کلاس درس سیاست خارجی برای حامیان دیپلماسی التماسی
به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، سیزدهمین سفر خارجی رئیس جمهور با سفر به ۳ کشور ونزوئلا، کوبا و نیکاراگوئه در آمریکای لاتین به پایان رسید. دولت سیزدهم به دلیل تمرکز بر دیپلماسی اقتصادی و همچنین به دلیل رعایت توازن و چندجانبه گرایی در دیپلماسی، تا به امروز کارنامه موفقی در سیاست خارجی به جای گذاشته است.
آقای رئیسی تاکنون به روسیه، قزاقستان، ترکمنستان، چین، تاجیکستان، عمان، قطر، آمریکا، ازبکستان، اندونزی، سوریه، ونزوئلا، کوبا و نیکاراگوئه سفر داشته است و آنچه در این سفرها دنبال شده، بهگفته دولت، رویکرد جذب منافع اقتصادی برای کشور بوده است.
بخش قابل توجهی از تعاملات دولت سیزدهم با دولتهای منطقه آمریکای لاتین بهویژه ونزوئلا، به صادرات نفت، میعانات گازی، صدور خدمات فنی و مهندسی، صدور کالا و تجهیزات نفتی ایران، بازسازی، اورهال و افزایش ظرفیت مجتمعهای پالایشی اختصاص یافته است.
بلومبرگ اخیرا در گزارشی نوشته است: ایران بیشترین میزان نفت خام را در حدود پنج سال گذشته حمل میکند و ظهور مجدد خود را در صحنه ژئوپلیتیک تقویت کرده است. طبق برآورد آژانس بینالمللی انرژی مستقر در پاریس، تولید نفت ایران به ۲.۹ میلیون بشکه در روز رسیده که بالاترین میزان از اواخر سال ۲۰۱۸ است.
آزادسازی بخشی از اموال بلوکه شده ایران، قرارداد سوآپ گازی کشورهای همسایه، تبادل برق با همسایگان، وصول مطالبات صادرات انرژی، جذب قابل توجه سرمایهگذاری خارجی، صادرات ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار قطعه ایرانی به پالایشگاهها در آمریکای جنوبی، واردات واکسن کرونا و در ادامه صادرات واکسن ایرانی کرونا به کشورهای دیگر و رکوردزنی در کاهش فوتی های کرونا، توافق با عربستان، بهبود روابط با مصر، مدیریت منابع آب با دیپلماسی پویا، عزم جدی برای فعال سازی کریدور تجارت شمال- جنوب و...از مصادیق دیپلماسی فعال و چندجانبه در دولت سیزدهم است.
در دولت قبل به دلیل اینکه «وزارت امور خارجه» به «وزارت برجام» تبدیل شده بود، تعامل با کشورهای جهان و دیپلماسی فعال اقتصادی به طرز تأسف برانگیزی مورد غفلت قرار گرفت. نکته قابل تأمل اینجاست که در آن مقطع، تعامل با کشورهای جهان و سازمانهایی از جمله شانگهای و بریکس نیز به برجام و FATF گره زده شد.
در دولت قبل، سیاست خارجی به ارتباط با چند کشور معدود غربی خلاصه شد. البته متاسفانه این ارتباط در دولت قبل فاقد اقتدار بوده و به دلیل رویکرد انفعالی، گستاخی دولت های غربی را در پی داشت.
اتکای دولت قبل به چند کشور معدود غربی و در رأس آن آمریکا، در حالی است خود مقامات غربی اکنون به نظم جدید جهانی اعتراف کرده اند. به عنوان نمونه چندی پیش«امانوئل ماکرون» رئیس جمهور فرانسه پس از دیدار با مقامات چین در مصاحبه با خبرنگاران گفت: «اروپا باید در برابر فشار برای تبدیل شدن به «دنبالهروهای آمریکا» مقاومت کند... اروپا باید وابستگی خود به آمریکا را کاهش دهد و از کشیده شدن به رویارویی چین و آمریکا بر سر تایوان اجتناب نماید... اروپا باید وابستگی خود به «فراسرزمینی بودن دلار آمریکا» را نیز کاهش دهد.»
در روزهای گذشته «جنت یلن» وزیر خزانهداری آمریکا در جلسه استماع کمیته خدمات مالی مجلس نمایندگان آمریکا اذعان کرد که تحریمهای واشنگتن باعث شده تا کشورها بهدنبال جایگزینی برای دلار باشند.
نکته قابل توجه اینجاست که این روزها خبرهای متعددی از اقدام دولتها برای کنار گذاشتن دلار از معاملات فیمابین و استفاده از ارزهای محلی شنیده میشود و جالب اینکه فاصله تکرار این اخبار هر روز کمتر و کمتر میشود. از چین در شرق و برزیل در غرب جهان تا روسیه و هند همگی بر یک تصمیم اشتراک نظر دارند؛ دلار قابل اتکا نیست.
رهبر معظم انقلاب مدتها قبل از اعتراف غرب از «پیچ تاریخ» خبر دادهاند و در یکسال اخیر در فرمایشات خویش حداقل ۳ مرتبه به «نظم جدید در جهان» اشاره فرمودند.
ایشان، ۶ اردیبهشت ۱۴۰۱ در دیدار جمعی از دانشجویان فرمودند: «امروز جهان در آستانه یک نظم جدید است؛ یک نظم بینالمللی جدید در پیش است... بوش پدر گفت امروز دنیا، دنیای نظم نوین جهانی، نظم تکقطبی آمریکا است؛ یعنی آمریکا در رأس دنیا قرار دارد. او البتّه اشتباه میکرد؛ بد فهمیده بود. از همان بیست سال قبل، بیست و چند سال قبل تا امروز روزبهروز آمریکا ضعیفتر شده؛ روزبهروز ضعیفتر شده؛ هم در درون خودش و در سیاستهای داخلیاش، هم در سیاستهای خارجیاش، هم در اقتصادش، هم در امنیتش، در همه چیزها آمریکا از بیست سال پیش تا امروز ضعیفتر شده، لکن به هر حال امروز دنیا در آستانه یک نظم جدید است.»
ایشان همچنین ۱۱ آبان ۱۴۰۱ در دیدار با دانشآموزان فرمودند: «علائم زیادی وجود دارد که نظم کنونی جهان دارد تغییر پیدا میکند و نظم جدیدی بر جهان حاکم خواهد شد... یک خطوط اساسیای هست که مطمئناً این خطوط اساسی در این نظم جدید هست. خط اساسی اول عبارت است از انزوای آمریکا... خط اساسی دوم؛ انتقال قدرت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و حتی علمی، از غرب به آسیا است... خط اساسی سوم هم این است که فکر مقاومت و جبهه مقاومت در مقابل زورگویی گسترش خواهد یافت، که مبتکرش جمهوری اسلامی است.»
رهبر معظم انقلاب اخیرا در ۱۵ فروردین ۱۴۰۲ و در دیدار رمضانی با مسئولان نظام نیز فرمودند: «دنیا در معرض یک تحول سیاسی مهم است. یعنی وضع نظم جهانی در حال تغییر است...این تحول جهانی خوشبختانه در جهت تضعیف جبهه دشمنان جمهوری اسلامی است... یکی از مهمترین مخالفین ما در سطح جهان دولت آمریکاست. آمریکای اوباما از آمریکای بوش ضعیفتر بود. آمریکای ترامپ از آمریکای اوباما ضعیفتر بود. آمریکای این آقا از آمریکای ترامپ ضعیفتر است... رژیم صهیونیستی هم میبینید در چه وضعی است... آمریکا جنگ اوکراین را راه انداخت... الان این جنگ موجب شده است که بین متحدین اروپایی آمریکا با آمریکا به تدریج مدام فاصله بیفتد و فاصله زیاد بشود. چون اروپاییها دارند کتکش را میخورند. آمریکا سودش را میبرد.»
جهان در حال گذار از یک پیچ تاریخی بسیار مهم است و مصادیق نظم نوین جهانی روزبهروز بیشتر نمایان میشود. براساس مستندات متعدد «ایران قوی» در این نظم جدید جهانی نقشی ویژه و غیرقابل انکار دارد. بهتر است جریان غربگرا، یکبار هم که شده از سهل اندیشی فاصله گرفته و واقع گرا باشد و کمی هم درباره نظم جدید جهانی کسب اطلاع کند.
تحولات اخیر در جهان و رویکرد درست دولت سیزدهم در دیپلماسی، کلاس درس سیاست خارجی برای حامیان «دیپلماسی التماسی» است.