دعوای شدید براندازان بر سر رهبری اپوزیسیون
سالهاست که دعواهای فراوانی میان براندازان وجود دارد که اصلیترین آن، این است که کدام شخص یا جریان، رهبری براندازان را در دست دارد؟
این روزها صحبت از انتخاب نازنین بنیادی به عنوان رهبر اپوزیسیون خارج نشین، در میان است. او صرفا ۲۰ روز اول عمرش را در ایران بوده و سپس تا حدود ۱۹ سالگی در لندن زندگی کرده و مانند بسیاری دیگر از چهرههای اپوزیسیون، ادامه زندگی خود را در آمریکا میگذراند. سابقه اصلی فعالیت او نیز در حوزه رقص، بازیگری، رابطه با تام کروز و تلاش برای تحریم اقتصادی مردم ایران است.
بنیادی را میتوان جایگزین مصی علینژاد -که خود را تا چند روز پیش رهبر اپوزیسیون میخواند- دانست. این درحالی است که خود مصی هم فکرش را نمیکرد به این زودی تاریخ مصرفش تمام شود. نازنین بنیادی نه اولین مهره برای دعوای دائمی براندازن بر سر رهبری است و نه آخری. البته از همین ابتدای کار نیز تعدادی از اکانتهای منتسب به براندازان، نسبت به انتخاب بنیادی به عنوان رهبر اپوزیسیون، مخالفت شدیدی نشان دادند.
شهرام همایون، وابسته به سلطنت طلبان که خود را از چهرههای موثر در براندازی میداند، معتقد است عربستان و اینترنشنال به دنبال تجزیه ایران هستند و گفته بود که «شخصی جاهطلب مثل بنسلمان، نمیخواهد کشور قدرتمندی به نام ایران وجود داشته باشد». همایون به عربستان و شبکه اینترنشنال حملات تندی داشته و به نقل از حسن شریعتمداری، موسس شورای گذار به دموکراسی برای فردای براندازی، نقل کرده است که سعودیها میخواهند «خوزستان را به عربستان ملحق کند». کارشناسی که همایون در برنامه خود با او مصاحبه میکرد، معتقد بود که عربستان، «اینترنشنال را برای سعادت ملت ایران تاسیس نکرده است». او میگوید که این تلویزیون «بخشی از جنگ منطقهای عربستان با ایران است» و از نظر عربستان و اینترنشنال، «ایرانیها اصلا ملت نیستند» و «هدف اصلی آنها نبود ایران قوی است». شهرام همایون در سخنانش به سایر براندازانی که ادعای نجات ایران و رهبری اعتراضات را دارند حمله کرد و به عنوان مثال خطاب به محسن سازگارا، یکی دیگر از چهرههای برانداز و از کارمندان صدای آمریکا گفته بود که « خاک بر سر من اگر کسی مثل محسن سازگارا بخواهد ایران را نجات دهد»!
رضا پهلوی، کسی است که در میان براندازان بیشتر از همه خود را رهبر اپوزیسیون دانسته و در عین حال کمتر از همه مورد توجه قرار گرفته است. به عبارتی دیگر، ربع پهلوی را حتی خود براندازان هم جدی نمیگیرند. او در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۱، در سخنانش ادعای رهبری برادازان را داشت و مدعی بود که او جایگزین جمهوری اسلامی خواهد بود.
در واکنش به این ادعا، ۶ سازمان اپوزیسیون که به عنوان گروههای مهم براندازی شناخته میشوند، در بیانیهای به رضا پهلوی حمله کردند. آنها اعلام داشتند که او با «پروژه رهبرتراشی» به دنبال «مصادره اعتراضات به سود خود است».
بعد از این ماجرا، شبکه سعودی اینترنشنال هم به صف مخالفان ربع پهلوی پیوست و حملات شدیدی را نسبت به او انجام داد. مهدی فتاپور، کارشناس اینترنشنال، اظهار داشت که «مردم ایران هیچ جایگاهی برای رضا پهلوی قائل نیستند». علی افشاری، از دیگر چهرههای برانداز نیز در شبکه سعودی اینترنشنال تصریح داشت که رضا پهلوی، «عامل ایجاد مشکل برای مخالفان جمهوری اسلامی است» و معتقد بود که او «جایگاهی برای دموکراسی قائل نیست» و «قصد دارد راه پدر و پدربزرگش را طی کند». افشاری معتقد است که شعار «رضا شاه، روحت شاد»، از سوی مردم نیست و ساخته لیدرهای سلطنتطلب است. علی جوانمردی نیز به دعوت اینترنشنال حاضر شد و در صحبتهای خود خطاب به ربع پهلوی در واکنش به ادعای رهبری گفت که «دقیقا کی هستی؟»
در خلال همین آشوبهای اخیر، صوتی از سالومه سیدنیا، مجری شبکه منوتو که تلاش زیادی برای براندازی میکند و نقشی محوری برای خود قائل است، منتشر شد. سالومه، گزارشِ مصی علینژاد در مورد آبان ۹۸ را زیر سوال برد و مدعی شد که «مصی با اشکهایش این اتفاقات را به نفع خود مصادره کرد». در این صوت سالومه به صراحت میگوید که مصی برای یک ویدئو، ۱۰ هزار پوند از کیوان بختیاری، یکی از مدیران ارشد شبکه منوتو، طلب کرده است و این باعث شد که «کیوان تازه متوجه شود که مصی چه کثافتی است»! و «فقط به پول فکر میکند». سالومه با فحاشی و عصبانیت نسبت به مسیح میگوید که با مظلومنمایی، همه چیز را برای خودش مصادره میکند.
مصی علینژاد به مجله نیویورکر گفته بود که «من رهبر جنبشها هستم». شاهین نجفی، خواننده ایرانی که سالها پیش محضر ائمه اطهار(ع) اهانت کرده و امروز خود را بخشی از براندازان میداند، به مصی علینژاد حمله کرده و هیچ جایگاهی برای او به عنوان رهبر جنبش قائل نشد. مصی بعد از آن که با حمله براندازان مواجه شد، سعی کرد ادعای خود را مبنی بر رهبری تکذیب کند و بگوید صرفا کمپین ساز است!
روح الله زم که در اعترافاتش محوری تحت عنوان «فضای سیاسی خارج از کشور»، ترسیم میکرد، مدعی بود که «هر کس میخواهد کاری انحام دهد، باید با روح الله زم ببندد». او که خود را «رهبر اعتراضات سال ۹۶ میدانست»، مدعی بود که «پشتیبانی جریانهای مختلف، از علینژاد گرفته تا پهلوی»، با او بوده است و «همه با زم هماهنگ بودند». او در مورد امیر عباس فخرآور، یکی از چهرههای معروف اپوزیسیون گفته بود که «یک هرزه سیاسی است»!
زم معتقد بود که رضا پهلوی یک «شخصیت پوشالی» دارد که به دنبال «عشق و حال خودش» است. زم در سخنانش در حالی که آزاد بود و در فرانسه حضور داشت، با تمسخر رضا پهلوی، او را شخصیتی بیعقل میدانست که «شبها در خانه خودش سان میبیند»! زم در ادامه صحبتهای خود معتقد بود که خود رضا پهلوی و فرح هم قبول دارند که «زم رهبر مخالفین است» و فقط من هستم که زمین بازی را میشناسم. او تصریح میکرد که «پهلوی میداند من قدرت دارم هرچه که آنها ساختهاند را خراب کنم. آنها بدون من نمیتوانند (کاری انجام دهند)».
روح الله زم حتی به سراغ تخریب مصی علینژاد هم رفته بود و اولین کسی بود که به صراحت اظهار داشت «مصی علینژاد حقوق بگیر دولت آمریکاست».
در این بین گروه دیگری از دشمنان ایران حضور دارند که سایر براندازان در پشت صحنه ارتباط نزدیکی با آنها دارند اما به قدری در میان افکار عمومی مردم ایران بدنام هستند که براندازان سعی میکنند در ظاهر فاصله خود را با آنها حفظ کنند. منافقین که سالها در ایران دست به جنایتهای مختلف زدند، از حمله مسلحانه به مردم عادی گرفته تا بمب گذاری در نقاط عمومی شهر، چهره منفوری میان مردم ایران دارند و هیچ گاه جنایاتشان از ذهن مردم پاک نمیشود. بنابر این، با وجود آن که همه براندازان با منافقین در ارتباط هستند، سعی دارند در ظاهر، فاصله خود را با منافقین حفظ کنند. حتی علی کریمی که حاضر شد با اکثر براندازان همکاری کند، به مریم رجوی گفت «خفه شو» تا چهره خود را خوب نگه دارد. با این حال، مریم رجوی همچون مصی علینژاد، ربع پهلوی و سایر چهرهها، خود را رهبر جریان دانسته و حتی ادعای ریاست جمهوری در دوران گذار را داشته است. اما او هم مانند سایر مدعیان رهبری بر اپوزیسیون، توسط خود براندازان جدی گرفته نشد. به قدری که حتی به او پاسخ هم ندادند! امروز منافقین به قدر بیآبرو هستند که اگر کسی بخواهد به براندازان توهین کند، بهشان میگوید آلبانی نشین!
حامد اسماعیلیون یکی دیگر از چهرههایی است که این روزها صحبت در مورد سپردنِ رهبری اپوزیسیون به او، در میان است. به خصوص بعد از آن که اولین بار جمعیتی محدود در تورنتو کانادا دور او جمع شد.
سایر جریانهای برانداز همان گونه که با امثال ربع پهلوی و مصی علینژاد در مورد رهبری اپوزیسیون رفتار کردند، به سراغ حامد اسماعیلیون رفتند. شبکه صدای آمریکا با تیتر «آیا حامد اسماعیلیون به دنبال کسب قدرت سیاسی است؟» به استقبال او رفت.
شاهین نجفی که امروز خود را عضو مهمی در جریان برانداز میداند، در ویدئویی در مورد رهبری حامد اسماعیلیون بر اپوزیسیون گفته بود که «هی نگید رهبر و این را از مغز خود بیرون کنید».
البته از آنجایی که حامد اسماعیلیون فعالیتهای براندازانه خود را به تازگی علنی کرده و هنوز ارتباط او با سایر جریانهای برانداز، در میان افکار عمومی مشخص نشده است، براندازان سعی دارند ضمن عدم نقد صریح او، از دادن نقش رهبری به اسماعیلیون خودداری کنند.
با این حال تاکنون مشخص شده است که کاوه شهروز، وکیل حامد اسماعیلیون، ارتباط نزدیکی با منافقین داشته است. همچنین طرح جلد کتاب حامد اساعیلیون که در سال ۹۳ منتشر شد، برگرفته از پایگاه اشرف منافقین بوده است. افشا شدن ارتباط حامد اسماعیلیون با منافقین، جایگاه او برای رهبری اپوزیسیون را تنزل داده است.
اما در این همه دعوا و بیاعتباری و اختلاف، تمامی براندازان در یک چیز اتفاق نظر دارند. و آن تحریم بیشتر مردم ایران است. از حضور روحالله زم در کنگره برای تحریم اقتصادی بیشتر و تلاش مصی برای تحریم حضور جوانان ورزشکار ایرانی در مسابقات بینالمللی و تلاش حامد اسماعیلیون برای تشدید تحریمها گرفته، تا نامه ربع پهلوی به کمیسیون حقوق بشر سازمانملل برای اعمال تحریمهای جدید و ناراحتی سالومه از اخباری که در خصوص مذاکرات منتشر میشود و حمیات نازنین بنیادی از تحریمها در سازمان ملل.
نیاز به توضیح نیست که تحریم ایران، بیش و پیش از آن که به حکومت ضربه بزند، به مردم ایران به ویژه جوانان ضربه میزند. بماند آنکه مصی علینژاد در مصاحبه با سی ان ان درخواست کرد که «مذاکره با ایران متوقف شود» تا تحریمها باقی بماند، تا مردم تحت فشار باشند و چیزی برای ازدست دادن نداشته باشند و به خیابان بروند»!