۳۱ تير ۱۳۹۹ - ۱۳:۲۱
کد خبر: ۶۵۷۵۴۱
آتش به اختیار (۱۸)

برخی مسؤولان درک درستی از فرهنگ ندارند

برخی مسؤولان درک درستی از فرهنگ ندارند
حجت‌الاسلام حسنی گفت: برخی از مسؤولان در رده‌های بالای مدیریتی، فرهنگ را به عناصر فرعی آن همچون زبان، خط، ادبیات، سبک پوشش و معماری و ... خلاصه می‌کنند.
اشاره: اختلال در دستگاه‌های مدیریتی شرط مهمی بود که نیروهای میدانی را در موقعیت فرمان آتش به اختیار قرار می‌داد. دستگاه‌های مدیریتی بعد از انقلاب اسلامی با ترورهای منافقین مواجه شد و مدیران لایقی چون شهید بهشتی، شهید رجایی، شهید باهنر و ... را از دست داد؛ اما دشمن به همین مقدار اکتفا نکرد و با شیوه‌ها و روش‌های مختلفی تلاش کرد تا مدیران را به‌خواب غفلت دعوت کند، فعالان فرهنگی را منفعل سازد و در نهایت اسلام را با آماج حملات خود تضعیف کند؛ اما با هوشیاری رهبر انقلاب و صدور فرمان آتش به اختیار این روش دشمن نیز بی‌ثمر ماند.
 
دغدغۀ بررسی شیوه‌های نفوذ دشمن در ارکان مدیریت بود که در ادامۀ موضوع و پرونده آتش به اختیار خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، در گفت‌وگویی با حجت الاسلام دکتر سید ابوالفضل حسنی، عضو هیأت علمی گروه مدیریت مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) بپردازد به این امید که دستگاه‌های مدیریتی فرهنگ یکایک از حیطۀ فرمان آتش به اختیار خارج گردند. بخش اول این گفت‌وگو خدمت مخاطبان تقدیم می‌شود.
 
رسا ـ دستگاه‌های فرهنگی باید چه موارد مدیریتی را رعایت کنند تا دچار اختلال و مشمول فرمان آتش به اختیار نشوند؟

اولین نکته مسألۀ داشتن درک و تعریف صحیح و دقیق از واژه فرهنگ و مدیریت فرهنگی از سوی مسؤولان و مراکز فرماندهی فرهنگی و به‌روز بودن آن‌هاست. از این رو لازم است در ابتدا بحث مفهوم‌شناسی صورت بگیرد.

باید تعریف درستی از فرهنگ وجود داشته باشد
 
فرهنگ از آن دسته مفاهيم كلان است كه تلاش براي تعريف آن امری سهل و ممتنع است؛ يعنی در عين‌ حالی‌ كه مانند بسياري از مفاهيم ديگر می‌توان برای آن تعريف ارائه داد، اما گستردگی اين مفهوم و ماهيت منشور گونه‌اش تعاريف متعددی را می‌طلبد. به‌هر حال، ‌مقوله فرهنگ، یکی از پرکاربردترین واژه‌ها در زندگی اجتماعی انسان‌هاست که برخی فرهنگ را آداب رسوم، خط، زبان، سبک پوشش، معماری، ادبیات، شعر و موسیقی؛ بعضی‌ها نیز آن را صرف باورها و اعتقادات دانسته و افراد دیگری صرف ارزش‌ها، و دیگران نیز به الگو‌ها و شیوه‌های رفتاری یک جامعه را فرهنگ تلقی کرده اند. تعریف جامع و صحیح فرهنگ، عبارت است از مجموعه‌ای از باور‌ها، ارزش‌ها، الگو‌های رفتاری و نماد‌های برخواسته و منبعث از باور‌ها و ارزش‌ها.
 

به عبارت دیگر می‌توان فرهنگ اسلامی را به درختی تشبيه کرد که ريشه آن را عقايد و باورها تشکيل می‌دهد، تنه درخت ارزش‌هاي برآمده از عقايد است، و شاخه‌ها و ميوه‌های آن نيز رفتارهايی است که ريشه در اعتقادات و ارزش‌های مورد قبول افراد دارد؛ از اين رو، قدم اول، شناخت اعتقادات اسلامی و باور به آن‌ها و قدم دوم انجام عمل صالح است که در گروی شناخت ارزش‌ها و تطبيق رفتار بر آن‌ عقاید در صحنه‌های مختلف است.
 
دیدگاه مدیران به فرهنگ؛ مقوله‌ای که نیاز به بررسی دارد

باید دید مسؤولان ما در سطوح مختلف مدیریتی چه نگاه و تلقی‌ای از فرهنگ دارند؟ متأسفانه وقتی از آن‌ها دربارۀ مفهوم فرهنگ سؤال می‌شود، برخی از مسؤولان در رده‌های بالای مدیریتی، فرهنگ را به عناصر فرعی آن همچون زبان، خط، ادبیات، سبک پوشش و معماری و ... خلاصه می‌کنند و از این رو همه برنامه‌ریزی‌ها و بودجه بندی‌های‌شان با این رویکرد صورت می‌گیرد.

در حالی که عناصر اصلی فرهنگ، باورها و ارزش‌ها است که قوام و هویت فرهنگ نیز به آن ها وابسته است. متاسفانه بیشتر دست اندرکاران درک دقیق و درستی از فرهنگ ندارند. بنابراین یکی از مباحث بنیادین و چالش برانگیز در حوزه فرهنگ، بحث خط‌ مشی ‌گذاری فرهنگی، دخالت دولت و نسبت آن با فرهنگ است. و به همین جهت می‌گویند اصلاً دولت رسالتی در حوزه فرهنگ به این معنا ندارد و فرهنگ را باید به صاحبان آن واگذار کرد!

البته حکومت و دولت باید از صاحبان فرهنگ و اندیشه و به خصوص از تجارب آن‌ها استفاده کنند؛ اما این‌گونه نیست که خودشان مسؤولیتی در این امر نداشته باشند. مقوله فرهنگ در اسلام مبنا و زیربنای تمام ابعاد اجتماعى است؛ يعنى فرهنگ، مبناى سياست، اقتصاد، بهداشت و درمان و ديگر نهادها در جامعه می‌باشد. از نگاه اسلام، رسالت اصلی دولت‌ها خط‌ مشی‌ گذاری کلان فرهنگی در حوزه تعمیق باورها و ارزش‌های دینی و گسترش شعائر و فضائل است.

براساس آموزه‌های وحیانی همچون: «الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الارْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الامُورِ؛ همان کسانی که هر گاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم، نماز را برپا می‌دارند، و زکات می‌دهند، و امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند، و پایان همه کارها از آن خداست![1]» حاکمان دینی بایستی اولاً، خود به تعاليم دينی عمل کنند و به آن پايبند باشند و ثانياً، زمينه‌ساز اجرا و ترويج همگانی تعالیم دین شوند.

در مرحلۀ بعد، توجه به مشكلات اقتصادی و بالا بردن سطح زندگی دغدغۀ ديگر حكمرانان دينی است. عبارت «آتَوُا الزَّكَاةَ» را می‌توان ناظر به اين معنا دانست. امر به معروف، صرف گفتن، پند و اندرز دادن يا امر كردن نيست، بلكه زمينه‌سازی برای ترويج معروف و ارزش‌های دينی است و تقدم آن بر نهی از منكر نيز به معنای اولويت فعاليت‌های فرهنگی، ايجابی است.

حضرت امام در بیان جایگاه فرهنگ، نقش و اهمیت آن در جامعه، می‌فرماید: «راه اصلاح یک مملکت، فرهنگ آن مملکت است؛ اصلاح باید از فرهنگ شروع بشود...اگر فرهنگ درست بشود، یک مملکت اصلاح می‌شود.»

رهبر معظم انقلاب نیز مواضع راهبردی مهمی را در خصوص چیستی، جایگاه، نقش، کارکرد، آسیب‌ها و عوارض فرهنگ و همچنین وظایف دولت، نخبگان و مردم در ارتباط با فرهنگ داشته‌اند برای مثال فرموده‌اند: «فرهنگ جهت دهنده به تصمیمات کلان کشور است؛ این در واقع اهمیت و بناگذاشتن یک مبنای فرهنگی را در این جا به ما نشان می‌دهد ... فرهنگ اساس کار ما است؛ بی‌شک، فرهنگ مانند روح است ... نقش فرهنگ، نقش روح در کالبد اجتماع، کالبد بزرگ انسانی است.»

اهمیت رصد فرهنگی کشور در فرمان آتش به اختیار

نکته دوم بعد از تبیین مفهوم فرهنگ و لزوم پایبندی مسؤولان به آن معنا، حاکمیت و دست‌اندرکاران فرهنگی باید فرهنگ کشور را رصد و دیده‌بانی کنند. رصد فرهنگی یعنی رصد زیست غیرفیزیکی جامعه. بایستی در حوزه‌های چهارگانه فرهنگ، اقتصاد، اجتماع و سیاست مسأله‌یابی، مسأله‌شناسی، مسأله‌سنجی، پایش جریان‌های فرهنگی که در حال تولید و شکل‌گیری و یا درحال زوال است مورد رصد قرار بگیرد.

هدف از رصد فرهنگی، آینده‌نگری فرهنگی، شناسایی به‌هنگام جریان‌ها و مسائل فرهنگی و ارائۀ استراتژی‌ها و راهبرد‌هایی جهت مواجهه منطقی و معقول با آن جریان‌ها و مسائل شناسایی شده فرهنگی است. هنگامی‌ که مراکز فرماندهی فرهنگی، این رسالت را انجام ندهند؛ یعنی دیده‌بانی فضای فرهنگی کشور را رها کنند، به ناچار باید منتظر دستور آتش به اختیار باشیم.‌

امکان ندارد ارتباط قرارگاه فرماندهی با نیرو‌های در خط مقدم قطع شده باشد و نیروها دست روی دست بگذارند که در این صورت یا از بین خواهند رفت و یا اسیر دشمن خواهند شد. طبیعی است که در آن‌جا دستور آتش به اختیار صادر می‌شود و خود نیروها باید صحنۀ میدان را مدیریت کنند. مشابه این مسأله در فضای فرهنگی کشور هم وجود دارد.

 
نقش شورای عالی انقلاب فرهنگی

یکی از مراکز فرماندهی فرهنگی در کشور ما، شورای عالی انقلاب فرهنگی است. وقتی شورای عالی انقلاب فرهنگی که چند ماه یک‌بار جلسه تشکیل می‌دهد چطور می‌تواند فضای فرهنگی کشور را رصد و آن را مدیریت کند؟ یکی از مشکلات اصلی، ناکارآمدی خود شورای عالی انقلاب فرهنگی از حیث عمل  است.

به نظر می‌رسد که ریاست این شورا اشتغال‌های عدیده‌ای دارد یا اهمیت زیادی برای این شورا قائل نیست، از این رو جلسات یا برگزار نمی‌شود یا اگر برگزار می‌شود، خروجی مفیدی برای ایجاد صیانت و حصار فرهنگی در جامعه به دنبال ندارد.

مهندسی فرهنگ را که رهبر معظم انقلاب مطرح فرموده‌اند بسیار با اهمیت است. مهندسی فرهنگ ناظر به طراحی، نوسازی و بازسازی سیستم فرهنگ است؛ یعنی در واقع ناظر به حوزۀ نظری و تولید محتوای فرهنگ ناب اسلامی از سوی نخبگان حوزوی و دانشگاهی است و مهندسی فرهنگی ناظر به حوزۀ اجرا و عمل است در واقع تبیین و مشخص کردن سهم هر کدام از نهادها و مراکزی است که وظیفه ابلاغ آن فرهنگ ناب را برعهده دارند.

وقتی صحبت از مدیریت فرهنگی می‌شود ممکن است برخی تصور کنند منظور تنها مدیریت در مراکز فرهنگی است؛ اما  منظور از مدیریت فرهنگی یعنی اعمال مدیریت با رویکرد فرهنگ در حوزه های چهارگانه فرهنگ، اجتماع، اقتصاد و سیاست است. بدین معنا که مدیریت شما باید بر اساس رویکرد فرهنگی، در همۀ حوزه‌ها شکل بگیرد؛ منتهی با توجه به آن معنای جامع و دقیق فرهنگ، اعمال مدیریت صورت بگیرد.

خط‌ مشی ‌گذاری فرهنگی، راه واکسینه‌سازی فرهنگی

اگر حکومت بخواهد آن صیانت، حصار و یا واکسینه فرهنگی را در جامعه ایجاد کند بایستی خط ‌مشی ‌گذاری‌های درست فرهنگی را از طریق قوای سه گانه و همۀ افراد، و مراکزی که به نوعی در فرآیند خط ‌مشی ‌گذاری مؤثرند دنبال کند. بنابراین برای تحقق فرهنگ ناب اسلامی نیاز به ادراک درست فرهنگ و رصد فرهنگی، مهندسی فرهنگ و مهندسی فرهنگی و در نهایت نیز نیاز به مدیریت فرهنگی صحیح دارد.

اعمال مدیریت با رویکرد فرهنگی یعنی فرآیند به کارگیری مؤثر و کارآمد همۀ منابع مادی و معنوی بر اساس نظام ارزشی اسلام از طریق برنامه‌ریزی، سازماندهی، هماهنگی، هدایت و رهبری، نظارت و کنترل به منظور دستیابی به فرهنگ ناب اسلامی یعنی همان صیانت و حصار فرهنگی که در صدد ایجاد آن در جامعه هستیم.

بنابراین اگر فعالیت‌های فرهنگی بخواهد تحقق پیدا کند نیاز به برنامۀ فرهنگی دارد و تدوین و تحقق برنامۀ فرهنگی نیز نیاز به مدیریت فرهنگی صحیح دارد.
 
معنای به‌روزرسانی مدیریت فرهنگی

وقتی می‌گوییم مدیریت فرهنگی باید به‌روز باشد؛ یعنی مسائل، چالش‌ها و معضل‌های فرهنگی باید درست تشخیص داده شود و به آرمان ها و ارزش ها توجه اکید شود. یک گرایشی تحت عنوان خط ‌مشی ‌گذاری عمومی در رشته مدیریت وجود دارد که در اصطلاح علوم سیاسی از آن به سیاستگذاری عمومی تعبیر می‌شود.

حال اگر ما بخواهیم آن موارد مدیریتی را رعایت کنیم تا اختلالی به‌وجود نیاید و فرمان آتش به اختیار صادر نشود یک راه آن است که به فرآیند خط‌ مشی ‌گذاری‌ عمومی که ابزاری برای اعمال حاکمیت دولت‌ها است، نگاه مبنایی و دقیقی داشته باشیم. بدین معنا که خط ‌مشی‌ گذاران قبل از اینکه سراغ حل مسأله بروند بر خلاف تدوین خط مشی گذاری غیر دینی، باید به آرمان‌ها و رسالت‌های نظام اسلامی و انقلاب اسلامی توجه کرده و سپس آن‌ مسائل را تبیین کنند.

 
توجه به ابعاد‌سازی در کنار توجه به آرمان‌ها

امروزه در تحقیقات اسلامی ثابت شده که بعد از توجه و تبیین آرمان ها بحث توجه به ابعاد‌سازی مطرح می‌شود؛ یعنی نگاه ما علاوه بر آرمان‌ها بایستی معطوف به نیاز‌های واقعی جامعه هم باشد؛ یعنی فضای واقعی جامعۀ مخاطب مورد توجه قرار بگیرد. بالاخره آرمان‌ها ابعاد مختلفی دارند و فضای جامعه مخاطبین ما هم ابعاد مختلفی دارد. این‌ها تقدم و تأخری دارند که باید اولویت‌بندی شود و اولویت‌ها از ابعاد استخراج گردد و بر اساس آن هدف‌گذاری صورت بگیرد و بازه‌های زمانی را برای رسیدن به آن هدف‌ها برنامه‌های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت مشخص کنیم. این‌ها در واقع سنجه‌هایی برای نشان دادن میزان نزدیکی ما در حوزه‌های فرهنگ، اقتصاد، سیاست و اجتماع به اهداف است.

عدم توجه به این سنجه‌ها یکی از مشکلات در کشور است؛ بدان معنا که مسؤولان ما مستقیم به سراغ مسأله می‌روند و می‌خواهند راه حل آن را پیدا کنند. در حالی که اگر شما بخواهید راه حل صحیح و اسلامی را برای معضلات و مسائل جامعه پیدا کنید باید به آرمان‌ها توجه و آن‌ها را تبیین کنید که اصلاً انقلاب اسلامی چه فلسفه‌ای داشت و ما برای چه چیزی انقلاب کردیم؟

ابتدا باید مشخص کنیم که مسأله و این معضل در جامعه از منظر دین چیست و بعد در مرحله دیگر برای مسأله بر اساس رهنمود‌های دین، ارائه روش کنیم. سپس مراحل بعدی طی می‌شود و تعیین دستور کار شکل می‌گیرد؛ راه‌حل‌ها شناسایی می‌شود و بهترین راه‌حلی که به نظر می‌رسد انتخاب می‌شود و سیر اجرایی را طی می کند؛ بعد از اجرا باید ارزیابی کنند و ببینند این خط‌ مشی‌های عمومی که تدوین و اجرا شد، مشکلات عمومی جامعه را برطرف کرده است یا نه؟

 
زمانی که نوبت به فرمان آتش به اختیار نمی‌رسد

اگر در فرآیند خط‌ مشی ‌گذاری از مرحله آرمان‌یابی، ابعادسازی، هدف‌گذاری و شاخص سازی شروع کردیم و به مرحلۀ مسأله ‌شناسی و شناسایی راه‌حل‌ها رسیدیم و سپس از اصل ابتکار و خلاقیت بهره گرفته و بهترین و میان‌بر‌ترین راه‌حل‌ها را برای حل معضلات از منظر اسلام در نظر گرفتیم آنگاه می‌شود انتظار داشت که مراکز فرماندهی فرهنگی کشور وظیفه‌شان را به خوبی انجام می‌دهند.

اگر آن رصد فرهنگی وجود داشته باشد؛ در خط‌ مشی‌ گذاری‌های کلان هم آرمان‌ها مورد توجه قرار گیرد و خط‌ مشی‌ها بر اساس آموزه‌های دینی باشد دیگر ما شاهد استحالۀ فرهنگی، معضلات فرهنگی و حتی معضلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی هم نخواهیم بود و نوبت به صدور فرمان آتش به اختیار هم نمی‌رسد.

اما اگر این خط‌ مشی‌ گذاری‌ها بر اساس ارزش‌های اصیل دینی نباشد، شاهد این مشکلات خواهیم بود. شما می‌بینید الآن فضای فرهنگی کشور ما چه وضعیتی دارد؛ خانواده‌ها در چه وضعیتی هستند؛ حجاب چگونه می‌باشد و سایر مسائل و معضلاتی که وجود دارد. امید است ان شاءالله با عنایت‌های پروردگار و توجهات حضرات معصومین(ع) و تدبیر مسؤولان از طریق خط‌ مشی‌ گذاری‌های اسلامی و انقلابی، آن صیانت یا مصون‌سازی فرهنگی که مدنظر مقام معظم رهبری است محقق شود./گ402/ف

 
خبرنگار: محمدحسین کتابی
 
1- حج،41
ارسال نظرات
نظرات بینندگان
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۳۱ تير ۱۳۹۹ - ۱۴:۰۷
برای بزرگان ایرانی هم بازی بسازید
2
0