7 بهمن ماه 57؛ یادآور خروش مردم بیرجند علیه رژیم ستمشاهی
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در خراسان جنوبی، ماه بهمن یادآور رشادتها و دلاوریهای مردم در جنوب خراسان است و شهرهای جنوبی خراسان بزرگ به ویژه بیرجند در دوران پیروزی انقلاب به دلیل خفقان ناشی از حضور نوکران شاه و در رأس آنها اسدالله علم از شرایط ویژه و دشوار امنیتی برخوردار بود.
تظاهرات در بیرجند از فروردین ماه 57 به اوج خود رسید و 10 خرداد همان سال نیز مجری رادیو از سفر شاهنشاه آریامهر به استان خراسان خبر داد بنابراین ابتدا شاه به مشهد سفر کرد و قصد سفر به جنوب خراسان و شهر بیرجند هم داشت اما طاق نصرت دوم که روبروی مقبره حکیم نزاری توسط نیروهای شاهنشاهی نصب شد، دلاوران انقلاب آن را به آتش کشیدند و به این دلیل شاه به بیرجند نرفت.
با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان، دانشآموزان بیرجند اعلامیههای امام راحل را که به مناسبت ماه رمضان منتشر شده بود را در سطح وسیعی در بیرجند توزیع کردند و حجت الاسلام حاجی آبادی در آن زمان در مسجد آیت الله آیتی مطالب تندی را بیان کرد که مأموران رژیم شاهنشاهی نیز در نقاط مختلف مسجد و خیابانهای اطراف مستقر بودند.
همچنین در صبح روز عید فطر مردم برای اقامه نماز عید در مقابل مسجد آیت الله آیتی جمع شدند و اقشار مختلف مردم به طرف میدان خوسف(طالقانی فعلی) و سپس به سمت میدان کوروش(ابوذر فعلی) به راه افتادند و شروع به تکبیر گفتن و شعار دادن کردند و مأموران شهربانی در اطراف میدان حضور داشتند اما هیچ اقدامی نمیتوانست مانع از حرکت مردم شود و نماز عید فطر به امامت آیت الله آیتی اقامه شد.
با حوادث 17 شهریور میدان ژاله تهران نیز مردم بیرجند واکنش نشان دادند و دانشجویان بیرجندی به برپایی تظاهرات پرداختند و شعارهایی مانند «نصر من الله و فتح قریب مرگ بر سلطنت پر فریب» را سر دادند و در حالی که هوا تاریک شده بود دانشجویان اعتراضات خود را با شعار «بگو مرگ بر شاه» ادامه دادند اما ناگهان برق قطع شد و پلیس وحشیانه در خیابان حکیم نزاری به معترضین حمله کرد.
تظاهرات دانش آموزان بیرجند علیه رژیم ستم شاهی
در 7 مهرماه 57 دانش آموزان بیرجندی با هدف اطاعت از دستور امام راحل دست به راهپیمایی زدند و تعدادی از دانش آموزان نیز قاب عکس شاه را شکستند و در حالی که شعار میدادند به سمت دانشگاه بیرجند حرکت کردند و دانشآموزان در محوطه دانشگاه جمع شدند و به سخنان انقلابی حجت الاسلام واحدی گوش دادند.
تظاهرات مردم در روز اول آبان ماه 57 از مقابل هنرستان کوروش آغاز شد و به سمت حسینیه صاحب الزمانی(عج) ادامه پیدا کرد و معلمان هنرستانهای مختلف بیرجند در این تظاهرات شرکت کردند؛ در 13 آبان ماه 57 نیز تظاهرات پرشور دانش آموزان انقلابی بیرجند همزمان با سالگرد تبعید امام خمینی(ره) برگزار شد.
تبدیل تاسوعای حسینی به رفراندومی بر علیه شاه
همچنین تظاهرات مردم در عید غدیرخم و تاسوعا و عاشورای حسینی ادامه داشت و شعارهای سرنگونی نظام شاهنشاهی را سر میدادند و در روز عید غدیر خم پلیس اقدام به تیراندازی کرد و شهید راستگومقدم بر اثر ضرب و شتم مأموران به شهادت رسید و تعداد 12 نفر از مبارزان سیاسی در این روز دستگیر شدند؛ تاسوعای حسینی نیز تبدیل به رفراندومی بر علیه شاه شد و هیأتهای عزاداری در یک صف واحد و متشکل از مسجد جامع پایین شهر به راه افتادند.
عاشورای حسینی نیز شاهد وحدت هیأتهای عزاداری در بیرجند بر علیه رژیم شاه بود و جوانان در حالی که کفن پوشیدند و پرچمهایی مبنی بر انزجار از رژیم در دست داشتند وارد تظاهرات شدند و مردم با حالت نوحه خوانی به سمت قتلگاه حرکت کردند.
چند روز از چهلم شهید شریفی پناه و تیر خوردن سه نفر از جوانان انقلابی نگذشته بود که مردم به اتفاق آیت الله ربانی در یک اقدام اعتراضی به سمت پادگان 04 حرکت کردند و در آنجا جوانان اعلامیههای امام(ره) را خطاب به ارتش از میان نردهها به داخل پادگان انداخته و همین نیز خشم فرمانده ارتش را برانگیخت و طبق دستور وی سربازان با قنداق و تفنگ به مردم بی دفاع حمله کردند سپس مردم با شعار «به گفته خمینی، سرباز تو فرار کن» به طرف خیابان رفتند و مورد هجوم ارتش قرار گرفتند و در اثر تیراندازی نیز جوان 18 سالهای به نام محمدتقی خاکشور به شهادت رسید.
نقش بانوان در تظاهرات بهمن ماه 57
در 17 دی ماه 57 بانوان محجبه در روز کشف حجاب جلوی مسجد آیت الله آیتی تحصن کردند و حضور چشمگیری در تظاهرات داشتند، بانوان انقلابی بیرجند در حالی که پلاکاردهایی مبنی بر احترام به زن و پشتیبانی از امام راحل را در دست داشتند و شعارهای«جمهوری اسلامی ایجاد باید گردد، نظام شاهنشاهی باید نابود گردد» سر میدادند به اعتراضات خود ادامه دادند و پلیس نیز گاز اشک آور را به سمت آنها پرتاب کرد.
روز فرار شاه نیز تظاهرکنندگان از جلوی مسجد آیت الله آیتی تا بانک ملی با شعار«به همت خمینی پهلوی در به در شد، فرعون قرن بیستم در مصر مستقر شد» را سر دادند و معلم انقلابی محمبد باقر کمیلی در میان تظاهرکنندگان به سخنرانی پرداخت.
5 بهمن ماه 57 چماقداران رژیم در حالی که از سوی مأموران حمایت میشدند ابتدا به مسجد آیت الله آیتی یورش برده و درب و پنجرهها را شکستند و بعد به سرکوب مردم انقلابی و چپاول مغازهها و منازل پرداختند، در این روز پرویز حسینی به شهادت رسید و محمود میری مورد ضرب و شتم چماقداران قرار گرفت و سالها بعد نیز به دلیل جراحات همین ضربات به شهادت رسید.
لحظه شهادت شهیدان سورگی و سندروس
بهمن ماه 57 همزمان با وفات پیامبراکرم(ص) بود و مردم نیز در 7 بهمن ماه همین سال راهپیمایی خود را آغاز کردند و نیروهای نظامی در مقابل مردم مسلح و آماده تیراندازی شده بودند و علمای با صلابت در صف اول تظاهرات حضور داشتند و مردم با اینکه احتمال تیراندازی میدادند اما دست از شعارهای تند بر نداشتند؛ مردم در این روز از تظاهرات استقبال کردند به صورتی که ابتدای تظاهرات در میدان 6 بهمن (امام فعلی) رسیده بود و انتهای تظاهرات هنوز در خیابان فرح (طالقانی فعلی) قرار داشت و نظامیان نیز تهدید کردند که شعارهای تند ندهید.
حجت الاسلام واحدی با صلابت تمام به میان جوانان رفت و لحظاتی بعد شعار «بگو مرگ بر شاه» همه بیرجند را لرزاند و تیراندازی نیروهای ژاندارمری به سمت جمعیت آغاز شد که در این تیراندازی علی سندروس به شدت مجروح شد و قبل از رسیدن به بیمارستان به شهادت رسید و به فاصله چند دقیقه نیز بعد از تیراندازی از بالای ساختمان ژاندارمری محمود سورگی که به همراه برادرش و جمعی از مردم در خرابهای در کنار میدان حکیم نزاری (شهدای فعلی) پناه گرفته بود توسط مأموران ژاندارمری دستگیر شد مورد اصابت ضربات شدید سرنیزه و قنداق تفنگ قرار گرفت و در همین حال با شلیک گلوله به شهادت رسید.
برگزاری بزرگترین تشییع جنازه شهدای بیرجند
روز بعد از فاجعه 7 بهمن نیز خانواده شهید سندروس و شهید سورگی توانستند در شرایط امنیتی اجساد فرزندان شهیدشان را از بیمارستان بیرجند تحویل بگیرند و با اینکه نیروهای اطلاعاتی شهربانی تأکید کرده بودند که اجازه گرفتن تشییع جنازه رسمی ندارند اما با فشاری که علما و مردم وارد کردند بزرگترین تشییع جنازه شهدای بیرجند برگزار شد.
برادر شهید محمود سورگی در مورد واقعه 7 بهمن ماه 57 میگوید: برادرم در روستا زندگی میکرد و بنده نیز در شهر درس میخواندم در روز 7 بهمن آن سال برادرم قصد داشت با خودروی سواری به شهر بیاید و در راهپیمایی شرکت کند و حدود 5 کیلومتر با پای پیاده مسیری را پیمود و سپس با موتورسیکلت خود را به شهر رساند.
وی گفت: آغاز راهپیمایی از مسجد آیت الله آیتی بود و به سمت میدان خوسف(طالقانی فعلی) و میدان کوروش(ابوذر فعلی) حرکت کردند و مأموران نظامی نیز در آماده باش بودند.
برادر شهید سورگی افزود: معترضان شعار «مرگ بر شاه» را سر دادند و تیراندازی به سمت مردم آغاز شد و بنده و برادرم را دستگیر کردند و کشان کشان ما را میبردند و مأموران نظامی فشار میآوردند که به امام راحل توهین کنیم اما همچنان بر عکس شعار «مرگ بر شاه» را میدادیم و مأموران نیز با قنداق اسلحه ما را میزدند و یکی از مأموران از پشت به سمت شهید سورگی تیراندازی کرد و برادرم به شهادت رسید.
غسل شهادت شهید سندروس قبل از حضور در تظاهرات
خواهر شهید علی سندروس نیز در مورد شهادت برادرش میگوید: در روز 7 بهمن ماه 57 راهپیمایی باشکوهی در بیرجند شکل گرفت و در آن زمان همواره برخیها به ما میگفتند سیزده امامیها و به ما طعنه میزدند.
خواهر شهید بیان کرد: ما راه خود را انتخاب کرده بودیم و میخواستیم در راهپیمایی شرکت کنیم و هرخطری را پذیرفتیم و برادرم نیز قبل از رفتن به راهپیمایی، غسل کرد.
وی گفت: راهپیمایی که در بیرجند آغاز شد و مردم شعار میدادند و تیراندازی هوایی آغاز شد و وقتی به قسمت ژاندارمری رسیدیم شعارها کوبندهتر شده تیراندازی شدت گرفت و منجر به مجروحیت و شهادت برادرم شد.
مادر شهید سندروس نیز افزود: ساعت 15 بعدازظهر 7 بهمن ماه 57 متوجه شدیم که علی به شهادت رسیده و بنده نیز فکر کردم تیر به قلبم خورده است.
وی با بیان اینکه علی قبل از اینکه به شهادت برسد خواب خود را دیده بود، تصریح کرد: خود را برای تشییع جنازه علی آمده کرده بودیم و 9 بهمن ماه تشییع جنازه باشکوه انجام شد./9314/پ200/ب1