۲۷ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۶:۲۲
کد خبر: ۷۱۷۳۸۴
دکتر توکلی در گفت‌وگو با رسا:

کودتای ۲۸ مرداد کمترین ثمره اعتماد به غرب از سوی مصدق بود

کودتای ۲۸ مرداد کمترین ثمره اعتماد به غرب از سوی مصدق بود
استاد دانشگاه گفت: آقای مصدق یک بخشی از علت شکست‌هایش اعتماد به کشور‌های غربی بود؛ اما کودتای ۲۸ مرداد تهاجم غرب بود که مقابل هر مقاومتی علیه منافع ملی آن‌ها صورت پذیرفت.

اشاره: مصدق زمانی که وفاق خود را با نیروهای مذهبی مانند آیت الله کاشانی از دست داد و به سمت دولت‌های استعمارگر حرکت کرد، شکست سختی خورد. اعتماد به دولت‌های غربی و از طرفی دلایل متعددی، باعث شد که کشورهای غربی از فرصت پیش آمده استفاده کنند تا دولت مصدق را که مزاحم اجرا و پیاده سازی اهداف استعماری در منطقه جنوب غرب آسیا شده بود را از میان بردارد.

به همین علت بود که سرویس‌های جاسوسی کشورهای انگلستان و آمریکا یک برنامه مشترک را برای اجرای کودتا و سرنگونی دولت مصدق برنامه ریزی کردند. آن‌ها دست به دامن اراذل و اوباش شدند و با استفاده از اصل غافلگیری مصدق را دستگیر کردند و با دو عنوان اتهامی تلاش برای برهم زدن اساس سلطنت و کودتا علیه قانون اساسی او را محاکمه نمودند و یک دولت دست نشانده با نخست وزیری فضل الله زاهدی را روی کار آوردند. آن‌ها شاه فراری را نیز دوباره به تخت سلطنت باز گرداندند تا بتوانند مجدد اهداف استعماری خود را در ایران و منطقه دنبال کنند.

از این رو خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا به نزد دکتر یعقوب توکلی، استاد دانشگاه، مورخ و پژوهشگر ارشد تاریخ معاصر رفت تا به بررسی ابعاد کودتای 28 مرداد و علت‌های سرنگونی دولت مصدق توسط دولت‌های استعمارگر انگلیس و آمریکا بپردازد.

رسا ـ چگونه می‌توان عبرت ماجرای کودتای 28 مرداد را برای جوانان در گام دوم انقلاب اسلامی بازخوانی کرد؟

من به طور کلی با مسأله بررسی اعتماد به غربی که در این کودتا صورت گرفته، موافق نیستم. یک بخش یا جایی از آن آقای مصدق به کشورهای غربی اعتماد کرد؛ اما کودتای 28 مرداد محصول اعتماد به غرب نبود. بلکه کودتا محصول تهاجم غرب در برابر هر مقاومتی علیه منافع ملی آن‌ها صورت پذیرفت. یک گوشه‌ای از این کودتا در حقیقت تبادل و چرخش شرایط استعماری در جهان بود. آن‌ها می‌خواستند از این فرصت که جهان از استعمار امپریالیسم انگلستان به استعمار امپریالیسم آمریکا در حال تبادل و چرخش بود استفاده کنند. آمریکایی‌ها در این تبادل می‌خواستند جایگزین استعمار شوند.

بنابراین این تحلیل درست نیست که بگوییم چون ما به غربی‌ها اعتماد کردیم، در ایران کودتا شد. به لحاظ منطقی هر کشوری به دنبال این است که منافع خود را تا جایی که بتواند تضمین نماید. مگر در کودتای شیلی که علیه آلنده کودتا کردند، بحث اعتماد به غرب بود؟ خیر. غرب در کشور ایران می‌خواست نفت را به دست بیاورد و در شیلی نیز به دنبال استفاده از منابع و معادن مس بود و به همین دلیل برای به دست آوردن این منابع در آن کشورها کودتا کردند.

در ایران چه آقای کاشانی، چه آقای مصدق، چه مردم عادی و چه احزاب و گروه‌های سیاسی آن دوران، آمریکا و انگلستان این وضعیت را نمی‌پذیرفتند و برای همین دست به کودتا زدند. به همین جهت موضوع اعتماد به غرب یک بیان کلی درباره رقم خوردن این کودتا و حذف دولت مصدق از صحنه سیاسی نیست.

رسا ـ علت شکست ملی‌گراها و مشخصاً آقای مصدق در این موضوع چه بود و نیروهای مذهبی مانند آیت الله کاشانی چه عملکردی داشتند؟

نیروهایی که در آن دوران فعالیت سیاسی داشتند، حائز چند ویژگی اساسی بودند. اول نیروی سنتی وابسته به پهلوی بود. ارتش، دیوانسالاری و سایر گروه‌ها و اقشار که حقوق بگیر دولت هستند و بودند. جریانات ملی گرا، اشراف زاده‌های نسبتاً درست کارتر بودند. همه نماینده‌ها اشراف زاده‌ها و ارباب زاده‌های آن روزگار بودند. آن‌ها از خوانین منطقه‌های خود بودند که عمده آن‌ها از طریق پول، مزایا و امکاناتی که در منطقه خود در اختیار داشتند نماینده مردم در مجلس می‌شدند.

به همین جهت برخی از آن‌ها با پذیرفتن مستقیم دربار و برخی دیگر نیز با ورود و دخالت ارتش یا به اصطلاح دیگر با فشار احزاب سیاسی که به مجلس راه پیدا کرده بودند، موج جریان ملی شدن و نهضت ملی شدن صنعت نفت را راه انداختند و وارد مجلس شدند. برخی از نمایندگان تلاش کردند طرح این ماده را که نیازمند پانزده امضاء بود تا به مجلس برسانند؛ اما تنها یازده نفر امضا کرده بودند و یازده امضا به دوازده امضا تبدیل نشد. قدرت ملی‌گراها در آن دوران در همین حد و اندازه بود. آن‌ها نقش فعال و عینی در جامعه نداشتند و همین امروز نیز همین ویژگی را در جامعه امروز ما دارند. آن‌ها دیدند که قدرت آن‌ها بیشتر از این نیست.

جریان مذهبی نیز فداییان اسلام بودند که در ترور هژیر و رزم آرا ورود کردند. جریان سنتی اسلامی نیز جریانی بود که حتی برخی از آن‌ها به رژیم پهلوی نیز ربط داشتند. البته باید اضافه کرد که گروه‌های دیگری مانند اراذل و اوباش نیز بودند که بخشی از ارتش و پایه‌های دربار سلطنت پهلوی نیز با آن‌ها همراه بود. رژیم پهلوی همه این‌ها را علیه جبهه ملی بسیج کردند که واقعاً عدد و نیروی جدی در اختیار نداشت که بتواند آن‌ها را به میدان بیاورد. شکست ملی‌گراها و پیروزی طاغوت نتیجه طبیعی این وضعیت در آن دوران بود.

رسا ـ از فرصت و مطالبی که در اختیار خبرگزاری رسا گذاشتید تشکر ویژه دارم.

محمدحسین کتابی
ارسال نظرات