از «تبلیغات انتخاباتی پدر دکتر شریعتی» تا «رسیدن یک آیتالله به ریاست مجلس»
یکی از ویژگیهای عمده تحولات دهه بیست و تا حدودی دهه سی تاریخ معاصر ایران، تشکیل و فعالیت دهها بلکه صدها تشکل و گروه مذهبی در تهران و سایر شهرهای کشور است. بررسی اسناد، مطبوعات و حتی تاریخ شفاهی این گروهها حاکی از گستردگی تأثیرگذاری و فعالیت شبکهای آنها در عرصههای مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه است. چنین به نظر میرسد که تأسیس و استقبال گسترده از این تشکلها، پاسخی به سیاستهای دوران رضاشاه و نادیدهگرفتن نقش و جایگاه این نیروها و شعائر مذهبی بوده باشد.
از جمله عرصههایی که در این دوران با به وجود آمدن فضای نسبتاً باز سیاسی، مورد توجه نیروهای مذهبی قرار گرفت، انتخابات مجلس شورای ملی و حضور اشخاص مورد نظر این گروهها در مجلس بود؛ بنابراین گروههای مختلف مذهبی به فعالیت پرداخته و در سال 1322 همزمان با انتخابات دوره چهاردهم مجلس شورای ملی، گروهی با نام «جمعیت ملی اسلامی»، تبلیغات فراوانی برای کاندیداهای خود، سید ابوالقاسم کاشانی و دکتر فقیهی شیرازی انجام داد. نکته در خور توجه اینکه در آستانه این دوره از انتخابات که کشور در اشغال متفقین قرار داشت، چهار تن از علمای آذربایجان با موقعیتشناسی و طی فراخوانی، اهالی آن ایالت را به انتخاب نمایندگان اصلح - همچون اهالی تهران - فراخواندند. در این اعلامیه در خصوص ویژگیهای نمایندگان اصلح آمده است: دارای اخلاق حسنه، متدین به دین اسلام، امانتدار، عالم به مقتضیات وقت، مستحضر از سیاست داخلی و خارجی، باشرف و صحیحالعمل باشد.
در انتخابات دوره پانزدهم نیز، سراج انصاری بانی اتحادیه مسلمین، طی مقاله مفصلی با عنوان «انتخابات دینی و وظیفه وجدانی ما» از ضرورت شرکت فعالی مسلمین و مؤمنین در انتخابات سخن گفت. در همین دوره از انتخابات بود که شایعهای مبنی بر تحریم انتخابات از سوی آیتالله بروجردی مطرح شد؛ اما ایشان با اعلام این که در امور سیاسی دخالت نمیکند، این شایعه را تکذیب کرد.
نکته قابلتأمل دیگر درباره این دوره از انتخابات، واکنش نیروهای مذهبی به کاندیداتوری برخی افراد مسئلهدار بود. از آن جمله اهالی نجفآباد نسبت به نامزدی دو تن از کاندیداهای آن شهر که یکی حبیب اشراقی (متهم به وابستگی به بیگانگان) و دیگری ابوالقاسم پاینده (منتسب به بهائیت بود) عکسالعمل نشان داده و با ارسال دو تلگراف به ترتیب خطاب به قوامالسلطنه نخستوزیر و محمدرضا شاه، درخواست رد صلاحیت آنان را ارائه کردند.
مورد دیگری از ورود نیروهای مذهبی به عرصه انتخابات، در دوره شانزدهم بود که آیتالله هبتالله شهرستانی یکی از علمای متنفذ و برجسته عراق که مراوداتی نیز با علما و سیاستمداران ایران داشت، برای انتخاب یکی از وکلای عدلیه غرب کشور تلاش نمود.
با توجه به فضای سیاسی دهه 20 و برخی خلأهای قانونی انتخاباتی، بعضی از کاندیداها درصدد سوءاستفاده از این شرایط برآمدند و به همین دلیل برخی از علمای برجسته و بعضاً وعاظ برای برگزاری سالم انتخابات به تکاپو افتادند؛ از جمله آیتالله پسندیده (برادر ارشد امام خمینی) که در حمایت از دکتر مصدق و دولت وی شهرت داشت، راهکارهایی برای برگزاری انتخابات سالم طی نامهای به تاریخ 25 آذر 1330 مطرح کرد. این راهکارها عبارت بودند از: منع اعمال نفوذ و دخالت مدیران و مأموران دولتی، اتخاذ تدابیری همچون انتخاب عضو علیالبدل جهت جایگزینی احتمالی بازرسان و سایر دستاندرکاران، توزیع تعرفههای انتخاباتی متناسب با تعداد رأیدهندگان، کنترل محل صدور شناسنامه و شغل رأیدهندگان بهمنظور جلوگیری از انتقال کارگران کارخانجات و یا سایر افراد به محل غیر از منطقه رأیگیری خود، اعلام هشدارهای لازم از طریق رادیو جهت مجازات افراد تهدید و تطمیع کننده رأیدهندگان، کنترل دقیق حجم و مدت و ساعت برگزاری انتخابات در خمین و محلات.
در همین راستا، تشکلی به نام «هیئت مؤتلف ملی انتخابات» نیز طی نامهای به آیتالله شیخ علی مدرس، رئیس انجمن مرکزی انتخابات تهران، ضمن گلایه از برخی تقلبات و کارشکنیهای دستهجات به نفع جبهه ملی خاطرنشان کرد که اولاً با تبانی قبلی از ورود نمایندگان این هیئت به محل برگزاری انتخابات جلوگیری به عملآوردهاند و دوما در هنگام قرائت اسامی کاندیداها و همچنین شمارش آرا، به نفع جبهه ملی عمل کردهاند. در آذربایجان نیز جمعیت امر به معروف و نهی از منکر طی صدور اعلامیهای به نحوه برگزاری انتخابات این دوره اعتراض کرد. در خلال انتخابات، درگیری و زد و خوردهایی میان طرفداران رقبا در تبریز رخ داد. عمده این منازعات میان طرفداران جمعیت مذکور با جمعیت فداکاران آذربایجان به وقوع پیوست.
بنا بر گزارشی مفصل، شیخ فضلالله محلاتی از طلاب حوزه علمیه قم که به دعوت جمعیت امر به معروف به تبریز رفته بود، با ایراد سخنرانیهایی در ماههای محرم و صفر، اهالی را به انتخاب نمایندگان متدین دعوت کرد. حاج سید مرتضی خلخالی و میرزا علیاکبر صحت از سران آن جمعیت نیز نقش مهمی در این وقایع ایفا کردند.
این موضوع بهویژه در مشهد مورد توجه احزاب و گروههای مذهبی قرار گرفت؛ بهطوریکه چندین گروه از جمله کانون نشر حقایق اسلامی، انجمن پیروان قرآن و انجمن تبلیغات اسلامی جهت هماهنگی در انتخابات دوره هفدهم مجلس شورای ملی با هم ائتلاف کردند و جمعیتهای مؤتلفه اسلامی را تشکیل دادند. این ائتلاف بزرگ طی برگزاری جلسات مذاکره اعلام کرد: «ذهن بیشتر افراد [سران و اعضای جمعیت] متوجه آقایان امیر تیمور کلالی، محمدتقی شریعتی مزینانی، مصطفی قلی رام و آقای شیخ احمد بهار است».
در همین راستا، اهالی یزد نیز طی مخابره دو تلگراف یکی خطاب به دکتر مصدق که به امضای نزدیک به 60 نفر بود، شیخ مهدی حائری، فرزند شیخ عبدالکریم حائری را برای نمایندگی معرفی کردند و دیگری خطاب به آیت الله کاشانی با امضای نزدیک به 100 تن، شیخ محمد محققی را برای نمایندگی مجلس معرفی نمودند. همچنین در تلگرافی دیگر خطاب به آیت الله کاشانی، با ابراز خوشحالی از کاندیدای معرفی شده از طرف ایشان یعنی حجت الاسلام سید علیرضا سبحانی، محترمانه خاطرنشان کردند که زمینه انتخاب نامبرده در یزد وجود ندارد و از وی تایید کاندیداهای مورد نظر خود را خواستار شدند. نقش نیروهای مذهبی بهبهان با معرفی آیت الله غروی از آن شهر برای نمایندگی مجلس با مقاصد و تنش هایی همراه بود. علی رغم وجود این تنش ها، جمعی از اهالی بهبهان به ویژه کمیته جوانان بازرگانان و اصناف بهبهان و برخی عشایر محلی، با معرفی آیت الله غروی، درصدد مقابله با روند مذکور و رقابت با موسوی و سلطانی -که عناصر طرفدار انگلیس از آنها حمایت می کردند- برآمدند و با مخابره تلگرافی به دکتر مصدقريال از توطئه جریان مذکور مبنی بر جعل امضای اهالی در حمایت از موسوی پرده برداشتند.
واقعیت امر این است که در ادوار سیزدهم تا شانزدهم مجلس، نیروهای مذهبی بهنوعی تمرین سیاستورزی میکردند و هنوز از آمادگی لازم برای ایفای نقش مؤثر در عرصه انتخابات و کاندیداهای مذهبی برخوردار نبودند. شاید رویکرد آیتالله بروجردی در کنارهگیری از عرصه سیاست و بالطبع مقلدین ایشان، از زمره علل این گرایش بود. اما بهتدریج با نقشآفرینی فدائیان اسلام و بهخصوص آیتالله کاشانی در مبارزات ملیشدن صنعت نفت و رویکرد اقشار مختلف مذهبی به این نهضت، جایگاه نیروهای مذهبی روزبهروز در عرصه رقابتهای سیاسی پررنگتر شد؛ بهگونهای که در مجلس هفدهم آیتالله کاشانی به ریاست مجلس برگزیده شد.
بنابراین، با توجه به فضای سیاسی موجود در دوره هفدهم، نیروهای مذهبی نیز همچون سایر اقشار و طبقات اجتماعی در این انتخابات ایفای نقش نمودند. بر اساس اسناد موجود، سه عرصه یعنی تلاش برای برگزاری انتخابات سالم، اعلام آمادگی برای کاندیداتوری و مقاومت در قبال تغییر قانون انتخابات، از جمله اصلیترین زمینههای حضور نیروهای مذهبی در این دوره به شمار میرفت.
منبع:
روحبخش، رحیم (1392) بررسی اسنادی نقش نیروهای مذهبی در انتخابات دوره های سیزدهم تا شانزدهم مجلس شورای ملی، مجموعه مقالات سومین نشست تخصصی تاریخ مجلس، تهران، کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی