۰۱ مهر ۱۴۰۰ - ۱۲:۰۷
کد خبر: ۶۹۰۴۰۹
نفوذ در قلب اسلام (۷)؛

اهداف کلان دشمن از تخریب مرجعیت

اهداف کلان دشمن از تخریب مرجعیت
دشمن با شناخت دقیق و عمیق خود از مرجعیت، یافته است که از کار انداختن همه شئون مرجعیت یا برخی از آنها بهترین ترور شخصیت مرجعیت به حساب می آید.

به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، دشمنان دین و میهن که قرن­ها کشورهای مختلف جهان را چپاول کرده­ اند، همیشه مرجعیّت شیعه را اصلی ترین مانع خود برای استکبار و استثمار ملّت­ها یافته اند. آنها خوب می­دانند که مراجع بصیر اجازه اجرای نقشه های شیطانی آنها را نمی دهند. پس تنهاترین راه برای آنها کنار زدن مرجعیّت شیعه است. و کنار زدن به دو روش کلی انجام می شود:

1-ترور فیزیکی و 2- ترور شخصیتی

در ترور فیزیکی که بارها در طول تاریخ امتحان شده و شهیدان بزرگی چون «شهید اول، شهید ثانی، شهید صدر»در این راه جان داده اند. امّا این روزگار، «ترور فیزیکی» هزینه سنگینی به بار می آورد، و از طرف دیگر باعث سمبل شدن آن عالم ربّانی و ادامه حیات فکری او می شود. همچنین باعث توجّه بیشتر جوان­ها به دین می شود. پس آنها بیشتر سعی خود را معطوف به «ترور شخصیت مرجعیّت» کرده اند.

دشمن با شناخت دقیق و عمیق خود از مرجعیّت یافته است که از کار انداختن همه شئون مرجعیت یا برخی از آنها بهترین ترور شخصیت مرجعیّت به حساب می آید.

پس می توان اهداف اصلی ترور شخصیَت مرجعیت را این گونه ترسیم کرد:

1-از کار انداختن علمیّت؛

اگر در بین فضلای حوزه کسی به عنوان مرجع انتخاب شود که از علمیّت لازم برخوردار نباشد، آنوقت دسترسی مردم به منابع اصیل دینی قطع می شود. کسی که عالمترین زمان خود نباشد، راحتر فریب جنگ­های شناختی دشمن را می­خورد و نمی تواند مانند مراجعی که تا به امروز بوده ­اند، دژ مستحکم در برابر شبهات و حلَّال مشکلات علمی کشور و مسلمین باشد.

دقّت همیشگی بزرگان حوزه در طول قرن­ها این بوده است که مرجعیّت شیعه عالم ترین زمانه باشد. و از قضا اگر سرنوشت روحانی نمایانی که به دین و میهن لطمه زده اند را بدرستی بررسی کنیم، می یابیم که آنها از علمیّت لازم برخوردار نبودند و صرفا در سودای مرجعیّت و شهرت بودند. حکایت بی سوادهایی چون «احمد الحسن» ها در روزگار ما هم اینچنین است.

2-لطمه به قداست مرجعیت؛

قداست مرجعیّت، بهترین جاذبه برای مردم در طول تاریخ بوده است. مراجع تقلید همیشه در زهد، تقوا، ورع، شهرت گریزی، تجمل ستیزی بهترین زمانه بودند. دشمن می داند اگر به مرجعیت شیعه، انگ دنیا گرایی و تجمل گرایی بزند بهترین راه برای مشمئز کردن مردم است. آنها از ابزار مختلف به صورت مستقیم و غیر مستقیم استفاده می کنند تا قداست مرجعیت را زیر سوال ببرند. اگر از فرزندان و نزدیکان توانستند کسی را فریب دهند و به دنیا گرایی بکشانند و اگر توانستند بساط دنیا گرایی را به داخل بیوت مرجعیّت راه دهند. مراجع بصیر شیعه آنقدر به این موضوع حساس بودند که نسبت به نزدیکان خود بیشترین تحفّظ را داشتند که تا کوچکترین بهانه بدست دشمنان ندهند.

متاسفانه با غفلت مسئولین شهری، وضعیت اسف بار فرهنگی در کنار بیوت مراجع در قم در حال شکل گرفتن است. خیابان صفائیه که بیوت اکثر مراجع عظام در آن است، در کنار بوتیک­های لباس قرار گرفته تا زنان بدحجاب با آن وضعیت در کنار بیوت مراجع تردّد کنند! گویی مسئولین شهری به این مساله اساسا توجُّه نداشته اند!

3-فاصله اجتماعی با توده ­ها؛

دشمن تمام همِّ خود را صرف می­کند تا مرجعیت از تود­های اجتماعی فاصله بگیرد. نه از جنس طبقات ضعیف باشد، نه ارتباط موثری با آنها داشته باشد، و نه زبان حقگوی خواسته های آنها باشد. آنوقت طبقات ضعیف، اصناف و توده ­های اجتماعی مرجعیّت را جدای از خود احساس می کنند، و یک گسل عمیق اجتماعی بین مرجعیّت و مردم شکل می­گیرد، در نتیجه دیگر مردم از مرجعیّت حرف شنوی نخواهند داشت و دشمن می­تواند نقشه ­های استعماری خود را اجرا کند.

4-کنار گرفتن از مدیریت فرهنگی جامعه

مقوله فرهنگ و تبلیغ نیاز به راهبَری مستمر و اصیل دارد. مرجعیّت شیعه می­بایست با فهم دقیق مشکلات روز و رجوع به منابع دینی، راهکار­های اساسی را در اختیار جامعه بگذارد و با هدایت قدسی خود، فرهنگ و تبلیغ را در جامعه به تجلی برساند. اگر این تلقّی که جامعه نیاز به مدیریت فرهنگی ندارد و یا اینکه کسانی عهده دار فرهنگ شوند که با منابع دینی فاصله دارند، آنوقت می بایست منتظر تکرار اندلُس­های فرهنگی باشیم!

5-فاصله گرفتن از سیاست و حکومت

دشمن هرقدر بتواند بین مرجعیت و حکومت فاصله بیاندازد، از یک طرف مدیران سیاسی به سراغ مرجعیّت نمی روند و از طرف دیگر مراجع از موضوعات مهم سیاسی فاصله می­گیرند و نمی­توانند مواضع مناسب بگیرند. درنتیجه حکومت به تدریج نهاد دینی تلقّی نمی­شود. حکومت دینی در زمان معاصر بهترین عامل برای تقرُّر احکام دینی در جامعه و اجرای عدالت اسلامی و کنار گذاشتن فقر و مفاسد است. تمام همّت دشمنان این است که مراجع ما یا از سیاست فاصله داشته باشند و یا قائل به سکولاریزم باشند. آنها با همین شیوه اروپای مسیحی را به وادی کفرو همجنس بازی کشانده ­اند. نهاد روحانیّت مسیحی در غرب هرچند در ابتدا در مقابل مفاسد سکوت کرد، امّا به زور اربابان زَر و زور مجبور به تایید کامل قتل، کشتار و مفاسد فرهنگی و اقتصادی شده است.

استکبار برای رسیدن به مقاصد خود از ابزارها و روش های مختلفی استفاده می کند که در نوشتار بعد به آن می پردازیم.

ارسال نظرات
نظرات بینندگان
طلبه انقلابی
Iran, Islamic Republic of
۰۱ مهر ۱۴۰۰ - ۱۳:۱۸
ما گوشت و پوست و خونمون برای انقلابه. و بدهکار و شرمنده خون دوستان شهید.
ولی از این مدیر و مسئولین حقوق نجومی ناکارآمد و حرام خور نمیگذریم.
0
0