گزارش/ مبانی تئوریک نظام ساسانی، دلیل بنیادی فروپاشی تمدن ایرانی
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، کرسی ترویجی «مبانی تئوریک نظام ساسانی، دلیل بنیادی فروپاشی تمدن ایرانی»، با ارائه حمید رهبر و نقد ژاله آموزگار و محمدجواد نجفی در دانشگاه قم برگزار شد.
در ابتدای این نشست عبدالحسین طالعی، عضو هیأت علمی دانشکده الهیات دانشگاه قم، با بیان این که اسلام دین دانش و بینش است، گفت: داستان ارتباط اسلام و ایران در دوره های مختلف گرفتار افراط و تفریط شده است؛ زیرا اسلام دین الهی است و فرهنگ ایرانی به مردم و هنجارها و ارزش های مردم ایران برمی گردد و بین آنچه که خواستگاهش مردم و آنچه خواستگاهش خدا است به سختی می شود ارتباط برقرار کرد.
وی با اشاره به این که خدا ازلی و ابدی است و انسان ها حادث و فانی هستند به فلسفه ربط حادث به قدیم اشاره کرد و ابراز داشت: برخی از افکار افراطی به نام ایران می خواستند اسلام را سرکوب کنند و برخی هم به دنبال این بودند که به نام اسلام تمدن ایرانی را نابود کنند؛ در این زمینه افراد بسیار اندکی مانند استاد مطهری وجود داشته اند که به عنوان یک محقق معتدل به خدمات متقابل اسلام و ایران پرداخته باشد.
طالعی با بیان این که در اوایل انقلاب دیدگاه افراطی ضد ایرانی را شاهد بودیم، اظهار داشت: این موضوع نیاز به نگاهی پخته و معتدلانه و تسلط بر هر دو مبنای تاریخ ایران و شناخت تمدن اسلامی دارد.
در ادامه دکتر حمید رهبر، عضو هیأت علمی دانشگاه قم، به عنوان صاحب کرسی با بیان این که تمدن ها سقوط نمی کنند، گفت: تمدن ها راه های جدیدی را برای پیشرفت پیدا می کنند و تمدن ساسانی امپراطوری جهانی بود که ورود اسلام سبب پیشرفت و تحول این تمدن شد.
مبانی تئوریک در افول تمدن ها نقش اساسی دارد
وی با بیان این که دولت ها مشروعیت خود را به سوی جاودانگی و حرکت به سمت پیشرفت و تمدن می دانند، خاطرنشان کرد: این مبانی تئوریک یک حکومت است که آن را استوار می کند؛ برای مثال امپراطوری شوروی که مبانی تئوریک خود را با تمسک به آموزه های مارکس و زندگی اشتراکی پایه گذاری کرد به علت ناکارآمدشدن مبانی تئوریکش از هم پاشید.
رهبر با بیان این که فروپاشی شوروی به دلیل تهاجم خارجی نبوده است، گفت: مبانی تئوریک در تداوم یک نظام و دولت نقش اساسی ایفا می کند.
وی آغاز تمدن ساسانی را انقلاب مذهبی متأثر از هلنیسم دانست و ابراز داشت: تسامح دینی یکی از مبانی تمدنی دولت اشکانی بوده است که متأثر از دین زرتشت بود؛ اردشیر بابکان که رییس معبد آناهیتا بود با این انگیزه مذهبی حرکت خود را آغاز کرد و یکپارچگی ملی را به وجود آورد و دولت ساسانی توانست به عنوان یکی از درخشان ترین دوره های تمدنی در ایران ظاهر شود.
بدعت ها در دین زرتشت آن را ناکار آمد کرد
استاد دانشگاه قم با بیان این که مبانی دینی زرتشتی بر حاکمیت مذهبی استوار بود، افزود: زرتشت انسان را یاری گر اهورامزدا در امور خیر می دانست و در دین زرتشتی فلسفه خلقت مبارزه دائمی با نیروهای اهریمنی است و وظیفه انسان ها در این تمدن مشخص می شود، اما بدعت ها در دین زرتشتی به عنوان ثنویت ظاهر شد و این آموزه ها را ناکار آمد کرد.
وی فلسفه ظهور منجی را به خاطر میل به جاودانگی ادیان دانست و افزود: همانطور که این فلسفه در ادیان به خرافه می گراید در شرایط آن دوره هم همین انتظار می رفت و به مرور زمان به خرافه گرایید و بازیچه دست حاکمان در برابر مردم شد.
رهبر با بیان این که خسرو پرویز به شکوه و عظمت احترام می گذاشته است، گفت: شاید اگر تمدن ساسانی این فرصت را می یافت که خود را از درون بازسازی کند می توانست به راه خود ادامه دهد ولی به دلیل نفوذ مغان و دسیسه های او این سلسله سرکوب می شود.
در افول تمدن ها جنگ جنگ خدایان است
وی با بیان این که در افول تمدن ها جنگ جنگ خدایان است، اظهار داشت: در افول تمدن ساسانی و بروز تمدن اسلامی، خدایی کهنه کار که مبانی اش در حال رنگ باختن است شرایط اجتماعی و تاریخی را طوری رقم زده که انتظارات مردم را برآورده نمی کند و کارآمدی او به چالش کشیده می شود و در مواجه با وحدانیتی نو که همراه با مساوات و برابری است رنگ می بازد.
در ادامه محمدجواد نجفی، عضو هیأت علمی دانشكده الهيات و معارف اسلامي دانشگاه قم در جایگاه ناقد خاطرنشان کرد: دلایل فروپاشی تمدن ایرانی شرایط عینی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه بوده است؛ زیرا مردم در امپراتوری درگیر مبانی تئوریک نیستند بلکه آیین زرتشت در پایان دوره ساسانیان به دلیل این که ابزار قدرت قرار گرفته بود و نظام طبقاتی را توجیه می کرد مردم از آن روی گردان شدند.
وی با اشاره به این که تساهل و تسامح در مبانی تئوری رزتشت نمی تواند مبنای فروپاشی نظام قرار بگیرد بلکه ابزار توجیه قرار گرفتن آن سبب فروپاشی بود، ابراز داشت: فروپاشی شوروی هم ناشی از تضادهای داخلی و اجتماعی و عوامل بین المللی بود زیرا تفکر مارکسیسم سقوط نکرده است.
باید از فروپاشی نظام دینی ساسانی درس بگیریم
نجفی با بیان این که ایران امروز 4 میلیون 850 هزار دانشجو دارد، خاطر نشان کرد: ما از رهگذر گفت و گو می توانیم از این نیرو استفاده کنیم؛ نظام ساسانی یک نظام دینی بوده و فرو پاشیده است و امروز ما یک نظام دینی داریم و درس های فروپاشی ساسانی هشداری است که با دین برخوردی نکنیم که امپراطوری ساسانی کرد.
وی با بیان این که امروز نظام سیاسی و مذهبی به هم گره خورده است، گفت: هر گونه ناکارآمدی نظام سیاسی می تواند به پای نظام مذهبی نوشته شود و بهتر بود که از این منظر به این بحث پرداخته می شد.
عضو شوراي نويسندگان مركز تحقيقات عقيدتي سياسي سپاه با اشاره به نظریه عصبیت ابن خلدون ابراز داشت: این نظریه در شرایط انحطاط و واپس گرایی تمدن ایرانی ارائه شده است و عصبیت که ویژه جامعه های بدوی است را نمی شود برای دولت ساسانی که دولتی پیشرفته بود استفاده کرد.
عوامل اجتماعی در فروپاشی تمدن ها مؤثر است
وی با بیان این که عوامل سقوط امپراطوری ساسانی از مسائل روز ما است، گفت: این که عرب ها و یا خود ایرانی ها از درون سبب فروپاشی ساسانیان شدند مورد بحث است و باید توجه داشته باشیم که نیروهای اسلامی که به ایران آمدند از جمله عباسیان خودشان به شرک و انحراف و سقوط می گرایند و این نشان می دهد که مبانی تئوریک نمی تواند مشکل داشته باشد بلکه عوامل اجتماعی در فروپاشی تمدن ها مؤثر است.
نجفی با بیان این که از تک سبب اندیشی باید در پدیده های اجتماعی بپرهیزیم، ابراز داشت: این که ما یک مبنای تئوریک را پایه فروپاشی بدانیم ساده نیست.
وی این موضوع که تسامح اشکانیان برگرفته از تمدن یونانیان است را نادرست دانست و گفت: خود ایرانیان به لحاظ فرهنگی روحیه تسامح دارند و مرحوم بازرگان کتابی دارد به عنوان سازگاری ایرانی و اثبات می کند تسامح ویژگی تاریخی ایرانیان است و حتی در برخورد با مغولان این موجودات وحشی را اهلی کردند.
ایرانیان به خاطر روحیه تساهل و تسامح خود اسلام را بهتر درک کردند
عضو هیأت علمی دانشگاه قم اظهار داشت: علت این که ایرانیان اسلام را پذیرفتند به دلیل هوشمندی ملت ایران بودکه توانست اسلام را بهتر از عرب ها بپذیرند و روحیه تساهل و تسامح در ایرانیان باعث شد که اسلام را بپذیرند و امپراطوری ساسانی که این تساهل و تسامح را نمی پذیرفت خود به خود دستگاه سیاسیش از هم پاشید و اگر حتی اسلام نمی آمد ایرانیان به مسیحیت می گرویدند.
به فروپاشی تمدن ها معتقد نیستم
در ادامه ژاله آموزگار عضو شورای عالی علمی مرکز دايرة المعارف بزرگ اسلامی ابراز داشت: من معتقد هستم که هیچ تمدنی فرو نمی پاشد؛ از این رو اصلا به اصطلاح پیش از اسلام و پس از اسلام معتقد نیستم.
استاد دانشکده ادبيات و علوم انسانی دانشگاه تهران با بیان این که فرهنگ ایرانی بعد از اسلام هم تداوم داشته است، افزود: فقط حکومت ها می آیند و می روند و ما ایرانی ها همان انسان ها هستیم که قبل از اسلام بودیم و اگر مسلمان های بهتری هستیم به خاطر این است که شعور بیشتری داشتیم و چون توانستیم تخت جمشید را بسازیم مسجد شیخ لطف الله را هم ساخته ایم.
وی با بیان این که کاشی های مساجد ما همه معنا دارند و شعر حافظ و دیگر شعرا هستند، اظهار داشت: ما پاسارگاد را همان مقدار دوست داریم که مسجد امام در اصفهان را دوست داریم؛ ما فرو نپاشیدیم بلکه همه چیز تحول و تغییر پیدا کرد و این به خاطر پیشرفت فرهنگ است زیرا فرهنگ ها با هم رشد و تعامل دارند.
آموزگار با طرح این سؤال که چرا در مالزی ابن سینا و زکریای رازی به وجود نمی آیند، گفت: این فرهنگ گذشته ما است که از ما مسلمانان بهتری ساخته است و ما با اندیشه خود توانستیم بهتر باشیم.
دوره ساسانی از درخشان ترین دوره های تمدن ایران است
وی با بیان این که بشر همواره در حال تحول و پیشرفت است، خاطرنشان کرد: دوره ساسانی از درخشان ترین دوران تمدنی ایران است؛ زیرا در دوره ساسانی ما بهترین نساجی را داشتیم و بناهای با شکوهی داشتیم و حتی دانشمندان مورد غضب روم به در دربار ایران می آمدند و این تمدن فرو نمی پاشد؛ من حکومت را جدا از مردم و دانشمندان و تفکر جامعه می دانم.
استاد دانشکده ادبيات و علوم انسانی دانشگاه تهران با بیان این که ما حق نداریم به انوشیروان بد بگوییم، افزود: ما آنها را داشته ایم و باید به چیزهای خوبش فکر کنیم، این که به دانشمندان بد بگوییم و اجداد خود را بی فرهنگ بدانیم ریشه خودمان را زده ایم؛ حتی طبقات اجتماعی که در دوره ساسانیان به وجود آمد در ذات خود بد نیست و سبب رشد جامعه می شود و اگر در دوره ساسانی بد عمل شد به خاطر حکمرانی غلط یک دوره خاص بود./843/ز504/س