از چالشهای علم دینی در دوران معاصر تا تحمیل هژمونی معرفتی غرب

به گزارش سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، حجتالاسلام حمید پارسانیا شب گذشته در برنامه تلویزیونی دارالعلم شبکه چهار سیما به بررسی مباحث پیرامون علم دینی و چالشهای آن پرداخت.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی به تغییراتی که در ذهن تودههای مردم نسبت به علم به وجود آمده اشاره کرد و گفت: در دوران معاصر، تودهها این تصور را دارند که علم باید به شکلی کاربردی در زندگی مردم تأثیر بگذارد و مشکلات آنها را حل کند.
وی افزود: این تغییر دیدگاه حتی ممکن است در برخی از اعضای جامعه دانشگاهی نیز مشاهده شود، به طوری که بسیاری از افراد ممکن است علوم اسلامی را علم ندانند و بر این باور باشند که این علوم هیچ کاربردی در زندگی روزمره ندارد.
وی در ادامه به بحث «علم دینی» پرداخت و عنوان کرد: بسیاری از افراد در مورد تقسیمبندی علم به دینی و غیر دینی دچار شک و تردید هستند و این تفکیک را حتی به چالش کشیدهاند.
حجتالاسلام پارسانیا اظهار داشت: مردم و دانشمندان به دنبال علمی هستند که کاربرد عملی و نافع داشته باشد. گاهی اوقات علم به گونهای مطرح میشود که آموختن آن برای همگان واجب است.
وی اضافه کرد: اما برخی علوم حتی ممکن است ضررهای زیادی به دنبال داشته باشند و به گفته برخی، این علوم نه تنها نافع نیستند، بلکه موجب ایجاد مشکلات و مسائل جدید میشوند.
علم نافع و معرفت نفس
وی به توضیح مفهوم «علم نافع» پرداخت و بیان کرد: برخی از علوم، به ویژه معرفت نفس، به عنوان یکی از نافعترین علوم معرفی میشوند.
وی تصریح کرد: هر علمی به اندازه اهمیت موضوع آن برای انسان ارزشمند است و انتظار مردم نیز بر این اساس است که علمی را فرا بگیرند که نه تنها مفید باشد، بلکه بر زندگیشان تأثیر مثبتی بگذارد.
چالشهای علم دینی در دوران معاصر
وی سپس به بررسی تاریخچه و پیشینه طرح مسئله علم دینی پرداخت و خاطرنشان ساخت: اصطلاح «علم دینی» بهطور خاص از حدود شصت سال پیش مطرح شده است و ریشههای آن به دوران معاصر و مواجهه با علم مدرن در جهان اسلام باز میگردد.
حجتالاسلام پارسانیا افزود: در گذشته این مسئله در کشورهای اسلامی به ویژه قبل از انقلاب اسلامی ایران مطرح شده بود، اما بعد از انقلاب اسلامی ایران، این بحث در داخل کشور نیز به تدریج مورد توجه قرار گرفت.
وی به رویکردهای مختلف جهان اسلام در مواجهه با علم مدرن و تأثیرات آن بر علوم اسلامی اشاره کرد و گفت: هر بخش از جهان اسلام به فراخور پیشینه فرهنگی و فکری خود، رویکردهای متفاوتی نسبت به علم مدرن اتخاذ کرده است ؛برخی کشورهای اسلامی به دنبال یافتن همراستایی بین علم مدرن و دین هستند، در حالی که برخی دیگر، بهویژه در غرب، از امتناع از دین در دنیای مدرن صحبت میکنند و چالشهای فراوانی را مطرح کردهاند.
دیدگاههای مختلف درباره علم دینی
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی به طرح رویکردهای مختلف درباره علم دینی در غرب اشاره کرد و افزود: در جهان غرب، فلسفه دین بهعنوان یک علم مستقل در تلاش است تا چالشها و ناسازگاریهای بین علم و دین را حل کند؛ این دانش فلسفی به دنبال یافتن راههایی برای همخوانی دین با علم مدرن است.
وی همچنین به نحوه برخورد برخی از اندیشمندان غربی با دین و علم اشاره کرد و افزود: در حالی که برخی از آنها به دنبال سازگاری بین علم و دین هستند، برخی دیگر بهطور کلی علم و دین را در تضاد با یکدیگر میدانند و بر امتناع امکان دینداری در دنیای مدرن تأکید میکنند.
علم مدرن و برخورد با هویت دینی
حجتالاسلام پارسانیا به مسئله هویت دینی در دنیای مدرن اشاره کرد و گفت: برخی از جریانهای اسلامی در مواجهه با علم مدرن، تلاش دارند که از آن برای تقویت دین استفاده کنند.
وی ادامه داد: این روند در برخی از کشورهای اسلامی، به ویژه در ایران، بیشتر به چشم میخورد که در آنها سعی بر این است که نشان دهند مفاهیم علمی در قرآن و آموزههای اسلامی نیز وجود دارند و با علم مدرن سازگار هستند.
رویکردهای مختلف در جهان اسلام
وی به رویکردهای مختلف در جهان اسلام نسبت به علم دینی اشاره کرد و افزود: این رویکردها میتوانند شامل رویکردهای سنتیتر، مانند گرایشهای حدیثی سلفی، و یا رویکردهای مدرنتر و پستمدرن باشند که هرکدام با توجه به شرایط خاص خود به مسائل علمی و دینی میپردازند.
حجتالاسلام پارسانیا تصریح کرد: مسئله علم دینی و چالشهای آن نه تنها در ایران، بلکه در سطح جهانی مطرح است و نیاز به بحث و بررسیهای عمیقتر دارد تا بتوان به راهحلهایی برای هماهنگسازی علم و دین دست یافت.
وی با اشاره به اینکه علم در تاریخ معاصر از صورت جهانی برداشته شده و هویتی فرهنگی یافته است، اظهار کرد: اصول موضوعه و بنیانهای علم، برآمده از فرهنگ خاصی هستند که نمیتوان از آن گریز داشت.
وی در این باره توضیح داد: از نگاه فلسفه علم، علم در هر جامعهای تحت سیطره اسطورهها و پیشفرضهای فرهنگی است که کارآمدی آن را تبیین میکنند، نه لزوماً حقیقت آن را.
علم، محصول فرهنگها؛ نه ذات مستقل
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه علم مدرن، ذاتی و روشنگر به معنای مطلق نیست، افزود: علم، در واقع برساختهای است که هر جامعه بر اساس نیازها و مبانی فکری خود آن را میسازد.
وی خاطر نشان کرد: فرهنگ دینی، علم دینی میسازد و فرهنگ اروپایی، علم اروپایی. این نوع نگاه از دهه ۷۰ میلادی در فلسفه علم مطرح شد و رویکردهای پستمدرن نیز بر هویت فرهنگی علم تأکید کردند.
وی گفت: علم در دنیای مدرن دیگر به عنوان حقیقت مطلق تلقی نمیشود، بلکه در فرهنگهای مختلف معانی و کارکردهای متفاوتی دارد.
وی با اشاره به اینکه علوم انسانی در بستر مدرنیته با معرفتشناسی حسی و اصحاب المعارف پدید آمدند، افزود: این علم بر پایه تجربهگرایی و آزمونپذیری بنا شده و هر آنچه آزمونپذیر نباشد، از دایره علم خارج تلقی میشود؛ این تقسیمبندی موجب شد عرصه وسیعی از مفاهیم انسانی از داوری علمی خارج شوند.
علوم انسانی، مواجهه با معنا و کنش انسانی
وی با بیان اینکه تفاهم، تفسیر و فهم عناصر بنیادین در علوم انسانی هستند، تأکید کرد: این حوزهها اگرچه ممکن است ساختار آکادمیک داشته باشند، اما الزاماً ساینس نیستند.
حجت الاسلام پارسانیا یادآور شد: علوم انسانی بیشتر به معنای فرهنگشناسی و انسانشناسی هستند و نباید با علوم تجربی اشتباه گرفته شوند.
تقسیمبندی مدرن علم؛ تحمیل هژمونی معرفتی غرب
وی با بیان اینکه در تمدن اسلامی تقسیمبندی علم وجود دارد، اظهار کرد: فارابی علوم را به علومی که موضوع آنها با اراده انسان ایجاد میشود و علومی که مستقل از اراده انسان هستند تقسیم کرده است؛ علوم طبیعی و ریاضی در بخش دوم و علوم انسانی در بخش اول قرار میگیرند، اما این تقسیمبندی با آنچه در مدرنیته وجود دارد متفاوت است.
مرزبندی نادرست علوم؛ ادبیات علم نیست
وی گفت: فلسفه، ادبیات، مردمشناسی و انسانشناسی علم به معنای ساینس نیستند و نباید در دستهبندی علوم تجربی گنجانده شوند.
حجت الاسلام پارسانیا با بیان اینکه این دستهبندی نادرست موجب شده تا مفاهیم فلسفی و فرهنگی در دانشگاهها به حاشیه رانده شوند، افزود: فلسفه را در دانشکده ادبیات میگذارند، در حالی که فلسفه داوری علمی دارد؛ روانشناسی، جامعهشناسی، ادبیات علمی نیستند، اما در تقسیمبندی مدرن علوم، جایگاهی پیدا کردهاند که موجب سوءبرداشت شده است.
سیطره مفهومی علم مدرن و هژمونی نهادهای علمی جهانی
وی با تأکید بر اینکه این سیطره چنان شدید است که حتی دیده نمیشود، گفت: خروج از این گفتمان ممکن است به حذف جایگاه شغلی و اجتماعی افراد منجر شود؛ هژمونی علم مدرن آنچنان قاهر و گسترده است که سخن گفتن بیرون از آن، مستلزم تلاش و مقاومت بسیار است.
استاد حوزه و دانشگاه در ادامه به دیدگاه علامه جوادی آملی درباره علم دینی اشاره کرد و گفت: ایشان از دهه ۷۰ تاکنون، در آثار متعدد خود به این بحث پرداختهاند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: علامه جوادی آملی از همان سالها مفهوم علم دینی را حتی در حوزه علوم پایه مطرح میکردند؛ سه کتاب کلیدی ایشان شامل «شریعت، معرفت و عقلانیت»، «عقل در هندسه معرفت دینی» و «علم دینی» هر کدام در یک دهه منتشر شدند و حاصل چندین نشست علمی بود که در قالب کتاب توسط دانشگاه تهران منتشر شد.
وی تأکید کرد: آنچه ایشان مطرح کردهاند، ادامه حکمت اسلامی در مواجهه با پرسشهای فلسفه علم مدرن است و بر خلاف روشهای پستمدرن، از منطق حکمت اسلامی برای تبیین علم دینی بهره گرفتهاند.
فرهنگ مدرن اجازه شکلگیری علم دینی را نمیدهد
حجتالاسلام پارسانیا با اشاره به رابطه علم دینی و فرهنگ مدرن تأکید کرد: با آشنایی تدریجی با علم مدرن، متوجه میشویم که متافیزیک و فرهنگ خاصی بهصورت ناخودآگاه بر آن حاکم است و جهان مدرن بهسادگی اجازه نمیدهد علمی با هویت دینی شکل گیرد؛ علمی که صرفاً کارآمدی دنیوی را هدف نگیرد، بلکه در خدمت حقیقت باشد.
علم دینی بر پایه فلسفه اسلامی قابل تبیین است
وی یکی از فیلسوفان و اندیشمندانی را که در این زمینه فعالیت میکند، دارای رویکردی متفاوت دانست و افزود: این شخصیت برخلاف مدلهایی که بیشتر متأثر از نگاه پروتستانی هستند، از بستر حکمت و فلسفه اسلامی به مسئله علم دینی ورود کرده است؛ نوآوری او در امتدادبخشی به مباحث علم دینی و درگیر کردن آن با مسائل فلسفی معاصر قابل توجه است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی اظهار داشت: از نظر این اندیشمند، علم به حسب ذات خود به دینی و غیردینی تقسیم نمیشود، اما در برخی جهات مانند موضوع، روش، متافیزیک، تجویز و هنجارها و حتی شرایط فرهنگی و تمدنی، چنین تقسیماتی رخ میدهد.
موضوع علم میتواند منشأ دینی بودن آن باشد
وی در تبیین بیشتر این مسئله افزود: ما همواره وقتی میگوییم (علوم دینی)، به موضوع آنها نظر داریم، مانند اینکه موضوع علم، دین یا امر دینی است؛ این تلقی در نگاه بسیاری از متفکران، حتی در دوران آغازین علم بشری وجود داشته که کل عالم را صحنه کار خداوند میدیدهاند؛ از این منظر، علم ذاتا دینی بوده است.
استاد فلسفه دانشگاه تهران تصریح کرد: برخی فیلسوفان بر این باورند که هیچ علمی بدون متافیزیک نیست؛ خواه عالم به آن آگاه باشد یا نباشد.
وی ادامه داد: متافیزیک نیز از نظر ایشان صرفاً معرفت عقلی نیست، بلکه یک نحوه تبیین از عالم است که میتواند دینی یا غیردینی باشد؛ اگر متافیزیک دینی باشد، علوم دیگر نیز به تبع آن دینی خواهند شد و بالعکس، اگر فیلسوفی هستی را در جغرافیای سکولار تفسیر کند، علوم او نیز سکولار خواهند بود.
وی اضافه کرد: علاوه بر موضوع و متافیزیک، روش علمی نیز در این تقسیمبندی مؤثر است. همچنین تجویز دینی یعنی اینکه دین اجازه دهد یا ندهد فلان علم شکل بگیرد و وضعیت خود عالم (مثل اینکه مؤمن باشد یا نباشد)، همه در این امر دخیل هستند. از این منظر، رابطهای منطقی میان شخصیت عالم و علم او برقرار است.
فرهنگ دینی بستر تکوین علم دینی است
حجتالاسلام پارسانیا با تأکید بر تأثیر فرهنگ بر علم، اظهار داشت: هر فرهنگی اقتضای نوع خاصی از تفسیر عالم را دارد و فرهنگ دینی، علمی میطلبد که با متافیزیک الهی سازگار باشد؛ در مقابل، فرهنگ سکولار، علمی را تولید میکند که برآمده از نگاه غیر دینی به هستی است یا حتی در صورت ظهور علمی الهی، آن را حذف میکند.
وی با اشاره به شکلگیری علم مدرن، خاطرنشان کرد: این علم در دل فرهنگی متولد شد که زیست دنیوی را ترجیح میدهد و معرفتهایی که انسان را به مرگ و آخرت آگاه میکند، مانعی بر سر راه لذتطلبی دنیوی میبیند؛ فلسفهای که (مرگآگاهی) در آن نقش دارد، در چنین فرهنگی جایی ندارد و بهتبع آن، علمی متناسب با این فلسفه نیز مورد توجه قرار نمیگیرد.
علم دینی باید امتداد اجتماعی معرفت اسلامی باشد
عضوشورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: اگر بپذیریم که معرفت باید امتداد اجتماعی داشته باشد، باید بررسی کرد که کدام علم میتواند این امتداد را برای معرفت اسلامی فراهم کند؛ زیرا حضور یک علم در تاریخ، صرفاً به روش و حقیقت آن مربوط نیست، بلکه به شرایط فرهنگی و متافیزیکی جامعه نیز وابسته است.