صبر سیدحسن نصرالله حدی دارد!
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از فارس، چند روز پیش تعداد 5 تن از اسرای لبنانی که توسط گروه تروریستی جبهه النصره به اسارت درآمده بودند مبادله شده و به خاک کشورشان بازگشتند. حزب الله لبنان در طول کارنامه درخشان خود پرچمدار انجام مبادله موفق است. بدون شک می توان گفت مهم ترین مبادله اسرا در سالهای اخیر مبادله ای بود که طی آن حزب الله توانست تعدادی از اسرای خود را که سالها در بند رژیم صهیونیستی بودند آزاد کنند که در بین آنها سمیر قنطار نیز حضور داشت. انجام این مبادله عقبه جالب و خواندنی ای دارد که به مناسبت مبادله چند روز گذشته بد ندیدیم که گوشه ای از کارنامه درخشان حزب الله را بازخوانی کنیم.
*من سرباز ارتش اسراییل هستم
در 12 جولای 2006 بار دیگر مرزهای لبنان و اسراییل متشنج شد. همان گونه که در سال 2000 نیز سربازان اسراییلی مورد حمله رزمندگان حزب الله قرار گرفتند این بار نیز دو سرباز اسیر و هشت تن دیگر کشته شدند. جامعه بین المللی این حادثه را دور جدید عملیات خشونت بار علیه اسراییل دانست.
تزیپی لیونی وزیر خارجه سابق رژیم صهیونیستی در این باره میگوید: ما با محوری تروریستی و کینه توز متشکل از ایران سوریه و حزب الله و حماس مواجهیم که هدفش از میان بردن هر گونه امید به صلح است.
البته لبنانی ها از عملیات اسیرگیری غافلگیر نشدند زیرا وعده ی آزادسازی اسرای لبنانی از سال 2004 به آنان داده شده بود.
سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان درباره این اقدام میگوید: این تنها راه حل منطقی موجود است. نه جامعه بین المللی و نه موسسات دولتی و موسسات محلی و نه حکومت ها و نه سازمان ها با همه احترامی که برای آنها قائلم کاری از پیش نمی بردند.
اسراییل مذاکره برای تبادل را نپذیرفت و با تعجیل برای یک واکنش نظامی خشونت بار بخش های بزرگی از خاک لبنان را مورد حمله قرار داد و یک حادثه نظامی محدود به مرزهای فلسطین اشغالی را به جنگی فراگیر مبدل ساخت. آن چه طی این جنگ گذشت در یادها باقی خواهد ماند تنها در لبنان حدود 1200 کشته و هزاران زخمی بر جا ماند و بیش از یک میلیون نفر آواره شدند با این حال پرونده اسرا همچنان لاینحل باقی ماند. البته این تنها مرتبه اسیرگیری و مذاکره نبود بلکه تاریخ تکرار شده بود. صحنه همان صحنه و قربانیان همان قربانیان بودند.
در 22 آوریل سال 2004 هفده لبنانی پس از سالهای دراز اسارت در زندان های اسراییل به سرزمین مادری شان بازگشتند. این واقعه توازن قوا میان لبنان و اسراییل را تغییر داد. در حالی که لبنان غرق در جشن و شادی بود آن سوی مرزها را اندوه فراگرفته بود.
تلوزیون اسراییل نشان می داد که نظامیانش از تابوت 3 سرباز خود که آخرین سفر خود را تجربه می کردند استقبال کرد. این داستان چگونگی پیوند خوردن سرنوشت افراد متعدد و خانواده هایشان را با سرنوشت تنها یک مرد حکایت می کند.
رون آراد که در یک فیلم ارسالی بعد از اسارتش میگوید: من سرباز ارتش اسراییل هستم.
حل و فصل مساله اسرا هیچ گاه مانند آن زمان مورد توجه جدی عموم لبنانی ها چه از منظر رسمی و چه نزد افکار عمومی نبوده است. یکی از معدود افرادی که این پرونده را دنبال می کرد ابراهیم امین خبرنگار السفیر و کارشناس مربوط به اسراییل خصوصا پرونده زندانیان است.
ابراهیم امین خبرنگار السفیر معتقد بود: موضوع اسرا تا زمان آزادی جنوب لبنان مهم تلقی نمی شد. در رسانه ها به موضوع اسرا اهمیتی داده نمی شد. به جز در مناسبت های خاصی که طی آنها خانواده های زندانیان تحرکاتی انجام می دادند. این موضوع الویتی نداشت تنها رویارویی با اسراییل بود که اهمیت داشت. و همه طوایف و گروه ها معتقد بودند مقاومت یک مساله فراگیر نیست.
در این میان مراسمی به مناسبت یادبود سمیر قنطار در لبنان برگزار شد در ضاحیه. کسی که پس از 28 سال هنوز در بند اسراییل است. او توسط اسراییل به بیش از 400 سال زندان محکوم شده بود. سمیر در اواخر دهه هفتاد حین مشارکت با رزمندگان فلسطینی در یک عملیات چریکی زخمی و بازداشت شد.
در این سالها و پس از اشغال جنوب لبنان و پس از سه سال عقب نشینی اسراییل مردم خاطرات تلخی از این رژیم جعلی داشتند اما علی رغم همه این مشکلات هرگز از پا ننشستند. در سال 19986 مبارزان یک فانتوم اسراییلی را در شرق صیدا مورد اصابت قرار دادند که یک تیم اسراییلی توانست خلبان را نجات دهند. اما کمک خلبان او رون آراد به چنگ مبارزین «امل» افتاد. پس از دو سال که او را از جنوب لبنان به بیروت و بقاع منتقل کردند خبر دیگری از او منتشر نشد. از آن مقطع رون آراد به کلید تمامی مذاکرات مبادله اسرا بین اسراییل و لبنان تبدیل شد.
این موضوع مسئولان اسراییلی را به فکر مشغول کرده بود و با گذشت 20 سال همچنان این سوال به قوت خود باقیست آیا او هنوز زنده است یا نه؟
رونین برگمن روزنامه نگار اسراییلی میگوید: بستگی دارد این سوال را از چه کسی بپرسی؟ اگر از سیستم های امنیتی اسراییل و موساد بپرسیم رون آراد زنده است.
اسرائیل همچنان تلاشهای خود را برای آزاد کردن رونآراد افزایش داد و در همین راستا انگلستان نقش وساطت برای مذاکره با لبنان را عهدهدار شد. جنبش عمل خواستار آزادسازی تمامی اسرای زندان خیام و همچنین آزادی 6 هزار فلسطینی از زندانهای اسرائیل شد. اما رژیم اسرائیل با این پیشنهاد مخالفت کرد.
رونین برگمن روزنامه نگار اسراییلی در ادامه میگوید: حقیقت این است که آخرین خبر درباره سرنوشت آراد به تاریخ 4 می 1988 باز میگردد. از آن روز به بعد آراد بدون کوچکترین اثری کاملاً گم شد. چرا میگویند او زنده است در حالیکه هیچ دلیلی برای زنده بودن او در دست نیست. اما نتایج تحقیقات ما را به این میرساند که بگوییم او زنده است.
سرتریپ موشه یعلون رئیس سابق ستاد ارتش اسرائیل در مورد اسارت آراد میگوید: اسرائیل روی زندگی آدمهایش خیلی حساس است هم برای دولت و هم برای ارتش مهم است که سرنوشت یک سرباز را که در خدمت دولت بوده مشخص کنند. این مهم است که یک سرباز بداند دولت حداکثر توان خود را برای نجات او از مخمصه به کار میگیرد. صرفنظر از اینکه او زخمی یا اسیر است. آنچه اهمیت این مسئله را افزایش میدهد این است که چنین مسئلهای یک احساس قدرت فوقالعادهای به سرباز جنگجو میدهد. سربازی که زندگی خود را به خطر انداخته و ایمان دارد که دولت با تمام توان پشتسر او است. حتی اگر آزادی تنها یک نفر مستلزم به اسارت گرفتن چندین نفر از طرف دیگر باشد.
*روی پروندهات نوشته شده که آزاد نمیشوی مگر در مقابل رونآراد
«جواد قصفی» پیش از پیوستن به حزبالله رزمندهای در سازمان امل بود. وی در سال 1988 در جنوب لبنان و در روستای السطانیه کشاورزی میکرد که توسط اسراییل اسیر شد.
وی ماجرای اسارتش را اینگونه تعریف میکند: من برای کمک به یک کشاورزی که در چادر بود آمده بودم در جایی که کمی آن طرفتر منطقه ورود ممنوع محسوب میشد. یعنی منطقهای که نه برای ما آزاد بود و نه اسرائیل. ناگهان سرم را چرخاندم دیدم 6 تا 8 مرد اسلحههایشان را به طرف من گرفتهاند و شنیدم که میگویند ما ارتش دفاعی اسرائیل هستیم. گفتند دراز بکش روی زمین و من کشیدم. پرسیدند: جواد کیه؟ و من گفتم: جواد هستم. پس از بازرسی بدنی دستهایم را بستند و بردند. بعداً فهمیدم که به پایم تزریقکننده بیحسی زدهاند. گفتند تو در مقابل رونآراد گروگان ما هستی. حتی اگر یک سال، 10 سال یا حتی تا ابد طول بکشد تو در مقابل رونآراد گروگان ما هستی. یعنی روی پروندهات نوشته شده که آزاد نمیشوی مگر در مقابل رونآراد.
جواد در مدتی طولانی در یک زندان سری نزدیک نابلوس حبس بود. سپس به زندانهای دیگر منتقل شد تا 15 سال آینده را در آن به سر ببرد.
تیمور گوکسیل از بارزترین کارشناسان جنگ بین لبنان و اسرائیل است که در مورد اسارت قصفی معتقد است: جواد گناهی نداشت و تنها رفته بود در زمین کشاورزی گوجههایش را بکارد. اما او را ربودند تا به عنوان گروگان در یک معامله استفاده کنند.
جواد قصفی زندان بود که دخترش جمیله متولد شد. ولی یکسال قبل از آزادی جنوب لبنان در 14 سالگی از دنیا رفت. جواد در عمرش حتی برای یک لحظه هم جمیله را ندید و به خاطر جرمی که حتی از آن خبر نداشت تنبیه شد. جواد با وجود اینکه هیچ ارتباطی با پرونده رونآراد نداشت برای 15 سال از خانوادهاش دور ماند.
قصفی: تمام قصه از نظر یهودیها این بود که مصطفی دیرانی رئیس من بود. من را دزدیدند که در مورد او از من حرف بکشند. به آنها گفتم مصطفی تنها فرمانده من بود اما هیچگاه نه او را دیدم و نه با او ملاقات کردم و بیش از این هم اطلاعی ندارم.
در سال 1989 «شیخ عبدالکریم عوید» یکی از مسئولان شاخص حزبالله به لیست لبنانیهایی که اسرائیل آنها را برای مبادله با رون آراد ربوده بود اضافه شد. نیروهای اسرائیل وارد اتاق خواب وی در دهکده جبشیت شده و او را با هلیکوپتر به داخل اسرائیل منتقل کردند. پس از 5 سال این مسئله تکرار شد و «مصطفی دیرانی» نیز که در روستای قصرالنبع واقع در بقاع بود توسط نیروهای ویژه اسرائیل اسیر شد. دیرانی آخرین شخصیت لبنانی بود که با آراد قبل از آنکه در سال 1988 ناپدید شود ارتباط داشت.
مصطفی دیرانی و شیخ عبدالکریم عوید در دادگاه رژیم صهیونیستی
مصطفی دیرانی از روز اسارتش اینگونه یاد می کند: از من درباره آراد پرسیدند به آنها گفتم که چیزی نمیدانم. اسلحه را روی سر بچههایم گذاشتند آن لحظات اثرات منفی روی خانوادهام داشت که فکر میکنم برای همیشه باقی میماند.
سرتریپ موشه یعلون رئیس سابق ستاد ارتش اسرائیل: ما معتقد بودیم که رونآراد زنده است. وضع او نامشخص و راکد مانده بود و باید یخها شکسته میشد. هیچ تلاشی در این زمینه نشد. باید به خاطر حل معمای رونآراد کاری میکردیم که در برابر طرف دیگر به برگهای ارزشمندی دست پیدا کنیم.
تا آن زمان تعداد اسرای لبنانی که توسط اسرائیل بدون محاکمه زندانی شده بودند به 17 نفر میرسید. وکلایی از اسرائیل مسئله اسرای لبنانی را پیگیری میکردند. آنها متوجه شدند در جایی از زندانهای اسرائیل که ورود آن حتی با مجوز، برای هر کسی ممنوع است تعدادی از اسرای لبنانی نگهداری میشوند که بدون هیچ محاکمهای در زندان هستند و هیچکس اطلاعی از سرنوشت آنها ندارد. «انور یاسین» نیز یکی دیگر از اسرای لبنانی بود که به خاطر پرونده مربوط به رونآراد اسیر شده بود. انوریاسین از شکنجههای سخت اسرائیل میگوید که روزی چند مرتبه با وحشت برای هر زندانی اتفاق میافتد. او میگوید من 7 سال و 45 روز با این شرایط سخت در زندان بودم.
انور یاسین
وکیل مصطفی دیرانی در تل آویو می گوید: طوری با دیرانی رفتار می کردند که انگار یک شبح ترسناک است. درباره این کار نه تنها از دیرانی بازجویی شد بلکه تمام کسانی که محافظ رون آراد بودند در آلمان پیدا شده و مورد بازجویی قرار گرفتند. در بازجویی از دیرانی از او اسامی همه کسانی را که محافظ رون آراد بودند گرفتند همه انهایی را که در بیروت یا دره بقاع بودند پیدا کردند و از آنها بازجویی شد. به طور قطع می دانم که آراد شکنجه نشده و در شرایط خوبی بوده و حرف هایی که ارتش برای گمراهی مردم پخش کرده صحت ندارد. مثل اینکه دیرانی آراد را در صندوق عقب ماشین جا به جا می کرده یا حرف های بیهوده از این قبیل.
شکنجه در زندان ها اشکال متفاوتی دارند. برای جواد قصفی هم نوع آن متفاوت بود. او یک سال تمام منتظر ماند تا بتواند برای اولین بار فقط عکس دخترش را ببیند.
جواد قصفی: بعد از یک سال فهمیدم همسرم یک دختر به دنیا آورده است. خب! دخترم چه شکلیه؟ صورتش چطوره؟ دیگر آدم نمی تواند تحمل کند. شبیه منه؟ شبیه مادرشه؟ شبیه کیه؟ آن روز وقتی من را برای بازجویی بردند عکس را به من دادند. یک میز بود. 3 نفر اطلاعاتی بودند. یک ژنرال و سه نفر هم همراهش بودند. یک نفرشان می خواست مطالبم را بنویسد یکی هم صدایم را ضبط میکند. وقتی خط های روی پاکت را دیدم خط های زرد و قرمز داشت فهمیدم که از همسرم است. عکس را برداشت و پرت کرد جلو من جلوی آن روی صندلی نشسته بودم و همین طوری پیش من آمد. همان که بهش نگاه کردم صلوات فرستادم و گفتم این دختر من است با من حرف زد. جوابش را ندادم. گفت چه جوری فهمیدی که عکس دخترته؟ و من جوابش را ندادم.
بعد از یکی دو دقیقه افسر پرسید: اسمش چیه؟ گفتم جمیله. گفت: اسم با مسمایی است. گفتم الحمد الله رب العالمین در حالی که من به عکس خیره بودم تقریبا 3 الی 4 دقیقه ... چند بار عکس را از او خواستم. عکس را از من گرفت و هر چه خواستم دیگر آن را نداد.
5 خرداد 1379 اسراییل سریع و بدون هیچ مذاکره ای از جنوب لبنان عقب نشینی کرد. همه چیز زیر دید کمین های زرهی بود. از آن روز این سوال مطرح شد که چرا اسراییل اسرا را نگه داشته است؟
سید حسن نصرالله: آزاد نکردن اسرای لبنانی توسط دشمن صهیونیستی بعد از شکست در لبنان از بزرگترین اشتباهاتی است که اسراییل تا به امروز مرتکب شده است. در هنگام جنگ با لبنان ممکن است توجیهی داشته باشد. هر دلیل و توجیهی که می خواهد داشته باشد به نظر من در هر صورت اشتباه است. ممکن است علتش این باشد که اسراییلی ها به دنبال این گروگان ها با بعضی از اسرای گمشده اسراییل در لبنان باشند. چه کمک خلبان اسراییلی رون آراد و چه سه سرباز گمشده در سلطان یعقوب. ممکن است مسئله این باشد که بیشتر به حدس و گمان شهید است.
با عقب نشینی اسراییل از لبنان جشن برپا شد و صدها خانواده آزادی و فرزندان خود را از بازداشتگاه های خیام جشن گرفتند و دیگران هم امیدشان برای آزادی اسرای باقی مانده در بند صهیونیست ها افزایش یافت.
همسر جواد قصفی: بعد از آزادی جنوب لبنان جمیله خیلی امیدوار شد که بالاخره پدرش را دز خانه ببیند. یعنی مدتی بود که لبخند او را می دیدم. او تغییر کرده و شاداب شده بود. به من می گفت تمام شد یعنی بابا دیگه می آید؟ بهش گفتم بله تمام شد ان شاءالله می آید. وقتی در تلویزیون تصویر اسیرهای آزاد شده زندان خیام را پخش کردند. خدا شاهد است او در حالی که می خندید گریه هم می کرد. صحنه ای که یادم نمی رود این بود که وقتی اسیرای خیام دست هایشان را از دریچه ی زندان بیرون آوردند می خندید و گریه می کرد و می گفت ای کاش پدرم بینشان بود.
مرحومه جمیله قصفی
سید حسن نصرالله در حالی که از مجامع بین المللی درباره آزادی اسرایش ناامید شده بود میگوید: وقتی کوفی عنان در چارچوب دیدار با مسئولان لبنانی با من دیدار کرد تا تاکید کند که قطعنامه 425 (عقب نشینی اسراییل و آزادی اسرای لبنانی) انجام شده ما به خاطر همین ادعا اعتراض کردیم که دشمن اسراییلی به طور کامل از تمام لبنان عقب نشینی نکرده است. چرا که مزارع شبعا هم چنان اشغال است. در مورد مسئله مربوط به اسرا هم من درخواست کردم که اگر آقای کوفی عنان درباره تطبیق قطعنامه 425 جدی است به عنوان دبیر کل سازمان ملل متحد برای آزادی اسرای لبنانی تلاش خود را بکند زیرا معلق ماندن اسرای لبنانی به تنش بیشتری در منطقه منجر خواهد شد. او گفت موضوع را از طریق دیپلماتیک بررسی می کنیم. ما گفتیم مشکلی نداریم. البته از سالهای طولانی گذشته تاکنون راه حل های دیپلماتیک نتوانسته است اسرا را آزاد کند.
الان باید تلاش کنی و بدان که وقت تنگ است، ما میتوانیم ماهها صبر کنیم اما نمیتوانیم سالها صبر کنیم. او گفت: من نهایت تلاش خود را خواهم کرد.
مسئول اسرائیلی: سازمان ملل درباره اسراء لبنانی از اسرائیل خواست و آنها گفتند که در فرصت مناسب روی این موضوع فکر خواهند کرد. آنها به دنبال ضمانتهای بینالمللی نبودند بلکه مترصد به یک معامله بودند و برای همین به این گفتار ادامه دادند. منظورم این است که نمیتوانی جواب متفاوتی به دست بیاوری.
خبرنگار: در آن مقطع موضع سازمان ملل چگونه بود؟
مسئول اسرائیلی: وقتی که مواجه با اسرائیل در میان باشد، سازمان ملل به مخالفت این کشور عادت کرده است و معمولاً نتیجه کمی به دست میآورد.
بعد از اینکه راه های منطقی نتوانست خواست حزب الله را به ثمر برساند بلافاصله گروههایی از مبارزین در طول مرز مستقر شدند و پستهای دیدهبانی برپا کردند و آماده ایفای نقش جدیدی شدند.
مسئول اسرائیلی: میدانستیم که حزبالله از طرف نیروهایش برای اقدام در مسیر آزادی اسراء تحت فشار است بعد از عقبنشینی نظامیان اسرائیل محدوده مانور حزبالله کم شد. یقین داشتیم کاری خواهند کرد اما نمیدانستیم چه کاری./۱۳۲۵//۱۰۲/خ