کنکاشی در شیوههای جذب جوانان به نماز جمعه
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در خراسان شمالی، جوانی بهار زندگی بوده و جوانها گلهای معطر باغ زندگی هستند، باغبانان ماهر کسانی هستند که در فصل بهار گلها را به بهترین صورت آبیاری میکنند، هر چه آبیاری بهنگامتر باشد شکوفایی و شکوفهها چشمنوازتر خواهند بود.
باغبان پخته و مسؤولیتپذیر کسی است که افزون بر آبیاری گلها علفهای هرز پیرامون آن را نیز وجین میکند تا میدان رشد و شکوفایی گلها را فراهمتر سازد.
امامان جمعه بهمنزله باغبان مورد اعتماد و مورد اطمینانی هستند که مسؤولیت رویش و رشد مردمان بهویژه جوانان بر اساس اسلام ناب محمدی را عهدهدار شدهاند.
رأی رسیدن به مقصد و مقصود و برای جذب بیشتر و بهتر جوانان به نمازهای جمعه و جماعت و مساجد و محافل دینی به دو نکته اساسی باید توجه تام و تمام شود:
1- هدایت دینی جوانان
2- مهارت دینی برای هدایت آنان
هدایت دینی جوانان
تردیدی نیست که زمینه و زمان جوانی در پذیریش هدایت و معنویت از دیگر مواقع بیشتر و آمادهتر است، امام راحل فرمود: «جوانها به ملکوت نزدیکترند»، جوانها با ندای ارزشها به لرزه درمیآیند و معنویت داربست وجودی نسل جوان است.
از نگاه دینی سرزمین وجود جوانان آیش و بِکر بوده و هدایتپذیری آنان و رویش گلبوتههای معرفت در وجود آنان فراهمتر است، امام علی (ع) فرمود: «انما فلب الحدث کالأرض الخالیه ما القی فیها منشی قبلته»[1]؛ جان و دل جوانان نورس مانند زمین خالی است که هر بذری در آن ریخته شود پذیرا است.
در تاریخ پیامبران جوانان پیشگام و خطشکن و از نخستین سربازان و سرداران آنان به شمار میرفتهاند. قرآن میفرماید. «و ما امن لموسی إلا ذریه من قومه»[2]؛ تنها گروهی که به موسی ایمان آوردن فرزندانی از قوم موسی بودند.
جوانان آرمانگرا و دارای روحیههای استقلالی به سمت و سوی معنویت و عقلانیت هستند؛ ازاینرو سهلتر و سریعتر به فضای جاذبه دین و معنویت نزدیک میشوند، از پیامبر (ص) نقل شده است که «حالفنی الشباب و خالفنی الشیوخ»؛ جوانان با من پیمان دوستی و همکاری بستند و بزرگسالان به دشمنی و ستیز برخاستند.
این سخن را تاریخ اسلام بهروشنی تأیید میکند که همسویی جوانان با پیامبر اسلام و پیشتازی آنان و دفاع جانانه آنها از رهبری و دستاوردهای وحی از بزرگسالان بهمراتب بهتر و بیشتر بود.
پیامبر (ص) فرماندهان جبهه حق و مبلغان جبهه فرهنگی را از بین جوانان برمیگزید و به اطراف و اکناف گسیل میداشت، اعزام امام علی (ع) به یمن و اعزام مصعب به مدینه و نصب امیر برای مکه از بین جوان همه و همه گویای روحیه جوانگرایی و اعتماد آن حضرت به جوانان و از سوی دیگر گرایش جوانان به آن حضرت است.
این موضوع تا آنجا پیش رفت که برخی انتقاد و اعتراض کردند که چرا پیامبر با وجود بزرگسالان و بزرگترها از جوانها برای کارهای کلیدی استفاده میکند که آن حضرت در پاسخ فرمود: «لیس الأکبر هو الأفضل بل الأفضل هو الأکبر»؛ بزرگترها برترها نیستند بلکه برترها بزرگترند.
بنابراین نسبت به هدایت جوانان و جذب آنها به حوزه دین و دیانت هر چه سرمایهگذاری شود باز هم اندک است؛ زیرا زیربنای حیات طیبه نسل پاک و پاکیزه است.
اگر جوانان جامعه از آغاز حوزه جان و اندیشه و احساسات و عواطفشان را به صبغه دینی رنگآمیزی شود در آینده انسانهای کارآمد و دیندار و مسؤولیتپذیری خواهند شد؛ از این رو کوتاهی نسبت به آیین مهم نماز جمعه خسارت جبرانناپذیری را متوجه جامعه دینی خواهد کرد.
علامه فرهیخته و عالم دلسوخته و خطیب بلیغ و آیندهنگر شهید مطهری در این زمینه مینویسد: «اگر خدای نخواسته فکری برای هدایت و رهبری این نسل نشود آینده بهکلی از دست خواهد رفت»[3]
رهبری و هدایت نسل جوان با گفتن و نوشتن تنها امکانپذیر نیست باید با آنان رفیق شد و فضای صمیمی و تنگاتنگ ایجاد کرد تا خطوط فاصله تبدیل به واو عاطفه شود.
رهبر معظم انقلاب خطاب به امامان جمعه فرمودهاند: «منبرهای جمعه را بایستی پرجاذبه کرد و جوانان را به آن جذب نمود، اگر به فضای نماز جمعه نگاه کردید و دیدید افراد غالباً در این سنین چهل سال و پنجاه سال به بالایند بدانید که از آن قافله عقب ماندهاید، این بروبرگرد ندارد، الآن اکثر جمعیت جواناند نمیشود گفت که اینها بیدیناند، جوانها پرشور و متدین و علاقهمندند، در این طرف تریبون عیبی وجود دارد همهاش نباید آن طرف تریبون را متهم کرد که جوانها نمیآیند و بیاعتنایی میکنند باید دید در این طرف اشکال چیست باید فوری جستجو کرد و آن را علاج نمود به نظر من این نکته بسیار مهم و تعیینکننده است»
مهارت دینی در جذب جوانان
برای هدایت و جذب جوانان به نمازهای جمعه و جماعت و انس آنان با ارزشها و مجالس دینی، مهارت لازم است، بی مایه فطیر است و بدون در نظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی نمیتوان با جوانان روبرو شد.
این حقیقی است که بزرگان دین به آن واقف بوده و هستند و همواره بر کسب مهارت لازم اصرار کردهاند، شهید مطهری بیش از پنجاه سال پیش این نکته را یادآوری کرده و به صراحت نوشته است: «این فکر باید در ما قوت بگیرد که مسأله رهبری و هدایت از لحاظ تاکتیک و کیفیت عمل در زمانهای متفاوت در مورد اشخاص متفاوت فرق میکند و ما باید این خیال را از کله خود بیرون کنیم نسل جدید را با همان متد رهبری کنیم اولاً نسل جوان را بشناسیم و بفهمیم دارای چه مشخصات و ممیزاتی است، در رهبری نسل جوان پیش از هر چیز دو کار باید انجام شود یکی باید درد دین نسل را شناخت و آنگاه در فکر درمان و چاره شد... دیگر که نسل کهنه باید اول خود را اصلاح کند و از بزرگترین گناه خود که مهجور قرار دادن قرآن است توبه کند»[4]
سخن این عالم دلسوز حکایتگر این معضل است که شیوه ارتباط با جوانان نیاز به تجدیدنظر دارد و نمیتوان یک نسخه همیشگی برای آن پیچید، شرایط محیطی و اجتماعی و حتی شرایط جهانی و تکنولوژی همه و همه در روش برخورد با نسل جدید باید لحاظ شود.
در برخی از شرایط منبر جواب میدهد و در شرایطی هم راهکارهای دیگری را باید جستجو کرد که همه اینها در قالب مهارت دینی قابل ارائه است.
عالمان و حوزویان و بهویژه امامان محترم جمعه باید در این زمینه مهارتهای لازم را پیدا کنند بهترین رهنمود را در این رابطه مقام معظم رهبری دادهاند: «امروز تهاجم فرهنگی با استفاده از ابزارها و فناوریهای جدید ارتباطی خیلی جدی است صدها وسیله و راهرو اطلاعات به سمت فکر جوان و نوجوان ما وجود دارد از انواع شیوههای تلویزیونی و رادیویی و رایانهای و امثال آنها دارند استفاده میکنند و همینطور بهصورت انبوه افکار و شبهههای گوناگون را در آنها میریزند باید در مقابل اینها ایستاد امروز نمیشود به همان روشهای قدیمی خودمان اکتفا کنیم البته جوان نمیآید جوان را باید بشناسید فکر او را باید بشناسید آنچه را به او هجوم آورده بشناسید تا میکروب و بیماری را نشناسید که علاج نمیتوان کرد اینها همه ملایی میخواهد، درس خواندن میخواهد مطالعه کردن و کار کردن همه اینها زیر عنوان مهارت دینی خلاصه میشود»[5].
از مجموع رهنمودهای مقام معظم رهبری و استاد شهید مطهری میتوان به دست آورد که مهارتهای دینی در جذب و هدایت جوانان عبارتاند از:
- تکنیکها و تاکتیکهای برخورد با جوانان متفاوت است.
- متدها و شیوههای قدیمی برای نسل جدید پاسخگو نیست.
- جوانان و استعدادها و نیازهای او را باید شناخت.
- شبهههای هجوم کننده به افکار جوانان را باید شناسایی کرد.
- برای پیشگیری و درمان آنها راهکارهای متناسب جستجو کرد.
- از مهجور بودن قرآن توبه کرد و قرآن را به صحنه آورد.
- تهاجم فرهنگی نسبت به جوانان جدی است.
- تهاجم فرهنگی هم گوناگون است و هم چندبعدی.
- جوان به سمت ما نمیآید ما باید به سمت او برویم.
- هدایت و جذب جوانان مهرت دینی میخواهد.
همچنین بنا به فرموده رهبری و آموزههای شهید مطهری مهارت دینی عبارت است از:
الف: ملایی و دانشمندی
ب: مطالعه و کار پژوهشی
ج: اتصال جوانان به سرچشمه معارف (قرآن)
د: پدری و مهربانی نسبت به آنان
ابویت و پدری
یکی از مهارتهای دینی برای هدایت و جذب جوانان، روحیه پدری مبلغان و عالمان دینی نسبت به آنها است. روحانی مبلغ باید آنگونه که یک پدر برای فرزندش دل میسوزاند و آن را پارهای از وجود خویش میداند نسبت به جوانان چنین نگاهی داشته باشد.
پدری کردن به این معناست که روحانی مخاطب خود را بهجای فرزند خودش بگذارد، سن و سال موقعیت و شرایط اجتماعی و تاریخی او را درک و هضم کند و در کنار نقدها و شمارش نقطهضعفها کارهای مثبت و نقطههای قوت او را برجسته و از آنها قدردانی کند.
رسول خدا (ص) فرمود: «لا تصلح الأمامه الا لرجل فیه ثلاث خصال: ورع یحجزه عن معاصی الله و حلم یملک به غضبه و حسن الولایه علی من یای حتی یکون کالأب الرحیم»[6]؛ شایسته پیشوایی و جلوداری نیست مگر کسی که سه ویژگی را دارا باشد؛ قدرت تقوا و ورعی که او را از گناهان بازدارد، بردباری که بهواسطه آن خشمش را مدیریت کند و مدیریت ولایی نسبت به دیگران تا اینکه مانند پدری مهربان برای آنان تجلی کند.
پدری که مانند آفتاب بر همه فرزندان مکتبی بتابد، آنها را گلچین نکند، رأفت و رحمتش عام باشد و همه را در پرتو نور هدایتش قرار دهد و مانند باران بر همگان ببارد البته سرزمینهای شورهزار ممکن است بهرهای نگیرند؛ اما وظیفه یک عالم دینی بارش بر همگان است، رویشها و رشدها به همه جوانان بستگی دارد.
پدری که جان و دلش کانون محبت باشد: «و الشعر قلبک الرحمه للرعیه و المحبه لهم و اللطف بهم» [7]؛ قلبت را کانون مهربانی برای مردم قرار بده و محبت و لطفت را در این رابطه بگستران.
امام خمینی (ره) در یک بیان ساده و پدرانه میگوید: «میل دارم وضع و امور با ملایمت و اخلاق حسنه صورت گیرد و این خیلی بهتر است دو نفر وقتی با هم دعوا دارند وقتی یکی از آنها با رأفت و ملایمت حرف زد دعوا تمام است»[8]./9314/ی۷۰۴/ب۱
منابع و مآخذ:
[1]. نهجالبلاغه، نامه 34.
[2]. قرآن کریم، سوره یونس، آیه 83.
[3]. ده گفتار، مرتضی مطهری، ص 206.
[4]. همان.
[5]. بیانات رهبری 7/8/85.
[6]. اصول کافی ج 1، ص 407.
[7]. نهجالبلاغه، نامه 53.
[8]. صحیفه امام، ج 18، ص 203.