۲۶ تير ۱۳۹۵ - ۱۵:۱۴
کد خبر: ۴۳۸۲۸۲

رشوه‌ستانی مهم‌ترین ویژگی مطبوعات عصر پهلوی

اگرچه بسيار پيش مي‌آمد كه مديران نشريات در برخورد با يكديگر همديگر را شارلاتان و اهل زد و بند، خطاب مي‌كردند، اما مسأله مهم درباره آن‌ها اين است كه قريب به اتفاق اين نشريات اهل باجگيري بودند.
مطبوعات عصر پهلوی

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا به نقل از روزنامه کیهان، جالب اين‌كه اميراني كه خود از بزرگترين باجگيران مطبوعاتي بود، در يكي از شماره‌هاي خواندني‌ها نوشته است‌:

 

«كار روابط عمومي وزارتخانه‌ها و ادارات و مؤسسات ما در سال‌هاي اخير و دوران بي‌حساب و كتابي در درجه اول برقرار كردن حقوق و مقرري و مستمري و ايجاد درآمد نامرئي براي سردبيران روزنامه‌ها و مجلات و بند و بست كردن با خبرنگاران و حتي مديران آن‌ها است تا با سكوت در برابر ناروائي‌ها از يك طرف و اشاعه و انتشار شايعات و اخبار و رپرتاژهاي سراپا كذب به‌صورت عكس و تفصيلات در روزنامه و مجله و رسانه و حتي كتاب از طرف ديگر اعمال و افعال ناروا و خلاف دستگاه‌ها و مسئولان آن‌ها را به خيال خودشان از نظر تيزبين مردم زمان استتار كنند تا نه تنها بر روي بدهي و خيانت خود سرپوش بگذارند بلكه خود و مؤسسه زيردست خود را خدمتگزار معرفي كرده چيزي هم طلبكار شوند.»

 

ساواك در سندهايي ديگر درباره زد و بندهاي مطبوعاتي‌ها مي‌نويسد:

«مخبر بازپرس دادسراي ديوان كيفر كه مشغول رسيدگي به پرونده‌هاي سوءاستفاده‌هاي شهرداري بود، اعلام كرد كه دلايل بسياري در دست دارد كه ثابت مي‌كند كساني كه در مجلس و مطبوعات از نفيسي و موسوي طرفداري مي‌كنند، هنوز هم از موسوي مستمري ماهانه را دريافت مي‌نمايند و از آن جمله از ميان نمايندگان آقايان صفي‌پور و مهندس والا و از مطبوعات از آقاي اميراني مدير مجله خواندني‌ها نام برد.»

 

«اين مقاله {در تهران مصور} در بين كارمندان صالح شهرداري انعكاس فوق‌العاده نامطلوبي داشته و عقيده دارند دست‌هايي براي تبرئه نفيسي بكار افتاده است و دولت نبايد اجازه دهد روزنامه‌ها و مجلات‌، برخلاف حقيقت مطالبي جهت منحرف ساختن افكار عمومي درج كنند و درج اين مقاله در نشريه تهران مصور را ناشي از تباني و زد و بند با اشخاصي كه از طرف وزارت دادگستري به موجب دلايل روشن دستگير شده‌اند مي‌دانند.»

 

سندهاي ساواك نه تنها نشانه فساد گسترده مطبوعات بلكه مسئولان وقت در رده‌هاي مختلف است‌:

«چندي قبل آقاي صفي‌پور نماينده مجلس شوراي ملي از نهاوند باتفاق آقاي اسدالله مروتي مدير كارخانه برق به نهاوند وارد و به قرار اطلاع با تباني كه با فرماندار و شهردار در مورد مصرفي برق شب‌هاي جشن شهرستان مذكور نموده بودند مبلغ ۷‌هزار تومان سندسازي و از اين مبلغ 3 هزار تومان نيز آقايان حسين‌زاده فرماندار و تاج‌بخش شهردار برده‌اند.»

 

«در مورد تصويب (قانون تعيين حريم درياچه احداثي در پشت سدها) مدتي است آقايان خواجه نوري‌، مهندس والا، مهندس عبدالله رياضي‌، صفي‌پور نمايندگان مجلس شوراي ملي مشغول تباني هستند تا بتوانند با خريد اراضي اطراف سد ليتان با قيمت ارزان و تغيير كلمه (حريم‌) كه در قانون ذكر شده است با همكاري بعضي از مقامات دولتي قيمت ارضي خريداري شده را بالا برده و از اين طريق ميليون‌ها تومان استفاده كنند.»

 

 برخي باج بگيران مطبوعاتي‌

اگرچه بسيار پيش مي‌آمد كه مديران نشريات در برخورد با يكديگر همديگر را شارلاتان و اهل زد و بند، خطاب مي‌كردند -نمونه اين دعواهاي مطبوعاتي در نشريات آن دوره بسيار زياد است‌- اما مسئله مهم درباره آن‌ها اين است كه قريب به اتفاق اين نشريات اهل باجگيري بودند:

«طبق اطلاع اخيراً آقاي شاهنده مدير روزنامه فرمان {به‌} وسيله شخصي بنام رضوي از شركت ويتانا مطالبه 5 هزار تومان وجه مي‌نمايد كه چون از طرف شركت مزبور توجهي نمي‌شود لذا آقاي شاهنده در يكي از شماره‌هاي روزنامه فرمان حملاتي داير به فاسد بودن اجناس شركت ويتانا مي‌نمايد و نظر به اين‌كه شركت مزبور روزانه مبلغ زيادي بابت آگهي به اداره راديو مي‌پردازد لذا براي جلوگيري از انعكاس و سرايت مطالب روزنامه فرمان به ساير روزنامه‌ها مراتب را با آقاي معينيان در ميان مي‌گذارد و قرار است مشاراليه وسايل سازش بين مدير روزنامه فرمان و مدير شركت ويتانا را فراهم سازد.

 

در سند ديگري مي‌خوانيم‌:

«يكي از حضار علت حملات مجله تهران مصور را به قرارداد برق آلستوم وهاب‌زاده از خليلي سؤال نموده و مشاراليه پاسخ داد چون مهندس والا مدير مجله تهران مصور مبلغ 500 هزار تومان از وهاب‌زاده مطالبه كرده و او نداده به او حمله و بدگويي مي‌كند و اضافه كرد كه وهاب‌زاده در اين جريان مبلغ 50 ميليون تومان به مقامات عاليه كشور داده و از اين حملات واهمه‌اي ندارد.»

 

مهدي بهشتي‌پور كه خود از روزنامه‌نگاران آن دوران بوده است‌، درباره اين نحوه عمل مطبوعات و رشوه ستاني آن‌ها

مي‌نويسد: «رواج رشوه ستاني و كلاشي و باجگيري خواه از طريق نشر مطالب افشاگرانه يا افتراآميز عليه ثروتمندان و سرمايه‌داران و فئودال‌ها و كارخانه‌داران و رجال‌، يا انتشار مقاله‌هاي چاپلوسانه به سود محمدرضا شاه و درباريان و عوامل استعمار و دولتمردان از جمله ويژگي‌هاي مطبوعات عصر پهلوي بود.»

 

در اسناد ساواك نمونه‌هاي بسياري از اين نوع رفتار مطبوعاتي وجود دارد: «در حدود چندماه قبل آقاي محسن موقر در مجلس شوراي ملي ضمن صحبتي راجع به مخارج مونتاژ شركت سهامي جيپ (متعلق به آقاي جعفر اخوان‌) صحبت مي‌كند روز بعد آقايان مهندس والا و صفي‌پور نمايندگان مجلس به اتفاق جعفر اخوان به منزل مؤقر مي‌روند. دو نفر نامبرده با تعريف و تمجيد از محسن مؤقر و ميزان نفوذ او در مجلس و مطبوعات جعفر اخوان رامتوحش و تحت تأثير قرار مي‌دهند. بعد از مذاكرات زيادي در اين زمينه مهندس والا و صفي‌پور، محسن مؤقر را به اتاق ديگري مي‌برند و به او مي‌گويند صحبت شما در مجلس اخوان را خيلي نگران كرده و حاضر شده مبلغ پنج ميليون ريال حق سكوت بدهد كه بين ما سه نفر تقسيم شود. آقايان مهندس والا و صفي‌پور مي‌گويند ما دل اخوان را كاملاً خالي كرده‌ايم او خيلي مي‌ترسد زيرا ميليون‌ها از راه مونتاژ استفاده مي‌كند.»/998/102/ب3

ارسال نظرات