۲۳ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۰:۳۹
کد خبر: ۷۸۳۶۴۷

جریان شناسی اجتماعی پس از قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲

جریان شناسی اجتماعی پس از قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲
در داخل ایران، مراجع تقلید و مردم شهرهای مختلف با برگزاری تظاهرات و اجتماعات، حمایت خود را از امام خمینی اعلام کردند. این فشارها سرانجام رژیم را مجبور به آزادی امام در ۱۸ فروردین ۱۳۴۳ کرد.
قیام ۱۵ خرداد، با وجود سرکوب شدید، موجی از آگاهی و خشم علیه رژیم پهلوی در میان مردم ایجاد کرد. اخبار دستگیری امام خمینی و کشتار معترضان به‌سرعت در سراسر کشور منتشر شد و نفرت عمومی از رژیم را شدت بخشید. این اخبار حتی به خارج از ایران نیز رسید و واکنش‌های گسترده‌ای از سوی شخصیت‌های سیاسی، علمی و مذهبی در داخل و خارج از کشور به دنبال داشت. حوزه‌های علمیه نجف، کربلا و کاظمین با برگزاری اجتماعات و ارسال تلگراف به سران کشورهای اسلامی و سازمان‌های بین‌المللی، خواستار آزادی امام شدند [1]. این حرکت، همبستگی اجتماعی و مذهبی را تقویت کرد و نشان داد که رژیم پهلوی در برابر اراده مردم آسیب‌پذیر است.
در داخل ایران، مراجع تقلید و مردم شهرهای مختلف با برگزاری تظاهرات و اجتماعات، حمایت خود را از امام خمینی اعلام کردند. این فشارها سرانجام رژیم را مجبور به آزادی امام در 18 فروردین ۱۳۴۳ کرد [2]. این رویداد نشان داد که مقاومت مردمی می‌تواند رژیم را وادار به عقب‌نشینی کند و روحیه مبارزه را در جامعه تقویت کرد.
نقش محوری روحانیت در تحولات اجتماعی
قیام 15 خرداد جایگاه روحانیت شیعه را به‌عنوان محور مقاومت مردمی تثبیت کرد. تا پیش از این قیام، حوزه علمیه چندان وارد مسائل سیاسی نمی‌شد، اما شجاعت امام خمینی در برابر رژیم، نسل جدیدی از علما را به عرصه سیاست کشاند [3]. دستگیری و تبعید امام نه‌تنها روحانیت قم، بلکه روحانیون سایر شهرها را نیز به میدان مبارزه آورد. روحانیون در مساجد، مدارس و مجالس مذهبی با پخش اعلامیه‌ها و تراکت‌ها، مردم را برای ادامه نهضت آماده کردند [4]. این تحول، روحانیت را از نهادی صرفاً مذهبی به نیرویی سیاسی-اجتماعی تبدیل کرد که نقش کلیدی در بسیج توده‌ها داشت [5].
علاوه بر این، قیام ۱۵ خرداد مرجعیت امام خمینی را به‌صورت رسمی تثبیت کرد. اعلامیه‌های مراجع تقلید در تیرماه 1342 صراحتاً مرجعیت ایشان را تأیید کرد، که این امر هم جنبه تبلیغاتی داشت و هم فشار بر رژیم برای آزادی امام را افزایش داد [6]. این تأیید، جایگاه امام را به‌عنوان رهبر نهضت مستحکم‌تر کرد و اسلام و مرجعیت دینی را به محور اصلی مبارزه تبدیل نمود.
 
پیوند حوزه و دانشگاه
یکی از مهم‌ترین تحولات اجتماعی پس از قیام ۱۵خرداد، نزدیک شدن حوزه و دانشگاه بود. پیش از این، این دو نهاد ارتباط چندانی نداشتند، اما پس از قیام، اعلامیه‌های حوزه در دانشگاه‌ها و اعلامیه‌های دانشجویان در مدرسه فیضیه قم پخش شد [7]. این پیوند در سال‌های بعد نیز ادامه یافت؛ برای مثال، در سال 1349، به دنبال اعتراضات دانشجویی و تعطیلی دانشگاه تهران، حوزه علمیه قم در همبستگی با دانشجویان، دروس خود را تعطیل کرد [8]. این همکاری، زمینه‌ساز اتحاد گسترده‌تر طبقات اجتماعی در سال‌های منتهی به انقلاب 1357 شد.
رشد آگاهی دینی و سیاسی
قیام 15 خرداد به گسترش آگاهی دینی و سیاسی در میان مردم منجر شد. مردم در مساجد و مدارس به مطالعه قرآن، نهج‌البلاغه و سایر متون اسلامی پرداختند و این امر به تقویت بینش دینی و سیاسی آن‌ها کمک کرد [9]. امام خمینی با تأکید بر اینکه اسلام تنها دین عبادی نیست، بلکه دین زندگی و دخالت در امور سیاسی وظیفه دینی است، فقه سیاسی اسلام را تقویت کرد [10]. این دیدگاه، برخلاف برخی قشریون مذهبی که دین را به امور فردی محدود می‌کردند، بُعد اجتماعی و سیاسی اسلام را برجسته کرد و زمینه‌ساز طرح تئوری حکومت اسلامی شد که بعدها در نجف توسط امام تبیین گردید [11].
افشای چهره استبدادی رژیم
قیام 15 خرداد چهره واقعی رژیم پهلوی را برملا کرد. رژیم که با تبلیغ «انقلاب سفید» و اصلاحات ارضی سعی در کسب وجهه مردمی داشت، با سرکوب خونین معترضان، ماهیت استبدادی و ضد ملی خود را نشان داد. این سرکوب‌ها، از جمله کشتار مردم در شهرهای قم، تهران و شیراز، نفرت عمومی از شاه را افزایش داد و او را به یکی از منفورترین چهره‌ها در میان مردم تبدیل کرد [12]. سخنان آتشین امام در عاشورای 1342 نیز ابهت رژیم را شکست و شجاعت مردم را در برابر فضای اختناق تقویت کرد [13].
 
شکل‌گیری گروه‌های مبارزاتی
قیام 15 خرداد، اگرچه خودجوش بود، به تشکیل گروه‌های مبارزاتی سازمان‌یافته منجر شد. در تهران و برخی شهرها، گروه‌های کوچک از دانشجویان، بازاریان و روحانیون شکل گرفتند که به پخش اعلامیه‌ها و سازماندهی جلسات عمومی می‌پرداختند. برخی از این گروه‌ها، مانند مؤتلفه اسلامی و سازمان مجاهدین خلق، بعدها به مبارزه مسلحانه روی آوردند [14]. ترور شخصیت‌هایی مانند حسنعلی منصور در ۱۳۴۳ و تلاش برای ترور شاه در ۱۳۴۳ نشان‌دهنده رشد روحیه مبارزاتی و آمادگی مردم برای مقابله با رژیم بود [15، 16]. این گروه‌ها، هرچند گاهی به‌صورت پراکنده عمل می‌کردند، زمینه‌ساز سازماندهی بهتر مبارزات در سال‌های بعد شدند.
مبارزه با استکبار و شعار «نه شرقی، نه غربی»
یکی از دستاوردهای مهم قیام 15 خرداد، طرح مبارزه با استکبار جهانی، به‌ویژه آمریکا و اسرائیل، به‌عنوان حامیان رژیم پهلوی بود. امام خمینی با افشای ماهیت سلطه‌جویانه آمریکا و خطر اسرائیل برای جهان اسلام، شعار «نه شرقی، نه غربی» را پایه‌گذاری کرد [17]. این دیدگاه، مبارزه را از سطح داخلی به سطحی بین‌المللی ارتقا داد و رژیم پهلوی را به‌عنوان عامل استعمار معرفی کرد.
 
اسناد چه می‌گویند؟
قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، هرچند در ظاهر با شکست مواجه شد، اما تأثیرات عمیقی بر جامعه ایران گذاشت. این قیام، روحانیت را به‌عنوان محور مقاومت مردمی تثبیت کرد، آگاهی دینی و سیاسی مردم را افزایش داد و چهره استبدادی رژیم پهلوی را افشا کرد. همچنین، با شکل‌گیری گروه‌های مبارزاتی و طرح شعارهای ضداستکباری، زمینه‌های فکری و سازمانی انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ را فراهم آورد. در همین راستا، سند مورخ ۲۱ خرداد ۱۳۴۲ از فعالیت فردی به نام حاج حسین قمی در سبزه‌میدان تهران حکایت دارد که با پخش اعلامیه‌های اعتصاب و دعوت کسبه به بستن مغازه‌ها به نام امام زمان (عج)، تلاش می‌کرد تا اعتراضات را گسترش دهد. این اقدام، نمونه‌ای از مقاومت مدنی بود که با تکیه بر باورهای مذهبی، همبستگی اجتماعی را تقویت می‌کرد. تعقیب او توسط پاسبان‌ها و پناه بردنش به قهوه‌خانه آیینه در خیابان ناصرخسرو، نشان‌دهنده فضای امنیتی شدید و در عین حال شجاعت فعالان در ادامه مبارزه بود.
در ادامه متن سند از نظر می‌گذرد:
جریان شناسی اجتماعی پس از  قیام 15 خرداد 1342
تاریخ: ۲۱/۳/۴۲
ساعت ۰۰: ۱۱/  بخش ۳۱۱
گوینده : افراشته
گیرنده : شیخان
 پیرو اطلاعیه قبلی حاج حسین قمی که دیروز (۴۲/۳/۲۰) اعلامیه های اعتصاب را پخش می کرد و آدرس منزل وی قبلاً داده شده است هم اکنون در جلوی سبزه میدان فریاد می زد مردم به خاطر امام زمان دکانهای خود را ببندید.
پاسبانها نامبرده را دنبال کرده و پا به فرار گذاشته است و سپس داخل قهوه خانه آیینه در خیابان ناصرخسرو شده و برای عده ای باز مشغول صحبت است.
اداره سوم به ساواک تهران اطلاع داده شد.
 
منابع:
۱.     عمید زنجانی، عباسعلی، انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن، نشر کتاب سیاسی، 1368، ص 461.
۲.     عمید زنجانی، همان، ص 461.
۳.     روحانی، سیدحمید، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی (ره)، جلد اول، انتشارات راه امام، 1360، صص 618-617.
۴.     روحانی، همان، صص 618-617.
۵.     جعفری، فریبا، نقش روحانیت در قیام 15 خرداد، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1385، صص 87-102.
۶.     منصوری، جواد، تاریخ قیام پانزده خرداد به روایت اسناد، جلد 2، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1378، ص 47.
۷.     روحانی، همان، ص 619.
۸.     عمید زنجانی، همان، صص 489-488.
۹.     روحانی، همان، ص 599.
۱۰.  میلانی، محسن، شکل‌گیری انقلاب اسلامی از سلطنت پهلوی تا جمهوری اسلامی، نشر گام نو، 1371، صص 164-174.
۱۱.  احمدپور، محمدنقی، آغاز بیداری، ویژه‌نامه قیام 15 خرداد، مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما، 1382، ص 483.
۱۲.  احمدپور، همان، صص 118-119.
۱۳.  احمدپور، همان، ص 114.
۱۴.  مدنی، سیدجلال‌الدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، جلد دوم، دفتر انتشارات اسلامی، 1362، ص 104.
۱۵.  نجاتی، غلامرضا، تاریخ سیاسی بیست‌وپنج ساله ایران، جلد اول، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، 1371، ص 375.
۱۶.  مازندی، یوسف، ایران ابرقدرت قرن، نشر البرز، 1376، صص 494-496.
۱۷  منصوری، جواد، 25 سال حاکمیت آمریکا بر ایران، 1364، ص 116.
ارسال نظرات