مبلغان این جریان همیشه میگویند که ما آماده مناظره با علمای اسلام، مسیحیت و یهود در هر جای دنیا هستیم. یک نمونه از مناظرهها را عرض میکنم: خبر احمد الحسن به آیت الله سید صادق روحانی از مراجع مقیم در قم رسید. ایشان فکر کردند احمد الحسن جوانی است که وجه برایش مشتبه شده است و ما وی را آگاه می کنیم که به مرگ جاهلی از دنیا نرود. احمد الحسن گفت من اگر به ایران بیایم مرا به قتل می رسانند. آیت الله روحانی که فهمید قضیه فراتر از مشتبه شدن وجه است فرمود، خب بگویید کجا هستید من بیایم. گفت نه، شما میخواهید آدرس مرا پیدا کرده و مرا به قتل برسانید. آیت الله روحانی مجددا گفتند که یک کشور سومی پیدا کنید تا در آنجا با هم مناظره کنیم ولی احمد الحسن نیامد. آیت الله روحانی گفتند من ۴۰ جلد کتاب در فقه نوشتهام، شما اشکالات کتاب مرا بگویید، مگر شما امام نیستید و عصمت ندارید؟! احمد الحسن گفت من وقت خواندن کتاب شما را ندارم. درحالیکه اگر بر فرض محال، احمد الحسن عصمت داشت با علم الهی سریعاً باید میگفت در جلد فلان، صفحه فلان مشکل دارد.
مناظره کردن این افراد ـ به اصطلاح آماده ـ نیز اینگونه است و کاملاً شعاری است. عدهای فریب این جریان را خوردهاند و یک طرفه فقط ادعاهای اینها را شنیده و چشم و گوش بسته قبول کرده اند. متأسفانه یکی از مشکلات ما این است که امروز در زمینه مهدویت خوب ورود پیدا نکرده و به سؤالات جوانان پاسخ درست ندادهایم.
مناظره کردن این افراد ـ به اصطلاح آماده ـ نیز اینگونه است و کاملاً شعاری است. عدهای فریب این جریان را خوردهاند و یک طرفه فقط ادعاهای اینها را شنیده و چشم و گوش بسته قبول کرده اند. متأسفانه یکی از مشکلات ما این است که امروز در زمینه مهدویت خوب ورود پیدا نکرده و به سؤالات جوانان پاسخ درست ندادهایم.