رسانه در بیان مباحث دینی مبسوط الید نیست/ کار دینی در رسانه منوط به نحوه ارائه آن است
به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، حسن خجسته باقرزاده، دارای لیسانس جامعه شناسی و فوق لیسانس مردم شناسی از دانشگاه تهران و دکترای مدیریت استراتژیک از دانشگاه عالی دفاع ملی است.
عضویت در هیأت علمی دانشکده تولید دانشگاه صدا و سیما و هیأت امنای دانشگاه صدا و سیما، تهیه کنندگی برنامه صبحگاهی رادیو، مدیریت گروه اجتماعی رادیو تهران و شبکه استانی رادیو تهران و رادیو پیام و معاونت ریأست سازمان صدا و سیما در امور صدا از جمله کارهای شاخص اجرایی استاد است.
خجسته افزونبر تدریس در دانشگاههای مختلف، شرکت در سمینارهای داخلی و خارجی و تألیف بیش از 30 مقاله، کتابهایی همانند «جامعه شناسی رادیو»، «تأملات جامعه شناختی درباره رادیو»، «جامعه شناسی رادیو و رسانه»، «رادیو، مدیریت و جامعه»، «زنان، هویت و امنیت ملی» و «مدیریت رسانه» را نیز به رشته تحریر در آورده است.
در بخش نخست گفتوگو با این استاد به بررسی «برای رسانه چه کارکردهایی قائل هستید و کارکرد دینی یک رسانه چیست؟»، «بایستهها و اصول ما برای حضور در رسانه چیست؟»، «حضور دین در رسانه چه محدودیتهایی برای خود دین ایجاد میکند؟»، «آیا رسانه ابزاری برای رساندن پیام دین به جامعه است؟»، «یعنی ما در درجه نخست نمیتوانیم برای رسانه کارکرد دینی قائل باشیم؟» و «چگونه و با چه مؤلفههایی میتوانیم به وسیله رسانه مباحث دینی را به جامعه هدف یعنی عموم مردم برسانیم؟» پرداختیم که در ادامه متن بخش دوم را ملاحظه میکنید؛
رسا ـ ماهیت اقتضای تأثیرگذاری رسانه در مبحث دین به چه میزان میتواند باشد؟
تأثیرگذاری دین در رسانه همانند تأثیرگذاری اقتصاد است. تأثیرگذاری سلامت حتی ممکن است از تأثیرگذاری دین بیشتر باشد؛ چرا که این مطالب برای مردم علمیتر جلوه پیدا میکند. اگر فرد بتواند نسبتی میان زندگی جاری و عمل به دین در رسانه ایجاد کند، مخاطب او را با قدرت دنبال میکند. شبکههای سلامت محور نیز به سبب نسبتی که با زندگی روزانه افراد ایجاد میکنند، موفق هستند.
اینکه قرآن میگوید: «اگر فردی از ذکر خدا روی برگرداند، زندگی او سخت میشود.» اگر فردی این ذکر را مبتنی بر آیات و روایات یعنی مستند، به زندگی جاری ارائه دهد مخاطب توجه ویژهای به آن(ذکر) میکند. چون توانسته آن را به امور جاری زندگی او متصل کند. همچنین شیوههای ترویج دین از طریق رسانههای جدید به دلیل ماهیت و نوع تأثیر آنها با شیوههای ترویج دین از طریق رسانههای سنتی همانند منبر و جلسات قرآن متفاوت است.
رسا ـ یعنی دین را در قالب رسانه عرضه کنیم؟
خیر. بلکه شما میتوانید بخشی از دین را به وسیله رسانه ارائه دهید، نه در قالب رسانه؛ منتها باید بدانید که ظرفیت رسانه چقدر است. برای نمونه واعظ در منبر عمومی ظرفیت منبر و مطالبی که باید در آن بیان کند را میفهمد؛ به همین دلیل به او وعظ میگویند.
واعظ در منبر عمومی ممکن است چندین مسأله دینی را بیان کند ولی ابواب فقهی که موجب میشود فلان حکم در فلان مسأله جاری باشد را بیان نمیکند، بلکه حکم کلی را بیان میکند. چرا آن را مطرح نمیکند؟ چون چرایی آن یک بحث علمی است که با مدتها بحث درباره آیات و روایات به دست میآید. البته ممکن است پای این منبر چند نفر ظرفیت بیان این مطلب را داشته باشند، ولی بسیاری از افراد چنین ظرفیتی ندارند.
در رسانه عمومی نیز میتوان این سطح را به خوبی انتقال داد. یعنی فرد در ترویج دین در رسانههای جدید و حوزه عمومی مبسوط الید نیست. همانگونه که واعظ در منبر نیز مبسوط الید نیست تا هر حرفی را بزند؛ چون در آنجا اقشار مختلف مردم پای منبر نشستهاند.
حتی ممکن است برخی از آیات و روایات را در منطقهای از شهر بخواند، ولی در منطقه دیگر شهر نخواند؛ چون اگر آنجا بیان کند، نوعی وهن دین میشود. واعظ باید به اندازه درک مردم صحبت کند. تلویزیون کارکرد اطلاعرسانی دارد، ولی اکنون کارکرد عمده آن تفریحی است.
رسا ـ حضور دین در رسانه از ساحت معنوی آن نمیکاهد؟
این خود یک بحث جدی است. بنده عقیده دارم اگر فردی بلد باشد دین را به درستی بیان کند، هیچ اشکالی ندارد و حتی آن را میتوان در برنامه صبحگاهی نیز بیان کرد. برای نمونه بنده حضور ذهن دارم در یک برنامه صبحگاهی مجری برای اینکه بتواند به مردم یادآوری کند امروز گفتن ذکر «یا قاضی الحاجات» ثواب دارد، خطاب با مادران گفت: «هنگامی که فرزندان خود را به بیرون از خانه میفرستید، برای رفع نیازهای آنها ذکر یا قاضی الحاجات را بیان کنید.» مادران نیز بر اساس عواطف مادری به چنین موضوعی توجه میکند.
مسلما این مدل کار کردن تأثیرگذار است. در رسانه چگونگی طرح کردن موضوع بسیار مهم است. یعنی باید شیوه طرح را بدانید. برای بیان دین در رسانه باید حد و چگونگی بیان را بدانیم. یعنی بدانیم که دین به چه میزان باید در رادیو، تلویزیون، روزنامه و... و با چه روشی بیان شود. فرد در رسانه نسبت به حد بیان دین و چگونگی بیان آن آزاد مطلق نیست.
رسا ـ حضور دین در رسانه به معنای رسانه دینی و یا دین رسانهای است؟
بنده زیاد به این تعریفها اعتقاد ندارم. ولی اکنون رسانه جمهوری اسلامی ایران، دینی است. برای نمونه سیمای قرآن، رادیو معارف و قرآن دینی هستند. ولی آیا امر دین در رسانهها و شبکههای دیگر رعایت نمیشود؟ از سوی دیگر آیا میتوانیم بگوییم که تمام رسانههای جمهوری اسلامی ایران و اهدافی که آنها دنبال میکنند، دینی هستند؟ یعنی رسانه جمهوری اسلامی ایران توانسته خود را در چارچوب دین به درستی جای دهد؟
آیا اکنون میتوانیم بگوییم که سیمای قرآن، رادیو معارف و قرآن کاملا دینی بوده و خود را در چارچوب دین قرار دادهاند؟ از سوی دیگر بگوییم سیماها و رسانههای دیگر غیر دینی هستند؟ به همین دلیل نمیتوانیم به درستی بگوییم که در جمهوری اسلامی ایران چه رسانهای دینی و چه رسانهای دینی نیست.
البته ممکن است رسانهای داشته باشیم که دینی نباشد، برای نمونه فیلم سینمایی ضد دینی داشته باشیم. اکنون فیلم «محمد رسولالله» دینی است یا خیر؟ مسلما دینی است. ولی آیا میتوانیم برای نمونه بگوییم که فیلم «شیار 143» دینی نیست؟ خیر. درست است که این فیلم همانند فیلم «محمد رسولالله» نیست، ولی دینی است. چرا دینی است؟ چون مباحث دینی همانند شهادت را مطرح میکند.
برخی از افراد ممکن است بگویند که رسانه دینی تنها به رسانهای گفته میشود که مباحث دینی را مطرح کنند؛ همانند رادیو قرآن، معارف و شبکه قرآن. در این صورت او فیلمی که درباره جبهه ساخته میشود را یک فیلم دینی نمیپندارد و حتی ممکن است یک فیلم ضد دینی بداند. به عقیده بنده هر رسانهای که مفاهیم، اخلاقیات، چارچوبها و... دین را بیان کند، یک رسانه دینی است؛ شکل آن دیگر مهم نیست.
البته فرد میتواند درباره یک رسانه و فیلم دینی بگوید که کارش ضعیف یا قوی است. برای نمونه در منابر نیز تنها مطالب دینی مطرح میشود، ولی مسلما صحبت کردن درباره ضعیف یا قوی بودن آن هیچ اشکالی ندارد. در برنامههای رسانه نیز میتوان گفت که فلان برنامه از نظر تقویت ارزشهای دینی قوی بود و فلان برنامه از نظر تقویت ارزشهای دینی ضعیف عمل کرد.
رسا ـ حضور دین در رسانه چه آثار و اقتضائاتی دارد؟
آثار دین در رسانه به نحوه ارائه آن بستگی دارد. برای نمونه در یک برنامهای مادر شهید را آورده بودند که به سبب پیر بودن، نمیتوانست درست صحبت کند. بنده به عوامل این مجموعه گفتم: «شما در حق این شهید ظلم کردید، حداقل خواهر او را میآوردید که بتواند صحبت کند.»
ممکن است فردی در یک برنامه قصد خیری داشته و بخواهد به ترویج دین بپردازد، ولی اگر نحوه ارائه او درست نباشد، این خود آثار منفی بر دین خواهد داشت. در رسانه باید دین را به صورت مطلوب عرضه کرد که این خود نیازمند زیبایی شناسی، هنر و فهم خاصی است.
ممکن است فردی مستندی درباره شهیدی بسازد و در آن نیز از موسیقی استفاده کند، ولی نتیجه کارش مناسب نباشد. فرد دیگری مستندی بسازد و از موسیقی نیز بهره نبرد و اتفاقا کارش نیز بسیار خود نتیجه دهد. بنابراین استفاده کردن یا نکردن از موسیقی ملاک نیست، بلکه ملاک استفاده درست و مناسب از آن است. نمیتوان گفت هر فردی که امر دینی را به رسانه آورد کار خوبی کرد، بلکه امر دینی را آوردن خوب است ولی خوب ارائه دادن آن مهمتر از امر آوردنش است.
رسا ـ سخن پایانی شما چیست؟
آنچه مهم است، فهم ظرفیت رسانههای مدرن است. این رسانهها صرفاً ابزار نیستند که در اختیار ما باشند، بلکه أثر ذاتی دارند که خارج از اراده ما بر روی محتوا دستکاری میکنند، یعنی در محتوا، معناسازی میکند. برای نمونه ممکن است فردی برنامه یا فیلم خوبی را تولید کند، ولی ظاهر بازیگر به گونهای باشد که مخاطب نپسندد. خود این موضوع أثر منفی برای برنامه خواهد داشت. به همین دلیل نباید فکر کنیم که رسانه ابرازیست که به صورت مطلق در اختیار ما قرار دارد.
از سوی دیگر به گونهای نیست رسانه را نتوانیم در اختیار بگیریم، بلکه باید بتوانیم با این ظرفیت تعامل کنیم. تعامل یعنی چه؟ یعنی بتوانیم از قدرت رسانه به درستی استفاده کنیم. رسانه ظرفیتها و تأثیراتی دارد که فرد باید بداند چگونه میتواند از این ظرفیتها کمال بهره را داشته باشد.
این کار نیز آموزش، نماد، نشانه، فن، مخاطب شناسی و... میخواهد. به طور کلی باید چنین فردی محتوا شناس باشد. حتی پس از شناخت کامل محتوا باید بداند که چگونه میتوان آن محتوا را از طریق کانال رسانه به درستی برای مردم بیان کرد./993/403/ر