خاطرات حجت الاسلام رضوانی

برچسب ها - خاطرات حجت الاسلام رضوانی
لحظه‌های ماندگار (33)؛
خبرگزاری رسا ـ نزدیکی‌های طلوع آفتاب دوست عزیزم ابراهیم رجایی را دیدم که کنار خاکریز افتاده، لحظات آخرش بود، از ناحیه سر تیر خورده بود، رفیق بودیم، در گردان باهم بودیم، من قبله را خیلی نمی‌شناختم، آن طور که تشخیص دادم بدنش را روبه قبله کشیدم و کنارش نشستم، او کنار من به شهادت رسید.
کد خبر: ۱۴۱۵۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۷/۱۶