تبلیغ دینی در مظلومیت/ سر سودای قم دارد و دل هوای قوم!
به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، چندین سال است که موضوع عدم بازگشت طلاب و روحانیان از قم و مشهد حتی پس از فراغت از تحصیل، داد دردمندان عرصه دین و اندیشه در این دیار را درآورده است. سکنی گزیدن روحانیان و فضلای استانهای مختلف کشور در شهرهای قم و مشهد برای سالهای متمادی منجر به کمبود روحانی در شهرها و استانهای دیگر شده؛ بهگونهای که اکنون بسیاری از مساجد و مراکز دینی در شهرها و روستاهای کشور از نبود روحانی رنج میبرند و این در حالی است که از هر استان حدود چند هزار روحانی و طلبه فاضل در قم و مشهد ساکن شدهاند که علیرغم اتمام سطوح مختلف تحصیل حوزوی حاضر به بازگشت به موطن خود و فعالیت تبلیغی در این مناطق نیستند.
خراسان شمالی از استانهایی است که رنج زیادی از ماندگار شدن طلاب و روحانیان خود در قم و مشهد میبرد؛ در حالیکه این استان اکنون با کمبود شدید روحانی برای روشن نگاه داشتن چراغ مساجد و پوشش مراسمها روبروست، حدود 4 هزار روحانی بومی استان سالها است که در قم و مشهد ساکن شدهاند و قصد چندانی هم برای بازگشت به شهر و دیار خود ندارند. به راستی چه میشود که طلبهای پس از چندین سال تحصیل حوزوی و در حالیکه شهر و دیار او به حضور و تبلیغ دینی وی نیاز دارد، خلوتگزین شده و نمیتواند از قم دل کنده و به میان قوم خویش بازگردد؟
برای یافتن پاسخ این پرسش و کندو کاو در مورد علل «کبوتر حرم شدن» خیل عظیمی از طلاب و روحانیان به سراغ حجتالاسلام علی خادمی، مدیرکل تبلیغات اسلامی استان خراسان شمالی رفتیم. او که خود سالها پیش پس از فراغت از تحصیل در قم برای انجام فعالیتهای تبلیغی و فرهنگی در استانهای مختلف کشور بار سفر بست، همچنان در این مسیر ثابت قدم است؛ ولی با وجود این هنوز هم روزگار وصل خویش را میجوید و آرزو دارد میتوانست به قم بازگشته و از دریای علم و بحث دینی در این شهر بهرهمند شود.
آنچه در پی میآید حاصل گفتوگوی صمیمی ما با این شخصیت حوزوی است.
رسا ـ به عنوان نخستین سؤال بفرمایید که بهطور کلی موضوع ماندگار شدن روحانیان در قم و مشهد و عدم بازگشت آنها به شهرهای خود از چه زمانی در کشور باب و به رویهای تقریباً عمومی تبدیل شد؟
باید پذیرفت که عدم بازگشت طلاب و فضلا از حوزههای علمیه قم و مشهد بعد از پیروزی انقلاب به یک قاعده کلی در کل کشور تبدیل شده است. حتی میتوان گفت افزون بر طلاب ایرانی بعضی از طلاب خارجی مقیم در حوزههای علمیه قم و مشهد هم بعد از تحصیل در این شهرها متوطن شده و به کشورهای خود باز نمیگردند. سیره حوزههای علمیه در گذشته اینطور نبود. در گذشته طلاب به حوزههای علمیه نجف و یا شهرهای دیگر میرفتند درس میخواندند ملا میشدند و سپس به موطن خود باز میگشتند و مردم را انذار و تبشیر میکردند؛ ولی متأسفانه پس از پیروزی انقلاب اسلامی این رویه تغییر کرد و در حوزههای علمیه شرایطی فراهم شد که طلاب ترجیح میدهند به جای اینکه به شهر و دیار خود بازگردند، در این حوزهها بمانند و همچنان به تحصیل و فعالیت حوزوی ادامه دهند.
رسا ـ علت باب شدن این رویه در کشور چیست؟ به بیان دیگر چه موضوعی باعث شد که روند مطلوب سابق جای خود را به کبوتر حرم شدن شماری از روحانیان بدهد؟
واقعیت آن است که این موضوع به نحوه مدیریت حوزههای علمیه باز میگردد. اگر چه اکنون حوزههای علمیه در سطح کشور دارای تشکیلات اداری و مدیریتی هستند ولی با توجه به ساختار نظام روحانیت در شیعه و اسلام، حضور مراجع متعدد که شهریه میدهند و حوزههای علمیه را مدیریت میکنند و این مراجع در حوزههای علمیه تدریس کرده و شأن و منزلتی دارند، نگاه و نظر در زمینه مدیریت حوزه متفاوت شده است. به بیان دیگر ما در حوزههای علمیه نظر واحدی نداریم که اعمال شود، اگر چه همه تابع نظر ولی فقیه هستیم و هم امام راحل و هم رهبر معظم انقلاب بارها بر بازگشت طلاب به شهرها تأکید کرده و خود مقام معظم رهبری مبتکر موضوع هجرت طلاب از حوزههای علمیه به مناطق و موطن خودشان بودند ولی با وجود این در مدیریت کلان حوزه علمیه نظرات متفاوتی اعمال میشود.
گره مشکل ماندگار شدن طلاب و روحانیان در قم و مشهد در نحوه اداره حوزههای علمیه است؛ زیرا نحوه اداره حوزههای علمیه بهگونهای است که مراجع عظام تقلید در آن ذینفوذ و صاحبنظر هستند، چون شهریه داده و تدریس میکنند و هر کدام از مراجع عظام تقلید کرسی درس داشته و بخشی از هزینههای مالی حوزه علمیه را از طریق وجوه شرعی اداره میکنند. از طرف دیگر هم مراجع نظرات متفاوتی دارند؛ به این معنا که برخی عقیده دارند طلبه باید در حوزه بماند، حوزه تقویت شود و باید علما و فضلای متعددی باشد و قم و مشهد به مرکز بحث و درس و نظر تبدیل شود.
برخی از مراجع معتقدند طلاب باید تنها در فصل تبلیغی برای تبلیغ بروند و دوباره به حوزه علمیه بازگردند. به بیان دیگر شماری از مراجع نگاه باز و جامع را نسبت به نظام حاکمیتی و جهانی ندارند و نظرها در این زمینه واحد نیست. مرحوم آقا سید احمد روحانی در بازار تهران فعالیت تبلیغی میکرد از انقلاب هم هیچ خبری نداشت. یک وقتی هم میخواستند علیه او کاری بکنند امام راحل مانع شد. ما مراجع این چنینی هم داریم که به تعبیری میگویند توان ما در حدی است که خود را اداره کرده و نجات دهیم و کاری به جامعه و پیرامون خود ندارند. برخی از این بزرگان در سیر و سلوک و عرفان غرق شدهاند و به مسائل پیرامونی کاری ندارند اما در طرف مقابل مراجعی هم داریم مثل امام و رهبر معظم انقلاب که جهانی میاندیشند و عمل میکنند.
در واقع باز کردن گره عدم خروج طلاب از حوزههای علمیه قم و مشهد در دست مدیریت حوزههای علمیه به صورت کلان است و مدیریت حوزه علمیه هم باید بهگونهای باشد که به نظرهای گاه متفاوت مراجع تقلید به صورت جامع، جامه عمل بپوشاند که این موضوع اندکی کار را دشوار کرده است. بنابراین چون نظرات متفاوتی در حوزههای علمیه داریم این اتفاق افتاده است و به تعبیری بزرگان قم باید آن را حل کنند؛ اگرچه رهبر معظم انقلاب بارها بر هجرت تأکید کردند و بسیاری از روحانیان نیز به فرمان رهبری گوش دادهاند. ما در سطح کشور بیش از چند هزار روحانی مستقر و هجرت داریم. اینها همان افرادی هستند که به ندای رهبری لبیک گفتهاند.
رسا ـ طرح هجرت اگرچه طرح موفقی است اما این طرح هم نتوانست آن دسته از روحانیان ماندگار در قم و مشهد را راضی به هجرت به شهرهای خود کند.
درست است. متأسفانه موضوع هجرت مورد نظر رهبر معظم انقلاب را بسیاری از افراد بد دریافت کردند. آنچه مد نظر رهبری بود این بود که طلابی که فصل تحصیل آنها گذشته و تجربه دارند و باسواد هستند از حوزههای علمیه هجرت کرده و به شهرها و روستاهای خود بازگردند و طلاب جوان بمانند و درس بخوانند، ولی الان برعکس شده به این معنا که طلاب جوان بازگشتهاند اما طلاب فاضل صاحب تجربه برنگشتهاند. موضوع عدم بازگشت طلاب و روحانیان از قم و مشهد پس از فراغت از تحصیل و در نتیجه کمبود روحانی در سایر شهرها نیز ویژه استان ما نیست، بلکه کشوری بوده و همه استانها درگیر آن هستند. حتی استانهای دیوار به دیوار قم نیز در این زمینه دچار مشکل و کمبود روحانی هستند. در استان خراسان شمالی هم درد و غصه همین است؛ به طوری که ما ناچار شدیم برای پوشش مناسبتهای مذهبی در استان از بعضی از روحانیان جامعة المصطفی کمک بگیریم.
رسا ـ افزون بر نحوه مدیریت حوزه علمیه، چه عوامل دیگری باعث ماندگاری روحانیان در قم و مشهد شده است؟
افزونبر نحوه مدیریت و رویکرد کلان حوزه علمیه، شرایط و امکانات درس و بحث در قم و مشهد بهگونهای است که طلاب و روحانیان نمیتوانند از این دریای عظیم معرفتی و دینی دل بکنند. در دفاع مقدس کسانی که جبهه نرفته بودند از جبهه میترسیدند اما کسی که یک بار به جبهه میرفت آن فضا بهاندازهای جذبه و شیرینی داشت که حاضر نبود از جبهه برگردد. بنابراین کسی که یک بار پایش به جبههها باز میشد به کبوتر جبهه تبدیل میشد. حوزه علمیه هم اینگونه است؛ کسی که وارد حوزه علمیه میشود به دلیل آنکه مباحث معرفتی و معنوی همانند اقیانوس عمیق بیانتهایی است، وقتی طلاب همانند غواص ماهری به درون این دریای عظیم وارد میشوند دیگر از سیر در این دنیای جذاب سیر نشده و قناعت نمیکنند.
طلبهها وقتی جذب درس و بحث میشوند وارد وادی سیر و سلوک شده و میگویند میخواهیم گمشده خود را پیدا کنیم و به دنبال گمشده خود چه در حوزه فقهی، اصولی و فلسفی و چه در حوزه عرفان میگردند. این روند نیز نهایت و انتها ندارد؛ همانند کسانی که در آفاق سیر میکنند و هر روز پرده جدیدی روبروی آنها گشوده میشود، طلاب نیز هر روز بیشتر از دیروز در دریای علم و معرفت دینی غرق میشوند. بنابراین یک عامل دیگر ماندگار شدن طلاب و روحانیان در قم و مشهد و عدم تمایل آنها به بازگشت، درس و بحث و شیرینی و حلاوت و عمق مکتب اهل بیت(ع) است.
علت عمده این است که شرایط حوزه علمیه بهگونهای است که طلبه نمیتواند از قم و مشهد دل بکند؛ اگر چه که آب قم شور بوده و هوای این شهر گرم است ولی با همه این تفاصیل طلبه ترجیح میدهد در قم بماند. شما الان اگر از بنده هم سؤال بکنید که مایل هستید بجنورد بمانید یا قم؟ میگویم اگر به من اجازه بدهند بعد از 24 سال دور بودن از حوزه، الان محتاج به بازگشت به حوزه هستم. طلبه همانند ماهی است، ماهی اگر در آب و دریا باشد زنده بوده و رشد میکند. بنابراین طلاب از دریای حوزه بیرون نمیآیند.
رسا َـ خانواده این طلاب و روحانیان چه تأثیری در ماندگار شدن آنها در قم و مشهد دارند؟
یکی دیگر از عوامل سکنی گزیدن طلاب و روحانیان در قم و مشهد پس از چند سال تحصیل، مأنوس شدن خانوادهها با قم و مشهد است. آقا میخواهد هجرت کند ولی خانم و خانواده همراهی نمیکند. به زور هم که نمیشود؛ فراوان هستند علما و روحانیانی که مایل به هجرت هستند اما به دلیل عدم همراهی خانواده نمیتوانند این کار را بکنند.
رسا ـ خوب چاره کار چیست؟ برای رفع این نقیصه چه میتوان کرد؟
افزونبر اصلاح مدیریت کلان حوزههای علمیه، باید در استانها نیز شرایطی برای بازگشت روحانیان و فضلا فراهم شود. باید حوزههای علمیه استانی ما تقویت شوند و تعدادی از اساتید درس خارج در حوزههای استانی و شهرستانی ساکن شوند و زمینه رشد و تعالی درس و بحث برای طلبه فراهم شود. من اکنون نیازمند به تحصیل هستم، اگر چه فضای مجازی فعال شده و درسهای حوزه علمیه قم به صورت آنلاین پخش میشود و در دسترس است اما اینکه انسان در محضر استاد نشسته و کنار همردیفهای خود درس را گوش کند، حال و هوای دیگری دارد.
رسا ـ خوب از دیدگاه حضرتعالی به عنوان مدیرکل تبلیغات اسلامی خراسان شمالی عواقب و نتایج خلوتگزینی برخی از روحانیان در قم و مشهد چیست؟
البته شرایط بهگونهای است که در کشور ما برخلاف کشورهای دیگر مثل عراق و برخی دیگر از کشورها، حوزه علمیه قم و مشهد به عنوان دو حوزه علمیه مادر و بزرگ ویژگیهای مثبت مهمی دارند؛ از جمله اینکه طلبهها در فصول تبلیغی هجرت کرده و برای تبلیغ به سمت شهرستانها و روستاها میآیند. در ماه رمضان، ماه محرم، آخر ماه صفر و سایر ایام تبلیغی نظیر ایام فاطمیه و دهه مهدویت برای تبلیغ هجرت میکنند و اینگونه نیست که کل سال را در قم و مشهد ساکن باشند. ولی این میزان کافی نیست. اکنون شرایط بهگونهای است که جمعیت ما افزایش پیدا کرده است.
اوایل انقلاب جمعیت کشور ما حدود 30 میلیون نفر بود ولی اکنون 80 میلیون نفر هستیم و اگر نتوانیم نیاز مردم را در حوزه دینی تأمین کنیم بدون شک آسیب میبینیم. در حالی که دشمن به شدت فعال بوده و در حال تهاجم و شبیخون است و از ما به صورت لحظهای تلفات میگیرد. مساجد و منابر ما باید به وسیله علما اداره شوند، رسانهها، شبکههای مجازی، سینما و غیره تأثیر خود را دارند ولی هیچ کدام از اینها تأثیر تربیتی محراب و منبر و خطابه را ندارند. أثر بخشی سنتی محراب و منبر همچنان وجود دارد.
طلاب و روحانیان باید بیندیشند که غرض غایی و نهایی تحصیل چیست؟ مگر نه این است که زکات علم نشر آن است. اهل نظر باید نشسته و برنامهریزی کنند و با یک شیوه منطقی و مطلوب، طلاب ما به صورت نوبتی و منظم از حوزههای علمیه خارج شده و بیایند فضاهای تبلیغی را پر کنند و دوباره برگردند. باید مثل یک تسمه نقاله که میچرخد، یک سر آن در حوزههای علمیه باشد و یک سر آن در مناطق تبلیغی. اکنون این قدرت و ظرفیت برنامهریزی را در مناطق داریم اما اجرایی شدن آن مشروط به همکاری حوزههای علمیه است. اگر این اتفاق بیفتد مردم بهرهمند میشوند. شما از جوانی که آداب دین را نشنیده، چه انتظار عمل دینی دارید؟ قدم اول ابلاغ است، اگر ابلاغ نکنیم نباید انتظار داشته باشیم جوانهای ما ملتزم و مقید باشند.
رسا ـ در خراسان شمالی چه اقداماتی برای بازگشت روحانیان و فضلای بومی این استان از قم و مشهد شده است؟
ما دو سه سفر کاری به همراه امام جمعه بجنورد به قم و مشهد رفته و در اجتماع طلاب استانی مقیم قم و مشهد گفتوگو کردیم. به این بزرگواران اعلام کردیم که استان هم در حوزه استقرار و هجرت برای کار تبلیغی و فرهنگی و امام جماعت نیاز به عالم دارد و هم در زمینه امام جمعه بودن ظرفیت دارد و روحانیانی که اعلام آمادگی کنند از آنها استقبال میشود. افزونبر این به روحانیان و فضلای بومی خراسان شمالی در قم و مشهد اعلام کردیم که در استان در حوزه کار اجرایی نیز به حضور آنها نیاز داریم.
ما این نیاز را به دوستان مشهد و قم ابلاغ کردیم سه بار مشهد و سه بار هم قم رفتیم و درخواست بازگشت این روحانیان را مطرح کردیم. اگر چه علم داشتیم مطرح کردن این درخواستها تأثیری ندارد و چندان هم تأثیری نداشت، یعنی در حد سه الی چهار نفر به دعوت ما لبیک گفتند. چرا که مشکل جای دیگری بود ولی در هر صورت بستر برای پذیرش این روحانیان و فضلا در بخشهای مختلف استان فراهم است. افزونبر این ما حوزههای علمیه بومی هم داریم. در خراسان شمالی نسبت به چند سال قبل در زمینه توسعه کمی و کیفی حوزههای علمیه رشد چشمگیری داشتهایم و در مدارس استان تا سطح سه تدریس میشود. البته به بار نشستن محصولات این حوزههای علمیه اندکی زمان میبرد، طلبهای که امروز وارد حوزههای علمیه شده است 10 سال دیگر قدرت علمی پیدا میکند که مجموعهای را اداره و مدیریت کند.
رسا ـ اکنون چه تعداد از روحانیان خراسان شمالی در قم و مشهد ساکن شدهاند و چه تعداد روحانی فعال در استان داریم؟
بر اساس آخرین آمار در حال حاضر بیش از هزار و 600 روحانی و طلبه بومی خراسان شمالی در مشهد و افزونبر 2 هزار روحانی بومی استان نیز در قم ساکن هستند و این در حالی است که مجموع روحانیان و مبلغان برادر و خواهر فعال در استان چه در قالب تبلیغی و چه در قالب اداری کمتر از هزار نفر هستند. اکنون حدود 200 روحانی در قالب طرح هجرت و مستقر در روستاهای استان فعال بوده و 200 روحانی نیز به عنوان امام جماعت در استان فعالیت تبلیغی میکنند. افزونبر این تعداد، شماری از روحانیان نیز در مسؤولیتهای اداری و دانشگاهی فعال بوده و در کنار فعالیت رسمی خود در برخی از مراسم و مناسبتهای استان در حد سخنرانی مشارکت میکنند.
ما در استان خراسان شمالی خانه عالم خالی به آن معنا نداریم. شاید تعداد خانههای عالم خالی ما کمتر از عدد انگشتان دو دست باشد ولی با وجود این برنامهریزی کردهایم تا روستاهای بالای صد خانوار را پوشش دهیم، هرچند این روستاها خانه عالم نداشته باشند. بنابراین انتظار این است که روحانیان و فضلای بومی خراسان شمالی که در مشهد و قم مقیم شدهاند همت کرده و به موطن خود بازگردند. زیرا امر الهی نیز همین است که وقتی عالم شدند بازگشته و عشیره خود را انذار و تبشیر کنند. این امر واجب کفایی بوده و متوجه همه است. اگر کسی همت کرده و این نیاز را تأمین کرد این تکلیف از گردن دیگران برداشته میشود. روحانیان و فضلای دینی پرچمهای هدایت و اطبای روح بوده و مرزبانان عقیده هستند، اگر از حدود اعتقادی مردم مرزبانی نشود طبیعی است که دشمن به مرزهای اعتقادی و دینی ما آسیب میرساند.
رسا ـ اکنون در استان خراسان شمالی شرایط تا چه اندازه برای بازگشت و پذیرش روحانیان بومی مقیم در مشهد و قم فراهم است؟
اگرچه ظرفیتهای مناسبی برای بازگشت این روحانیان به خراسان شمالی وجود دارد ولی باید در نظر داشت که ما باید بتوانیم از این طرف برخی نیازها و خواستههای این روحانیان را تأمین کنیم. وقتی از طلبهای برای فعالیت تبلیغی در روستاهای استان دعوت میکنیم با توجه به شرایط مالی مردم ما در مناطق روستایی باید بتوانیم از طلبه اعزامی حمایتهای مالی حداقلی بکنیم. باید بپذیریم که ما هم در شرایط مالی موجود قادر نیستیم مثلاً در استان خراسان شمالی بیش از 200 یا 300 روحانی را اعزام و اداره کنیم. در ماه رمضان و محرم که قریب به هزار نفر طلبه به مساجد شهری و روستایی استان اعزام میکنیم برای تأمین کرایه ایاب و ذهاب این روحانیان نیز مشکل داریم.
بنابراین تنها نباید تقصیر را به گردن طلاب بیندازیم. فرض کنیم طلاب و روحانیان بومی خراسان شمالی که در مشهد و قم مقیم شدهاند از طرح بازگشت استقبال کرده و به شهرها و روستاها هجرت کنند، اینها باید به چه وسیلهای پوشش داده شوند؟ واقعیت این است که ما بیش از موجودی فعلی قادر نیستیم روحانیان اعزامی را از نظر مالی پوشش دهیم. متأسفانه در خراسان شمالی دستگاهها عموماً با مشکل کمبود بودجه مواجه هستند. پایههای اولیه این استان قدری ضعیف بسته شده و با وجود چند درصد افزایش سالیانه بودجه باز هم خراسان شمالی از کاروان توسعه فاصله دارد.
باید به خراسان شمالی نگاه ویژهای صورت گیرد تا این فاصله کم شده و درصد رشد سالانه ما با استانهای دیگر متناسب شود. اکنون در حوزه اعتبارات با استانهای دیگر فاصله جدی داریم چرا که از اول پایهها ضعیف بسته شده و همان پایه مبنای رشد سالیانه بودجه شده، در نتیجه مشکل کمبود بودجه دامن همه دستگاههای استان از جمله دستگاههای فرهنگی و مذهبی را گرفته است. مشکلی که دست ما را در زمینه پذیرش و اعزام روحانیان مبلغ تا حد زیادی بسته است.
رسا ـ از اینکه وقت خود را در اختیار خبرگزاری رسا گذاشتید، سپاسگزاریم.
من هم از خبرگزاری رسا که به صورت تخصصی به مسائل و مشکلات موجود در رابطه با نهاد حوزه و روحانیت ورود کرده، قدردانی میکنم و امیدوارم تلاش شما در راستای رفع این کاستیها مثمر ثمر واقع شود.
/9314/403/ر
گفتوگو: هادی رحیمی کوهستان