در عالم رؤیا دیدم در بیابانی ایستاده‌ام دم غروب بود، مردی به طرفم آمد و گفت: «زهرا، بیا بیا می‌خواهم چیزی نشانت بدهم». با تعجب گفتم: «آقا ببخشید من زهرا نیستم اسمم ژاکلین است». ولی هرچه می‌گفتم گوشش بدهکار نبود مرتب زهرا خطابم می‌کرد.
کد خبر: ۴۲۵۸۰۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۲/۲۱
خبرگزاری رسا ـ یک هموطن مسیحی هنگام حضور در یادمان های دفاع مقدس خوزستان با دیدن آثار از خودگذشتگی شهیدان و رزمندگانی ایران به دین اسلام مشرف شد.
کد خبر: ۱۰۱۱۷۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۱/۱۴