اهل قلمی که حرمت قلم را نگه نمیدارد حرمتی ندارند
حجت الاسلام هاشم فروزش، نویسنده کتاب «شعاعی از نیر اعظم» در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری رسا گفت: کسی که احترام گذاشتن بلد نیست، مستحق بیاحترامی است. رسالت قلم این است که انسان را به تعالی و سعادت برساند.
وی در مقام تعریف مفهوم قلم ابراز داشت: قلم را نباید با نگاه لغتنامهای مورد بررسی قرار دارد و آن را با تعابیری مانند «خامه، کلک، و یا هر نوشتافزاری از نی یا چوب یا فلز و امثال آنکه به وسیله آن با مرکب یا جوهر بتوان چیزی را بر کاغذ نوشت» معرفی کرد؛ بلکه باید با نگاهی عمیقتر به قلم نگریست.
این پژوهشگر حوزوی قلم را نوعی از مظهر خالقیت و انشاء دانست و اظهارداشت: این خالقیت از آن جایی است که با آن میتوان مفهومی را منتقل کرد و یا کلمهای را آفرید و با این نگاه میتوان شروع تاریخ را با پیدایش قلم دانست. قلم یکی از واسطههای آفرینش است و برای همین است که احترام زیادی دارد. شما میتوانید برای نمونه به قرآن که همان وحی مکتوب است نگاه کنید که تنها معجزهی ماندگار انبیاء الهی است.
وی در ادامه گفت: البته این آفرینش ظرافتهایی هم دارد که اهل معنا و صاحبان الباب آن را به خوبی درک میکردند. مثلا علامه طباطبایی به عنوان حکیمی که هر شیای را سر جای خودش میدید از قلمنی برای نوشتن استفاده میکرد و با توجه به این آیه شریفه قرآن که می فرماید: «و انزنلنا الحدید فیه بأس شدید.» میگفت قلم آهنی، از تأثیر مطلب کم میکند، چون بنای آهن بر جنگ و خونریزی است
وی ابراز داشت: روح قلم آن سرّ محتومی است که همهی نوشتنها و همهی نوشتهها آن را تعقیب میکند: یعنی «کلمه» البته همانطور که عرض کردم نباید با این مفاهیم برخورد لغتنامهای کرد؛ کلمه در لغتنامه معادل واژه است و آن را واحد گفتار یا نوشتاری میدانند که از یک یا چند حرف تشکیل شده است و دارای معنا باشد. کلمه را اگر بخواهیم با همان نگاهی که به قلم داشتیم معنا کنیم، آن را سرّی میدانیم که حقیقت تام و تمام آن در عبارت «کلمه الله هی العلیا» متجلی است. عبارتی که امام امت که مظهر هدایتگری زمان ما بود در بالای سر خود نصب کرده بود.
حجتالاسلام فروزش با اشاره سیرهی پیامبر در آزاد کردن اسیر جنگی در برابر آموزش نوشتن گفت: اهمیتی که اسلام به امر تعلیم و تعلم میدهد را میتوان از اینجا فهمید که اولین آیههایی که برای سعادت بشر بر قلب مقدس رسول الله نازل شد به این موضوع اختصاص داده شده است: بسم الله الرحمن الرحیم . اقرا بسم ربک الذی خلق. خلق الانسان من علق. اقرا و ربک الاکرم. الذی علّم بالقلم. علم الانسان ما لم یعلم.
وی براین اساس نقش قلم را در رسالت الهی پیامبران حائز اهمیت دانست و اظهارداشت: خدای متعال شأن و رسالت قلم را تعلیم و تعلم و هدایتگری معرفی کرده است و هر استفاده دیگری از قلم به غیر از این عنوان خیانت به قلم محسوب میشود.
وی با بیان اینکه قلم قالب تمثیل مشیت الهی شده است به روایاتی که در مورد لوح و قلم و آنچه در سرنوشت انسان و جهان مورد توجه این دسته از روایات است اشاره کرد و و ابراز داشت: نتیجهی رسالت قلم رساندن انسان به تعالی مورد نظر خدا وند متعال است.
این فاضل ارجمند حوزه در مورد نقش اصحاب قلم در مقابله به هجمههای فرهنگی افزود: قالبا در پرداختن به مقولهی جنگ نرم و مقولههایی مانند تهاجم فرهنگی، روح فرهنگ را با لباس فرهنگ اشتباه میگیریم. درست است که فرهنگ در قالب و پوشش حرکتهای فرهنگی تجلی پیدا میکند ولی این بدان معنا نیست که هر حرکت فرهنگی مساوی باشد با اصل فرهنگ.
وی برای سربازان عرصه فرهنگی دانستن این موضوع را بسیار مهم دانست که اگر اهل قلمی بخواهد به موضوع فرهنگی بپردازد الزاماً باید از ساختار و پوستهی حرکت فرهنگی فراتر رود و باید به ورای ظاهر و روح آن حرکت فرهنگی توجه داشته باشد، هم چنین اگر نویسندهای بخواهد شبهه یا شایعهای را خنثی کند و یا حرکتی برعلیه جریان نرمافزاری جنگ نرم انجام دهد و یا هجمهای را نقد کند باید ورای ظاهر آن پدیده، آن خمیرمایه و روح آن حرکت را بشناسد تا بتواند آن را درست نقد کند.
حجت الاسلام فروزش با اشاره به اینکه برخورد با جنگ نرم نمیتواند به صورت سختافزاری باشد افزود: نبرد فرهنگی را با مقابله به مثل میشود پاسخ دادولی کار فرهنگی و هجوم فرهنگی را با تفنگ نمیشود جواب دادو تفنگ در این عرصه باید همان قلم باشد.
وی در ادامهی این گفتگو با اشاره به نویسندگانی که بندگی شیطان را میکنند افزود: در زمانی که کتاب آیات شیطانی منتشر شده بود، هر کسی به اندازهی فهم خود به مقابله با این کتاب همت گماشت ولی اقلب نقدها از علمیت لازم برخوردار نبود و گاهی به فحاشی و امثال آن رو میآوردند .
این محقق حوزه و دانشگاه با اشاره به تعبیر مقام معظم رهبری(مدظله العالی)در مورد نویسنده این کتاب « قلم به مزد» اظهار داشت: ایشان با شناختی که از عقبهی نویسندهی کتاب و انگیزههای استعمار جهانی از انتشار این کتاب داشتند، تعبیری به کار بردند که در عین کوتاهی بیشترین تأثیر را در خنثی کردن این توطئه داشت.
وی کسانی را که اهل فکر و اهل قلم باشند را کسانی دانست که می توانند مفهوم این عبارت را به خوبی بفهمند.
وی در ادمه اشاره به یکی از کتابهای مرحوم آلاحمد که می گوید «اگر میفروشی همان به که بازوی خود را؛ اما قلم خود را هرگز» کرد و مخاطب این کتاب را نشانه گرفت.
این پژوهشگر کتاب نیر اعظم راه صحیح برخورد صحیح با جریان فتنهی فرهنگی را بازگشت به نگارههای اصیل دینی دانست و گفت: قلم را باید در اشک به خون آغشته زد و نوشت تا بتواند اثر زهر جگرسوز قلم فاسد را خنثی کرد. جهاد در عرصهی فرهنگی مستلزم این است که ما از حقیقت مستتر در قلم (به همان معنایی که خدا در قرآن اراده کرده است) پیببریم و آن این است که به دور از هرگونه شاعبهی سیاسی و تعینات زودگذر دنیایی به سمت تعالی انسان براساس نقشهی الهی و با حفظ اصول و مبانی و آموزههای آسمانی حرکت کنیم.
وی تصریح کرد: نباید فراموش کنیم که عابدان جاهل کمر امیرالمؤمنین را شکستند. مهمترین نیاز امروز دنیای اسلام تعمیق معارف اسلام ناب محمدی است که منجر به بروز پدیدهای در روح انسان میشود که همان بصیرت است.شمشیر میدان استدلال، قلم است و نویسندهی متعبد، مجاهد.
وی با اشاره به شعار آزادی قلم و نحوه سوء استفاده اهل فتنه از این شعار بیان داشت: آزادی خوب است اما از چی؟ اگر منظور رهایی از زندان نفس باشد، خوب است. ولی اگر منظور از آزادی خارج شدن از دایره بندگی خداست، نه.
حجت الاسلام فروزش در بخش پایانی سخنان خود این بیت شعر را بیان کرد:«من قلم را در ره حق میزنم / بنده حقم نه مأمور قلم». /912/ت302/ع