۳ مسیری که ۳ متحد در برخورد با کووید ۱۹ در پیش گرفتند؛
دروغ، فریب و پنهانکاری کرونایی ترامپ، نتانیاهو و بنسلمان
میشد که شیوع ویروس کرونا یا کوویــد ۱۹، (Coronavirus disease ۲۰۱۹) (COVID ۱۹)، همانند دیگر ویروسهای همخانواده آن مثل سارس در سال ۲۰۰۲ یا مرس در ۲۰۱۲ باشد. سندروم تنفسی حاد یا سارس (Severe acute respiratory syndrome) از نوامبر ۲۰۰۲ تا ژوئیه ۲۰۰۳ در چین شیوع پیدا کرد و با ابتلای ۸۰۹۸ نفر جان ۷۷۴ نفر را در ۱۷ کشور گرفت.
به گزارش خبرگزاري رسا، سندروم تنفسی خاورمیانه یا مرس (Middle East respiratory syndrome)(MERS)، یک دهه بعد از سارس و در خاورمیانه شیوع پیدا کرد و مرکز شیوع آن هم عربستان سعودی بود و ۲۵۱۹ را مبتلا کرد و باعث مرگ ۸۶۶ نفر شد. گفته میشود میزان کشندگی کووید ۱۹ به مراتب کمتر از آن دو ویروس دیگر است، اما باید گفت ترس از آن بسیار بیشتر بوده چراکه سرعت شیوع آن نشان داده جایی در نیمکره شمالی زمین از دست آن در امان نبوده و انتظار میرود این روند از سرعت شیوع آن طی ماههای آتی به سراغ نیمکره جنوبی برود. با وجود این که ترس از این ویروس زندگی را در نیمکره شمالی تقریباً معلق کرده، اما به نظر میرسد دستکم برخی سیاستمداران از شیوع آن بهرهمند شدهاند تا جایی که فرصتهای استثنایی به آنها داده تا نه تنها از سقوط خود رهایی یابند بلکه شانس دوبارهای برای حفظ قدرت به دست بیاورند.
ویروس ووهان
دونالد ترامپ، وقتی جهانیان در ماه مارس با نگرانی اوضاع شهر ووهان چین برای مبارزه با کووید ۱۹ و گسترش این ویروس به خارج از چین را زیر نظر داشتند، با نامیدن کووید ۱۹ به «ویروس چینی» عملاً مسئله این ویروس را سیاسی کرد و زمینهساز حمله تندروهای امریکا به چین شد. او در پیام توییتری خود از این عبارت استفاده کرد و بعد هم وزیر خارجهاش با عبارت ویروس ووهان مسیر او را دقیقتر دنبال کرد. شهردار نیویورک، بیل دیبلازیو در آن موقع از ترامپ انتقاد کرد که با به کار بردن این نوع عبارات به اختلافات اجتماعی موجود در امریکا دامن میزند و خطاب به او گفت جوامع آسیایی- امریکایی همین حالا هم در رنج هستند و لازم نیست «شما با عقاید متعصبانه به تحریک بیشتر این رنج دامن بزنید.» معلوم بود که ترامپ گوشش بدهکار این انتقادها نیست و سعی میکند با برانگیختن احساسات ملیگرایانه شرایط را علیه چین ملتهب کند و با موجسواری بر این احساسات موقعیت خود را در امریکا تقویت کند.
از سوی دیگر، او سعی داشت با دستکم گرفتن اوضاع در امریکا نشان دهد همه چیز تحت مدیریتش عادی است و بر اوضاع کنترل دارد. به همین جهت بود که در اواخر فوریه اصرار میکرد بورس در وضعیت خوبی است و مخالفان دموکرات خود را متهم به هراسافکنی میکرد که میخواهند با این کار از این ویروس بهرهبرداری سیاسی کنند و آنها را متهم به باجخواهی سیاسی میکرد. با این حال، او با تغییر شرایط و شیوع سریع کووید ۱۹ در امریکا با خیالی راحت مسیر خود را به طور کامل تغییر داده و بدون توجه به سخنان قبلی، در پیام توییتری ۱۷ مارس خود نوشت: «این یک شیوع جهانی است. من مدتها پیش از این که دیگران بفهمند، میگفتم این یک شیوع جهانی است.» این اوج بهرهبرداری سیاسی ترامپ از شرایط حاد مردم امریکا بود تا به سرعت نقش خونسرد اولیه خود را کنار بگذارد و با نقش یک رهبر در اوج بحران و اضطراب ظاهر شود. باید گفت دروغپراکنی او برای تهییج احساسات عمومی تا اینجای کار برای او نتیجهبخش بوده، زیرا بر خلاف سه سال گذشته، حالا او در بهترین وضعیت از محبوبیت عمومی است. نظرسنجی انجام شده توسط پولیتیکو مورنینگ در چهارشنبه گذشته نشان میدهد ۴۴ درصد کسانی که برای انتخابات آینده ریاست جمهوری امریکا ثبت نام کردهاند ترامپ را رهبر بهتری برای شرایط فعلی دانستهاند و در مقابل، ۳۸ درصد به جو بایدن از حزب دموکرات رأی دادهاند. این نتیجه به معنای آن است که اگر همین حالا انتخابات برگزار میشد، ترامپ برنده قطعی آن میبود.
نسخه بدل ترامپ
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، قبل از انتخابات پارلمانی ۲ مارس گفت: «بروید رأی بدهید، از ویروس کرونا نترسید. به اخبار جعلی گوش ندهید. همه چیز در اسرائیل خوب است.» این کلمات دقیقاً یادآور سخنان ترامپ در آن موقع است که شیوع کووید ۱۹ را دستکم میگرفت و نتانیاهو هم با تقلید از روش ترامپ امید داشت هوادارانش در سومین انتخابات طی یک سال، مقام نخستوزیری را برای او حفظ کنند. این اتفاق نیفتاد و شکست از حزب رقیب به نام ائتلاف سفید و آبی به رهبری بنی گانتس شرایط را برای او به کلی تغییر داد.
ظاهراً نتیجه انتخابات راه را برای رسیدن گانتس به پست نخستوزیری هموار کرده بود، اما نتانیاهو برخلاف قبل از انتخابات، شیوع کووید ۱۹ را بهانه کرد تا پیشنهاد تشکیل کابینه اضطراری را با مشارکت گانتس بدهد و، چون معلوم بود که گانتس حاضر به مشارکت سیاسی با او نمیشود، خودش نخستوزیر کابینه اضطراری شود. به این ترتیب، نتانیاهو فریبکارانه موضع خود را تنها در طی یک ماه به طور کامل تغییر داد و در حالی که در ابتدای مارس کووید ۱۹ را ناچیز شمرده بود و اخبار مربوط به شیوع سریع آن را اخبار جعلی نامیده بود، درست بعد از انتخابات به سرعت موضع خود را تغییر داد تا با بهانه قرار دادن شیوع کووید ۱۹ مانع به قدرت رسیدن رقیب شود و مقام نخستوزیری را فعلاً برای خود حفظ کند. او با این کار توانست به راحتی از شر دادگاه مربوط به فساد مالیاش نجات پیدا کند، زیرا قرار بود این دادگاه در ۱۷ مارس برگزار شود، اما به دلیل شیوع کووید ۱۹ و ممنوعیت تجمعات بیش از ۱۰ نفر، دادگاه او هم تشکیل نشد و برای دو ماه دیگر به تعویق افتاد. در واقع، وکلای او پیش از این سعی میکردند از هر بهانه حقوقی برای به تعویق انداختن زمان دادگاه استفاده کنند، اما نتوانستند کاری از پیش ببرند، اما نتانیاهو بعد انتخابات چنان فریبکارانه موضع خود را تغییر داد تا بتواند با بهرهبرداری از شیوع کووید ۱۹ زمان دادگاه را به تعویق بیندازد و به صورت موقت هم که شده از دست قانون فرار کند.
پنهانکاری در پادشاهی نفت
اگر نتانیاهو با تقلید از ترامپ توانست از شیوع کووید ۱۹ برای فرار از قانون استفاده کند، محمد بن سلمان مسیری کاملاً متفاوت برای بهره برداری سیاسی از شیوع این ویروس پیموده است. روش او به طور کلی پنهانکاری است تا این که در سایه سکوت و ترس مخالفان و دشمنان احتمالی خود را در جبهههای مختلف سرکوب کند. این نکته قابل تأمل است که آمار رسمی مقامات آلسعود از شیوع کرونا تفاوت فاحشی با وضعیت شیوع این ویروس در منطقه دارد به نحوی که تا ۱۹ مارس تنها ابتلای ۲۴۷ نفر را به این ویروس گزارش کردند و در ۲۴ مارس هم گزارش فوت نخستین مبتلا به این ویروس را دادند. با وجود تلاش آلسعود برای پایین نگه داشتن آمار و پنهانکاری در خصوص شیوع کووید ۱۹، اما این موضوع فرصتی برای حکام آلسعود فراهم کرد تا میزان سرکوب را در یکی از مناطق پرالتهاب خود افزایش بدهند. آلسعود از ۸ مارس و به بهانه تنها چهار مورد ابتلا در منطقه قطیف، این منطقه را به طور کامل محاصره کرد و تمامی فعالیتهای آموزشی، اداری و خصوصی را در این منطقه به جز موارد استثنایی به حالت تعلیق درآورد. این واکنش تند نسبت به منطقه قطیف چندان جای تعجب نداشت، زیرا این منطقه با جمعیتی حدود ۵۰۰ هزار نفر از اکتبر ۲۰۱۱ و شروع ناآرامیها یا به عبارتی، بهار عربی در عربستان کانون اعتراضات بود و آلسعود بیشترین میزان سرکوب و خشونت را در این منطقه اعمال کرده است.
بنابراین، جای تعجب نیست که آلسعود از کووید ۱۹ به عنوان بهانهای برای سرکوب بیشتر مردم در این منطقه نفتخیز عربستان استفاده کند. از سوی دیگر، کووید ۱۹ بهانهای به دست محمد بن سلمان داده تا از آن برای اعمال فشار و محدودیت بیشتر در خصوص شاهزادگان آلسعود بهرهبرداری کند. احمد بن عبدالعزیز و محمد بن نایف دو گزینه جدی در رقابت سیاسی با محمد بن سلمان بودند که او در ۶ مارس دستور بازداشت این دو را صادر کرد و حالا وزارت صحت آلسعود از ابتلای ۱۵۰ نفر از اعضای خاندان آلسعود به ویروس کرونا میگوید. نکته مشترک این زد و بندها پنهانکاری محمد بن سلمان است، زیرا نه جرایم عمو و پسر عموی خود را به روشنی بیان کرده و نه معلوم شده که این تعداد از مبتلایان به کرونا در آلسعود چه کسانی هستند. این جدا از حبس تقریباً خانگی ملک سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه آلسعود، در یکی از کاخهایش در جزیرهای واقع در سواحل دریای سرخ است که به بهانه کرونا و قرنطینه شدن او انجام شده است. محمد بن سلمان به این طریق و با بهرهبرداری از کووید ۱۹ به روش پنهانکاری تمام کانونهای مخالف خود را سرکوب میکند.
به این ترتیب، ویروس کرونا نتایج متفاوتی به دنبال داشته و اگر نتیجه آن ترس و اضطراب برای مردم جهان بوده، برای کسانی، چون ترامپ، نتانیاهو و بن سلمان فرصتی طلایی فراهم کرده تا با دروغ، فریب و پنهانکاری قدرت خود را حفظ کنند./1360/
منبع: روزنامه جوان
ارسال نظرات