بلکه نشان از عکس‌العمل جدی و ابراز ناراحتی‌ ما از کاری است که او انجام داده است.

 

والدین بیشتر تنبیه‌ها را در زمینه محرومیت‌ها اجرا کنند؛ اغلب اوقات تنبیه‌های بدنی به دلیل عصبانیت پدر و مادر است که عصبانیتشان را به این شکل نشان می‌دهند و نشانه این است که پدر یا مادر کنترل خودشان را از دست داده‌اند و کودک توانسته آنها را عصبانی کند.

 

 گاهی عصبانیت پدر یا مادر برای فرزند خوشایند است که توانسته آنها را عصبانی کند؛ بنابراین والدین، تنبیه را در حوزه محرومیت‌ها با قوانین و آرامش خاصی انجام دهند؛ به عنوان مثال کودک را موظف می‌کنند که در زمان خاصی در اتاقش بنشیند و به کارش فکر کند و حق بیرون آمدن از اتاقش را نداشته باشد و این روش بهتر و تأثیرگذارتر از تنبیه بدنی است.

 

اگر به سیره و شیوه تربیتی اهل بیت(ع) نیز دقت کنیم، می‌بینیم که آنها از شیوه محبت و احترام البته همراه با اقتدار استفاده می‌کردند، یعنی محبتشان هدفدار بوده است و با شخصیتی که به کودک می‌دادند، اجازه نمی‌دادند به مرحله تنبیه برود.

 

رساـ ممنون از فرصتی که در اختیار خبرگزاری رسا قرار دادید؛ در پایان اگر مطلبی و پیشنهادی دارید، استفاده می‌کنیم؟

 

مطالعه کتاب «تنبیه، آری یا خیر» نوشته حجت الاسلام مجید همتی که از سوی مؤسسه امام خمینی(ره) چاپ شده است، می‌تواند در شناخت موضوع و نحوه تنبیه برای والدین مفید باشد، همچنین کتاب «کمی قرار برای یک بی‌قرار» نوشته سید مصطفی دیانت مقدم که والدین می‌توانند مطالعه کنند./908/گ403/س

ارسال نظرات