نمیشود به بهانه وحدت با بیحجابها و مکشفهها برخورد نکرد

به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، آیتالله علی اکبر سیفی مازندرانی در دیدار با جمعی از فعالان سیاسی با اشاره به وضعیت موجود و تاکید رهبر معظم انقلاب اسلامی به تبیین چارچوب های اتحاد مقدس، اهمیت امر به معروف و نهی از منکر، آسیب ها ربا در نظام بانکی و پرداخت
استاد حوزه علمیه قم در پاسخ به عدهای که برخورد با بی حجابی را مخالف وحدت می دانند، می گوید: اگر شخصی ]مثلا[ بگوید: «بیایید وحدت داشته باشیم، اگر میخواهید جنگ نشود، اگر میخواهید آمریکا به شما حمله نکند، اگر میخواهید آرامش داشته باشید، اگر میخواهید با دنیا تعامل داشته باشید، اگر میخواهید جامعه جهانی شما را بپذیرد، اگر میخواهید شما را منزوی نکنند، باید وحدت داشته باشید. چه کار دارید به این اشخاص بیحجاب که روسری دارند یا ندارند؟ همه باید در پرچم اسلام و زیر بیرق اسلام زندگی بکنند!» در اینجا آیا دین خدا و دین الهی اقامه شده است؟
وی به این نکته هم اشاره کرد: اگر در جامعه ما برخی زنان بخواهند بگویند ما آزاد باشیم و به صورت مکشّفه در جامعه تردد کنیم، آنگاه مسئولی پیدا شود و بگوید اختلاف نکنید، با اینها برخورد نکنید، بگذارید آزاد باشند، راحت باشند، زیرا الان حرف اول ما وحدت است؛ این وحدت، نحس است.
استاد حوزه علمیه قم یادآور شد: کسی حق ندارد در این مملکت بگوید با ابتذال، هرزگی، فساد، بیعفتی و بیحیایی مبارزه نشود، به خاطر اینکه اینها موجب از بین رفتن وحدت است. این حرف، حرف درستی نیست.
آیت الله سیفی مازندرانی بر این نکته هم تاکید کرد که «من نمیگویم هرکس در خیابان راه بیفتد و به کسی که منکر انجام میدهد، سیلی بزند؛ این کار خلاف شرع است و ائمه چنین چیزی نمیگویند. میگوییم اقلِّ مرتبه امر به معروف و نهی از منکر این است که هرکسی باید این جرأت را داشته باشد که با زبان نرم، با استدلال و با خوشرویی بتواند به کسی که منکری را به صورت علنی و با تجاهر در جامعه انجام میدهد، تذکر بدهد.»
مشروح سخنان آیت الله سیفی مازندرانی را در ادامه بخوانید:
اقامه دین؛ رسالت مشترک انبیا و اصل جمهوری اسلامی
بسم الله الرحمن الرحیم.
خدای تعالی در قرآن مجید میفرماید: شَرَعَ لَکُم مِّنَ الدِّینِ مَا وَصَّیٰ بِهِ نُوحًا وَالَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ وَمَا وَصَّیْنَا بِهِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَیٰ وَعِیسَیٰ أَنْ أَقِیمُوا الدِّینَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِیهِ. خداوند متعال برای شما تشریع، مقرر، تقنین و توصیه فرمود. شَرَعَ لَکُم مِّنَ الدِّینِ، چه چیزی را؟ مَا وَصَّیٰ بِهِ نُوحًا، آنچه را که به نوح پیغمبر توصیه فرمود، آن را برای شما تشریع کرد. شَرَعَ لَکُم خطاب به رسول خدا، پیغمبر اسلام و مسلمین است. برای شما تشریع فرمود آنچه را که به نوح پیغمبر توصیه فرمود: مَا وَصَّیٰ بِهِ نُوحًا. وَالَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ و تشریع فرمود آنچه را که به تو وحی فرمود ای پیغمبر، یا محمد (صلی الله علیه و آله و سلم). آنچه را که به تو وحی کردیم، تشریع نمودیم. وَمَا وَصَّیْنَا بِهِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَیٰ وَعِیسَیٰ و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی. نوح، محمد (صلی الله علیه و آله)، ابراهیم، موسی و عیسی که در این آیه آمدهاند، اینها پنج پیامبر اولوالعزم و گل سرسبدِ همه ۱۲۴ هزار پیامبر الهی هستند. اینها را دقت کنید. وَمَا وَصَّیْنَا بِهِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَیٰ وَعِیسَیٰ. شَرَعَ لَکُم مَا وَصَّیْنَا إلی هذه الأنبیاء.
اگر اقامه دین الهی در میان نباشد، وحدت ارزشی ندارد
حال، آن امر توصیه شده چیست؟ مجموع این موارد است. تمام اسماء موصول ما در این آیات دارای ابهام هستند. مَا وَصَّیٰ بِهِ نُوحًا چیست؟ وَالَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ چیست؟ وَمَا وَصَّیْنَا بِهِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَیٰ وَعِیسَیٰ چیست؟ أَنْ أَقِیمُوا الدِّینَ. آن، اقامه دین الهی است. تمام انبیای الهی، انبیای اولوالعزم و همه پیغمبران به این هدف مأمور بودند؛ منتها در هر عصر و زمانی، دین همان پیغمبر [ملاک بود]. اما اسلام به عنوان دین خاتم و جامع تمام توصیههای الهی و تشریعات نوح، ابراهیم، موسی و عیسی را در خود دارد و جامع است. أَنْ أَقِیمُوا الدِّینَ. پس سخن نخست در نظام جمهوری اسلامی چیست؟ اقامه دین الهی. این نص صریح قرآن مجید و امری قاطع و بدون تردید است. وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِیهِ؛ و تفرقه نکنید. لَا تَتَفَرَّقُوا یعنی اتَّحِدُوا. وحدت داشته باشید؛ در چه چیزی؟ در دین الهی. پس اگر اقامه دین الهی در این میان نباشد، وحدت ارزشی ندارد.
معنای این سخن چیست؟ یعنی تمام گروهها و سلایق در نظام جمهوری اسلامی همه با هم متحد شوند و در جهات مختلف صنعتی، نظامی، اقتصادی و غیره پیشرفت بکنند، به اوج قله تمدن برسند و قاطعانه از آمریکا، اروپا، چین، روسیه و همه پیشی بگیرند. شما این نکته را در ذهن خود مجسم کنید: همه با هم متحد به آن نقطه اوج هم برسند، اما دین خدا کمرنگ باشد. آیا این امر در نزد خدای تعالی، خالق سبحان و نبی خاتم و انبیای الهی و ائمه اطهار ارزش دارد؟ پاسخ منفی است؛ ارزش ندارد.
امروز که مقام معظم رهبری بارها بر وحدت تأکید میکنند، مقصودشان این وحدت است. کدام وحدت؟ وحدتی که پایهگذار و زمینهساز اقامه دین الهی باشد. باید بر اساس دین باشد. همه هم دم از دین میزنند؛ همه مسلمین، حتی غیرشیعه. آنکه اکنون دین مجسم است، آنکه خدای تعالی دین را به دست او سپرده است، نائب امام عصر (سلام الله علیه) است.
وحدت حقیقی در نفی سلطه کفار
بدون شک، وحدت باید در این جهت باشد؛ در جهت نفی سلطه کفار. وَلَن یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا. این نص قرآن مجید است؛ آن هم با تعبیر لَنْ. فرق بین لَنْ و لا را میدانید؟ لَنْ برای نفی ابد است و لا مجرد نفی است، اعم از اینکه ابدی باشد یا نباشد. فرمود: وَلَن یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا. این به چه معناست؟ یعنی لَنْ یَکْتُبَ اللهُ تَعَالَی فِی دَفْتَرِ تَشْرِیعِهِ حُکْمًا وَقَانُونًا یُوجِبُ العَمَلَ بِهِ سَلْطَةَ الکُفَّارِ عَلَی المُؤْمِنِینَ. خدای تعالی در کتاب تشریعش هرگز قانونی و حکمی را تشریع نفرموده و هیچ قراردادی و پیمانی چه برجام و چه غیر برجام را امضا نکرده است اگر در جهت سلطه کفار باشد تا چه رسد به اینکه ما به تملق از آنان بپردازیم و العیاذ بالله، به دریوزگی در برابرشان بیفتیم و بخواهیم به آنها بگوییم هرچه شما بگویید، ما سر مینهیم؛ مثل همان کاری که آمریکا با پهلوی میکرد. اگر چنین باشد، اگر همه هم در این جهت وحدت داشته باشند، این وحدت، وحدت نحسی است و مبغوض پروردگار است. خدای تعالی به پیغمبرش هم چنین اجازهای نمیدهد، تا چه رسد به ما. پس وحدت مطلوب این است.
وحدت مطلوب در نگاه قرآن
وحدت مطلوبی که خدای تعالی میفرماید: وَاعْتَصِمُوا. یک آیه را خواندم، این آیه دوم: وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا. قبل از وَلَا تَتَفَرَّقُوا که نهی از تفرقه کرد (و نهی از تفرقه یعنی امر به وحدت)، امر به اعتصام به حبلالله کرد. وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا. حبلالله چیست؟ به اتفاق شیعه و سنی همه روایات و ضرورت دین، حبلالله در درجه اول قرآن مجید است. همان آیه اولی که خواندم: أَنْ أَقِیمُوا الدِّینَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِیهِ. وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ…؛ به قرآن بچسبید که چه میگوید. اگر پیوسته از وحدت سخن میگویید باید دید قرآن چه وحدتی را مطلوب میداند. قطعاً در ذهن مقام معظم رهبری هرگز آن وحدتی نیست که قرآن نمیخواهد بلکه آن وحدتی را میخواهد که قرآن میگوید: وحدت در جهت اقامه دین الهی. وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ یعنی در اعتصام به حبلالله، در چنگ زدن به ریسمان الهی که قرآن، سنت پیغمبر و ولایت ائمه معصومین باشد، در این اعتصام تفرقه نکنید.
بنابراین اگر در جامعه ما (مثال میزنم، انشاءالله که الان اینطور نیست) زنان بخواهند بگویند ما آزاد باشیم و بدون روسری و به صورت مکشّفه در جامعه تردد کنیم، آنگاه مسئولی پیدا شود و بگوید اختلاف نکنید، با اینها برخورد نکنید، بگذارید آزاد باشند، راحت باشند، زیرا الان حرف اول ما وحدت است؛ این وحدت، نحس است.
اگر شخصی ]مثلا[ بگوید: «بیایید وحدت داشته باشیم ، اگر میخواهید جنگ نشود، اگر میخواهید آمریکا به شما حمله نکند، اگر میخواهید آرامش داشته باشید، اگر میخواهید با دنیا تعامل داشته باشید، اگر میخواهید جامعه جهانی شما را بپذیرد، اگر میخواهید شما را منزوی نکنند، باید وحدت داشته باشید. چه کار دارید به این اشخاص بیحجاب که روسری دارند یا ندارند؟ همه باید در پرچم اسلام و زیر بیرق اسلام زندگی بکنند!» در اینجا آیا دین خدا و دین الهی اقامه شده است؟ أَنْ أَقِیمُوا الدِّینَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِیهِ.
وحدت باید ضامن اقامه دین الهی باشد؛ نه اینکه اقامه دین الهی فدای وحدت بشود. سؤال، مثل روز روشن است و پاسخش همچون دو دو تا چهار تا واضح است. باید پاسخگو بود. آقای مسئولی که چنین حرفی را میزنی، جواب بده: آیا وحدت باید فدای اقامه دین الهی شود یا اقامه دین الهی فدای وحدت؟ کدام یک صحیح است؟ قطعاً باید وحدت مقدمهای برای اقامه دین باشد.
بنابراین اگر عدهای از زنان بخواهند بگویند زن، زندگی، آزادی و با ما کار نداشته باشید، ما را آزاد بگذارید تا آزاد زندگی بکنیم و با اینها به خاطر وحدت برخورد نشود، این وحدت مطلوب نیست. اینجا باید برخورد شود. کسی حق ندارد بگوید مگر قرار نبود وحدت داشته باشیم؟ چرا با یک عدهای برخورد میکنید و اختلاف راه میاندازید؟ بدیهی است که وقتی کسی بخواهد دین خدا را محو و تضعیف کند و ارزشهای الهی و این انقلاب را کمرنگ سازد تا کمکم انقلاب اسلامی به کشورهای اروپایی شبیه شود، اختلاف ایجاد میشود. با چنین چیزی باید برخورد شود.
کسی حق ندارد در این مملکت بگوید با ابتذال، هرزگی، فساد، بیعفتی و بیحیایی مبارزه نشود، به خاطر اینکه اینها موجب از بین رفتن وحدت است. این حرف، حرف درستی نیست.
ترک امر به معروف و نهی از منکر؛ تهدید جدی برای جامعه
نکته دوم این است که بعضی از گناهان بزرگ در میان جامعه ما خطرناک است؛ برای خود نظام خطرناک است. چطور خطرناک است؟ این را چه کسی گفته؟ خدا، رسولش، قرآن و روایات گفتهاند. گفتهاند اگر این گناهان شایع شود حکومت شما به دست طاغوت میافتد، طاغوت بر شما مسلط میشود و حکومت عدل الهی از دست شما گرفته خواهد شد. یکی از آنها ترک امر به معروف و نهی از منکر است. لَتَأْمُرُنَّ بِالْمَعْرُوفِ، وَلَتَنْهَوُنَّ عَنِ الْمُنْکَرِ، أَوْ لَیَعُمَّنَّکُمُ الْعَذَابُ. یا امر به معروف و نهی از منکر بکنید، و الا خدای تعالی در سنتش (و لَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِیلًا و لا تحویلا) عذاب را بر همه شما فراگیر خواهد کرد (أَوْ لَیَعُمَّنَّکُمُ الْعَذَابُ). آیه شریفه قرآن میفرماید: ثُمَّ أَنْجَیْنَا الَّذِینَ یَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ. بعد از آنکه فرمود: وَقَالَ قَوْمٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللَّهُ مُهْلِکُهُمْ… قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَیٰ رَبِّکُمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ، در ادامه این آیه شریفه میفرماید که خدای تعالی آن قومی را که ترک امر به معروف و نهی از منکر کردند، به عذاب دچار کرد؛ عذاب سختی. آنان از قوم یهود و در زمان حضرت موسی بودند. آنها را به عذاب سختی دچار کرد، بیخانمان و دربدرشان ساخت و خانه را بر سرشان خراب کرد. ثُمَّ أَنْجَیْنَا الَّذِینَ یَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ؛ اما آنهایی را که نهی از منکر میکردند، نجات داد. این قرآن مجید است و شوخیبردار نیست.
چرا ما باید دین خدا را به شوخی و مُطایِبه بگیریم؟ چرا؟!. خطر همهچیز برای این نظام مهم است، اما مسئلهای که قرآن خودش آن را خطر مینامد، خطر نیست؟! این دردناک نیست؟ جانسوز نیست؟ جگر را نمیسوزاند؟ غیرت یک مؤمن را به جوش نمیآورد؟ آیا مؤمن میتواند بگوید من مؤمنم و این را بشنود و واقعاً غیرتش به جوش نیاید؟ آیا امام زمان میتواند به خاطر این قضایا گریه نکند که در این نظام مقدس، با این همه شهدا که خون دادند، بگوییم اینها حرف گذشته بوده است؟ این چیزها را نگویید، مردم را مأیوس نکنید. ممکن است به من هم اشکال کنند که شما این حرفها را در این شرایط حساس میزنید و ملت را مأیوس میکنید. من نه تنها مأیوس نمیکنم، بلکه اینها را از خطر آگاه میسازم و به خطر متوجه میکنم.
جایگاه علما و مسئولیت تاریخی آنان و نقش آنان در راهنمایی مردم
فرض کنید در یک دوراهی کسی به شما برسد و سؤال کند: من مسافرم، غریبم و میخواهم از این دوراهی بروم. مردم و دیگران گفتهاند یکی از این دو راه (نمیدانم کدام) خطرناک است؛ هیچکس از آن نرفته که سالم برگردد و هرکس رفته، از بین رفته است. شما میدانید آن راهی که میگویند خطرناک است، کدام است. آن وقت باید به او بگویید از آن راه نرود. و برعکس، اگر بگویید نمیدانم، این خیانت نیست؟ جواب بدهید، این خیانت نیست؟ وقتی شما سکوت کنید و او به راهی برود که در آن به خطر افتد و جانش را از دست بدهد، در حالی که به شما اعتماد کرده بود، آیا این خیانت نیست؟ مردم به علما و فقها اعتماد دارند.
در طول تاریخ، در زمان ائمه معصومین، فقها استوانه مردم بودند. در روایات صحیحه داریم که امام صادق (علیهالسلام) زار زار گریه میکرد و در حال گریه برای زراره، محمد بن مسلم و فضیل بن یسار دعا میکرد [و میفرمود]: هَٰؤُلَاءِ… کَانُوا أُمَنَاءَ أَبِی وَبِهِمْ یُمْسِکُ اللَّهُ تَعَالَی العَذَابَ. به خاطر وجود اینها خدای تعالی عذاب را رفع میکرد و به خاطر اینها آسمان باران میبارید. این روایت صحیحه در کلام حضرت است. با وجود حضور ائمه معصومین، چنین فقهایی بودند که خدای تعالی اگر لطفی به جامعه میکرد، به خاطر حضور آنها بود. امروز مؤمنین و متدینین به ما اعتماد دارند؛ به ما اعتماد کردهاند. اگر ما راهی را که برای این نظام خطر تشخیص میدهیم، بیان نکنیم، این خیانت نیست؟ در روز قیامت، من چگونه پاسخگو خواهم بود؟ اگر این مطلب را به این امت نرسانم، اگر این راه را نشان ندهم، آیا فردا در قیامت جوابی دارم اگر یقهام را بگیرند که تو میدانستی چرا حرف نزدی؟ تو که تریبون داشتی چرا نگفتی؟
لزوم ترویج فریضه امر به معروف و نهی از منکر با زبان نرم بین مردم
الان من دارم به شما عرض میکنم. از خودم نمیگویم؛ صریح قرآن را برایتان خواندم که قرآن مجید میگوید ما قوم موسی را به عذاب سختی دچار کردیم، خانه را بر سرشان خراب کردیم، اما أَنْجَیْنَا الَّذِینَ یَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ؛ آنهایی را که نهی از منکر میکردند، نجات دادیم. پس اگر میخواهید راه نجات را بیابید، باید جلوی امر به معروف و نهی از منکر را نگیرید. آقای قوه قضائیه، طوری برخورد نکن که کسی جرأت امر به معروف و نهی از منکر نداشته باشد. نباید به مسئله امر به معروف و نهی از منکر بیاهمیت بود. جامعهای اهل امر به معروف و نهی از منکر است (کدام جامعه اهل امر به معروف و نهی از منکر است؟)، جامعهای که حکومت آن جامعه، پشتوانه آمر به معروف و ناهی از منکر باشد.
من نمیگویم هرکس در خیابان راه بیفتد و به کسی که منکر انجام میدهد، سیلی بزند؛ این کار خلاف شرع است و ائمه چنین چیزی نمیگویند. میگوییم اقلِّ مرتبه امر به معروف و نهی از منکر این است که هرکسی باید این جرأت را داشته باشد که با زبان نرم، با استدلال و با خوشرویی بتواند به کسی که منکری را به صورت علنی و با تجاهر در جامعه انجام میدهد، تذکر بدهد. ولی از هر منصفی سؤال بکنید، میگوید الان چنین جرأتی وجود ندارد. این جرأت را چه کسی باید ایجاد کند؟ معلوم است که قوه قضائیه. اینها را میگوییم.
جامعه ما الان جامعه آمر به معروف و ناهی از منکر نیست. نشانهاش این است که روز به روز فساد، هرزگی و بیحیایی در میان زنان و مردان ما بیشتر میشود. چشم بستن و سر در برف فرو بردن و انکار کردن، کاری را درست نمیکند. در جامعه چنین وضعیتی وجود دارد. پس بنابراین، اگر خواهان این نظام مقدس جمهوری اسلامی هستیم، باید آن خطرهای واقعی را که قرآن مجید به ما تذکر داده است، رعایت بکنیم.
خطر استخفاف و کوچک شمردن گناه
بعضی از گناهان شایع شده است. در روایات آمده است: اتَّقُوا الْمُحَقَّرَاتِ مِنَ الذُّنُوبِ؛ از گناهان تحقیرشده بپرهیزید. مَنِ اسْتَهَانَ بِذَنْبٍ فَإِنَّهُ أَعْظَمُ الذُّنُوبِ. اعظم و اشد گناهان، استخفاف به گناه است.
بزرگترین گناه (این یک، دو یا سه روایت نیست؛ چندین روایت است که از حد استفاضه گذشته و هیچکس نمیتواند در سند آن تشکیک کند)، این است که گناه را سبک بشمارید و بگویید: «یک موی سر است، چه اشکالی دارد؟ ولش کن، اینقدر مقدس نباش. اینقدر به پر و پای اینها نپیچ و اختلاف ایجاد نکن». خیلی راحت خبرنگار ما برود از اینها مصاحبه کند و به آنها اعتنا نماید.
اگر میخواهید نهی از منکر بکنید، اولین قدم این است که متجاهر به فسق را تشویق نکنید؛ کسی که ربا میخورد، آن قاضی یا غیر قاضی یا عاملی که رشوه میگیرد و آن زنی که با تجاهر به فسق، برداشتن روسری و با آرایش بدتر از تبرج جاهلی (که در قرآن مجید آمده: وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَیٰ)، بیحیایی و بیعفتی میکند. اینها را نباید تشویق کرد. ادارات باید به اینها کماعتنایی کنند. اما الان گفته میشود (انشاءالله که اینطور نباشد) زنان و دختران ما که اینگونه میگویند و میبینند، آنهایی که با حجاب، روپوش و چادر هستند، نسبت به بیحجابها، به آنها بیشتر اعتنا میشود، حتی در ادارات؛ کار آنها زودتر رسیدگی میشود. اینها مصداق اشد الذنوب و استخفاف من الذنوب است؛ یعنی این گناهان را ساده گرفتن.
ربا؛ اعلان جنگ با خدا و رسول / انتقاد شدید از ربای بانکی
همین ربا. یکی از گناهان بزرگ رباست. درهمٌ من الربا… أشد من سبعین زنیةً. یک درهم ربا گرفتن از هفتاد بار زنا بدتر است. سند این روایت چیست؟ سندش صحیحه است؛ یکی دو تا هم نیست. این ربا را الان بانکهای ما میخورند، این وامهایی که میدهند و این سودهای کلانی که میگیرند از نظر شرع اسلامی رباست. هیچ مرجع تقلیدی الان منکر این امر نیست. از قدیم تا به حال این امر مورد اتفاق فقهاست که به کسی قرض بدهی و بگویی به شرط اینکه این مقدار را بپردازی. ماهانه در جمع حساب کنید، تقریباً نصف یا یکسوم مالالقرض را باید دوباره بهعنوان بهره بدهی. گرفتن بهره. بانک وام میدهد، یعنی قرض میدهد. وام دادن یعنی قرض دادن. بانک که وام میدهد یعنی قرض میدهد و آن بهرهای را که میگیرد، اگر از اندازه کارمزدی که این کارمندان زحمت میکشند بیشتر باشد، بقیهاش همه رباست. الان اینطور هست یا نیست؟ به من جواب بدهید.
الان بهرههایی که در بانکها در تهران و تمام شهرستانها میگیرند، این بهرههای کلان از حقوق ضروری کارمندان همان بانک بیشتر است یا خیر؟ چند برابر آن است. هر فرد منصفی را سؤال کنید این را میداند. چرا ما باید این را تخفیف بدهیم؟ چرا باید آن را خفیف بشماریم؟ چرا باید به آن اهمیت ندهیم؟ آیا اینها نیست که بلا را برای ما میآورد؟ اگر ما بگوییم این بانکها مرتکب گناهانی میشوند که اشد الذنوب است و آن را به مردم هم یاد میدهند، آیا گزاف گفتهایم؟ خلاف گفتهایم؟ آیا ما دلسوزی نمیکنیم؟ میگوییم اینها را ترک کنید تا خدا برکت را برایتان نازل کند؛ برکت ارزاق را. شما مگر اعتقاد ندارید که خداوند برکت را نازل میکند؟ خدا این خبر را میدهد؛ آیه قرآن و روایات این خبر را میدهند. فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ. این آیه قرآن مجید است که میگوید ربا اعلان جنگ با خدا و رسول است.
ضرورت سازماندهی برای امر به معروف و نهی از منکر
عرض کردم، مقصود من از امر به معروف و نهی از منکر استفاده از قوه قهریه نیست. خیر. ما باید دایره وسیعی داشته باشیم؛ سازمان امر به معروف و نهی از منکر یا اداره امر به معروف و نهی از منکر. باید عدهای از فضلا، طلبهها، اشخاص مسئول، وزین، باادب، نجیب و خوب را جذب کنیم که با معالم دین و احکام الهی آشنا باشند و با نرمی، خوشرفتاری، نجابت و ادب تذکر بدهند؛ چه به زنان، چه به مردان. ما چنین چیزی نداریم. این وظیفه واجب اولیه ماست. اگر به فکر این نباشیم یعنی به این اصل امر به معروف و نهی از منکر که هم در قانون اساسی آمده، هم در مجلس تصویب شده و هم از ضروریات دین خداست، بیاعتنایی کردهایم. بیشتر مزاحم شما نباشم. در اینجا، این تذکرات را برای خودم تکلیف میدانستم که عرض بکنم.