۰۵ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۸:۱۹
کد خبر: ۵۱۹۱۴۱
معماری و شهرسازی اسلامی(۲)

سیر تاریخی معماری در ایران از آغاز تا کنون

معماری هر قوم و هر دوره بازگوكننده نحوه اندیشه و جهان‌بینی و سنت‌های آن قوم است هر چه بنیادهای فرهنگی ملتی استوارتر باشد، هنر و معماری آن ملت هم استوارتر و از نوسانات كمتر برخوردار خواهد بود.
معماری اسلامی

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا،تاریخ معماری به زمانی بر می‌گردد که آدمی برای زندگی مجبور به ساخت سرپناه برای خویش بود. معماری از دوره‌های پیش از تاریخ اساسی‌ترین نیازهای بشری را همچون ساخت سرپناه و خانه برآورده ساخته‌است. در عین حال معماری به دلیل قابلیت خلق طرح‌هایی در ابعاد بزرگ و با شکوه امکان یافته تا به عنوان واسط خود بزرگ‌نمایی و نمایشی در خدمت افراد٬گروها و یا کل جامعه قرار بگیرد.

به علاوه معماری بر خلاف ساخت ابزار مانند یک تبر سنگی یا یک جام سفالی تقریبا همیشه با کمک و تلاش جمعی صورت می‌گیرد و نه همت فردی٬ در واقع نوعی فعالیت هدف‌مند و خلاق گروهی از افراد است که در درون یک محیط تاریخی خاص عمل می‌کنند. به همین علت معماری در طی زمان به هیچ وجه صرفا یک مقوله مختص تاریخ هنر نبوده‌است. بلکه همیشه به عنوان عاملی مهم٬ تاریخ اجتماعی نژاد انسانی را نیز تحت تاثیر خود قرار داده‌است.[1]

معماری از كهن‌ترین هنرهای ایران زمین است. رونق معماری در ایران از دوران باستان گواه آن است كه این سرزمین از كانون‌های نخستین شهرسازی و نیزسدسازی و مهندسی بوده است كه نمونه آن بناهای مختلف و سدهای باستانی و دهكده‌های متعدد در جای جای خاك این كشور است. آثاری كه جسته و گریخته از میان نوشته‌های باستان‌شناسی و شرق شناسان به دست می‌آید روشن‌گر آن است كه هنر و معماری از ۵۰۰۰سال قبل در این مرز و بوم ریشه دوانده است.

معماری ایران دارای ویژگی‌هایی است که در مقایسه با معماری کشورهای دیگر جهان از ارزشی ویژه برخوردار است؛ ویژگی‌هایی چون طراحی مناسب، محاسبات دقیق، فرم درست پوشش، رعایت مسائل فنی و علمی در ساختمان، ایوان‌های رفیع، ستون‌های بلند و بالاخره تزئینات گوناگون که هریک در عین سادگی معرف شکوه معماری ایران است.[2]

در معماری ایرانی، با وجود خصایلی چون تناسب و زیبایی سر درها وگنبدها و ایوان‌ها خصلتی که بیشتر شایسته بررسی است، گوهر معماری ایرانی و منطق ریاضی و عرفانی آن است. درون‌گرایی و گرایش معماران ایرانی به سوی حیاط‌ها، پادیاوها، گودال باغچه‌ها، هشتی‌ها و کلاه فرنگی‌ها که شبستان‌ها را گرداگرد خود گرفته است، از دیرباز جزء منطق ایرانی بوده است.

پیش از این که تخت جمشید ساخته شود، صدها ایوان و شبستان با ستون‌های چوبی و سنگی در سراسر جهان متمدن آن روز ساخته شده بود، ولی نخستین بار در تخت جمشید می‌بینیم که ستون‌ها تا آخرین حد ممکن از هم فاصله گرفته‌اند با این که در بعضی از معابد کهن خارج از ایران (مثلاً مصر) فاصله دو ستون چیزی نظیر قطر آن‌ها بلکه اندکی کمتر است.

معمار ایرانی توانست وسیع‌ترین دهانه‌ها را با کست افزود پیمون‌ها به وجود بیاورد و آرایش‌های گوناگون و سرگرم‌کننده خلق کند؛ به گونه‌ای که ساختمان دو اشکوب به اندازه‌ای از هم دور شده که گویی اشکوب زیری بعدها بر آن افزوده شده است.

از امتیازات معماری ایرانی این است که هرگز از مکان هندسی همگن برای پوشش استفاده نشده و از اصطلاحات و نام چفدها(قوس) و طاق‌ها و گنبدها در زبان فارسی پیداست که بیشتر به شکل بیضی و تخم مرغ و بات (بیز) توجه داشته‌اند[3].

سبک شناسی معماری ایران

پیش از اسلام

شیوی پارسی: نام یکی از شیوه‌های معماری ایرانی است. شیوه پارسی در دوره تاریخی هخامنشیان سبک غالب معماری ایران بوده‌است. پاسارگاد، سیَلک، چُغازنبیل، و تخت جمشید، نمونه‌هایی از این سبک هستند. شیوه پارسی نخستین شیوه معماری ایران است که روزگار هخامنشی تا حمله اسکندر به ایران یعنی از سده ششم پیش از میلاد تا سده چهام را در بر می‌گیرد. نام این شیوه از تیره پارس برگرفته شده است که در این روزگاران بر کشور پهناور ایران فرمانروایی می‌کردند.[4]

شاهان هخامنشی در عرصه وسیع سرزمین خود از مهارت و استادی هنرمندان ممالك تحت فرمان خویش بهره می‌گرفتند و از این جهت در آثار معماری و صنعت ایران در دوره هخامنشی تاثیر سایر ملل نیز دیده می‌شود، چنان‌چه داریوش می‌گوید در بنای قصر او صنعت‌گران بابلی، لیدی، مادی و مصری خدمت می‌كرده‌اند و مصالح ساختمان‌ها از فواصل دوردست می‌آمده است. استفاده از تجربیات و سنن ملل تابعه نه به صورت تقلیدی و پیروی، بلكه به گونه بازآفرینی و الهام پذیری خلاقه، مختص دوره هخامنشی نیست بلكه مادها نیز پیش از آن از تجربه «اوراتوئی» ها استفاده بسیار بردند. معماری دوره هخامنشیان ادامه یك هنر ملی بود. اصالت این هنر در قصر «كیاكسار» پادشاه ماد در همدان جلوه كرد و كوروش در ادامه آن قصر پاسارگاد را در هشتاد كیلومتری تخت جمشید بنا كرد. به جرات می‌توان گفت تخت جمشید یكی از بزرگ و وسیع‌ترین بناهایی است که قبل از معمول شدن آهن ساخته شده است و دارای سقف و ستون های چوبی بسیار بوده است. سقف ساختمان از چوب سدر لبنان و بلوط ساخته شده و برستون‌های حاشیه دار كه سرستون‌های آراسته‌ای آنان را تزیین می‌كرد تكیه داشته است.[5]

شیوه پارتی: شیوه معماری در این دوره از سده چهارم پیش از میلاد تا صدر اسلام ادامه یافت؛ که شامل دورهای مختلفی است[6]

دوره اشكانیان یا پارتیان

اشكانیان یا پارتیان در حدود ۲۵۰سال پیش از میلاد مسیح، پس از سلوكیان در ایران به قدرت رسیدند. 

آن‌ها در اوایل از شیوه‌های هنر یونانی پیروی می‌كردند. اما پس از مدتی به هنر معماری به ویژه به معماری سنتی و ملی ایران تمایل نشان دادند. در دوره اشكانیان، معماری مبنای اصلی خود را از آداب و اصول قبایل چادرنشین پارتی در برپایی اردوگاه‌ها گرفت.‌

حیاط‌های چهارگوش مركزی با ایوان‌های چهارسوی آن به عنوان مظهری از معماری پارتیان به بین النهرین برده شد. در این دوره از معماری رسمی ایران، ساختن گنبد متداول گشت.

در معماری پارتی پس از شكوفایی دولت اشكانی به نمای ساختمان توجه بسیاری شد و می‌كوشیدند آثار هنری را بر دیوارها، در معرض دید متمركز كنند. نقاشی دیواری توسعه یافته و تزیینات، آمیخته‌ای بود از نقاشی و گچبری، كه نمونه بسیار زیبای آن در معبد كوه خواجه در وسط دریاچه هامون در سیستان به دست آمده است. اشكانیان در معماری خود از طاق گهواره‌ای، قوس و رگچین با سنگ قلوه و برجسته كاری تزیینی استفاده می كردند.

از ویژگی‌های معماری و هنر این دوره انتقال برخی از عناصر معماری و هنر است كه به دوره بیزانس و ساسانی منتقل شده است. شاید تاریخ معماری «طاق دار» كه در ایران بسیار معروف است از دوره اشكانیان آغاز شده و در دوره ساسانیان تكامل یافته باشد كه نمونه ای از آن را در بنای طاق‌گرا واقع در دامنه كوه «پاطاق» در كنار راه كرمانشاه به سرپل ذهاب كه تركیب طاق گهواره‌ای است، می‌توان دید. همچنین بنای معبد آناهیتا در كنگاور كه بر سر جاده همدان و كرمانشاه واقع شده و منسوب به دوره اشكانیان است از جمله شاه‌كارهای هنر معماری پارتیان به شمار می‌رود.[7]

دوره ساسانیان

ساسانیان مذهب زرتشت را رسمیت بخشیدند و هنری پدید آوردند كه از حیث عظمت با هنر روم و بیزانس برابری می‌كرد و گاه بر آن برتری داشت. بهترین شیوه طاق زدن بر بناهای مربع شكل، در معماری ایرانی و حتی معماری غربی متعلق به ساسانیان است. هنر معماران آن دوره پوشاندن فاصله‌های وسیع با مواد سخت بوده است، بعضی از اصول معماری ساسانی بود كه راه را برای ترقی معماری «گوتیك» در اروپا باز كرد.

در مجموعه هنر معماری این دوره، یگانگی و پیوند خاصی دیده می‌شود كه اساس معماری گنبد است و ایوان، طاق نماها، اتاق‌ها و طاق‌های گهواره‌ای كه اغلب در اطراف یك یا چند حیاط قرار گرفته‌اند، هنرهای گچبری، موازییك كاری و نقاشی دیواری، تزیینات بناهای ساسانی را شامل می‌شوند. در تنوع آثار ساسانی تاثیر همسایگان به خوبی آشكار شده است. از جمله تصاویر موزاییكی كه از كاخ فیروزآباد به دست آمده، به روش رومیان موزاییك شده است. در این موزاییك‌ها تصاویر بسیاری از نوازندگان و انسان‌های دیگر به سبك ایرانی نقاشی شده‌اند. از دیگر تزئینات این دوره باید به حجاری‌های سنگی ساسانیان اشاره كرد. حجاری‌های این دوره در نوع خود بی‌نظیرند، مانند نقوش حجاری شده طاق بستان در كرمانشاه و نقش رستم.

 

به طور كلی، معماری عهد ساسانی براساس معماری سنتی و برای نواحی خشك مركزی و شرقی ایران پدید آمده بود. بدین معنی كه در بناهای ساسانی اعم از كاخ ها و آتشكده‌ها، پوشش‌های گنبدی و ساختن ایوان های دارای طاق ضربی و چهار طاق های مخصوص آتشكده، متداول و اساس معماری آن زمان بوده است. تعدادی از بناهای ساسانیان كه بقایای آنها به جای مانده است مانند كاخ های فیروزآباد، كاخ سروستان در فارس و ایوان مداین در تیسفون، ایوان كرخه در خوزستان، همچنین آتشكده‌هایی با نام‌های «تپه میل» حد فاصل تهران و ورامین، آتشكده نیاسر در كاشان، آتشكده آذرگشسب در تخت سلیمان و چهار قاپی در قصر شیرین تا حد زیادی وضع معماری را در دوره ساسانیان آشكار می‌كنند.میان شیوه معماری پارتی و ساسانی در بنیاد ساختمان ها چنان همبستگی و نزدیكی وجود دارد كه هنوز گروهی از صاحب‌نظران در انتساب پاره‌ای از آثار به دست آمده به این دو دوره دچار تردیدند. به طور نمونه، در انتساب كاخ مداین در تیسفون به یكی از این دو دوره هنوز اظهار نظر قطعی نشده است.[8]

دوره اسلامی

پس از انقراض آخرین پادشاه ساسانی (یزدگرد سوم) ، عصر جدیدی در فرهنگ، هنر و به خصوص معماری ایران رقم خورد.

پس از آن‌كه اسلام ایران را فرا گرفت، معماری ملت ما خود را با آیین جدید سازگار ساخت. به جای آتشكده های ساسانی ساختن مسجدها و مناره‌ها برای دعوت به اسلام و نماز آغاز شد. تزئینات رایج در معماری كهن ایرانی با همه ویژگی‌های خود از گچ بری و آرایش با كاشی لعابدار و غیره به معماری اسلامی ایران انتقال یافت. نقش اسلیمی‌های مساجد ایران همان پیچك‌های ساسانی است كه نمونه آن را در طاق بستان می‌توان یافت.[9]

از آغاز گرویدن ایران به اسلام بسیاری از سنت‌های ایرانی از جمله سنت معماری آن همگام با تاثیرات «بیزانس» میان حكمرانان اسلامی متداول گشت. چنانكه بسیاری از قصرهای خلفای اموی از جمله قصر «الحیر» و «مشاطه» بیش از هر چیز از اسلوب ایرانی الهام گرفته است و زینت‌های آن از ایران پیروی كرده است.

معماری هر قوم و هر دوره بازگوكننده نحوه اندیشه و جهان‌بینی و سنت‌های آن قوم است هر چه بنیادهای فرهنگی ملتی استوارتر باشد، هنر و معماری آن ملت هم استوارتر و از نوسانات كمتر برخوردار خواهد بود. هنر معماری بی شك یكی از بارزترین مظاهر تمدن هر قوم و ملت است.

بعد از ورود اسلام به ایران و سپری شدن دوره‌های تاریخی متعدد معماری ایرانی كم كم به شكل مدرن تری تغییر یافت كه از میان آن دوره‌ها به دوره صفویه، قاجاریه و پهلوی می‌پردازیم.

دوران صفویه

دوران صفویه یكی از باشكوه‌ترین عرصه‌های معماری تاریخی ایران به شمار می‌رود و با معماران و مهندسان كم نظیر خود سهم بسزائی را در پیشرفت معماری ایران داشته است كه ظرافت و دقت در معماری به اوج خود رسیده است.[10]از معماران و هنرپروران عهد صفویه باید شیخ بهائی را نام برد كه آثار جاویدان معماری او در اصفهان شهرت جهانی دارد و صدها معمار و مهندس گمنام دیگر در این دوره وجود داشتند كه نام برخی از آنان در كتیبه ساختمان‌ها محفوظ است. بیشتر آثار این دوره معماری‌های مذهبی هستند كه بعد از آن در دوره قاجار نیز ادامه یافته‌اند. 11

ارتباط بیشتر ایران با غرب، معماران ایرانی را بر آن داشت تا عوامل مشخص معماری ایران را با روشن بینی و توجه خاصی با عوامل معماری غرب درآمیزند و آثاری به وجود آوردند كه از نظر هنری دلپسند باشد.

برای مثال سرسرای ورودی خانه‌های بزرگ در آن دوره با پلكان‌هایی كه از وسط این سرسرا آغاز می‌شود، و از پاگرد به دو شاخه در جهت مقابل یكدیگر به بالا ادامه می‌یابد كه تاثیر معماری كشور روسیه است و از اواسط سلطنت ناصرالدین شاه به بعد رواج یافت.

معماری خارجی با طرح‌های تزئینی ایرانی از قبیل كاشی‌كاری، آیینه‌كاری و گچ‌بری توأم شد كه گوشه‌ای از معماری عصر قاجاریه را نشان می‌دهد.

ایجاد زیرزمین ها با طرح‌های زیبا و پوشش‌های ضربی آجری، تعبیه حوض‌خانه‌ها، رواج بادگیر برای خنك كردن فضاها و احداث تالارهای بزرگ با شاه نشین‌ها و غرفه‌ها و گوشواره‌ها همه و همه به صورت دلپسندتری درآمد.

ساختن بادگیرها در ابتدا ساده و فقط شامل یك دهانه هواكش مزین به كاشی‌كاری‌های زیبا بود، سپس به تدریج مراحل كمال را پیمود. چنان‌كه صورت تكامل یافته آن‌ها، دو طبقه و از چهار جهت دارای هشت دهانه هواكش است و جریان باد و هوا را از این دهانه‌ها به داخل ساختمان هدایت می‌كند. در معماری كاخ‌سازی، ساختن بادگیرهای مزین به كاشی‌كاری و قبه طلا در عمارت، ركنی از معماری اصیل ایرانی بوده است.

بناهای مسكونی دوره قاجار با طرحی شامل اتاق مركزی ایوان (بادوستون در برابر آن) و اتاق‌های كوچك‌تر واقع در اطراف اتاق مركزی به صورت‌های ساده یا مفصل، همه به شیوه معماری اصیل ایرانی در دوره‌های قدیم بوده كه در این دوره با ابتكارات جدیدتر به صورت دلچسب و نیكو تكمیل شده‌اند. كاشی‌های منقوش دوره قاجاریه، اغلب ناچیز و از نظر هنری فقیرند و تنها تقلیدی ناقص‌اند از كارهای قرن گذشته.

با آن‌كه ناصرالدین شاه، عده‌ای از نقاشان را برای تحصیل و مطالعه به موزه‌های رم و پاریس فرستاد و افرادی از این نقاشان در هنر خود پیشرفتی كردند اما كارگران ساده كاشی‌ساز نمی‌توانستند به خوبی از آثار آن‌ها استفاده كنند، با این وجود به قول ناصرالدین شاه، هنر كاشی سازی «متجدد» شد.

در تهران و اطراف آن، چند نمونه مهم از معماری قاجاریه دیده می‌شود: یكی مقبره حضرت عبدالعظیم در شهر ری است كه بنای مقبره و گنبد طلای آن قابل توجه است. مجموعه این مكان مقدس دارای سردر و ایوان آیینه  كاری رفیع و چندین صحن و گنبد طلایی و دو مناره كاشی‌كاری و رواق و مسجد است.

از دوره قاجاریه تیمچه و بازارهای وسیع با پوشش‌های خوبی در تهران و شهرستان‌های بزرگ موجود است كه چه از نظر هنر آجركاری و كاشی‌كاری و چه از نظر وسعت دهانه طاق ها قابل تحسین و ستایش‌اند.

یكی دیگر از هنرهای قاجاریه، نقاشی های بزرگ بر دیوارها است؛ اگرچه اغلب در این نقاشی‌ها، تاثیر هنر اروپایی دیده می‌شود، اما در كل قابل توجه است.

در زمان قاجار نقاشی دیوار جای مینیاتور را گرفت. در این دوره شیوه نقاشی فرنگی به دست ایرانیانی كه به ایتالیا رفته بودند به ایران راه یافت. 12

دوره معاصر

نخستین آشنایی گسترده ایرانیان با «معماری اروپایی» در دوره قاجار اتفاق افتاد و تمایل به تقلید و ایجاد بناهایی مشابه در میان اشراف قاجار و سپس مردم میانه حال ایجاد شد. قاجاریان از طریق عکس‌ها و کارت پستال با معماری اروپا آشنا شدند و از این رو ساختمان‌های این دوره بدون آگاهی دقیق از قواعد سبک‌های اروپایی ایجاد می‌شدند. تحت تاثیر معماری اروپا، خلاقیت‌های فضایی در معماری قاجار نسبت به سبک‌های قبلی معماری ایرانی، افزایش یافت و فضاها به گشایش و سبکی بیش‌تری در قیاس با الگوهای قدیمی رسیدند. در سال ۱۲۴۳ خورشیدی (۱۸۶۴ میلادی) ممتحن‌الدوله به عنوان نخستین معمار تعلیم دیده ایرانی در اروپا، به ایران بازگشت و ساخت بناهای مهمی، از جمله مسجد و مدرسه سپهسالار و مجلس شورای ملی، به او رجوع شد. با این حال نتوانست تحول مهمی در معماری عصر خود ایجاد کند.

در اوایل دوره رضا شاه به دنبال برنامه‌های تجدد طلبانه، گرایش‌های متفاوتی به رهبری معماران ایرانی تحصیل کرده اروپا و معماران اروپایی که از طرف دولت به ایران دعوت شده بودند در برابر معماری سنتی پدیدار شد. معماری آنان انعکاس مستقیم تحولات معماری مدرن اروپا بود.[13] آنان مصالح جدید به ویژه بتن، فولاد و شیشه و روش‌های نوآورانه در اجرای سازه را جایگزین روش‌های پیشین کردند. مهم‌ترین این تغییرات، استفاده از بتن بود که امکانات بی‌سابقه‌ای از لحاظ سازه و زیبایی شناسی در اختیار معماران ایرانی گذاشت. بزرگ‌ترین هدف معماران این عصر تغییر روش‌های سنتی ساخت و ساز به شیوه‌های روز دنیا و ترویج معماری مدرن در ایران رضاشاهی بود.[14]

در سال ۱۳۱۹ دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در سه رشته، از جمله معماری، تاسیس شد. در سال‌های بعدی نخستین فارغ‌التحصیلان معماری دانشگاه تهران وارث نسل اول معماران ایرانی که همگی تحصیل‌کرده اروپا بودند، شدند. آنان تاثیرگذارترین گروه در تثبیت اصول و مفاهیم معماری مدرن در ایران بودند. از عوامل دیگر گسترش معماری مدرن، آغاز ساخت و ساز شهرک‌های و انبوه‌سازی مسکونی در سال‌های دهه بیست و سی خورشیدی بود. تا اواسط دهه ۱۳۲۰ خورشیدی، ساخت واحدهای مسکونی در شهرها و روستاها بیش‌تر به روش سنتی و با استفاده از مصالح بومی از قبیل خشت، چوب و کاهگل صورت می‌گرفت. اما از پایان جنگ جهانی دوم، حرکتی برای ساخت واحدهای مسکونی جدید آغاز شد که در آن‌ها از مصالحی مانند آجر، تیرآهن و بتن به کار برده می‌شد. تا سال ۱۳۳۵ واحدهای مسکونی جدید چهل و چهار درصد بافت شهر ری را تشکیل می‌دادند و تا سال ۱۳۴۵ این نسبت به پنجاه و شش درصد افزایش یافت. در دهه‌های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ خورشیدی، گرایش به معماری مدرن از طریق ساخت خانه‌ها و مجتمع‌های مسکونی در اوج خود بود.[15]

انقلاب اسلامی

کار معماران بعد از انقلاب اسلامی ایران، طیف وسیعی از گرایش‌ها و جنبش‌های هنری را شامل می‌شود و سعی در سوق دادن معماری ایران به سوی هویتی آزاد دارد. گرایش اصلی معماران ایرانی در دو دهه بعد از انقلاب، معماری در راستای میراث فرهنگی و معماری سنتی ایرانی بوده است و حداقل در ساختمان‌هایی که زیر نظر دولت به اجرا می‌رسیدند، گرایش دیگری نمی‌توان یافت. این معماران تحت تاثیر جنبش پست مدرنیسم کلاسیسیم درصدد برآمدند که به معماری معاصر ایران، چهره‌ای ایرانی ببخشند. در این مدت، سبکی که از طرف دولت حمایت شده، نیز گرایش به معماری ایرانی-اسلامی بوده است. این گرایش عمدتا در ساختمان‌های مهم دولتی که پشتوانه آن‌ها از طرف ارگان‌های دولتی تامین می‌گردد، نمود یافته‌است. [16]

عمده دغدغه معماران پس از انقلاب، آشتی دادن سنت با مباحث و تحولات معماری مدرن بوده است که این خصوصیت بیشتر در کارها و اندیشه‌های فارغ‌التحصیلان دانشگاه تهران دیده می‌شود. این نقش به خاطر حمایت‌های چندوجهی سران و دولت‌مردان نظام جمهوری اسلامی، پر رنگ‌تر از معماران پیش‌گام در این زمینه است.

معماران جوان ایران، در زمینه‌های دیگری فعالیت می‌کنند. از جمله خصوصیات معماری آنان گرایش به کامپیوتر و رسانه است. این معماران هم‌سو با جریانات معماری غرب دغدغه‌ای جز فرار از سیطره معماری مدرن ندارند. اجتناب این نسل از معماری مدرن برخلاف اسلاف‌شان به معنای علاقه آنان به آشتی دادن این شکل از معماری با معماری سنتی ایران نیست و از این رو می‌توان آنان را نئو مدرن دانست.17 /882/ت۳۰۳/س

نویسنده: محمد سالاری دانشجوی دکترای تاریخ

 


1 . تاریخ معماری، هوکر، کریستف، ص 12

2 . محمد کریم پیرنیا، آشنایی با معماری اسلامی ایران، ص 20

3. همان ، ص 26

4 . سعید فلاح‌فر. فرهنگ واژه‌های معماری سنتی ایران

5 . همان، ص 124

6.  سعید فلاح‌فر. فرهنگ واژه‌های معماری سنتی ایران

7. محمد کریم پیرنیا، سبک‌شناسی معماری، ص 85

 8 . هیلن براند رابرت. معماری اسلامی، ترجمه ایرج اعتصام، ص 135

9 . امیرحسین ذکرگو، سیر هنر در تاریخ، ص48-۵۱

10 . آسیه جوادی، معماری ایران، ج 2، ص۶۲۱

11 . محمد کریم پیرنیا، سبک‌شناسی معماری ایران، ص۲۷۹

12 . مجموعه مقالات دومین کنگره معماری و شهر سازی، ج 1، ص ۶۳

13 . امیر بانی مسعود،  معماری معاصر ایران، ص 212

14 . همان، ص 496

15 . همان 243

16 . مختار صالحی جزی،  مروری کوتاه بر معماری و شهرسازی معاصر ایران

17. امیر بانی‌مسعود،  معماری معاصر ایران، ص 497

ارسال نظرات