علامهای که آیتالله مرعشی او را «لنگر أرض» میدانست
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از فارس، در تقارن میلاد رسول مهربانی سنه ١٣٠٨ ق ( ١٢٦٧ شمسی) نعمت الهی نصیب وجود زوجین، شیخ مهدی کوهستانی و بانو فاطمه کوهستانی در قریه کوهستان (از توابع شهرستان بهشهر استان مازندران) گردید و فرزندی را خداوند بدانها عنایت فرمود که با توجه ارادت پدر به رسول گرامی اسلام ، محمد نامیده گردید.
فرزندی که بعدها از افتخارات عالم اسلام و تشیع گردید.
شیخ مهدی که خود از علماء عابد و نیکو خصال تلمذ یافته در حوزه علمیه نجف اشرف بود(١) اهتمام خاصی برای تعلیم و تعلم فرزند قائل بود و از همان ابتداء فرزند را برای تعلیم قرآن و سواد خواندن و نوشتن به مکتب خانه سپرد و خود نیز بر امور آموزش مساعی و نظارت می نمود. لیکن مشیت الهی بر آن تعلق گرفت که محمد خردسال در سن هشت سالگی از نعمت پدر محروم گردد؛ولی حکمت الهی محمد را در دامان مادری عفیفه و شجاع قرار داده و مادر جای خالی پدر را پر نمود و محمد را که حالا سواد خواندن نوشتن و تلاوت کلام الله مشمول جان نازنینش شده بود جهت فراگیری علوم دینی راهی حوزه علمیه شهرستان بهشهر نمود.
محمد کتب شمسیه، مطول، معالم و... را نزد آقایان: شیخ محمد صادق شریعتی، حاج آقا بزرگ کردکویی، آیت الله حاج سیدمحسن نبوی اشرفی تلمذ فرمود و با استعداد و اشتیاقی که ایشان به تحصیل نشان داد اساتید حوزه را بر آن داشت تا پس از مشورت با ایشان و مادر نحترمها ش ، معظم له را جهت طی نمودن مدارج بالاتر راهی حوزه های علمیه مرکز استان مازندران (ساری) و بابل نمایند.
حدود یکسال و أندی در حوزه علمیه ساری و کاظم بیگ بابل نزد اساتیدی همچون: شیخ احمد گرجی، آیت الله ملا محمد اشرفی(از شاگردان ارشد سعید العلماء مازندرانی) و... تلمذ فرمود؛ لیکن جان تشنه و شوق آموختن معارف دینی و تهذیب نفس ، ایشان را به مجاورت حرم علی ابن موسی الرضا علیه آلاف التحیه و الثناء در مدرسه میرزا جعفر خان مشهد سوق داد
اهتمام و مجاهدت ایشان طی چندین سال حضور در مشهد الرضا و فراگیری علوم حوزوی همچون فقه و اصول به انضمام تهجد و تقوای مثال زدنی ؛ شیخ محمد را که در حوزه زبانزد طلاب و اساتیدی همچون : حاج شیخ محمد حسین مازندرانی، حاج شیخ نجفعلی معروف به فاضل استرابادی، آیت الله حاج آقا حسین قمی و آیت الله میرزا محمد کفایی شده بود به سفارش اساتید و موافقت مادر، اینبار شیخ محمد حدود سال١٣٤٠ قمری جهت نیوشیدن زُلال معرفت علوی راهی نجف اشرف و مجاورت تربت انسان کامل علی ابن ابی طالب سلام الله می شوند.
ابتدا در مدرسه علمیه بکتاشی نجف و در ادامه در حوزه علمیه نجف اشرف نزد آیات عظامی همچون: میرزا حسین نائینی، سیدابوالحسن اصفهانی، ضیاء الدین عراقی کسب فیض فرمود و روز به روز بر پیشرفت علمی خود افزود ؛ ضمن اینکه ادب مع الله و تقید به مستحبات و نماز شب حرم امیر المومنین (علیه السلام) و ... از ایشان و هم مباحثه ای های بزرگ معظم له همچون حضرات آیات شیخ محمدتقی آملی و سیدمحمود شاهرودی ، أفاضل نمونه ای در بین بیش از سیصد تن از بزرگان روحانی حوزه های علمیه نجف شناساند و باعث مباهات فضلاء ایرانی مقیم عراق شدند.
مراتب علمی و تقوای ایشان باعث شد تا پس از چند سال حضور در نجف اشرف از سوی آیت الله میرزای نائینی (از شاگردان آخوند خراسانی) و آیت الله آقا ضیاء الدین عراقی به اجازه اجتهاد نائل گردد.
آوازه علمی و زهد آیت الله شیخ محمد کوهستانی رفته رفته در بلاد اسلامی از مصر و لبنان تا ایران فراگیر گردید، لذا با توجه به خفقان دینی و دیکتاتوری رضا خان پهلوی در ایران ، جمعی از مردم و فضلاء و علماء ایران خاصه مازندران اقدام به ارسال دعوت نامه به محضر ایشان جهت رجعت به وطن نمودند که نهایتا با اصرار و مکاتبه مادر به ایشان (٢) در سنه ١٣٤٨ معظم له به ایران و دیار مازندران بازگشت نمودند...
تعدی و ستم رضا شاهی در تعطیلی حوزه های علمیه و جلوگیری از برپایی مراسمات مذهبی باعث شد، آیت الله کوهستانی برای نشر معارف الهی شخصا به روستاها سفر نموده و ضمن ارشاد دینی مردم نسبت به افشاء توطئه های خطرناک رضاخان منحوث پهلوی اقدام عملی نمایند.
در همین اثناء و به منظور تحقق هر چه بیشتر تعالیم قرآنی و با استقبال مردم و علماء مازندران معظم له در زمین شخصی خود اقدام به تاسیس حوزه علمیه کوهستان نمودند و با تلاش زیاد توانستند پنج دستگاه ساختمان گلی ساده را که هر دستگاه مشتمل بر چند حجره بوده برای اسکان طلاب تأسیس نمایند(٣) که ثمره آن تحویل ٢٠٠ عالم دینی همچون:
١-شهید حجت الاسلام سیدعبدالکریم هاشمی نژاد
٢-آیت الله حاج شیخ حسین محمدی لائینی
٣-شیخ علی کاشانی
٤-آیت الله حاج سید تقی حسنی نصیری
٥-آیت الله حاج شیخ ابوالقاسم رحمانی خلیلی
٦- حاج شیخ إسحاق درزیان
٧-حجت الاسلام سیدحسن ابطحی
٨-حجت الاسلام سیدمحمود حسینی
و.... را می توان نام برد.
صفای باطن و لسان و عمل صادق پیر پارسای کوهستان شاگردان و مردم را مجذوب خود نموده، لیکن این علاقه و ارادت مردم به معظم له ذره ای از تعبد و خشوع ایشان نسبت به رب الأرباب را کم ننمود و در همه احوال مردم را توصیه به تقوای الهی و بندگی سفارش می فرمود؛
عبد صالح الهی تدریس و مراقبه دینی طلاب را شخصا مدیریت می فرمود و اهتمام زایدالوصفی در تهذیب نفس و تزکیه آنان و ارشاد و دستگیری مادی و معنوی مردم بعمل می آورد.
ویژگی های رفتاری:
مرحوم علامه شیخ محمد کوهستانی با تأسی از سیره ائمه و بزرگان علم و عرفان اسلامی شیعی، ساده زیستی و زهد را سرلوحه دیگر خصائل نیکش قرار داده بود به نحوی که هیچ یک از اهالی و علماء هرگز معظم له را با لباس قیمتی مشاهده ننموده و اکثرا لباس ایشان از جنس پارچه کرباس و فرش منزل محقرش از حصیر بوده است.
به جرات می توان إذعان نمود که پس از بازگشت از نجف اشرف هیچ روزی منزلش بدون مهمان نبوده و هماره سفره گسترده اش با ظروف گلی و نان و آش مزین بود و در مهمان نوازی کم نظیرش هماره پذیرای مهمانانی از بلاد دور و نزدیک بود که به شوق دیدار معظم له به کوهستان شرف حضور می یافتند.
قلب نازنینش کانون عاطفه و محبت به مادر محترمه و محرومین و ضعفاء بود، فلذا در خلوت و جلوت همگان را به رعایت حال فقراء و احترام مضاعف به پدر و مادر توصیه می فرمود.
علامه کوهستانی صاحب اسرار الهی و مکاشفات عظیمی بود که قلیلی از این فضائل بعد از عمر شریفش و برخی نیز در زمان حیات مبارکش توسط علماء بزرگ بیان گردید که از باب تبرک به چند نمونه از کلام بزرگان در خصوص آیت الله کوهستانی اشاره می شود:
آیت الله مرعشی نجفی(ره) معظم له را لنگر أرض می نامیدند.
آیت الله بجهت(ره): باید قدر چنین شخصیت هایی را دانست، زیرا قبلا اگر امثال ایشان صد نفر بودند، اکنون نادرند و از عدد انگشتان دست تجاوز نمی کنند.
آیت الله گلپایگانی(ره)در ملاقات حضوری با معظم له: زهد و تقوا و بزرگی شما برای من علم الیقین بود، ولی الان به مرحله عین الیقین رسیده است.
علامه طباطبایی(ره): از وقتی آقای کوهستانی را در منزل آیت الله میلانی دیدم، هیچ شبی نشد که ایشان را فراموش کنم.
همچنین زمان شناسی و بیداری سیاسی ایشان نیز از دیگر نکات برجسته این عارف الی الله بود.
معظم له در زمان نهضت امام خمینی (ره) و حمله عمال پهلوی به حوزه فیضیه قم و یا با دستگیری امام خمینی (ره) حضرت آیت الله کوهستانی با اهتمام جمعی از روحانیون و بازاریان و فرهنگیان شهرستان بهشهر و ساری ، امر به تعطیلی بازارهای استان را صادر فرمودند و نماینده ای نیز نزد آقای خمینی (ره) اعزام داشته و ضمن اهداء سلام ، برای کمک به نهضت ، بخشی از وجوهات را به محضر ایشان ارسال فرمودند که امام خمینی نیز ضمن تشکر و تفقد از عنایت آیت الله کوهستانی عنوان داشتند:
"سلام مرا به آقای کوهستانی برسانید، ما از ایشان التماس دعا داریم، هنوز نیمه راه هستیم و خیلی مانده تا به مقصد برسیم و محتاج دعای ایشان هستیم."
در مقطعی نیز شاه قصد تصویب لوایح ششگانه را در قالب رفراندوم داشتند که آیت الله کوهستانی نیز مانند سایر مراجع این رفراندوم را تحریم نمودند و در مسیر نهضت امام هماره شاگردان و مردم را برای مبارزه با فساد خاندان پهلوی تشویق می فرمودند.
عروج:
حضرت علامه شیخ محمد کوهستانی أعلی الله در نیمه شب (ساعت یک بامداد) روز جمعه سیزدهم ربیع الاول سال١٣٩٢ ه. ق برابر با هشتم اردیبهشت سال ١٣٥١ ش پس از طی یک دوره نقاهت در شهرستان ساری دار فانی را وداع گفتند و به معبود خویش پیوستند.
به وصیت ایشان و سفارش علماء پیکر مطهر ایشان پس از تشیع جنازه با شکوهی در بهشهر و برخی شهرهای مسیر بهشهر به خراسان ؛ نهایتا پس از تشیع مجدد در مشهد الرضا در رواق دارالسیاده حرم امام علی ابن موسی الرضا علیه آلاف التحیه و الثناء مجاور عبدی مضجع مرادش گردید.
رحم الله و رحم واسعه و حشره مع محمد و آل محمد
رجب المرجب١٤٣٨
/۱۳۲۵//۱۰۲/خ