۰۹ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۵:۳۲
کد خبر: ۱۰۵۷۹۲

گزارشی از دائره المعارف فقه مقارن

خبرگزاری رسا - ارائه دیدگاه‌های عالمان مذاهب در فضایی مقایسه ای، فقه مقارن خوانده می شود، به عبارت دیگر، فقه مقارن فرارفتن از چارچوب یک مذهب و پرداختن به دیدگاه دیگر مذاهب است.
فقه مقارن


علیرضا استادیان

فقه مقارن یا فقه تطبیقى، که در گذشته خلافیات نامیده مى شد و عهده دار مقایسه میان آرا و مبانى فقهى بود، پیشینه‏اى بسیار کهن دارد و به اولین سده‏هاى تالیف و تدوین در فقه و اصول باز مى گردد که کتاب اختلاف الفقها، اثر طحاوى (321-229ق)، اسباب اختلاف الفقهاء نوشته طبرى (313-224ق)، خلافیات نوشته بیهقى (م‏458ق) و اصول الفقه ابن ساعات (م‏698ق) در میان اهل سنت، و کتاب الانتصار اثر سید مرتضى (م‏436ق)، کتاب الخلاف نوشته شیخ طوسى (م‏465ق) و تذکرة‏الفقهاء و منتهى المطلب از علامه حلى (م‏726ق) در میان شیعیان، شاهدى بر این پیشینه است. 1

این رشته از دانش در گذشته چنان رواج و شیوع داشته که ابن خلدون از آن به عنوان دانشى مستقل با نام خلافات یاد مى کند و در اهمیت آن مى گوید: «این دانش بسى سودمند است و مبانى و ماخذ پیشوایان فقه در ضمن آن شناخته مى گردد.»2

فواید فقه مقارن:

1- فهم بهتر فقه شیعی

فقه مقارن در مواردی برای فهم دقیق تر استنباط‌ های شیعی ضروری است و برای فهم پاره ای از روایت های امامان (ع) در عرصه استنباط، شناخت دیدگاه های عالمانی از اهل سنت که معاصر با آنان بوده اند، ضروری است و این از آن جهت است که اصحاب امامان (ع) بسیاری از پرسش هایی را که به درون حلقه های درسی امامان جهت گرفتن پاسخ از امامان (ع) منتقل می کردند، از خاستگاه مواجهه با فقه اهل سنت بود، به همین جهت روایات امامان(ع) به دیدگاه های اهل سنت نظر داشتند و در صدد نقد و تصحیح این دیدگاه ها بودند. 
 
فقه مقارن از آنجایی که زمینه تبادل بحث ها را فراهم می آورد، محققین را در فهم اختلاف نظرها، جهت اختلاف و ریشه های تفاوت یاری می رساند و جمله یعرف الاشیاء باضدادها را محقق می سازد.

حضرت آیت الله مکارم شیرازی در ابن باره می گویند: علم فقه شاخه‌هایی دارد و مذاهبی در آن است، چهار مذهب اهل تسنن، مذهب شیعه، مذهب زیدیه و مذاهب مختلفی که هست. اگر این­ها را از هم جدا مطالعه کنیم و خواسته باشیم به واقعیت برسیم، این چیز عجیبی خواهد بود. ما علوم را در رابطه با هم می‌بینیم. کل عالم را در رابطه با هم می‌بینیم. آیا علم فقه و شاخه‌هایش می‌تواند در ارتباط با هم نباشد؟ طبعاً خواهد بود. مهم‌ترین و ابتدایی‌ترین دلیل نیاز ما به فقه مقارن، به هم پیوستگی فقه در تمام مذاهب با یکدیگر است. وقتی می‌خواهیم مقدمات علم فقه را ذکر کنیم، حدود دوازده علم ذکر می‌کنیم و می‌گوییم کسی فقیه نمی‌شود مگر اینکه اصولی باشد، در لغت، علم رجال، علم تفسیر، علم عقاید و در علوم مختلف عالم باشد. حدود دوازده علم را مقدمة استنباط می‌شمارند. وقتی این قدر پیوستگی در علوم هست، آیا در علم فقه و در مذاهب مختلف، می‌تواند به هم پیوستگی نباشد؟ بر‌ این اساس، فقه مقارن از ضروریات فقه اسلامی است و پیروان یک مذهب نمی‌توانند چشمشان را به مذهب خودشان بدوزند و از مذاهب دیگر بی‌خبر باشند و فقیه عالیقدر قوی‌پنجه قهرمان بشوند.

این انتظار اشتباه است و از همین‌روست که می‌بینیم از آغاز، مرحوم شیخ طوسی کتاب خلاف را می‌نویسد. مقدمة خلاف را ملاحظه کنید که از ضروریات این مساله می‌گوید. مرحوم محقق، معتبر را می‌نویسد. علامه تذکره و منتهی را می‌نویسد. در ارتباط با فقه مقارن، حتی کتاب تحریر هم تا حدی فقه مقارن است. در کتاب­هایی مثل جواهر و امثال آن­ها، فقه مقارن را نمی‌بینیم، ولی نقد مذاهب را در مسایل مختلف می‌بینیم و این ایجاب می‌کند که مساله را مهم بدانیم.

از بعضی از روایات استفاده می‌شود که صحابة ائمه هم به فقه مقارن آشنا بوده‌اند. امام می‌فرماید: «احبُّ اَن تجلسَ فی مَسجد المدینة و تفتی الناس»؛ یعنی دوست دارم بروی در مسجد مدینه بنشینی و برای شیعه‌ها فتوا بدهی. بیشتر مراجعین آن­ها اهل سنت بودند و از این معلوم می‌شود که صحابة امام به مذاهب مختلف آشنا بوده و به مذاهب مختلف فتوا می‌داده‌اند. پس زمان ائمه، فقه مقارن بوده و ائمه تشویق به آن می‌کردند. به هر حال من دلم می‌خواهد شیوه‌ها را مطالعه کنید.3

2- ایجاد همگرایی فقهی

بدون شک بررسی هماهنگ یک دانش در اندیشه هایی که هر کدام دارای اصول و مبانی مختلفی است، زمینه را برای گفتگوی علمی و نقد و نظر باز می کند و طرفین برای ایجاد یک مفاهمه علمی باید اصول مشترکی را به عنوان پایه قبول کنند و بحث را ادامه دهند.

چاره جویی برای پیدا کردن اصول مورد توافق طرفین زمینه ای است تا در گفت و گوهای بعدی، نتایجی همسو تر و هماهنگ تر تولید شود.

ایجاد اشتراک فقهی در مسائل مستحدثه با توجه به اینکه در این مقوله هنوز نظریه پردازی انجام نشده است این امکان را فراهم می آورد تا محققان مذاهب گوناگون فقهی در کنار هم به نظریه پردازی بپردازند و با نقد و نظر به نظری یکسان دست پیدا کنند.

فقه مقارن افق های تازه ای را در برابر فقیه می گشاید و ادبیات علمی را تقویت می کند که همه این مسائل اهمیت فقه مقارن را نشان می دهد.به نظر می رسد فقه مقارن در روزگار معاصر از ضرورت بیشتری برخوردار است؛ اصلا جامعه امروز فقه مقارن را اقتضا می کند. آدم وقتی فضاهای دنیای اسلام را می بیند، احساس می کند بسیاری از عالمان نسل جدید نمی توانند مقارن نیندیشند و باید دنبال خاستگاه ها و دیدگاه ها و ادله دیگران هم باشند و راهی جز رفتن به سوی فقه مقارن نیست. تاخیر در ورود به فقه مقارن یک آسیب جدی برای فقه ماست. حتی در گذشته فقه شیعه مشاهده می شود که ادوار قوی فقهی به صورت مقارن شکل گرفته اند.به عنوان نمونه فقه شیخ طوسی که اساس فقه شیعه است این گونه شکل گرفته است. یا علامه حلی که فقه شیعه را به یکباره از یک نقطه وارد یک فضای گسترده کرد، در فضای مقارن شکل گرفت. شهید اول و ثانی که فخر فقه شیعه اند و قوت فقه شیعه را به رخ همه کشیدند، در فضاهای مقارن فقه شان را تدوین کرده اند.

بنابراین فقه مقارن یک فرصت بزرگ برای جهان اسلام است؛ به ویژه در شرایط فعلی که گسترش ارتباطات همه جوامع را به هم نزدیک کرده است، عالمان ادیان و مذاهب نمی توانند نسبت به نظریات و اقوال دیگر عالمان بی تفاوت باشند.

در این جهان بی مرز و پرشتاب ، دنیای اسلام هم باید مرزها را بردارد و به مسائل فقهی از زوایا و ابعاد و دیدگاه های مختلف بپردازد و مهارت مقارن نویسی فقها و علمای ما باید به شدت افزایش یابد که متاسفانه مدتی است ما آن را فراموش کرده ایم و به زمین نهاده ایم.ما اگر فعالانه وارد این عرصه نشویم نمی توانیم گفت وگو کنیم و حرف و کالای علمی مان را عرضه کنیم. اگر می خواهیم بخشی از جامعه فعال و تاثیرگذار جهان اسلام باشیم راهی جز رفتن به سوی ادبیات مقارن نویسی نداریم.4

3- گامی موثر در تقریب مذاهب

بررسی فقه به صورت مقارن از آنجایی که زمینه را برای مباحث علمی در لجنه های تخصصی فراهم می آورد موجب می شود تا اندیشمندان سایر مذاهب با نگاهی علمی به بحث بپردازند و با ریشه شناسی و فهم زیر ساختها، به چگونگی نتیجه گیری های فقهی در مسیر حل سوال علمی پی ببرند و از تهمت و افتراء و بدبینی نسبت به یکدیگر پرهیز کنند.

کار مشترک در بحث های حدیثی و قرآنی و فقهی چنان که نظرات شیعه و اهل سنت در مجموعه های واحدی قرار گیرد، موجب آن خواهد شد که تمامی مسلمین بدانند که این دروغ پردازی های رسانه ای و اختلاف افکنی ها میان مذاهب اسلامی و اتهام به تشیع که سالیان سال رواج داشته است یک فکر باطل و یک حربه تبلیغاتی برای جلو گیری از اتحاد مسلمانان بوده است.

این گونه کارهای مشترک بر محورهای واحد و اصیلی چون قرآن و حدیث نه تنها در اتحاد اسلامی اثر بسزایی دارد که موجب پیشرفت و تأملات جدید در حوزه تفکر شیعی نیز خواهد شد. همچنین این کار بیان گر اندیشه بلند، دقت تفکر و منطق تفاهم در شیعه و دلیلی بر ارزش های والای اسلام خواهد بود.

4- شناخت برتری های دانشی

دانش فقه در تکاثر مذاهب و اندیشه ورزی فقیهان به ظرفیت های بی نظیری برای پاسخگوئی به مسائل روز و نیازهای بشر در عصر جهانی شدن دست یافته است که فقه مقارن در چنین فضایی می تواند محققان را در شناسایی بهترین مکانیزم برای پاسخ گوئی راهنمایی کند و بدون شک امتیازهای شیوه اجتهادی شیعه در این مطالعه تطبیقی برای همگان روشن خواهد شد.

5- مقدمه اجرایی شدن فقه در جامعه

فقه مقارن می کوشد تا با بحث و نظر و تبادل افکار و تضارب آراء، دیدگاه های علمی را در مقایسه قرار دهد تا جامعیت و بهرمند بودن از اسلوب علمی نظریات را محک زند.

بی شک گفتگوی دانشمندان می تواند در غنی کردن نظریات بسیار موثر باشد و دانشمندان را با معادلات روز و چالش های موجود آشناتر سازد و زمینه را برای ایجاد قوانینی به روزتر و کارآمدتر در نظام جهانی یاری سازد.

فقه مقارن با باز کردن باب نظریه پردازی، اندیشمندان را به یکدیگر نزدیک می کند و می تواند سهمی موثر در تنظیم قوانینی جهان شمول از راه اجماع اندیشمندان فراهم کند.

از جمله کارهای ارزشمندی که در زمینه فقه مقارن در حال انجام است، دائره المعارف فقه مقارن است که توسط حضرت آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از اساتید و محققان حوزه علمیه قم در حال تدوین و نگارش است.

آیت الله مکارم شیرازی در مقدمه این دائره المعارف پیرامون نقش موسوعه ها و دائره المعارف ها می نویسد: جدا سازی تخصص ها اگر چه لازمه قطعی و اجتناب ناپذیر گستردگی علوم و دانش ها است ولی این به مفهوم جدایی مطلق علوم از یکدیگر نیست.

.... این امر نوعی بازگشت به زمان بسیار دور یعنی دوران وحدت علوم است اما نه در آن سطح بلکه در سطحی بسیار بالاتر. به طور مقطعی در علم فقه نیز شاهد تدوین دائره المعارف های متعددی بوده و هستیم که اطلاعات فشرده ای از تمام ابواب فقه در اختیار می گذارد که گاه به صورت موضوعی و الفبایی و گاه به صورت ترتیبی است.

جلد اول دائره المعارف فقه مقارن به مقدمات ضروری بحث های فقهی پرداخته است و بیست عنوان ذیل را مورد بحث و بررسی قرار داده است:

1- تعریف فقه در لغت و اصطلاح فقهاء
2- اهمیت فقه از نظر آیات و روایات اسلامی
3- گستردگی قلمروی فقه اسلامی
4- برتری های فقه اسلامی بر قوانین وضعی و عرفی
5- ادوار مختلف فقه اسلامی(فقه شیعه، فقه اهل سنت)
6- منابع استنباط از دیدگاه های فقهای اسلامی
7- عدم وجود خلاء قانونی در فقه اسلامی
8- انفتاح باب اجتهاد در هر عصر و زمان
9- نقش زمان و مکان در استنباط احکام و تاثیرگذاری این دو در آراء فقهی
10- علوم پیش نیاز برای استنباط فقه
11- عومل اختلاف آراء فقهاء
12- فلسفه احکام و کاربرد آن در فهم احکام و دائره شمول احکام
13- اصطلاحات رایج در میان فقهاء
14- ساختار مباحث فقهی و چگونگی تقسیم بندی ابواب فقه
15- اصول حاکم بر مسائل مستحدثه
16- ادله جواز تقلید برای غیر مجتهد و دفع شبهات
17- رابطه فقه و حکومت و چگونگی تشکیل حکومت اسلامی از دیدگاه فقهی
18- احکام امضایی و تاسیسی و فرق میان این دو
19- منابع تشریع در حقوق عرفی معاصر
20- مصادر تشریع در حقوق عرفی معاصر

به گفته مولف این دائره المعارف بر اساس فقه ترتیبی تهیه شده است و در آن به مسائل مستحدثه توجه خاص شده است.

فصل پنجم دائره المعارف فقه شیعه به کلیات بحث فقه مقارن پرداخته است و دوره های فقه فقهای اهل بیت(ع) را به بخش هایی همچون عصر حضور امامان معصوم(ع)، عصر شکل بندی و تبویب فقه، عصر تحول در فقه و اجتهاد، عصر رکود و توقف، عصر تجدید حیات فقهی اهل بیت(ع)، عصر پیدایش مکتب اخباری، عصر تجدید حیات اجتهاد در عرصه فقاهت، عصر نوآوری فقهی، عصر ورود فقه به عرصه های گوناگون اجتماعی، تفسیم شده است و در هر باب به جمعی از فقهاء و مشخصات آن دوره پرداخته شده است.

در این کتاب سپس به طبقه بندی دوره های فقه اهل سنت پرداخته شده است و شش دوره برای آن ذکر شده است:

1- عصر صحابه و تابعین
2- عصر ظهور مذاهب فقهی
3- عصر توقف مکتب اجتهادی
4- عصر رکود فقهی
5- عصر بازگشت تلاش فقهی
6- عصر بیداری و احیای مجدد اجتهاد

در جلد نخست این دائره المعارف به مباحث اساسی ففه مقارن پرداخته است و پیرامون یکی بودن حکم الهی، فراوانی مشترکات فقهی و عومل اختلاف فتوا بحث و بررسی شده است و منشا اختلاف فتاوی امور زیر بیان شده است:

1. اختلاف در منابع استنباط مانند بحث درباره حجیّت عقل نظرى و حجیّت رأى صحابى و قیاس و استحسان و مانند آن.
2. عدم دسترسى بعضى از فقها به برخى از احادیث و دسترسى بعضى دیگر به آنها.
3. اختلاف نظر در حجیّت اسناد پاره اى از روایات به جهت اختلاف در معیار وثاقت راویان و مانند آن.
4. اختلاف در جهت صدور حدیث، مانند احتمال تقیّه یا موقّتى بودن حکم.
5. اختلاف در نسخ حکم به سبب اختلاف در ضوابط نسخ احکام، مانند نسخ قرآن به خبر واحد.
6. اختلاف در قرائت بعضى از آیات از نظر اعراب و مانند آن و اختلاف در نقل متون بعضى از احادیث.
7. اختلاف در برداشت از آیات و روایات و فهم و تفسیر آنها.
8. تعارض ادلّه و اختلاف در چگونگى مرجّحات.
9. اختلاف نظر در پاره اى از اصول عملیّه مانند حجیّت استصحاب و برائت در شبهه تحریمیّه و غیر آن.
10. اختلاف نظر در مورد محدوده قواعد فقهیّه.
11. اختلاف در حکومت عقل در بعضى از مسائل.
12. اختلاف در کیفیت تحقّق اجماع و حجیّت آن.
13. تأثیرپذیرى بعضى از فقها از پیش فرض هاى ذهنى یا فرهنگ هاى حاکم بر محیط یا تعصبات غیر منطقى و افراطى که احیاناً بعضى از فقها نسبت به مذهب یا مکتب خاصّى داشته اند.

البته نویسندگان دائره المعارف یادآور شده اند که نباید تصور کرد با همه این عوامل اختلاف فتوا، فقهاى اسلامى در کمتر مسأله اى اتّفاق نظر خواهند داشت، زیرا ملاحظه کتب فقهى فقهاى مذاهب نشان مى دهد که این عوامل موجب اختلاف شان در کلیّات ابواب فقه نشده، بلکه در کلیات فقهى اسلام هم فکر و هم نظر بوده، تنها در برخى مسائل فرعى اختلاف فتوا داشته اند و بدیهى است این اندازه اختلاف در فهم هم طبیعى است و هم در تمام علوم نظرى و عقلى رایج است، حتّى در علوم تجربى که مبتنى بر آزمایش هاى حسّى است و انتظار اختلاف نظر نمى رود، بسیار دیده مى شود که در تشخیص مریضى یک بیمار پس از معاینه و یا پس از آزمایش و رادیولوژى، اختلاف رأى بین پزشکان وجود دارد.

بحث های پایانی دائره المعارف فقه مقارن، پا را فراتر از چارچوب فقه مقارن مذهبی گذاشته است و به تفاوت منابع تشریع در ادیان دیگر همچون مسیح و یهود پرداخته است و حتی بخشی را به مصادر تشریع و مبانى حقوق در مکاتب حقوقى معاصر اختصاص داده است و مکاتبی همچون سودگرایی یا اصالت سود، مصلحت گرایی، مکتب های تحققی، پرداخته است و این اندیشه ها را در بوته نقد و نظر قرار داده است.

تدوین جلدهای دیگر دائره المعارف فقه مقارن و پرداختن به مسائل فقهی می تواند جهشی در فقه مقارن شیعه و گامی رو به جلو در حوزه مطالعات تطبیقی در حوزه های علمیه باشد. /909/ز502/ر

پاورقی:

1-مجله نقد و نظر، شماره یک، مقاله کتاب شناسی توصیفی فقه مقارن، مهدی مهریزی 
2- مقدمة ابن خلدون، بیروت، داراحیاء التراث الاسلامى، ص‏456
3- سخنرانی آیت الله مکارم شیرازی، در همایش فقه مقارن به نشانی:
http://www.hawzah.net/hawzah/Magazines/MagArt.aspx?MagazineNumberID=4612&id=33723
4- روزنامه خراسان، مورخ 1389/11/20 ؛مصاحبه با حجت الاسلام و المسلمین احمد مبلغی


ارسال نظرات