۲۰ شهريور ۱۴۰۱ - ۰۷:۴۰
کد خبر: ۷۱۹۰۹۱
یادداشت؛

«درخت دینداری» ریشه اش ثابت و شاخه هایش در آسمان

«درخت دینداری» ریشه اش ثابت و شاخه هایش در آسمان
بدون تردید انقلاب و نظام جمهوری اسلامی بعد از انقلاب تلاش کرده است تا زمینه ترویج و تبلیغ فرهنگ اسلامی و دینداری هرچه بیشتر مردم را در جامعه فراهم کند.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، بدون تردید شکل‌گیری انقلاب اسلامی دگرگونی و تغییر در ارزش‌های حاکم بر جامعه را به دنبال داشت و مردم به دنبال بی‌اعتنایی بلکه مبارزه رژیم ستمشاهی با دین و آموزه‌های اسلامی با هدف و شعار اسلام‌خواهی به مقابله با رژیم گذشته پرداخته و زمینه برپایی نظام جمهوری اسلامی را فراهم کردند و در راستای همین خواست و مطالبه مردم «ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوی و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی» به عنوان یکی از اهداف اساسی جمهوری اسلامی بر شمرده شده است.

در این راستا نظام جمهوری اسلامی تلاش کرده است تا زمینه ترویج و تبلیغ فرهنگ اسلامی ودینداری هرچه بیشتر مردم را در جامعه فراهم کند و با مفاسد در بخش‌های مختلف برخورد نماید.

قبل از انقلاب                                                   

حکومت غیر دینی و دست نشانده ای در رأس امور بود و از آنجایی که می دید مسائل دینی مانعی در راه سلطه گری و استبداد است، به سمت رواج فرهنگ ابتذال و بی قیدی و لائیسیته کردن ایران گام بر می داشت، چون تمدن را در جدایی دین از سیاست و رواج فرهنگ منحط غرب می دانست. البته در آن زمان امکانات ارتباطی به این حد گسترده نبود و خانواده ها بیشتر سنتی و مقید به چارچوب خانواده بودند. حضور زن ها و دختران، در جامعه خیلی محدود بود و حتی خیلی ها مانع تحصیل دخترانشان در مدارس می شدند، زیرا به مراکز تحصیل اعتماد نداشتند.

«درخت دینداری» ریشه اش ثابت و شاخه هایش در آسمان

به خاطر ظاهر و علنی بودن مفاسد در جامعه و غالب مراکز تفریحی مثل پارک ها و سینماها، مردم از آنها دوری می کردند، به همین خاطرجوانان خانواده های متدین از آسیب و گزند آفات دینی و اعتقادی مصون می ماندند. که این بیشتر بخاطر محدودیت ها بود نه اعتقاد قوی و محکم. هر چند که مظاهر فسادبطورآزادانه مشغول به کار بودند.

در بسیاری از مناطق روستایی برق نبود و وسائل ارتباطی و فرهنگی محدود بود، لذا جوانان و نوجوانان، کمتر دچار شبهه و تزلزل در اعتقادات می شدند و بعضا به تبعیت از پدر و مادر فرائض دینی را انجام می دادند. از سویی، به خاطر این که حکومت در دست نیروهای مذهبی نبود، آنان فرصت بیشتری برای رسیدگی به امور فرهنگی داشتند. در آن دوران پسران از سنین نوجوانی بدنبال حرفه و کاری می رفتند و آنانی هم که به تحصیل می پرداختند، اوقات فراغت خود را به کار می پرداختند، زیرا مانند امروز کارها صنعتی نشده بودوبسیاری ازکارهابه وسیله نیروی انسانی انجام می شد. جوانان در اوان جوانی با کمترین وسائل زندگی، ازدواج می کردند، زیرا سطح توقعات و امکانات کم بود.

خلاصه، اینها موانعی بود که نمی گذاشت جوانان اوقات بیکاری پیدا کنند تا آزاد باشند و برخی به تفریحات ناسالم بپردازند که موجب دوری از مذهب و دین شود. هر چند که رژیم منحوس پهلوی نهایت تلاش خود را در رواج فساد و فحشا، که از بین برنده اعتقادات دینی است، می کرد و تاثیرخود را هم می گذاشت.

«درخت دینداری» ریشه اش ثابت و شاخه هایش در آسمان

بعد از انقلاب

بعد از انقلاب اسلامی حکومت، بدست نیروهای انقلابی افتاد که کارهای اجرایی، فرصت زیادی از آنان می گرفت و به خاطر این که خط مشی این نظام برای ابرقدرتان روشن شده بود. دشمنان خارجی و داخلی تعدادی از اندیشمندان مهم انقلاب مانند شهیدان مطهری، بهشتی و مفتح را به شهادت رساندند. این در حالی بود که باید همه چیز تغییر و تحول می یافت: قانون اساسی، مجلس، قوه قضاییه، صدا و سیما و سایر نهادها، در ضمن این که هنوز مدت کوتاهی از تحقق انقلاب اسلامی نگذشته بود که جنگی ویرانگر به ما تحمیل شد و در طول آن بسیاری از نیروهای مخلص، وفادار و مذهبی را از ما گرفت و فرصت و مجال کافی را برای تحول فرهنگی از بین برد.

همچنین تهاجم فرهنگی از سوی دشمنان خارجی نظام نسبت به نسل جوان، بسیار گسترده شد و ته مانده های رژیم سابق نیز در ابقای فرهنگ فاسد و منحط رژیم سابق که مدت های مدیدی، تأثیر سوء گذاشته بود، بی تأثیر نبودند. پس هر چند که حکومت، اسلامی شد، اما این گونه نبود که موانعی در راه انقلاب و تحول فرهنگی نباشد، بلکه شکل مشکلات به گونه ای دیگر و شاید حتی قوی تر شد. و باید توجه کرد که تغییرات فرهنگی نسبت به تغییرات سیاسی و اقتصادی، همیشه کندتر صورت می پذیرد و نیازبه زمان طولانی تری دارد.

شبهه دین گریزی پس از انقلاب

دین از سه بخش اخلاق ، احکام و اعتقادات و باورهای قلبی تشکیل شده و لذا وقتی از دین و دینداری صحبت می کنیم بایید مشخصاً بگوییم که منظور ما کدام بخش است؟

«درخت دینداری» ریشه اش ثابت و شاخه هایش در آسمان

معمولاً کارشناسان و اصحاب رسانه در این باره به طور دقیق موضع گیری نمی کنند چه آن که ما باید توجه داشته باشیم قاعدتاً اگر معتقد به دین گریزی باشیم این مربوط به امور اخلاقی یا باورها و اعتقادات نیست بلکه عموماً در احکام و آنچه که به بایدها و نباید ها مربوط می شود این مساله رخ می دهد مثل این که بگوییم فلانی اهل نماز و روزه هست یا نیست و از این قبیل مباحث.

از سویی وقتی بحث از دین گریزی می شود سه معنا به ذهن متبادر می شود؛ یکی بحث فاصله از دین و دین داران است، مرحله بعد نفرت از دین و دین داران و مرحله سوم و آخر مبارزه با دین و دین داران است.

از این حیث باید به طور روشن و شفاف به این سوال پاسخ دهیم که اگر به هر دلیلی یک جوان به علت عملکرد بد افراد دین دار، از فرد یا مجموعه ای نفرت پیدا کرد آیا این به معنای دین گریزی است یا این که باید بگوییم که عملکرد فرد دین دار و نفرت از او باعث این قضیه شده است. بنابر این ما در وهله نخست باید یک نگاه جامع به مقوله دین داری و دین گریزی داشته باشیم.

از این حیث صاحب نظران کشور ما اعم از جامعه شناس و روان شناس و فعالان مسایل اجتماعی و فرهنگی باید این بحث را مطرح کرده و جامعیت را مطرح کنند و بعد بگویند که آیا جامعه ما دین گریز یا دین ستیز شده یا اتفاقاً گرایشش به دین داری بیشتر شده است.

«درخت دینداری» ریشه اش ثابت و شاخه هایش در آسمان

گرایش بیشتر به دینداری

با توجه به دستاوردهای نظام و شرایط محیطی و سیاسی  در تحلیل مجموعه داده ها و عوامل به این نتیجه می رسیم که جامعه ایرانی گرایش به دینداری داشته ، دارد و خواهد داشت چه آن که اساساً دین در ذات و هویت ایرانی است و با پیدایش نظام جمهوری اسلامی ایران اتفاقاً این گرایش به دین داری بیشتر هم شده است.

عموم جوانان امروز کشور ما ممکن است که در گرایش های دینی، تفاوت هایی با هم داشته باشند اما دین گریز نیستند ، چه آن که حضور خیل عظیم جوانان در محافل و مجالس مذهبی به خصوص در مناسبت هایی چون شب قدر، دعای عرفه و اعتکافها و یا تشییع مراجع دینی و یا تشییع شهید سلیمانی و جشن عید غدیر و عزاداری ماه محرم و صفر و یا در خیل عظیم راهپیمایی اربعین که در همین هفته اخیر شاهد بودیم علی رقم همه سختیهای این سفر چنان جمعیت عظیمی راهی زیارت اباعبدالله الحسین شده بودند که منجر به بسته شدن مرززمینی با عراق شد.

همه این موارد نشان از دین داری صحیح نسل جوان است و حتی به جرأت می‌توان گفت دینداری نسل جوان امروز محکم تر از نسل گذشته است.

چون نسل امروز در بین شبهات متعدد کانالهای ماهواره ای و فضای مجازی و شبکه های اجتماعی است و در شک و حیرت است و دین داری در این وضع بی شک سخت تر از قبل است، از سویی همین جوان با مباحث مربوط به دین گریزی، شبهات و تبلیغات سوء رسانه های ضد انقلاب خصوصاً و یا محافل روشنفکری معاند مواجه است.

رسانه های دشمن یا وابسته به بیگانه نیز امروز مثلاً کشف حجاب یک دختر جوان را بیش از حد بزرگ نمایی کرده و چنین القا می کنند که جوانان امروز ایران از نظام اسلامی و به طور کلی دین و مباحث دینی خسته و بریده شده اند ، البته شاید معدود افرادی چنین باشند اما کلیت جوانان امروز کشور همچنان علاقه مند به دین و نظام هستند و در مواقع لزوم حضور مستحکمی در صحنه دفاع از انقلاب و نظام و اسلام دارند.

«درخت دینداری» ریشه اش ثابت و شاخه هایش در آسمان

نظر مقام معظم رهبری در مورد دینداری مردم

مقام معظم رهبری در صحبتهای مهم و اخیر خود در چهاردهم خرداد امسال پیرامون عدم اعتقاد مردم به دین در مرقد امام خمینی چنین فرمودند: « گاهی می‌شنویم در نوشته‌های اینترنتی یا در رسانه‌ها و روزنامه‌ها که اظهار نظر میکنند که بله، مردم نسبت به روحانیّت بی‌اعتقاد شده‌اند، نسبت به دین بی‌اعتقاد شده‌اند؛ اینها را اینجا در داخل هم می‌شنویم.

خب، این یکی از آن محاسبات صد درصد غلط است؛ امروز گرایش مردم به انقلاب و به دین از روز اوّل انقلاب یقیناً بیشتر است. اگر کسی میخواهد گرایش مردم به انقلاب و مبارزات و مجاهدتها را بفهمد، به تشییع میلیونی شهید قاسم سلیمانی نگاه کند. بدن قطعه‌قطعه‌شده‌ی شهید سلیمانی به وسیله‌ی میلیون‌ها انسان بدرقه شد؛ یک فرد انقلابی، یک فرد مبارز و مجاهد که برای جمهوری اسلامی جان خودش را کف دستش گرفته بود؛ مردم این جور از او بزرگداشت و احترام کردند.

این یک نمونه است و نمونه‌های دیگر هم زیاد دارد؛ [مثلاً] علما. مرحوم آیت‌الله صافی گلپایگانی یک مرجع تقلید بود، یک فقیه بود؛ شما ببینید در تشییع جنازه‌ی این مرد چه حرکت عظیمی مردم نشان دادند. مرحوم آیت‌الله بهجت، یک فقیه عارف و معنوی بود؛ در تشییع جنازه‌ی او، در بدرقه‌ی او به سوی بهشت، مردم قم، قم را لبریز از احساسات کردند؛ از جاهای مختلف دیگر هم به قم رفتند برای تشییع. شما به من بگویید در بین آحاد برجسته‌ی کشور، از سیاسی، از هنرمند، از ورزشکار و دیگر چهره‌ها چه کسی هست که وقتی از دنیا برود، مردم این جور برایش احساسات به خرج میدهند؟ این نشانه‌ی چیست؟ این نشانه‌ی بی‌اعتقادی مردم به روحانیّت است؟ این نشانه‌ی بی‌اعتقادی مردم به دین و به جهاد و به مقاومت است؟ تحلیل‌هایشان این جوری است؛ این جوری تحلیل می کنند.

شما ببینید در همین سرودی که این روزها پخش شده که اظهار ارادت به ولیّ‌امر، ولیّ‌عصر (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف و روحنا فداه) و سلام به حضرت بقیّة‌الله است، مردم چه کار دارند میکنند؛ چه اظهار شوقی، چه همراهی‌ای، چه اظهار ارادتی! پیر، جوان، نوجوان، کودک، زن، مرد، همه، در سرتاسر کشور، در تهران یک جور، در مشهد یک جور، در اصفهان یک جور، در یزد یک جور، در شهرهای مختلف یک جور؛ این دلیلِ چیست؟ این دلیل روگردانی مردم از دین است؟ یا بعکس.

«درخت دینداری» ریشه اش ثابت و شاخه هایش در آسمان

ما اوّلِ انقلاب این جور چیزها را نداشتیم؛ ما اوّلِ انقلاب هجوم دانشجویان جوان به سمت مراکز اعتکاف را نداشتیم، این اجتماعات عظیم مذهبی را نداشتیم؛ امروز اینها هست؛ نخیر، درباره‌ی ملّت ایران اشتباه کردند. یا راه‌پیمایی‌های بیست‌ودوّم بهمن؛ ۴۳ سال است که در بیست‌ودوّم بهمن و در روز قدس، مردم راه‌پیمایی میکنند با این عظمت! این دلیل رویگردانی مردم از انقلاب است؟ این دلیل وفاداری مردم است، این دلیل مقاومت مردم است، این دلیل ایستادگی مردم است، این دلیل تأثیر درس امام در این ملّت بزرگ و بزرگوار است.»

محمد حسین جلال الدینی

ارسال نظرات
نظرات بینندگان
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۰ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۲:۱۳
عالی بود ممنون
1
0
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۰ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۲:۱۶
زمانه عوض شده دینداریم قیافش عوض شده
0
0
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۱ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۶:۰۷
اربعین و امام حسین نشونه زنده بودن دینه
0
0