۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۵:۴۵
کد خبر: ۷۰۸۶۰۱

طالب‌زاده با "افق نو" دنبال فروپاشی اسرائیل در سطح جهانی بود

طالب‌زاده با
نادر طالب زاده با وطن‌پرست‌های آمریکایی و اروپایی برای افق نو ارتباط گرفت و از کانال آنها علیه اسرائیل در خود غرب استفاده کرد. این هنر حاج نادر بود.

به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، دکتر غلامرضا منتظمی دیپلمات سابق و دبیر کنفرانس بین المللی افق نو درباره نقش مرحوم نادر طالب زاده مستندساز و فعال رسانه‌ای با ما به صحبت نشست. او در این مصاحبه از دیدگاه‌ و طرح‌های عمیق و مهم حاج نادر در خصوص مبارزه با امپریالیسم و صهیونیسم و همچنین تلاش‌های بی‌وقفه و شبانه‌روزی او برای برگزاری افق نو و دیگر برنامه‌های فرهنگی و رسانه‌ای صحبت کرد. در نگاه منتظمی، در نهایت با وجود نتایج و دست‌آوردهای بزرگی که طالب زاده داشت، حسرت اجماع و اتحادی بزرگ برای مقابله با استکبار جهانی و نابودی اسرائیل در کشور را میان نیروهای انقلابی داشت.

**آقای دکتر بنظرم در ابتدا درباره شخصیت فرهنگی و رسانه‌ای حاج نادر بگویید. نقش و تأثیر ایشان در شکل‌گیری مبارزه فکری، فرهنگی و رسانه‌ای علیه اسرائل.

به نام خدا. من هم درگذشت استاد حاج نادر طالب‌زاده را تسلیت می‌گویم. امیدوارم دینی که جامعه هنری و رسانه‌ای ما نسبت به ایشان دارد را بتوانیم ادا کنیم و به‌جای این ادای دین، درگیر تشریفات و چاپ بنر و پوستر نباشیم. به عقیده من ایشان بینش استراتژیکی داشت که می‌توانیم با کمک آن از چالش‌های تئوریک و رسانه‌ای عبور کنیم. این وجهه حاج نادر مورد بی‌توجهی قرار گرفته است که باید به این طرح‌ها و راهکارهای او توجه کرد.

من برای اینکه بتوانم جایگاه نادر طالب‌زاده را به خوبی ترسیم کنم، یک مثال می‌زنم. عموم ما با شخصیت "برژینسکی" سیاست‌مدار و استراتژیست غربی آشنا هستیم.  این متفکر عامل اصلی فروپاشی شوروی در زمان جنگ سرد بود. طراحی او باعث شد که ظرفیت غرب برای نابودی شوروی به‌کار گرفته شود. در نتیجه دیدیم که شوروی فروپاشید و برای همیشه نابود شد. عین جمله او این بود که شوروی دشمن وجودی ما است و باید نابود شود.

در مورد حاج نادر طالب زاده هم همین دیدگاه را دارم. ایشان در حوزه‌های جنگ و قدرت نرم و طراحی عملیاتی برای نابودی قدس یک استراتژیست فرهنگی و رسانه‌ای واقعی بود. اما چرا به پیروزی نهایی نرسیدیم؟ این همان حسرتی است که بر دل حاج نادر طالب زاده ماند. این درست که ایران امروز در منطقه قدرت بزرگی است اما پیروزی قدس آرزوی او ماند. از سوی دیگر حل مشکلات اقتصادی و زیرساختی ما دیگر خواسته او بود.

او می‌گفت که هنوز غفلت داریم برای همین است که پیروزی‌های نهایی محقق نشده است. او فریاد می‌زد که باید این غفلت‌ها از بین برود. گفتمان انقلاب اسلامی باید در تمام وجوه و جوانب پیاده شود. این برخواسته از بینش الهی حاج نادر طالب زاده بود. او معتقد بود که باید توازن میان قدرت‌های منطقه برای پیروزی قدس محقق شود اما از نبود اجماع میان ملت‌های مسلمان برای نابودی قدس آزرده خاطر و ناراحت بود. همچنین موضوع مذاکرات ما تابع این دیدگاه بود.

مذاکرات با غرب را که از آن به عنوان بزرگ‌ترین جنگ تاریخی و آخرالزمانی یاد می‌کرد نیز تابع همین دیدگاه یعنی اتحاد ملی و منطقه‌ای می‌دانست.  توضیحش این بود که اسرائیل را مانعی برای رسیدن ایران به نتیجه مطلوب خود در موضوع مذاکرات می‌دانست.

اسرائیل در تمدن غرب سیطره دارد و مسلط است. ما امروز با اسرائیل در بدترین و قدرت‌مندترین شکلش درگیریم. او که صرفاً در منطقه نیست بلکه در همه جا هست. برای اینکه اسرائیل نابود شود، باید همان اتحادی که برای نابودی شوروی ایجاد شد، در منطقه نیز برای نابودی اسرائیل انجام شود.

امروز پاکستان یک کشور اتمی است. اما در عین حال، یک کشور اسلامی است، با اینکه جمعیتش بیش از جمعیت ایران است و اسمش هم جمهوری اسلامی پاکستان است، به عنوان تهدید در دنیا شناخته نمی‌شود. چرا پاکستان در فهرست اول اخبار دنیا نیست؟ چرا در تحریم‌ها نیست؟ چرا محاصره اقتصادی علیه‌اش نیست؟ چرا طرح‌های مخوف داعش و اینها علیه او نیست؟ چرا این درگیری‌ها را پاکستان ندارد؟ چون به اسرائیل کاری ندارد اما ما که اتمی نیستیم الان به جای پاکستان، غول اتمی و تهدید برای صلح و امنیت جهانی معرفی شدیم.

 در کتاب "بحران ساختگی" گرت پورتر که ترجمه شده و هیچ کس به آن توجه نمی‌کند و افق نو مجموعه ما را ترجمه کرده است، می‌گوید که این اسرائیل بود که ایران رابه عنوان تهدید اتمی در دنیا معرفی کرد.

بنابراین همانطور که با رفتن سرداری مانند حاج قاسم سلیمانی، سپاه نظامی اسلام ضربه خورد و آن پشتوانه فکری و انسانی برای نابودی اسرائیل آسیب دید با رفتن حاج نادر نیز همین اتفاق افتاد و آن حسرتی که توضیح دادم به دل او ماند.

**درباره تشکیل هسته افق نو توضیح دهید. چه شد که این محفل تشکیل شد؟

تقریبا 15 سال قبل بود که با جمعی از بچه‌های انقلابی که در کشورهای خارجی زندگی و کار کرده بودند، جلسه داشتیم. یک گروه حرفه‌ای از تحلیل‌گران و فعالین منطقه‌ای که چندین سال در حوزه بین الملل تجربه داشتند. ما در این نشست مهندسی دقیق و راهبردی عمیقی را برای مبارزه با اسرائیل انجام دادیم. معتقد بودیم که برای تحقق اسلام در منطقه باید بینش الهی را به‌کار گرفت. این همان دیدگاهی است که "رنه‌ گنون" متفکر مسلمان فرانسوی بیان می‌کند که غرب سالیان سال است که از الهام الهی دور شده است. افق نو آمد بر اساس تفکر الهی دو جبهه از اسرائیل ترسیم کرد؛ یکی که در منطقه است و دیگری که بین الملل است. تلاش کردیم تا افق نو در مقابل این جریان با ابزار رسانه، هنر و سینما ایستادگی کند.

ما جریان اسلامی را در منطقه فقط رصد نکردیم بلکه به تمام کشورهای دنیا نگاه کردیم. این مهم است که امروز بعد ایران و لبنان یکی از ضد اسرائیلی‌ترین کشورهای دنیا فرانسه است.

** نظرتان را راجع به سرنوشت "افق نو" بفرمایید؟ آیا شاهد تشکیل دوباره آن خواهیم بود.

ما یک سری موانع داخل سیستم داریم که باید برطرف شود تا بتواند نیروهای انسانی و ظرفیت‌هایی که دارد را بازیابی کند و شرایط را به نفع کشور تغییر دهد. افق نو باید دوباره شکل بگیرد. نگاهی کنیم به صحبت‌های مدیر مطالعات استراتژیک  ارتش آمریکا که برای فرماندهان دریایی آمریکا سخنرانی می‌کند. او می‌گوید که طبق ارزیابی‌های ما حادثه 11 سپتامبر، عملیاتی بود که صددرصد موساد ایجاد کرده بود. او که فردی روانی، یا نئونازی داخل اروپا و آمریکا نیست که این حرف را می‌زند یا یک یهودی ستیز که نیست. این یعنی امروز روشن شده که اسرائیل برای ایجاد بهانه برای حمله به عراق و افغانستان حتی حاضر شده که به آمریکا که مقر امن او است هم حمله کند. این اسرائیل است؛ یک پدیده خیلی خطرناک که قدرت دارد. بنابراین اگر نادر طالب‌زاده برای نابودی او وقت گذاشت بی‌دلیل نبود.

**اینطور که شما صحبت کردید، احساس می‌کنم که با وجود تغییر دولت مقدمات تشکل افق نو. فراهم نشده است؟

*دقیقاً، بله اصلاً هیچ توجهی به برگزاری آن نشده است. بنظرم باید این انتقاد صورت بگیرد و گفته شود که طرح و راهکار دولت برای برگزاری دوباره افق نو چیست.

در زمان جنگ کسی مثل شهید باقری یک‌سری طرح‌ها و ایده‌ها داد و در دو عملیات  بیت المقدس و عملیات دیگر نزدیک به 16 هزار نفر اسیر گرفت. موفقیت بزرگ و تاریخی او ناشی از یک طراحی بزرگ بوده است. یک  بینش استراتژیک و نبوغی پشت آن بود. این نبوغ در حاج نادر در زمینه جنگ نرم هم وجود داشت که در "افق نو" دیده شد. اما الان هیچ توجهی به نیست.

طالب‌زاده کاری کرد که آمریکا او و برنامه‌اش را تحریم کرد. او که نه امنیتی بود و نه نظامی پس چرا تحریم شد؟ چون رفت جایی را هدف قرار داد که محل حساس و مهم آمریکا بود و در کنارش بازتاب‌های وسیعی نیز صورت گرفته بود. همین رویه باعث شد تا از اولین کارهایی که در دولت آقای روحانی صورت گرفت، تحریم افق نو بود چون با اهداف و سیاست‌های آنان در تضاد بود! در نتیجه به مهمانان ما روادید داده نشد اما حاج نادر که زیر بار این حرف‌ها نمی‌رفت این برنامه را به آن سوی مرزها برد و در لبنان برگزار کرد.

الان هم تغییر خیلی خاصی رخ نداه است و با اینکه دولت انقلابی روی کار آمده است از افق نو خبری نشده است. این را باید بگویم. اتفاقی رخ داد که شخص حاج نادر طالب‌زاده را آزرده خاطر کرد و بسیار شاکی شد.

ما برای سالگرد حاج قاسم چهره‌های بسیار مهمی را دعوت کردیم. یکی از آنها شخصیتی به نام "گلدن" از آمریکا بود که از 7-8 سال پیش دنبال او بودیم. در نهایت وقتی او را پیدا کردیم، موافقت کرد که به ایران بیاید. یک گروه 15 نفره مستندساز نیز همراه او بودند که راجع به حاج قاسم مستند ساخته بودند و خلاصه اینها هماهنگ شد که بیایند و راجع به حاج قاسم کار کنند. بحثشان این بود که اسرائیلی‌ها پشت این ترور بودند که واقعیتش هم همین بود چون ترامپ را اسرائیل به قدرت رساند و دنبال این بودند که بین آمریکا و ایران جنگ راه بیاندازند.

اما ظرافت، هنر و طراحی استاد طالب زاده را نگاه بکنید که با جریان برانداز داخل آمریکا کار نمی‌کند بلکه با جریانی که مخالف اسرائیل و صهیونیسم است حرف می‌زد. درواقع کنار آمریکایی‌های وطن پرست ضد اسرائیل ایستاده بود. کنار اروپایی‌های وطن پرستی که علیه اسرائیل بودند ایستاد. کنار آنهایی است که دنبال منافع ملی امنیتی آمریکا و اروپا هستند و معتقند که منافع ملیشان با موجودیت اسرائیل به خطر می‌افتد. این هنر است که نادر طالب‌زاده داشت که از داخل و درون آنها علیه اسرائیل کار کند. الان حسی که مردم یمن به ما دارند آن دسته از آمریکایی‌ها و اروپایی‌هایی که توضیح دادم نسبت به نادر طالب‌زاده و جریان او دارند. آیا حیف نیست این جریان به‌راحتی فراموش شود؟

** در حقیقت ایشان به جای اینکه به دنبال مخالف‌های دو آتیشه ضد آمریکا برود به سراغ وطن پرست‌ها می‌رفت و از کانال آنها وارد می‌شد.

دقیقاً، بالاخره آنها بودند که در 2006 توانستند آن جنبه از تفکر ضداسرائیلی را بین نخبگان و سیستم جاری کنند. گزارشاتی داریم که از آن مقطع به بعد ما انیمیشن‌ها، کاریکاتورها و میزگردهای ضد اسرائیلی در آمریکا و اروپا می‌بینیم.

احسان قنبری نسب
ارسال نظرات