پیامبر اکرم با سیاست مدبرانه خود بحران ها را مدیریت کردند/ ضرورت الگوگیری از سیره پیامبر
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، محمد حسین رجبی دوانی، کارشناس مسائل تاریخ اسلام، امروز در نشست سیره مدیریتی پیامبر اعظم(ص) که با محوریت مدیریت بحران در سیره حکومتی پیامبر اعظم(ص) به همت مدرسه عالی خواهران جامعه المصطفی العالمیه مشهد در سالن اجتماعات دفتر تبلیغات اسلامی برگزار شد به مدیریت بحران در سیره پاک نبوی پرداخت.
وی ابراز داشت: برای ورود به بحث باید واژه ها را تعریف کنیم که بحران به چه معناست؟ مدیریت بحران چیست و چه مؤلفه هایی را در خود دارد؟
رجبی دوانی افزود: البته بحثی که ارائه می کنیم شاید تعاریف آن و واژه هایی که به کار برده می شود چه در کشور ما و چه در سطح جهانی واژه هایی جدیدی باشد، مانند وازه هایی چون جنگ نرم؛ جنگ نرم واژه ای جدید است اما قدمت آن به درازای تاریخ است. از زمانی که بشر خود را شناخته است و دولت ها و حکومت هایی تشکیل شده است در کنار جنگ سخت، جنگ نرم نیز داشته اند.
عضو هیأت علمی دانشگاه امام حسین(ع)، گفت: بحران و مدیریت بحران نیز قدمتی به طول تاریخ بشر دارد، اگر چه این واژه ها، واژه های جدیدی است.
وی افزود: بحران در آغاز در علم پزشکی مطرح شده بود، به عنوان بیماری که از حالت عادی خارج می شود و وضعیتی پیدا می کند که غیر عادی است و باید او را علاج کرد. از علم پزشکی به عرصه سیاست و علوم اجتماعی هم این واژه سرایت کرد و در این علوم شناخته شد.
این کارشناس مسائل تاریخ اظهار داشت: در مسائل سیاسی و اجتماعی بحران را در واقع خطر، نگرانی و شرایط غیر عادی تعریف می کنند و لذا برای مقابله با آن نمی شود از قوانین و شرایط عادی و مرسوم بهره برد.
این محقق و پژوهشگر تاریخ اسلام ادامه داد: مدیریت بحران نیز فرآیندی است که طبق آن مدیر برای دست یابی به اهداف سازمان خود، با توجه به مقتضیات پیش آمده زمانی و مکانی و با هزینه ای قابل قبول به کنترل و سازمان دهی اوضاع می پردازد، یعنی در جهت دست یافتن به اهداف خود، آن چه لازم است عمل می کند و با حداقل هزینه اوضاع را تحت کنترل در می اورد و به حالت عادی بازمی گرداند.
بحران فرهنگی امکان دارد به بحران سیاسی و اقتصادی تبدیل شود
وی با اشاره به این که بحران ها می تواند بحران های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی باشد، ابراز داشت: البته گاهی اوقات ممکن است یک بحرانی در یکی از این عرصه ها پدید بیاید، به طور نمونه یک بحران فرهنگی اگر به سرعت مدیریت نشود ممکن است تبدیل به یک بحران سیاسی یا اقتصادی شود، در حقیقت بحران در یک عرصه پدید آمده است اما ممکن است به عرصه های دیگر نیز گسترش پیدا کند.
رجبی دوانی با طرح این پرسش که کسی که می خواهد بحران ها را مدیریت کند، چه عرصه و مرحله هایی را باید طی کند؟ افزود: دانشمندان و اهل فن چهار مرحله را برای مدیریت بحران متصور شده اند؛ یک مدیر عاقل و دقیق باید قدرت پیش بینی داشته باشد، او باید در درجه اول پیش بینی کند. با توجه به جامعه ای که مدیریت می کند بداند ممکن است در این عرصه بحرانی پدید بیاید؛ بنابراین مرحله اول پیش بینی است.
عضو هیأت علمی دانشگاه امام حسین(ع) گفت: مرحله دوم پیشگیری است. یک مدیر در مرحله پیشگیری از وقوع بحران جلوگیری می کند.
این کارشناس مسائل تاریخ اظهار داشت: مرحله سوم اگر بحران رخ داد چگونه باید مقابله نماید و آن را کنترل کند. وقتی بحرانی پدید می آید ممکن است خسارت و تبعات منفی زیادی داشته باشد که آن پیامدها باید جبران شود، مرحله بعد مرحله ترمیم است، باید خسارت جبران شود و جامعه به حالت عادی برگردد.
این محقق و پژوهشگر تاریخ اسلام ادامه داد: اما گاهی اوقات ممکن است یک بحرانی تحمیل شود و قابل پیش بینی نباشد، در عصر پیامبراکرم(ص) مواردی غیر مترقبه پیش آمده است، دشمن پنهانی فعالیتی را انجام می داد. نمی شود از مدیر جامعه انتظار داشت که این مسأله را پیش بینی کرده باشد یا گاهی اوقات مدیر چنان بر اوضاع مسلط می شود که نمی گذارد به مرحله بحرانی برسد و در اول آن را به خوبی کنترل می کند.
عملکرد پیامبر اکرم(ص) در مدیریت بحران ها
وی به بحران هایی که در عصر پیامبر اکرم(ص) پدید آمده بود اشاره و ابراز داشت: سیره پیامبر اکرم(ص) برای ما الگوست و سیره پنبی مکرم اسلام(ص) یکی از منابع مهم استباط احکام است.
رجبی دوانی افزود: ما می خواهیم بررسی کنیم که اگر مسأله ای برای پیامبر اکرم(ص) قابل پیش بینی بود، چگونه پیش بینی می کردند و اگر قابل پیشگیری بود چگونه عمل می کردند و در مقابله یا کنترل و ترمیم، ایشان چه عملکردی داشتند.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین به مدیریت بحران امنیتی اشاره کرد و گفت: با توجه به نوع بحران ها و مسائلی که پیش می آمد، عملکرد پیامبر اکرم(ص) در مواقع مختلف متفاوت بود. اول موردی که برای آن حضرت در رسالت ایشان پدید آمد، سیاست بسیار خطرناکی بود که مشرکان قریش در رسالت آن حضرت در مکه اتخاذ کردند که آن شکنجه و آزار و اذیت مسلمانان بود.
مشرکان از نفوذ کلام و منطق پیامبر اکرم(ص) می ترسید
این کارشناس مسائل تاریخ اظهار داشت: پیامبر اکرم(ص) در دوران رسالت خود در مکه با منطق نیرومندی که داشتند کسی در برابر این منطق نمی توانست عرض اندام کند؛ لذا دل ها را بخصوص دل های جوانان را به خود جذب کرده بودند و اسلام نفوذ عجیبی با منطق پیامبر اکرم(ص) در دل ها ایجاد کرده بود.
این محقق و پژوهشگر تاریخ اسلام ادامه داد: مشرکان که شهر را در اختیار داشتند وقتی از این نفوذ کلام پیامبر اکرم(ص) احساس خطر کردند، سیاست های مختلفی برای ممانعت از پیشرفت کار آن حضرت اتخاذ کردند، منتهی با عکس العمل به موقع و اتخاذ تدابیر بسیار صحیح و دقیق تمام سیاست های دشمن را خنثی کرد.
وی به سیاست هایی که مشرکان اتخاذ کرده بود اشاره و ابراز داشت: تهدید، مقابله با قرآن، یاری گرفتن از یهودی ها برای مقابله با اسلام، آزار و شکنجه مسلمانان، پیشنهاد دروغین صلح و تحریم کامل اقتصادی نقشه های دشمنان پیامبر اکرم(ص) بود. قتل پیامبربزرگوار اسلام(ص) نیز آخرین ئوطئه ای بود که اتخاذ کردند.
رجبی دوانی افزود: مشرکان در مرحله ای به این نتیجه رسیدند که تنها راه جلوگیری از پیشرفت کار پیامبر اکرم(ص) این است که پیروان او را زندانی و شکنجه کنند تا آن ها از اسلام برگردند و اگر هم کسی می خواهد مسلمان شود وقتی ببیند که چه سرنوشتی در انتظار اوست دچار وحشت خواهد شد، دیگر اسلام نمی آورند؛ لذا دشمن موقعیت بحرانی برای مسلمانان ایجاد کرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین گفت: این سیاست خطرناک شده بود؛ چرا که یک عده می خواستند مسلمان شوند و از وحشت این که چنین سرنوشتی داشته باشند رو به اسلام نمی آوردند و خلل بزرگی در پیشرفت و کار اسلام پدید آمد.
پیامبراکرم(ص)، پیروان خود را به صبر و استقامت و حفظ ایمان سفارش می کردند
این کارشناس مسائل تاریخ به نحوه برخورد پیامبر اکرم(ص) با این مسأله اشاره و اظهار داشت: نبی مکرم(ص) سیاست هایی چون تهدید، مقابله با قرآن، شکنجه و آزار دشمنان را تجربه کرده بودند و پیش بینی می فرمودند که دشمن ممکن است بخاطر بیچارگی خود در مقابله با اسلام، سیاست شکنجه و خشونت را اعمال کند؛ بنابراین ایشان پیروان خود را به صبر و استقامت سفارش می فرمود و از آن ها می خواستند تا از تهدیدات و فشارهای دشمن نهراسند و برای حفظ ایمان خود مقاومت را پیش بگیرند.
این محقق و پژوهشگر تاریخ اسلام ادامه داد: باید این نکته را متذکر شد که این جا، پیش گیری برای پیامبراکرم(ص) معنا ندارد؛ چرا که شهر در اختیار مشرکان قریش بود. نبی مکرم اسلام(ص) اقتداری نداشتند که بخواهند از آن اقتدار استفاده کنند و افرادی داشته باشند که جلوی سیاست قریش که شهر را به طور کامل در اختیار داشتند، بایستند و آن را خنثی کنند؛ بنابراین این جا پیشگیری معنا ندارد و مقابله و کنترل قضیه برای پیامبر موضوعیت داشت.
وی افزود: پیامبراکرم(ص) برای خنثی کردن چنین توطئه خطرناکی، سیاست بسیار مدبرانه ای را اتخاذ کردند و آن خروج مسلمانان از منطقه خطر بود. یعنی حضرت محمد(ص) پیروان خود را به سوی حبشه که منطقه امنی بود و توحید در آن جا حاکم بود، مهاجرت دادند.
پیامبر اکرم(ص) با سیاست مدبرانه خود بحران ها را مدیریت می کردند
رجبی دوانی افزود: اگر مسلمانان از محیط شرک آلود مجبورند بیرون بیایند باید جایی وارد شوند که محیط توحیدی باشد؛ چرا که معنا ندارد از محیط شرک آلود به محیط دیگری که آن جا نیز شرک آلود باشد بروند؛ از این روست که نبی مکرم اسلام(ص) بهترین انتخاب را می کنند و آن ها را به حبشه مهاجرت می دهند.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین به نتیجه و اثر این عملکرد پیامبر اکرم(ص) اشاره کرد و گفت: کسانی هم که می خواستند اسلام بیاورند وقتی دیدند که یک چنین راه نجاتی وجود دارد که هم می توانند ایمان داشته باشند و هم از اذیت و آزار و شکنجه دور باشند؛ از این رو راغب شدند و بدین ترتیب مسلمانان پایگاهی پیدا کردند و با این بحران مقابله شد و توطئه دشمن با شکست روبهرو شد.
وی افزود: از این رو پیامبر اکرم(ص) این مرحله بحرانی را با چنین سیاستی که انتخاب کردند به خوبی پشت سر گذاشتند و با فرستادن شکنجه شده هایی که آسیب دیده بودند و اذیت شده بودند به منطقه حبشه در حقیقت ناملایمات روحی و روانی که آن ها پیدا کرده بودند را ترمیم کردند.
این کارشناس مسائل تاریخ به مدیریت شایسته نبی مکرم اسلام(ص) در بحران اقتصادی اشاره و اظهار داشت: پیامبر اکرم(ص) بحران اقتصادی که اسلام با آن مواجهه بود را مدیریت کردند. حضرت خدیجه(س) بانویی ثروتمند بودند که بعد از ادواج با پیامبراکرم(ص) تمام دارایی خود به ایشان دادند و پیامبراکرم(ص) نیز تمام دارایی خود را برای خروج از بحران اقتصادی که اسلام با آن مواجه بود، صرف کردند./1309/201/ب2