برگی از خاطرات جنگ؛
                
                خبرگزاری رسا ـ وقتی به خانه برگشتم دیدم پای مادرم شکسته، ساعت و روزش را پرسیدم و دیدم حول و حوش لحظه شروع عملیات بوده، انگار همزمان با  شلیک توپِ  تحویل سال، در حال پیشروی بودیم و مادرم که شاید آن لحظات برایش الهام شده، هول کرده و زمین خورده بود.
                                    کد خبر: ۲۹۴۳۵۰   تاریخ انتشار                        : ۱۳۹۴/۰۷/۱۹