امام موسی کاظم دفاع از فضیلت ها و مبارزه با مفاسد اخلاقی و اجتماعی را به معنای تامّ كلمه مجسّم ساخت
حجت الاسلام علی خاکشور، مسؤول دفتر آیت الله فاضل لنکرانی در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، در باب زندگی ائمه اطهار (ع) ابراز کرد: امامان معصوم (علیهم السلام) در طول زندگی پربار خویش برای احقاق حق و رهبری امت، از هیچ كوششی فروگذار نكرده اند و در این راستا، همه مشكلات و گرفتاریها را به جان خریده و تحمل كرده اند.
وی در ادامه افزود: به همین جهت است كه ائمه اطهار (علیهم السلام) به عنوان الگوی صبر و پایداری در راه حق مطرح شده و سرمشق رهروان راه فضیلت گشته اند.
مسؤول دفتر آیت الله فاضل لنکرانی به فرازی از زیارت جامعه ائمه المؤمنین اشاره و اظهار کرد: از همین جاست كه عارف آن خداجوی این فراز از زیارت روح نواز جامعه ائمة المؤمنین را در خلوت و جلوت زمزمه میكنند كه: «اَشْهَدُ اَنَّكُمْ قَدْ وَفَیتُمْ بِعَهْدِ اللّه ِ وَذِمَّتِهِ وَبِكُلِّ مَا اشْتَرَطَ عَلَیكُمْ فی كِتابِهِ وَدَعَوْتُمْ اِلی سَبیلِهِ وَاَنْفَذْتُمْ طاقَتَكُمْ فی مَرْضاتِهِ وَحَمَلْتُمُ الْخَلائِقَ عَلی مِنْهاجِ النُّبُوَّةِ؛ من گواهی میدهم كه شما (ائمه اهل بیت علیهم السلام) به عهد و ذمه خود با خداوند متعال وفا كردید و هرآنچه را كه در كتاب خود بر شما شرط كرده بود، به نحو احسن انجام دادید. مردم را به راه خدا دعوت كردید و تمام تواناییهای خود را در راه كسب رضای الهی به كار گرفتید و مخلوقات را بر شیوه پیامبر صلی الله علیه و آله رهنمون شدید.»
حجت الاسلام خاکشور در بیان زندگی امام موسی کاظم (علیه السلام) پرداخت و تشریح کرد: پیشوای هفتم شیعیان، حضرت موسی بن جعفر (علیهم السلام) كه در هفتم صفر 128 ه. ق در روستای ابواء، میان مدینه و مكه متولد شده بود، همانند دیگر امامان معصوم علیهم السلام برای احیای فرهنگ اسلام و گسترش ارزشهای الهی در طول امامت سی و پنج ساله خویش (148 تا 183 ه. ق ) كه با چهار تن از خلفای ستمگر عباسی (منصور، مهدی، هادی و هارون الرشید) هم زمان بود، تمام مشكلات و سختیها را به جان خرید و به فرهنگ صبر و مقاومت در راه اسلام معنای حقیقی بخشید.
وی با تأکید بر این که آن حضرت تمام توانائی خود را در این زمینه به كار گرفت اضافه کرد: صلابت و استواری در راه دفاع از فضیلتها و مبارزه با مفاسد اخلاقی و اجتماعی را به معنای تامّ كلمه مجسّم ساخت؛ در زیارت آن امام میخوانیم: «اَشْهَدُ اَنَّكَ... صَبَرْتَ عَلَی الاَْذی فی جَنْبِ اللّه ِ وَجاهَدْتَ فِی اللّه ِ حَقَّ جِهادِهِ؛ شهادت میدهم كه تو (ای امام هفتم) بر تمام آزارها در راه خدا صبر كردی و در راه خدا آن گونه كه سزاوارش بود كوشیدی..»
حجت الاسلام خاکشور به روز شهادت حضرت اشاره و تصریح کرد: بیست و پنجم ماه رجب، شاهد جانبازی آن رادمرد عالم اسلام و اسطوره صبر و پایداری در راه حق میباشد؛ آن حضرت بعد از تحمل بی رحمانهترین آزارهای طاقت فرسای خلفا، به ویژه هارون الرشید، استوار و مقاوم در برابر طاغوت و طاغوتیان به ملاقات پروردگارش شتافت.
مسؤول دفتر آیت الله فاضل لنکرانی بیان کرد: در صلوات مخصوصه آن حضرت آمده است: «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَصِی الاَْبْرارِ وَاِمامِ الاَْخْیارِ... وَمَأْلِفِ الْبَلْوی والصَّبْرِ وَالْمُضطَهَدِ بالظُّلْمِ وَالْمَقْبُورِ بِالْجَوْرِ وَالْمُعَذَّبِ فی قَعْرِ السُّجُونِ وَظُلَمِالْمَطامیرِ ذی السّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلقِ الْقُیودِ؛ خداوندا! بر موسی بن جعفر (علیهم السلام) درود فرست! او كه جانشین نیكان و پیشوای خوبان بود... آن آقای آشنا با بلاها و بردباری، در معرض ظلم و ستم، شكنجه شده در قعر زندانها و ظلمت سلولهای تنگ و تاریك، با پاهای ورم كرده ومجروح، و به بند كشیده شده با حلقههای زنجیر.» که فرازهایی از تلاشها، پیامها و گفتارهای امام كاظم (علیه السلام) در زمینه صبر، مقاومت، قاطعیت، صلابت و صراحت لهجه در مقابل ستمگران و دشمنان است.
وی با اظهار به این که برای استواری و مقاومت در راه عقیده، پشتوانهای قوی و نیرومند لازم است تأکید کرد: طبق آموزههای قرآنی بهترین پشتوانه هر انسان حقیقت طلبی، اتّكا به حضرت پروردگار است و میانبرترین و نزدیكترین راه در معرفت و قرب به حق، توجه به عبادت و معنویت است؛ خداوند متعال میفرماید: «وَاسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلوةِ از صبر و نماز یاری بجویید.»
حجت الاسلام خاکشور در ادامه سخنانش افزود: حضرت كاظم (علیه السلام) با پیروی از این رهنمود و در مقابل نیروهای باطل، از صبر و بردباری و نماز و عبادت یاری میجست؛ «كانَ یحْیی الْلَیلَ بِالسَّهْرِ اِلَی السَّحَرِ بِمُواصِلَةِ الاِْسْتِغْفارِ حَلیفَ السَّجْدَةِ الطَّویلَةِ وَالدُّمُوعِ الْغَزیرَةِ وَالْمُناجاتِ الْكَثیرَةِ وَالضَّراعاتِ الْمُتَّصِلَةِ؛ آن حضرت شبها را تا سحر بیدار بود و شب زنده داریهایش همواره با استغفار بود، همراه با سجدههای طولانی، اشكهای ریزان، مناجات بسیار، و نالهها و زاریهای مداوم در حال عبادت.»
مسؤول دفتر آیت الله فاضل لنکرانی با بیان این که، از آنجایی كه اولیای خدا به امدادهای خداوندی باور قطعی دارند، در برخوردهای خود با دنیاپرستان و طاغوتهای زمان بی واهمه و با قاطعیت و صلابت رفتار میكنند گفت: آنان با داشتن سرمایه ایمان به غیر از خداوند متعال از هیچ قدرت و نیرویی نمیهراسند كه: «فَمَنْ یؤْمِنْ بِرَبِّهِ فَلا یخافُ بَخْسا وَلا رَهَقا؛ هر كس به پروردگارش ایمان بیاورد، نه از نقصان میترسد و نه از ظلم [و ظالم] هراسی دارد..» پیشوای هفتم نمونه بارزی از این اولیای الهی است.
سخن امام (ع) به مهدی عباسی
وی در ادامه به ماجرایی از مهدی، سومین خلیفه عباسی با امام موسی کاظم (علیه السلام) اشاره و تشریح کرد: مهدی در یك اقدام عوام فریبانه اعلام كرد كه هر كسی كه حقوقی بر گردن نظام حكومتی دارد، میتواند برای رسیدن به حق خود اقدام نماید؛ او در یك حركت ظاهری مشغول ادای حقوق مردم شد، امام كاظم (علیه السلام) نیز خواستار اعاده حقوق خود شد؛ مهدی به حضرت گفت حقوق شما چیست؟ حضرت فرمودند «فدك»؛ مهدی گفت محدوده فدك را مشخص كن تا به شما بازگردانم.
حجت الاسلام خاکشور افزود: حضرت فرمودند «حدّ اول آن، كوه احد، حدّ دوم عریش مصر، حدّ سوم سیف البحر (دریای خزر) و حدّ چهارمش دومة الجندل [سرزمین عراق] است»؛ خلیفه آن چنان ناراحت شد كه آثار غضب در چهرهاش پدیدار گشت، و با ناراحتی شدید گفت كه مقدار زیادی است، باید بیندیشم؛ امام كاظم (علیه السلام) با این سخن به او فهماند كه حكومت حق امام كاظم علیه السلام است و زمام حكومت بر دنیای اسلام باید در دست اهل بیت (علیهم السلام) باشد.
پیشوای دلها
مسؤول دفتر آیت الله فاضل لنکرانی تصریح کرد: روزی در كنار كعبه، هارون الرشید حضرت كاظم علیه السلام را ملاقات نمود و در ضمن سخنانی به امام علیه السلام گفت: آیا تو هستی كه مردم مخفیانه با تو بیعت میكنند و تو را به رهبری خویش برمی گزینند؟ حضرت با كمال شهامت فرمود: «اَنَا اِمامُ الْقُلُوبِ وَاَنْتَ اِمامُ الْجُسُومِ؛ من بر دلهای مردم حكومت میكنم، و تو بر جسمهای آنان!»
هشدار به متكبران
وی هارون را سلطانی گردنكش و متكبر عنوان، كه خود را از همه چیز و همه كس بالاتر میدانست تأکید کرد: او حتی در خیال باطل خود بر ابرها میبالید و به وسعت حكومت خویش مینازید كه: ای ابرها! ببارید كه هر كجا قطرات بارانتان ببارد، چه شرق و چه غرب بر زمینهای تحت حكومت من خواهد بارید و خراج و مالیات آن سرزمین را به نزد من خواهند آورد.
حجت الاسلام خاکشور به گفت و گوی بین هارون الرشید و امام هفتم اشاره و تبیین کرد: زمانی پیشوای هفتم (علیه السلام) به كاخ هارون رفته بود و هارون از ایشان پرسید این دنیا چیست؟ امام فرمود «این دنیا سرای فاسقان است» سپس با تلاوت آیه 146 سوره اعراف به وی هشدار داد كه «سَاَصْرِفُ عَنْ آیاتِی الَّذینَ یتَكَبَّرُونَ فِی الاَْرْضِ بِغَیرِ الْحَقِّ وَاِنْ یرَوْا كُلَّ آیةٍ لا یؤْمِنُوا بِها وَاِنْ یرَوْا سَبیلَ الرُّشْدِ لا یتَّخِذُوهُ سَبیلاً وَاِنْ یرَوْا سَبیلَ الْغَی یتَّخِذُوهُ سَبیلاً؛ به زودی از آیات خود دور خواهم نمود كسانی را كه به ناحق در روی زمین ادعای بزرگی میكنند و اگر آنان هر آیهای را ببینند، به آن ایمان نمیآورند و اگر راه رشد و كمال را ببینند، به سوی آن حركت نمیكنند، ولی اگر راه ضلالت و گمراهی را ببینند، به سوی آن خواهند رفت..»
وی در ادامه اظهار کرد: هارون پرسید دنیا خانه كیست؟ حضرت فرمودند «دنیا برای شیعیان ما مایه آرامش و برای دیگران آزمایش است» در آخر این گفتگو، هارون با درماندگی تمام پرسید آیا ما كافریم؟ پیشوای هفتم علیه السلام پاسخ دادند «نه، ولی چنان هستید كه خداوند متعال فرموده است: «الَّذینَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللّه ِ كُفْرا وَاَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دارَ الْبَوارِ؛ كسانی كه نعمت خدا را به كفر تبدیل كردند و قوم خود را در محل تباهی فرود آوردند..»
نامهای از زندان
حجت الاسلام خاکشور با تأکید بر این که حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) با اینكه مدتهای مدیدی را در زندانهای مختلف نظام طاغوتی هارون سپری كرد و در شكنجه گاههای مخوف، به دست شقیترین مأموران سپرده شده بود گفت: حضرت از گفتن سخن حق و نشر حقایق الهی لحظهای باز نایستادند و در فرصتهای مناسب گفتارهای بیدارگرانه و هشدارآمیز خود را به گوش سردمداران دنیاپرست نظام حكومتی رسانده، به ایفای نقش خطیر خویش در جامعه اسلامی پرداختند.
مسؤول دفتر آیت الله فاضل لنکرانی به یکی از نامه های حماسی حضرت كه از زندان به كاخ هارون فرستاده بودند اشاره و ابراز کرد: «ای هارون! هیچ روز سخت و پر محنتی بر من نمیگذرد، مگر اینكه روزی از راحتی و آسایش و رفاه تو كم میگردد؛ اما بدان كه هر دو، رهسپار روزی هستیم كه پایان ندارد و در آن روز، مفسدان و تبهكاران زیانكار و بیچاره خواهند بود..»
وی با تأکید بر این که ممكن است این پرسش به ذهن آید كه امام هفتم (علیه السلام) با آن شرائط خفقان چگونه نامهها و سخنان خود را به سمع و نظر دیگران میرسانید افزود: بررسی اوضاع تاریخی آن عصر نشان میدهد كه اكثر زندانبانان و مأمورین آن پیشوای الهی با اندكی ارتباط و برخورد با ایشان، به حقیقت و معنویت امام (علیه السلام) پی برده و از هواخواهان و دلدادگان حضرتش میشدند و این مسئله سبب شده بود كه گفتهها، نوشتهها و افكار و اندیشه و سیره حضرتش بر تاریخ پوشیده نماند.
رخنه در درون نظام
حجت الاسلام خاکشور به فرازهایی از رفتارهای روشنگرانه و ظلم ستیزانه حضرتش پرداخت و خاطرنشان کرد: امام كاظم (علیه السلام) با تربیت افرادی شایسته و تأثیرگذاری مثبت بر افكار و اندیشههای برخی از كارگزاران حكومتی، از وجود آنان در پیشبرد اهداف الهی خویش سود میجست؛ علی بن یقطین از جمله عوامل نفوذی امام در نظام حكومتی هارون بود كه تا مقام نخست وزیری راه یافته بود؛ او به لطف خداوند و یاری رهنمودهای امام (علیه السلام) و بصیرت و تیزهوشی خویش، كارهای مهمی را به نفع شیعیان انجام میداد.
مسؤول دفتر آیت الله فاضل لنکرانی در ادامه تصریح تأکید کرد: یادآوری نظرات حضرت كاظم (علیه السلام) به طور غیرمحسوس در جلسات داخلی هیأت حاكمه، گزارش اخبار داخلی و تصمیمات حكومت غاصب به امام هفتم (علیه السلام)، ارسال كمكهای مالی به امام و شیعیان، تشكیل گروههای حجّ از شیعیان بی بضاعت و خدمات اجتماعی و اداری به یاران امام هفتم (علیه السلام)، برخی از دستاوردهای نفوذ علی بن یقطین در حكومت هارون بود.
حمایت از مبارزان راه حق
وی در حمایت حضرت کاظم (علیه السلام) از مبارزان راه حق تشریح کرد: حسین بن علی بن حسن المثنی بن الامام الحسن المجتبی علیه السلام معروف به «شهید فخّ» از افرادی است كه در زمان امامت حضرت كاظم (علیه السلام) بر اثر ستمهای فرماندار مدینه به علویین به ستوه آمد و بر علیه حكومت هادی عباسی به قیام مسلحانه روی آورد.
حجت الاسلام خاکشور اضافه کرد: حسین قبل از قیام پرشور خویش، شبانه به محضر امام هفتم (علیه السلام) آمد و امام ضمن سفارشاتی به وی فرمودند «تو شهید خواهی شد، ضربهها را محكم و نیكو بزن! این مردم فاسق اند، و در ظاهر ایمان دارند و در باطن خود نفاق و شك را پنهان میسازند، «اِنّا للّه ِ وَاِنّا اِلَیهِ راجِعُونَ و بعد از شهادت حسین و سایر شهدای فخّ، حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) فرمود: «به خدا سوگند! حسین در حالی از دنیا رفت كه مسلمان و نیكوكار و روزه دار و آمر به معروف و ناهی از منكر بود..»
رسوا سازی یاران طاغوت
مسؤول دفتر آیت الله فاضل لنکرانی با بیان این که آن حضرت با اینكه بسیار صبور و بردبار بوده و به خاطر كظم غیظ و فرو خوردن خشم خود به «كاظم» معروف شده بود خاطرنشان کرد: اما در مقابل افراد جسوری كه میخواستند برای اربابان ستمگر خود خوش خدمتی كنند و پا را از گلیم خویش فراتر نهند و به حریم مقدس امامت و ولایت تعرض روا دارند، هیچ گونه امان نمیدادند و با اراده قاطع و با صلابت كامل برخورد میكردند و هم فكران آنان را تا ابد پشیمان میکرد.
احیای فرهنگ عاشورا
وی زنده نگه داشتن یاد و نام امام حسین (علیه السلام) و حماسه عاشورا به عنوان نماد مقاومت اهل بیت (علیهم السلام) در برابر جبهه كفر و نفاق و مقابله با طغیان و ستمگری را یكی از مهمترین دغدغههای امامان معصوم (علیهم السلام) عنوان و تشریح کرد: آن بزرگواران میكوشیدند تا قیام جاویدان عاشورا زند بماند و پیام پایداری و استواری اهل حق در مقابل باطل در بلندای تاریخ با نام مقدس حضرت امام حسین (علیه السلام) طنین انداز شود.
حجت الاسلام خاکشور به شیوههایی كه حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) برای رساندن پیام استواری و مقاومت، تداوم بخشیدن و زنده نگه داشتن یاد و خاطره جدّ بزرگوارش حضرت سید الشهدا (علیه السلام) پرداخت و اظهار کرد: محدث نوری مینویسد منصور دوانیقی در عید نوروز امام را مجبور كرد كه در مجلس عمومی بنشیند و مردم برای عرض تبریك به محضرش بیایند و هدایا و تحفهها را به حضور آن حضرت بیاورند؛ امام به ناچار در آن مجلس نشست و فرمانداران و فرماندهان و امرای لشكری و كشوری و عموم مردم برای تهنیت میآمدند و هدایا و تحفههای فراوانی میآوردند و خادم منصور همه هدایا را ثبت میكرد.
مسؤول دفتر آیت الله فاضل لنکرانی در ادامه تشریح کرد: آخرین فردی كه به حضور امام آمد، پیرمردی سالمند بود كه به امام عرضه داشت ای پسر دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! من مرد فقیری هستم كه از مال دنیا بی بهرهام، اما سه بیت شعری را كه جدم در رثای جدّتان حضرت حسین بن علی (علیه السلام) سروده، به خدمتتان تقدیم میكنم:
عَجِبْتُ لِمَصْقُولٍ عَلاكَ فِرِنْدُهُ یوْمَ الْهِیاجِ وَقَدْ عَلاكَ غُبارٌ
یا ابا عبداللّه! من [از دشمنان تو تعجب نمیكنم كه چرا تو را كشتند، بلكه] تعجب میكنم از شمشیری كه بر بدن نازنین تو در روز عاشورا فرود آمد، در حالی كه غبار كربلا بر بدن تو نشسته بود.
وَلاَِسْهُمٍ نَفَذَتكَ دونَ حَرائِرَ یدْعُونَ جَدَّكَ وَالدُّمُوعُ غِزارٌ
من شگفت زده هستم از آن تیرهایی كه بر بدنت فرورفتند، در حالی كه خانواده ات با چشمان اشكبار قتل تو را نظاره كرده و جدّت را صدا میزدند.
اِلاّ تَقَضْقَضَتِ السِّهامُ وَعاقَها عَنْ جِسْمِكَ الاِْجْلالُ وَالاِْكْبارُ
یا ابا عبداللّه! چرا بزرگی و جلالت تو مانع نشد از اینكه تیرها بر بدنت اصابت كنند و آن جسم پاك را مجروح نمایند!
وی پاسخ امام (علیه السلام) را به پیرمرد این گونه بیان کرد: احسنت! بارك اللّه فیك! هدیه ات را پذیرفتم، بفرما بنشین! آن گاه به خادم فرمودند «از منصور بپرس در مورد این همه هدایا چه تصمیمی دارد؟» منصور گفت همه آنها را به حضرت كاظم (علیه السلام) بخشیدم، هرطور دوست دارد مصرف كند؛ امام نیز تمام آن تحفهها را به آن پیرمرد شیعی كه زیباترین اشعار را در مرثیه امام حسین (علیه السلام) خوانده بود، بخشید و او را تشویق نمود. امام علیه السلام به این وسیله، از شاعران و احیاگران حماسه عاشورا تجلیل نمود و پیام پایداری اهل بیت علیهم السلام را كه در حركت انقلابی امام حسین علیه السلام جلوه گر شده بود، علنی ساخت./301/861/ب1