افول تفکر سکولار و رویش کانونهای مقاومت در جهان اسلام

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، مسأله سکولاریسم مسأله امروز ما نیست، این موضوع از حدود یکصد و پنجاه سال پیش تا کنون ذهن متفکران مسلمان نه تنها در ایران، بلکه در سایر کشورهای اسلامی را به خود مشغول داشته است و آن را یک چالش جدی تلقی میکردند. در شرایط امروز طرح بحث از این جهت ضرورت مییابد که ما شاهد برآمدن و رویش کانونهای مقاومتی هستیم که براساس گرایش به مبانی اسلامی حرکتها و جنبشهایی را آغاز کرده و این جنبشها امروز برای جهان مسأله و برای جهان اسلام فرصت شده است و انقلاب اسلامی ایران یکی از مصداقهای این روشها در سطح جهان بوده است.
امام راحل زمانی که حرکت انقلاب را آغاز کرد نوید داد که همه کشورهای اسلامی یک روز به آموزهها و ارزشهای اسلام مراجعه کرده و از زیر یوغ وابستگی به کانونهای استعماری و استکباری خود را رها میکنند، امروز این آرزو تا حد زیادی تحقق یافته است و آنچه تا امروز در مصر و تونس به ثمر نشسته به دست آوردن آرای بیشتر توسط گروههای اسلامی بوده است و این نشان میدهد پایگاه مردمی این جریانها و رویش تفکر اسلامی ریشه این جریانها است.
جهان اسلام امروز در برابر خود یک نظام سیاسی مردمسالار، مقتدر و مستقل پیش رو دارد که در بعد علمی و فناوری پیشرفتهایی از مبانی باورهای اخلاقی بر مبنای اسلام در حرکت است و و ایدههای سکولاریسم را نقد می کند. این تجربه مهم در سه دهه اخیر رخ داده است و تفکیک بین پیشرفت علمی و فنآوری و سکولاریسم راه را باز میکند تا کشورهای اسلامی افق روشنی را در زندگی خود در پرتو اسلام ترسیم کنند؛ کاری که کشورهای غربی با تبلیغات نادرست انجام دادهاند در طول دویست سال گذشته تلازمی بین علم و مبانی الهی و توحیدی ارائه و القا کردند که پیشرفت جز در پرتو فاصله گرفتن از ارزشهای دینی ممکن نیست.
مطالب پیش گفته، بخشی از سخنان حجتالاسلام علی ذوعلم، رییس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بود که به عنوان مسؤول شورای علمی و دبیر علمی همایش ملی اسلام و سکولاریسم، پیش از ظهر چهارشنبه 23 آذرماه در نشستی خبری از برگزاری زمان دقیق و مکان همایش یعنی 29 آذرماه در دانشکده حقوق دانشگاه تهران خبر میدهد و میگوید: برای پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی که در عرصه کارهای فکری و نظری فعالیت میکند این بحث مطرح است که چه رابطهای میان اسلام و سکولاریسم میتواند برقرار شود و ریشهیابی افکار نظری که حول محول اسلام سربرآورده چیست.
وی با بیان اینکه اگر سکولاریسم زمانی به عنوان چالش در برابر اسلام مطرح بود، اما اسلام امروز در برابر سکولاریسم قد علم کرده است، یادآور میشود: اکنون ضرورت پرداختن به مسأله سکولاریسم از این جهت مهم است که نوعی اقبال از سوی متفکران مسلمان به مبانی اسلامی و طرد و نفی سکولاریسم را شاهد هستیم. تفکیک نظامهای اجتماعی، آموزشی، سیاسی، اقتصادی با مذهب که امروز در غرب متداول است با مقوله آموزههای اسلامی ما ناسازگار است.
همایش یک روزه اسلام و سکولاریسم که از پنج ماه پیش به همت کانون اندیشه جوان پایهگذاری و با همکاری پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، صدا و سیما، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه تهران، مرکز پژوهشهای فرهنگی و اجتماعی صدرا، سازمان زیباسازی شهرداری تهران و سازمان تبلیغات اسلامی، چهارشنبه 29 آذرماه در دانشکده حقوق دانشگاه تهران برگزار شد به بررسی افول تفکر سکولار و رویش کانونهای مقاومت در جهان اسلام در سه محور «مسأله سکولاریسم»، «کارنامه سکولاریسم» و «سکولاریسم و آینده» پرداخت و البته در ذیل این محورهای اصلی، عنوانهای مبنای نظری سکولاریسم، سکولاریسم تربیتی، فرهنگی، اقتصادی، فلسفی و معرفتشناسی و نگاه آینده جهان و جهان اسلام به سکولاریسم مورد توجه بودند.
براساس فراخوان ارایه شده از سوی دبیرخانه این همایش محورهای پیشنهادی مقالات در محور مسأله سکولاریسم شامل نقاط ضعف و قوت جبهه فکری فرهنگی انقلاب اسلامی در برابر فکری فرهنگی سکولار، الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و موانع (ذهنی و عینی) سکولاریستی، علوم انسانی اسلامی و مقاومت های سکولاریستی، فعالان و متفکران سکولار، بیداری اسلامی و گستره جهانی آن، مواجهه سازمان یافته جبهه سکولار با اسلام خواهی (ناتوی فرهنگی)، قدرت نرم انقلاب اسلامی و سناریوهای رویارویی با آن، تزلزل در چارچوب نظری و عملی سکولاریسم، و پیچیدگی مقاومت و صدور اندیشه انقلاب اسلامی بر اساس الگو شدن بود و در محور سکولاریسم و آینده به چشم میخورد.
حکومت دینی و سکولاریسم سیاسی، انقلاب اسلامی و سکولاریسم فرهنگی، دفاع مقدس و ادبیات سکولاریستی، جامعه اسلامی و اقتصاد سکولار، اندیشه اسلامی و هنر سکولار، پلورالیسم دینی و دولت سکولار، مردم سالاری دینی و دموکراسی لیبرال، فرآیندهای سکولاریزاسیون، علوم انسانی سکولار و جوامع استقلال یافته، علوم انسانی سکولار و جوامع سکولار، ایمان به غیب و چالش با مادیگرایی سکولاریسم، سکولاریسم و سانسور حقیقت، عدالت در تفکرات اسلامی و سکولار، جوانان در تفکرات اسلامی و سکولار، زنان در تفکرات اسلامی و سکولار، خانواده در تفکرات اسلامی و سکولار، جهاد و شهادت در تحلیل های سکولار، مواجهه روشنفکران با سکولاریسم و نقش آنها در فرآیند سکولاریزاسیون، مدلهای سکولاریستی توسعه و شاخصهای الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت از جمله موضوعهای محور کارنامه سکولاریسم است.
در این مراسم حجتالاسلام والمسلمین علی اکبر رشاد رییس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی «پیشینه تاریخی سکولاریسم» را مورد بررسی قرار دارد، حجتالاسلام عبدالحسین خسروپناه رییس مؤسسه حکمت و فلسفه ایران و مدیر گروه فلسفه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی «رویکرد جامعهشناختی به مقوله سکولاریسم در ایران» را ارایه کرد و حجتالاسلام علیرضا قائمینیا رییس پژوهشکده حکمت اسلامی و عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به بررسی «نسبیت و معرفتشناسی سکولار» پرداخت و حجتالاسلام احمد رهدار رییس مؤسسه مطالعاتی تحقیقاتی فتوح اندیشه و عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) بحث «بایستههای مواجهه مسلمین با مسأله سکولاریسم» را ارایه کرد و «انسان و منزلگاه سکولاریزم» از سوی حجتالاسلام داوود مهدویزادگان عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی مطرح شد.
همچنین حجتالاسلام حمید پارسانیا عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با موضوع «مبانی معرفتی سکولاریسم در غرب» سخن گفت، حسین کچویان عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و فعال در زمینه نظریههای کلان جامعهشناسی و جامعهشناسی معرفت موضوع «خاستگاه اجتماعی ـ تاریخی سکولاریسم در غرب» را مطرح کرد و جمیله علم الهدی رییس پژوهشکده خانواده و عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی با موضوع «رویکردهای اسلامی و سکولار به تعلیم و تربیت» سخن گفت و در ادامه مقالههای «سیاست متعالی جایگزین برتر سیاست سکولاریستی» اثر علیرضا صدر، «تحلیل رفتار علمای سلفی در جریان انقلابهای جهان عرب» به قلم کامیار صداقت ثمر حسینی و «سرمایهداری و چالش نظام سکولاریستی» نوشته پرویز امینی ارایه شد و البته نمایشگاه کتاب با موضوع سکولاریسم در حاشیه مراسم این همایش برپا و طی آن آثار اندیشمندان ایرانی و غیر ایرانی ترجمه شده نیز به نمایش گذاشته شده بود.
جمهوری اسلامی ایران نمونه مناسب برای طراحی الگوهای دینی
محمد سرشار، مدیرعامل کانون اندیشه جوان و دبیر نخستین همایش ملی اسلام و سکولاریسم در ابتدای این مراسم با اشاره به آغاز موج بیداری اسلامی در شمال آفریقا و خاورمیانه و اهمیت مسأله انتخاب الگوی حکومت سیاسی برای این کشورها تصریح کرد: مسأله انتخاب الگوی حکومت سیاسی به چالش جدی برای کشورهای منطقه تبدیل شده است و امروز جمهوری اسلامی ایران به عنوان الگوی منحصر به فرد مردمسالاری دینی در منطقه، نمونه مناسبی برای طراحی الگوهای دینی است و امیدوارم جمعبندی آرای اندیشمندان معاصر ایرانی در این حوزه و محصولات جانبی آن، بتواند به فرایند فرخندهای که در جهان اسلام اتفاق افتاده است، کمک کند.
وی به ارایه گزارشی از روند برگزاری همایش اسلام و سکولاریسم پرداخت و با بیان اینکه همایش بر مبنای فعالیت مطالعاتی یک حلقه پژوهشی به مدیریت حجتالاسلام داوود مهدویزادگان برگزار میشود که این حلقه مطالعاتی فعالیتهای مناسبی را برای پرداختن به موضوع سکولاریسم در جهان اسلام انجام داده است، گفت: پیش از برگزاری همایش اسلام و سکولاریسم 9 نشست و سخنرانی علمی در سطح دانشگاههای شهر تهران برگزار شد و تلاش شد با تکثیر محتوای این همایش و تزریق آن به محیط دانشگاهها یک موج عالی و زودگر در سطح دانشگاهها ایجاد نشود.
«معناکاوی سکولاریته در غرب» با حضور محمدتقی کرمی، «امکان یا امتناع تحقق جامعه اسلامی در بستر سکولاریزاسیون» با حضور سید مجید امامی، «دین حداقلی و دین حداکثری و نسبت آن با سکولاریسم» با حضور حجتالاسلام علی ذوعلم، «انقلاب اسلامی به مثابه چالش جدی نظریه سکولاریسم» با ارائه حجتالاسلام علیرضا قائمینیا در از جمله نشستهای برگزار شده است.
همچنین میتوان از نشست علمی «حقوق سکولاریسم» با ارائه محمود حکمتنیا ، «سکولاریسم سیاسی ـ سکولاریسم فلسفی» با ارائه حجتالاسلام داوود مهدویزادگان، «نظریه امامت و امتناع سکولاریزاسیون در تشیع» با ارائه حجتالاسلام حمید پارسانیا و «انقلابهای منطقه و مسأله انتخاب میان دو الگوی حکومت دینی یا سکولار» با ارائه میثم شیروانی نام برد.
وی با بیان اینکه نخستین بخش کار شناسایی محتوایی تولید شده به زبان فارسی درباره سکولاریسم انجام شده است، از انتشار پنجاه مقاله با موضوع سکولاریسم و بررسی پرونده سکولاریسم از سوی کانون اندیشه جوان و راهاندازی بخش اختصاصی اسلام و سکولاریسم در پایگاه اینترنتی این کانون خبر داد و گفت: این بخش با 188 مقاله، گزارش و گفتوگو تلاش دارد موضوع اسلام و سکولاریسم را در فضای مجازی پیگیری کند.
دوران پست سکولاریسم آغاز شده است
حجتالاسلام والمسلمین علی اکبر رییس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه عنوان بحث وی طرح مسأله سکولاریسم است با ارایه پیشینه تاریخی سکولاریسم پرداخت و گفت: معاهدهای در سال 1848 میلادی درباره املاک در اختیار کلیسا و انتقال مالکیت این املاک و خلعیت از کلیسا انجام پذیرفت که این مسأله مفهوم حقوقی سکولاریسم را تداعی میکند و با توجه به پیشینه تاریخی این مقوله و کاربردهای متنوعی که واژه سکولاریسم در ادبیات معاصر پیدا کرده، مفهوم این عنوان را باید به مراتب کاربرد آن ارجاع داد و باید به بازههای زمانی که با ظهور یک جنبش یا ظهور متفکری جدید معنایی جدید به این عنوان میدهد، توجه کرد.
وی با بیان اینکه سکولاریسم یک مقوله ذوابعاد است که به معانی مختلف به کار میرود؛ گاه به یک نگاه هستیشناختی به کار میرود و در ادبیات معاصر گاه به ملحدین سکولار اطلاق میکنند، به معانی سکولاریسم در حوزههای مختلف اشاره کرد و افزود: در حوزه معرفتشناختی نیز اصطلاح سکولاریسم کاربرد دارد و خود بنیاد انگاری عقل و انکار فهم وحی در تکون معرفت، یک نوع خروج از حوزه معرفت دینی محسوب میشود و در حوزه حقوقی نیز سکولاریسم به معنی نفی شریعت از ادیان به کار میرود؛ یعنی آموزههای دینی تکلیفی نداشته باشند یا نفی شرعمدار بودن اخلاق یعنی بین دین و اخلاق پیوندی نباشد و این تلقیهای چندگانه منشأ تاریخی و مبانی فکری و فلسفی دارند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به اینکه اگر کسی فلسفه یونانی را در حوزه هستیشناسی فلسفه توحیدی نداند، در این صورت سکولاریسم به دوره رونق حکمت یونانی بر میگردد، گفت: مسیحیت گزارش شده از زمان حضرت مسیح(ع)، نه آنچه در واقع بوده است، مسیحیت بیشرعیت و دنیا گریز است و از دیدگاه فیلسوفان اجتماعی مانند کارس وبر، مسیحیت ابزار پدید آمدن سکولاریسم قلمداد شده است که اگر بپذیریم دوره رسالت حضرت مسیح یک تا سه سال بوده است، آنچه از وی در اناجیل عهد جدید نقل شده چنین است که ایشان اعتنایی به امر دنیا نداشت و آخرت بسنده بود و دنیاگرا نبود؛ اینکه دین به امر دنیوی نباید بپردازد، بزرگترین امکان را برای سکولاریسم تاریخی و سیاسی به وجود میآورد.
وی با بیان اینکه روشنگری انسان در تفکر اومانیستی یعنی رهایی از قیمومیتی که انسان به قید گذاشته شده است و انسان باید خود بیندیشد، تدبیر کند و این ابعاد اکنون به مرحله سکولاریسم رسیده که افزون بر جنبه معرفتی آن، یک حقیقت نیز هست و مقام ثبوت دارد؛ یعنی امروزه دوره جدیدی است که غربیها راه رفته را میخواهند بازگردند، اظهار داشت: دکارت با اومانیستی کردن هستیشناسی و اینکه انسان را مرکز صقل همه چیز قرار داد و اینکه گفته شده مدرنیته با کانت آغاز میشود، میتوان گفت کانت سهم بزرگی در جریان سکولاریسم بر عهده دارد؛ دکارت از دیدگاه حوزه معرفتشناسی و حوزه حقوق و سیاست نقش مهمی در سکولاریسم دارد؛ بنابراین پس از کانت ریشههای سکولاریسم تحکیم شد و اگر انسانمداری و انسان خویشخداانگاری با دکارت شروع شده باشد با کانت عمیق میشود.
حجتالاسلام والمسلمین رشاد با بیان اینکه واژه سکولاریسم اکنون به مرحله جدیدی رسیده است که از آن به عنوان پست سکولاریسم تعبیر میشود و این یک حقیقت است که تنها معرفت نیست و مقام اثبات دارد، با اشاره به سخنرانی هابرماس در دانشگاه تهران گفت: هابرماس میگوید «مدرنیته آزمونی برای موضع گیریها در عصر ما شد و حال مشخص شده که تصویر بازی همه یا کسی بین دین و روشنگری در جوامع معاصر غرب حکومت ندارد، انتظارات روشنگرانه افراطی یا همان سکولارها همانند نگرانیهای مخالفان کلیسایی آنها تحقق نیافته است»؛ یعنی همانطور که کلیسا نگران انزوای دین بود و سکولارها نگران دخالت دین بودند، هیچکدام به خواسته خود نرسیدند.
وی با بیان اینکه دین به هیچوجه از عرصه اجتماع حذف نشده و اهمیت خود را در ساحت اخلاقی و سیاسی حفظ کرده است و لحاظ درجه تحقق سکولاریسم، ملتهای مختلف متفاوت هستند، ولی تمام جوامع غربی سکولار هستند؛ یعنی خود را با استمرار وجود دین در محیطی که سکولار است وقف دادهاند. سکولاریزاسیون فقدان پیوندهای سنتی و یقینات است و در جوامع معاصر یک نوع اذعان به شکست سکولاریسم یا دست کم تسهیل و ترمیم آن با رویکرد پست سکولاریسم در حال اتفاق است، تصریح کرد: هر چند سکولاریسم به سکولاریزاسیون حقوقی اموال کلیسا در یک مقطع معین اطلاق شده است، اما امروزه کاربردهای متنوعی دارد و میتوانیم برای سکولاریسم معناهای متفاوتی فرض کنیم و آن را محدود به ادعاهای حقوقی و سیاسی ندانیم.
نقشه جامع مدیریت کشور تدوین شود
حجت السلام عبدالحسین خسروپناه رییس مؤسسه حکمت و فلسفه ایران و عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در ادامه این مراسم به تبیین «رویکرد جامعهشناختی به مقوله سکولاریسم در ایران» و بررسی تهدیدهای دنیای سکولار بر جامعه ایران اسلامی پرداخت و با بیان اینکه امام راحل با انقلابی که به همت مردم ایران و خون شهدا به راه انداخت، یک معادله مهمی را در جامعهشناسی به هم ریخت، گفت: مسلما جامعهشناسی سکولاریزاسیون بود و امام این را تغییر داد و الان میبینیم کارکرد دین در حیات اجتماعی یکی از بحثهای مهم جامعهشناسی دین است.
وی با طرح این سوال که دنیای سکولار چه تهدیدای ممکن است بر این جامعه وارد کند، به تبیین «رویکرد جامعهشناختی به مقوله سکولاریسم در ایران» و بررسی تهدیدهای دنیای سکولار بر جامعه ایران اسلامی پرداخت و گفت: مصداق نخست قوه قضائیه است؛ درقوه قضائیه باید قاضی مجتهد عادل باشد. پس از انقلاب اسلامی ایران زمانی که حکومت اسلامی برقرار شد به اندازه کافی مجتهد نداشتیم که امور قضایی را به دست بگیریم در نتیجه حکم دیگری مبنی بر اینکه کارشناسان باید بیایند در قوه قضائیه حضور پیدا کرده و این امور را انجام دهند صادر شد.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود: آیا پس از 33 سال از انقلاب هنوز نباید بگوییم که مثل اول انقلاب نباید باشیم و قوه قضائیه باید برنامهای داشته باشد که حکم ثانویه را به حکم اولیه تبدیل کند؟ حکم ثانوی هم مانند حکم اولی شرعی است، اما اگر تدبیری اتخاذ نکنیم که حکم ثانوی به حکم اولی تبدیل شود، در واقع خود را به جامعه سکولار نزدیک کردهایم؛ لذا معاونت آموزش قوه قضائیه وظیفه دارد فرایندی را تدبیری کند تا مجتهدان متجزی در امر قضاوت تربیت شوند و آنها حکم قضایی را صادر کنند، که اگر این کار صورت نگیرد قوه قضاییه عملا گرفتار تهدید دنیای سکولار شده است.
وی با بیان اینکه مصداق دوم، بانکداری است، گفت: بحثی در بانکداری مطرح است به نام سود که اگر سود بانکی در چارچوب قوانین اسلامی مثل مشارکت، مضاربه و یا مانند آن باشد، این سود براساس فتوای برخی از علما حرام نیست؛ اما اقتصاددانها میدانند که سود بالای بانکی آسیبزا خواهد بود و گردش ثروت را آسیبپذیر میکند. اگرچه امکان دارد این مدل بانکداری با برخی از احکام شرعی، مشکل شرعیاش حل شود اما یکی از مشکلات مهمی که ایجاد میکند برقرار شدن فاصله طبقاتی بین دو قشر فقیر و غنی خواهد بود. فاصله طبقاتی به معنای اسلامی آن یعنی عدالت اسلامی که مطرح است و نه به معنای مارکسیستی آن.
حجتالاسلام والمسلمین تصریح کرد: اگر نظام بانکداری با قوانین شرعی در تغییر این مدل تلاش نکند، عملا بانکداری ما نتیجهای خواهد داشت که با نظام سکولار هماهنگیاش بیشتر است و به ویژه اگر با نظارتی که شرع مقدس بر آن تأکید کرده است همراه نباشد نتیجه آن اختلاس یا تخلفهایی است که قطعا به نظام اسلامی آسیب میرساند؛ در نتیجه باید به لحاظ مدیریتی تلاش کنیم تا برنامهای دقیق براساس نیازهای جامعه اسلامی و مطابق با موازین شرعی ارایه دهیم.
وی با بیان اینکه اصلی به نام مصلحت در اسلام وجود دارد و این اصل را امام راحل با تأسیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نهادینه کرد، افزود: مصلحت اسلام و مسلمین یک اصل اسلامی است و اصل بحث در کتب فقهی آمده است یعنی مصلحت اسلام و مسلمین که یک اصل مهم اسلامی است؛ شورای نگهبان مصوبات مجلس را بر اساس احکام اولی بررسی میکند و اگر تعارض داشت به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارسال شده و حکم صادر میشود؛ اما زمانی مصلحت اسلام و مسلمین در مقام عمل تغییر کرده و به مصلحت دنیاگرایانه بدل میشود؛ مثلا زمانی که مدلهایی از توسعه مطرح شد که کاملا لیبرال بود.
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به مدلهای توسعهای ارایه شده در دوران اصلاحات که کاملا مدلهای لیبرال بود، گفت: وقتی گفته میشد این مدل توسعه با عدالت اسلامی سازگاری ندارد، میگفتند چارهای نداریم اکنون مصلحت جامعه اقتضا میکند این مدل را ارایه دهیم که آن موقع مقام معظم رهبری نقدهای جدی را به این مباحث یعنی توسعه که در آن دولت مطرح شده بود داشتند که رفته رفته الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت مطرح شد.
وی افزود: حکمی که گفته میشود نباید مصلحت سکولار را اعمال کند همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودهاند اگر تعارضی بین دنیاگرایی و آخرتگرایی مطرح باشد آخرتگرایی مهمتر و ارجح است؛ حکمی که براساس مصلحت اسلام و مسلمین صادر میشود نباید براساس مصلحت در نظامهای سکولار باشد، چراکه سخن از مصلحت در نظامهای سکولار یعنی منفعت، لذتگرایی و دنیاگرایی، اما مصلحت اسلام و مسلمین این نیست، گرچه در این مصلحت به دنیای مسلمانان نیز توجه میشود.
حجتالاسلام خسروپناه به وظیفه قوه مجریه در پاسخگویی به مطالبات مردم اشاره کرد و با بیان اینکه منشأ ناکارآمدی دولت ایجاد مطالبات حداکثری دنیاطلبانه و منفعتطلبانه است، ابراز داشت: دولت باید مراقب باشد که برای مردم انتظارات حداکثری با نگاه دنیاگرایانه و منفعتگرایانه ایجاد نکند تا زمانی به واسطه عدم تأمین این انتظارات به دولتی ناکارآمد تبدیل شود.
رییس موسسه حکمت و فلسفه ایران با اشاره به وظیفه قوه مقننه و نمایندگان منتخب مردم و طرح این سؤال که چه میزان از مصوبات مجلس تصویب میشود و چند درصد از نمایندگان مردم که وارد مجلس میشوند توانمندی در وضع قوانین را دارند، گفت: متأسفانه تبلیغات انتخابات فاقد نظارت و قوانین لازم هستند و به سمت جوامع سکولار نزدیک میشود که این یک تهدید است؛ بنابراین اگر کاندیدایی تبلیغاتی خارج از حوزه انتخابی خود انجام دهد باید رد صلاحیت شود.
وی بررسی اینکه چند درصد از وعدههای تبلیغاتی متناسب با مبانی اسلامی است و چند درصد برای نظام اسلامی کارایی دارد را ضروری دانست و تصریح کرد: همانطور که نقشه جامع علمی کشور نوشته میشود به یک نقشه جامع مدیریتی ناظر به نیازهای کشور نیاز داریم، اما اگر مهمترین فعالیت نمایندگی مجلس به فشار دادن یک کلید است، این را نمیشود قوه مقننهای گفت که در چارچوب شرایع اسلامی کار میکند، اما اگر نمایندگان مجلس براساس نیازهای واقعی و توجه به مبانی اسلامی قوانین را وضع کنند، آن زمان میتوان گفت این قوه مقننه، یک قوه مقننه اسلامی است
حجتالاسلام خسروپناه با تحلیلی از عملکرد نهادهای فرهنگی مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، صدا و سیما و شورای عالی انقلاب فرهنگی ابراز داشت: دلیلی دیگری که وجود دارد تهدید در برابر نهادهای فرهنگی است سوال این است که آیا تولید فرهنگ در عرصه سینما و موسیقی مبتنی بر فلسفه فرهنگ و هنر اسلامی است آیا مبتنی است بر فقه فرهنگ و هنر اسلامی است و آیا وزارت ارشاد یک تئوری دارد که مثلا این سی دی مجوز داده شود و یا خیر؟
مدیر گروه فلسفه و عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه یکی از ضعفهای جدی در عرصه فرهنگ آن است که گرفتار فقر تئوری در عرصه فرهنگی شدهایم، گفت: در اسلامی کردن فعالیتهای فرهنگی سوال این است که آیا نهادهای فرهنگی ما سیر صعودی دارند یا اصلا آیا برنامهای دارند؟ اسلام دینی جامع و خاتم است و تا قیامت انسان را هدایت میکند، باید از این منابع دینی عظیم ملاکهایی را استخراج کنیم تا نهادهای فرهنگی براساس آموزههای اسلامی تولید فرهنگ کنند.
وی وظیفه حوزههای علمیه را در این زمینه سنگین توصیف کرد و با بیان اینکه حوزههای علمیه و دانشگاهها هرکدام از جهتی باید مسیر تولید فرهنگ و معرفت اسلامی را بپیمایند که اگر آموزشهای فقهی فرد محور باشند و اگر مسیر تولید معرفت دینی را طی نکنند، عملا گرفتار سکولاریزاسیون شدهاند، ابراز داشت: در حوزههای علمیه خارج از حکومت اسلامی باید فقه فرهنگ و فقه پیشرفت تحقیق و تئوریسازی شود که این تئوریها به نهادها ارایه و آنها از این تئوریها استفاده کنند و با شاخص قرار دادن آن به ارزیابی سالانه خود متناسب با این نیازمندیها بپردازند.
حجتالاسلام خسروپناه با بیان اینکه دانشگاهها مسؤولیت تولید معرفت و علم را در عرصه فنآوری و علوم پایه، علوم انسانی و پزشکی بر عهده دارند، اما بررسی شود که در حال حاضر چند درصد از دانشگاههای فنی ما نیازهای فنی جامعه اسلامی را تامین میکنند که اگر بگوییم 10 درصد از نیازهای فنی جامعه اسلامی را تامین میکند پس 90 درصد دیگر سکولاریزاسیون هستند، گفت: باید نیازمندی تئوری جامعیت اسلام را در عرصههای مختلف تعریف، برنامهریزی و شاخص دهیم و هر سال نهادها خود را متناسب با این نیازمندیها ارزیابی کنند که چند درصد درگیر جامعه اسلامی و چند درصد درگیر سکولاریسم شدهاند.
اخلاق مهمترین حوزه مشکلآفرین برای یک حکومت ضد سکولار
حجتالاسلام علیرضا قائمینیا دیگر عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی که در حال حاضر ریاست پژوهشکده حکمت اسلامی را برعهده دارد، از دیگر سخنرانیهای این مراسم بود که در بیان مواجهه ساحتهای مختلف زندگی بشر با سکولاریسم، سکولاریسم را فرایندی شکل گرفته در دوره جدید توصیف کرد و گفت: سکولاریسم ماجرای تاریخ بشر است و هبوط بشر معنایی جز سکولاریسم ندارد؛ برخی سکولاریسم را عقلانیکردن ساحت بشر و عقلانیکردن ساحت حکومت دانستهاند که نادرست است؛ چراکه خاکی شدن بشر معنایی جز کنار نهادن دین ندارد.
وی با اشاره به نگاه اسلام به بحث سکولاریسم اظهار داشت: سکولاریسم در اندیشههای دینی مانند اندیشه اسلام به معنای کلی جای ندارد و در هر صحنهای که انسان بخواهد به دنبال سکولاریسم رود دچار یک نوع هبوط شده و از حقیقت خود فاصله میگیرد؛ اسلام بر پایه حضور حداکثری خدا طراحی شده است، اما کسانی که در این صحنه وارد شدند و به دفاع از یک نوع سکولاریسم در فضای اسلام پرداختند چند پایه معرفتی را دنبال کردند که از آن جمله میتوان به تقدسزدایی از صحنه معرفت بشری نسبت به دین و نسبیسازی فرهنگها اشاره کرد.
رییس پژوهشکده حکمت اسلامی با بیان اینکه تقدسزدایی از صحنه معرفت بشری نسبت به دین که با طرح معرفت دینی، معرفت مقدسی نیست و هرکسی میتواند از دین فهمی داشته باشد، مطرح شده است را نسبیسازی معرفت بشر از دین عنوان کرد که در تعارض مفاهیم دینی با سکولاریسم، به ایجاد مشکل با معرفت دین انجامیده است و با اشاره به اینکه در بسیاری از رشتههای علوم انسانی نیز ایده نسبیسازی فرهنگها مطرح میشود، اصلاح نسبیتگرایی فرهنگی را در اسلامیسازی چهره علوم انسانی مؤثر دانست و گفت: علوم انسانی زمانی مبنا و پایگاه صحیحی پیدا میکند که براساس رد نسبیتگرایی فرهنگی استوار و بتواند ملاکها و معیارهایی برای ارزیابی آن تعبیه کند.
وی نسبتگرایی ارزشی را بیارتباط با نسبیتگرایی فرهنگی ندانست و با بیان اینکه براساس اعتقاد نسبیگرایان همه ارزشها نسبی هستند و سرشت تلخ بشر به گونهای رقم خورده است که هیچگاه میوه شیرین به بار نمیآورد، اما کسانی که به دنبال حکومت دینی بودهاند بر تحقق مدینه فاضله اعتقاد دارند، اظهار داشت: دین میتواند آن مدینه فاضله را به بشر ارایه دهد، اما هر فرهنگی و جامعهای برای خود ارزشهای خاصی دارد، وقتی نسبیتگرایی بر پایه اخلاق استوار شود، نوعی اخلاق سکولار را رقم میزند، تعبیری که امروز در مطبوعات و ابزارهای جمعی کشور حاکم شده است.
حجتالاسلام قائمینیا با بیان اینکه گاهی سکولاریسم و نسبیتگرایی مبنای اخلاقی هم پیدا میکند و مانند آنچه امروز در مطبوعات ایران مطرح میشود، میگویند اخلاق حکومت دینی بایستی بر پایه ملیگرایی باشد در حالی که ملیت در پرتو دین معنی میدهد، تصریح کرد: سکولاریسم وقتی پیدا میشود که نسبیتگرا باشیم و این آخرین هبوط بشر جدید است که فرهنگها و اخلاق را نسبی میبیند.
وی ابراز داشت: نزاعی بین اخلاق سکولار و حکومت دینی در جامعه ما ایجاد شده است، در جامعه اخلاق سکولار حاکم است اما مبانی نظام دینی است، لذا در چنین جامعهای حکومت دینی به راحتی محقق نخواهد شد و حکومت دینی نیاز به تئوری و عمل و اخلاق دارد؛ آنچه امروز در مطبوعات ایران مطرح میشود بحث ملیگرایی است که باید اذعان داشت نگاه ملی و ایرانی داشتن خوب است اما تنها در پرتو اسلام داشتن؛ ملیت و اخلاق در پرتو دین معنا میدهد و اخلاق مستقل از دین اخلاق نیست.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه انقلاب اسلامی در شرایطی پیروز شد که دنیا سکولار بود، گفت: تحلیلهای علوم اجتماعی، تحلیلهای سکولار بودند و در تحلیل پدیده انقلاب سراغ مفاهیم سکولار از قبیل تقسیم کار میرفتند، در صورتی که انقلاب اسلامی مبتنی بر نفی سکولاریسم و ایده مطلق و مدینه فاضله بود.
وی با بیان اینکه انقلاب اسلامی مبتنی بر نفی اندیشههای سکولار ظهور کرد، اما باید دید در نظامی که پس از انقلاب اسلامی شکل گرفت چه اتفاقی افتاد، افزود: برخی ادعا میکنند مسایلی که در جامعه رخ میدهد نشان از سرعت حرکت به سمت سکولاریسم بیش از کشورهای دیگر دارد که این تحلیل نادرستی است؛ انقلاب اسلامی بر پایه نفی سکولاریسم در جهان سکولار شکل گرفت و اینکه بخواهد سکولار را نفی کند باید دید که آیا دفعتا همه ساحتها را کنار میزند و حضور خدا را آنجا نشان میدهد یا نفی سکولاریسم هم یک فرایند طولانی است.
حجتالاسلام قائمینیا با اشاره به اینکه نزاع بین اخلاق سکولار و حکومت دینی مهمترین نزاعی است که جامعه به آن درگیر است، مهمترین حوزه مشکلآفرین برای یک حکومت ضد سکولار را حوزه اخلاق معرفی و تصریح کرد: مردم به سمت اخلاق سکولار در حرکتند، لذا نباید انتظار داشت ارزشهای دینی به راحتی در چنین جامعهای حاکم شود.
وی اضافه کرد: وضعیت اخلاق امروز بدتر از فرهنگ است و اگر امروز بخواهیم تکلیف حکومت دینی را مشخص کنیم باید تکلیف اخلاق را مشخص کنیم و تنها تکلیف مسایل سیاسی و اقتصادی را روشن کردن، کفایت نمیکند؛ حکومت دینی نیازمند ایدههای دینی و اخلاقی است؛ تنها ایدهها و شعارهای دینی کفایت نمیکند، مشکل نظام اسلامی این نیست که نام حکومت دینی دارد ولی جامعه به سمت سکولار حرکت میکند، مشکل آن است که میبینیم بیشتر دولتهایی که پس از انقلاب شکل گرفتند گرفتار نوعی سکولاریسم بودند و از لحاظ اخلاقی دچار یک نوع سکولاریسم شدند.
بایستههای مواجهه مسلمین با مسأله سکولاریسم
حجتالاسلام احمد رهدار، ریییس مؤسسه مطالعاتی تحقیقاتی فتوح اندیشه در بخش دیگری از این مراسم به ارایه بحث «بایستههای مواجهه مسلمین با مسأله سکولاریسم» پرداخت و گفت: سکولاریسم در طول حیات خود سیر تطور داشته، همچنان که اسلام هم این سیر را داشته است. روزگاری اسلام مغفور بود، سپس تبدیل به گزاره شد، سپس تئوری و بعد به صورت نظام درآمد و در آینده انشاءالله تبدیل به تمدن میشود.
وی با بیان اینکه سکولاریسم هم در طی تاریخ سیر داشته و ممکن است در ابتدا عهد بوده باشد، زمانی مکتب و زمانی تبدیل به زاویه دید و نهایتا تبدیل به یک برنامه زیستی و حیاتی شده است به تفاوت دیدگاه خود با حجتالاسلام قائمینیا اشاره کرد و ابراز داشت: بر خلاف آقای قائمینیا من بر این باور نیستم که سکولاریسم از هبوط انسان آغاز شده است. جریان شرک و الحاد در تاریخ با سکولاریسم تفاوت دارد؛ چراکه شرک یعنی عالم چند خدا دارد و انبیاء آمده اند تا خداهای چندگانه را معرفی کنند.
عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) افزود: قصه انسانهای مشرک، قصه جهل بوده است اما انسان مدرن در ساحت آگاهی خود استغنا از خدا پیدا کرد یعنی خدا را رو به روی خود گذاشت و دو نحوه زندگی را ترسیم کرد؛ نحوه اول زندگی با خدا و نحوه دوم زندگی بدون خدا و در نهایت گونه دوم را انتخاب کرد یعنی قصه انبیا و مردم آن زمان قصه استغنا از خدا نبود، بلکه زمانه ما زمانی است که بسیاری از ساحاتی که سکولاریسم قبلا در آنها نامحرم بود الان محرم شده است.
وی با اشاره به وظیفه مسلمین در مواجه با سکولاریسم گفت: سه راهبرد برای مواجه با این جریان وجود دارد؛ اول اینکه چون سکولاریسم یک برنامه زیستی است بیش از اینکه این مفاهیمی را در ذهنها جستجو کنیم، بایستی در عینیت زندگی به دنبال آن باشیم و کار اهل فکر این است که آن را فرمولیته کنند و در غالب های علمی قرار دهند؛ پیش از فرمولیته کردن در ذهن، سکولاریسم در قلب، وجدان و فهم شده است یعنی جوانی که عاشق شده عشق را وجدان کرده است، اما شاید نتواند در مورد آن حرف بزند، لذا اهل نظر سکولاریسم را به ساحت علم می کشانند اما منظور من سکولاریسمی است که ما در متن حیات خود حس می کنیم.
حجتالاسلام رهدار بیان داشت: برنامه را باید با برنامه حذف کرد و حذف از طریق جایگزینی باید صورت گیرد، لذا کافی نیست که بگوییم دین ما آموزههای غنی دارد؛ چراکه میان آموزه تا عمل راه دوری است و آموزهها باید تبدیل به برنامه شوند. اگر بخواهیم تلاش قابل توجه برخی از مسلمانان مثل پروفسور نصر را مورد مناقشه قرار دهیم، تمام آن حرفها مادامی که وارد فضای شریعت و منسک نشود راه به جایی نخواهد برد؛ اینکه گفته شده معنویت داشته باشیم معنویت آنجا است که برنامه ارائه دهیم درست مانند تلویزیون؛ چراکه امروز رسانه جای سخن را برای مجتهد متقی تنگ نمیکند در عین اینکه آدمهایی را که ویژگیهای اهل هدایت را ندارند نیز میآورد.
وی تصریح کرد: هر میزان که نظریههای راهبردی دین در برابر جریان سکولاریسم بیشتر شود، جا برای سکولاریسم تنگتر میشود و هر جایی که دین از دیالوگ عقلانی با مردم عقب و ناتوان بماند، راههای مناسبی برای ورود سکولاریسم ایجاد شده است و به هر میزان که عقلانیت بهتر آموزههای دینی را تبیین کند به همان میزان عرصه برای سکولاریسم تنگ میشود؛ عصر غیبت بدون جریان فعال سکولاری هم پر از حفرههای زیستی است، جریان دین با اجتهاد کارآمد و فعال کردن حوزههای اجتهادی و با تبیین عقلانی مسأله انتظار میتواند حفرههای دوران غیبت را پر کند و به هر میزانی که این حفرهها پر شود، راه برای اهل دین هموارتر و برای فرود سکولاریسم تنگتر میشود.
انحصار عقلانیت به سطح سکولار نوعی فعالیت تبلیغی و ترویجی
حجت الاسلام حمید پارسانیا، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و عضو علمی دانشگاه تهران در ادامه همایش اسلام و سکولاریسم به بیان «مبانی معرفت سکولاریست در غرب» پرداخت و با اشاره به اینکه در آیات متفاوتی از قرآن، سطوح مختلف عقل، بیان شده است، گفت: در آیات 43 و 44 سوره فرقان آمده است «أَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنتَ تَکُونُ عَلَیْهِ وَکِیلًا» و «أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَکْثَرَهُمْ یَسْمَعُونَ أَوْ یَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا» و همچنین آیه «وَقَالُوا لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا کُنَّا فِی أَصْحَابِ السَّعِیرِ» در سوره مبارکه ملک، گفت: در برخی از آیات از دو عقل عقل مسموم و عقل مطبوع نام برده شده است.
وی با بیان اینکه ترجمه سکولاریسم و عقلانیت و بسط عقلانیت به معنای گسترش سکولاریسم و یا سکولار شدن فرهنگ و جامعه است، اما نقش سکولاریسم ترجمههای بسیار متعدد و متنوعی داشته و دارد و در دهههای متفاوت معادلهای متفاوتی برای آن گذاشته شده است به طرح سؤالی مبنی بر اینکه چرا برخی از الفاظ چنین نامشخص و به ترجمه احتیاج دارند و اینکه دلیل این مسأله چیست گفت: این سؤالات میتوانند موضوع یک نشست خوبی باشند که مثلاً چه عوامل فرهنگی و تاریخی این ترجمه را تشدید میکند. این لغات لغاتی هستند که سازمانهای غیرغربی و اسلامی با این مشکل مواجه هستند. جدایی دین از سیاست، عقلانیت، دنیوی گرایی، این جهانی و عرفی شدن متاخرترین معادل برای سکولاریسم است.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: در فارسی از دو دهه قبل از ناحیه برخی این معادل مطرح شد و معادل کلمه دیگر که در عربی استعمال شده بود علمانیت بود، اما آیا علمانیت ترجمهاش به عقلانیت درست است یا خیر بحث دیگری است. اگر علمانیت از عالم گرفته شده باشد، اشتباه است گرچه اگر از علم به معنای science گرفته شده باشد بیقرابت نیست و بُعد ترجمه علم به عقلانیت این نیست نیست.
وی با بیان اینکه سکولاریسم محصول تعقل است و آنچه در مقابل آن است نوعی بیخردی و یا منع از خردورزی است و به نظر من بهترین معادل برای سکولاریسم به معنای دنیویگروی و این جهانی بودن میتواند باشد و از بین این لغات و این نگاه به معنای نگاه غیرالهی داشتن به عالم است، افزود: سکولاریسم پیش از آنکه ساحتهای دیگری داشته باشد زمانی که به صورت «ایسم» و یا مکتب مطرح میشود یک ساحت هستیشناختی است اما وقتی به صورت یک فرآیند اجتماعی و تاریخی است گرایش این جهان و دنیوی دارد، بنابراین ما نوعی سکولاریسم عملی داریم که فرآیند دارد و به لحاظ تاریخی، تاریخ مختص خودش را دارد و نوعی سکولاریسم نظری داریم که تئوریزه میشود و این دنیوی شدن البته ساحتهای مختلفی دارد.
حجتالاسلام پارسانیا گفت: معادل قراردادن عقلانیت به نظر میرسد معادل درستی باشد چون عرفی شدن معادل خطایی است و موجب خطایی برای صحن این کلمه میشود؛ نگاه قدسی به این عالم خود با سطوحی از عقلانیت همراهی دارد همچنان که نگاه سکولار داشتن به هستی نیز با سطحی از عقلانیت همراه است و انحصار کردن عقلانیت به سطح سکولار کردن آن نوعی فعالیت تبلیغی، ترویجی نسبت به این مسأله است.
وی بیان داشت: آیات قرآن نشانه خوبی به عقل و عقلانیت است. در این آیات عقل عاملی دانسته میشد در برابر رویکرد کسانی که هوای خود را الله و خدای خود قرار داده بودند، چنانچه «مَا الْعَقْلُ قَالَ مَا عُبِدَ بِهِ الرّحْمَنُ». هستی که وجود دارد و کمال نامحدود است، قدرت و علم دارد که البته نامحدود و نامتناهی است؛ وجود چنین هستی آفاق عالم را پرکرده است و در بود و نبود اشیاء و در فهم دریافت امور تاثیرگذار است نه آن هستی که در عرض او موجودات مستقلاً وجود داشته باشد. همه موجودات باید آیت و نشانه او باشند تا حضور او معنا پیدا کند و ممکن شود که اگر چیزی غیر از نشانه او باشد نامحدود بودن او مورد خدشه قرار خواهد گرفت.«لمن الملک الیوم؟ لله الواحد القهار» (زمین در پرتو حضور او معنا می یابد) «و اشرقت الارض بنور ربها».
حجتالاسلام پارسانیا ادامه داد: اگر عقل قوه درک انسان است و چنین قوهای وجود داشته باشد پس عقل بر حسب ذات خود باید حرکتش به سمت او باشد. آنگاه که از الهههای متعدد پرسش میشود این عقل است. «اربابون متفرقون ام الله الواحد القهار» بار عقال عقل به بند کشیده میشود و این سطحی از عقلانیت است که در حوزه الهیاتی سخن میگوید. این عقل است که در حسن و قبح و تبعیت الههها سخن میگوید، عقل وسیله شناخت است و محصول آن علم است. اگر عقل متافیزیکی بود آگاهی متافیزیکی هم علم است. اگر انکار هستی قدسی و انکار متافیزیک خطا است هیچ عقلانیتی نمیتواند برای آن وجود داشته باشد در نتیجه جهان سکولار با فقدان علم الهی و عقل الهی و تجویزی شکل میگیرد. این علم، علمی است که فقط ابزار ارزشهایی است که نه تنها هویت علمی ندارد بلکه مدعا می شود که اصلاً در حوزه معرفت علمی قرار نمیگیرد.
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به اندیشههای ماکس وبر در زمینه جهان مدرن، اظهار داشت: مارکس وبر، یکی از ویژگیهای جهان مدرن را سلطه عقلانیت ابزاری میداند و فقدان عقلانیتهای دیگر که روزی در تاریخهای دیگر وجود داشت و پرسش از الهههای مختلف جواب میداد و جستوجوی حقیقت را در جلوی انسان قرار میداد را از ویژگیهای این جهان برمیشمرد.
وی با بیان اینکه سطح دیگر عقلانیت عقل شهودی است و ارتباطش با حوزه عرف نقل است و رهاوردش سنت است، در مدینه فاضله فارابی سنت گذار کانون آن است و سنت راهی است که از متن شوهد به یک هویت عقلی بروز کرده است و در دسترس مردم قرار گرفته است که با عمل به آن راه بازگشت به متن آن عقلانیت باز خواهد شد، گفت: عقل مرز ندارد بلکه عقل با خراب کردن مرزها به متن آن میرسد و به سوی عقل شهودی هدایت میکند؛ تقابل قراردادن بین سکولاریست و عقلانیت چه وجه و نقشی میتواند داشته باشد. این معادل بیش از آنکه قصد و جهت معنا باشد بیشتر کارکرد تاریخی دارد.
انسان و منزلگاه سکولاریزاسیون
حجتالاسلام داوود مهدویزادگان، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی از سخنرانهای پایانی نوبت صبح همایش اسلام و سکولاریسم بود که از ساعت 9 تا 12 در تالار شیخ انصاری دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار شد. وی موضوع سخن خود را به بحث «انسان و منزلگاه سکولاریزاسیون» اختصاص داد و با اشاره به مفهوم سکولاریسم و سکولاریزاسیون گفت: سکولار ناظر به مکتب و ایدئولوژی و سکولاریزاسیون نظر به فرایند است.
این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه سکولاریسم را فراتر از ایدئولوژی میداند، اظهار داشت: سکولاریسم یک ایدئولوژی در کنار ایدئولوژیهای دیگر نیست بلکه یک رویکردی است که از دل آن ایدئولوژیهای سکولار تولید میشود که بیشمار است؛ سکولاریسم به معنای دنیاگرایی، دنیوی شدن و اعتقاد به اصالت این جهان است.
وی که عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی مهمترین ویژگی سکولاریسم را ظهور و بروز نوعی دنیاگرایی با عقلانیت عنوان و تصریح کرد: سکولاریسم اکتفا کردن به این جهان و کوتاه کردن آمال و آرزوها و بسنده کردن به حیات دنیوی است.
وی با بیان اینکه بر روی واژه سکولار بحثی ندارد و سخن وی بیشتر درباره سکولاریزاسیون است، بحث خود را با طرح این سؤال که موطن فرایند سکولار شدن کجا است، ادامه داد و افزود: سکولاریزاسیون یا همان مساله دنیوی شدن، فرآیندی است که در خود انسان اتفاق میافتد و فرودگاه و منزلگاه آن وجود انسان است.
حجتالاسلام مهدویزادگان تصریح کرد: محققان غربی بر روی مفاهیم سکولاریزاسیون تعاریفی ارایه کردهاند که برخی آن را به معنای افول دین، یعنی در رفتار انسانها دیانت دیده نمیشود و برخی به معنای همنوایی با این دنیا دانستهاند که حتی افراد دینی با افراد غیردینی همنوا میشوند و برخی آن را رهایی جامعه از قید دین میدانند، یعنی افراد جامعه سعی میکنند خود را بر مبنای دین تعریف نکنند و نوعی تقدسزدایی کنند.
وی گفت: همه این تعاریف دلالت بر این دارد که دنیوی شدن در انسان و جامعه اتفاق میافتد، غیر از این دو یعنی انسان و جامعه، مفهومی به نام سکولاریسم شدن نیست، یعنی عالم خارج به حال خود باقی میماند و این انسان است که خود را سکولار کرده است؛ همه موجودات خارجی تسبیحگوی خداوند هستند و انسان سکولار به موازات سکولار شدن تنها میشود و اینجاست که مفهوم انسان تنها و یگانه معنا پیدا میکند.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه برخی دنیوی شدن را به معنوی افول دین گرفتهاند و براساس معنی سکولاریزاسیون به دنیوی شدن، میتوان تشخیص داد که منزلگاه در کجا واقع شده است، اظهار داشت: منزلگاه سکولاریزاسیون جز خود انسان نیست؛ تنها معرفت بشری است که فرایند دنیوی شدن در او اتفاق میافتد و بیرون از انسان چیزی به نام سکولاریزاسیون اتفاق نمیافتد.
جایگاه نظریه دنیایی شدن در جهان تجدد
حسین کچویان، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی هشتیمن سخنران نخستین همایش اسلام و سکولاریسم بود که در سخنانی «خاستگاه اجتماعی تاریخی سکولاریسم در غرب» را مورد بررسی قرار داد و گفت: به طور معمول یک درک کاملا خطا نسبت به این نظریه از جهت نسبتش با جهان تجدد و علوم اجتماعی وجود دارد که نمیگذارد نسبت نظریه با خاستگاه تاریخی و اجتماعی آن در منظر ما قرار بگیرد؛ البته الان میدانیم که تمام نظریه های علوم اجتماعی یک نسبت وثیقی با جهانی که در آن شکل میگیرد دارند ولی این فهم علومی را که ما در حال حاضر درمسیر طرحش هستیم را بیان نمی کند.
وی افزود: نظریه دنیایی شدن نظریه خاص درون یکی از علوم خاص جهان تجدد یعنی جامعهشناسی مطرح است یعنی نظریه دنیایی شدن یک نظریه منفردی فرض می شود که این درک غلطی است نظریه دنیایی شدن نظریه در درون یک علم خاص و مشخص به اسم جامعهشناسی نیست، نظریه دنیای شدن کل علوم اجتماعی مدرن است و به این معنی دنیایی شدن وجهی از این جهان عینی نیست بلکه کلیت این جهان را در خودش منعکس کرده است.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه نظریه دنیایی شدن یک نظریه خاص در درون یک علم خاص نیست بلکه جوهر و بنیان و کلیت این علوم است، غالبی است که در تمام نظریات علوم اجتماعی وجود دارد و حدود کلی آن را مشخص می کند و تمام نظریات علوم اجتماعی معید و مقر به این نظریه است گفت: با یک نگاه اجمالی به تاریخ این علوم این مطلب را میتوانیم فهم کنیم. اولین نظریه های دنیایی شدن نظریه های دنیایی غرب است که در عصر روشنگری مطرح شدند. ویکو تا تورگو و نهایت کنت و کانت کسانی هستند این قسم نظریه های اولیه دنیایی شدن را مطرح کردند و این نوع نظریه ها به عنوان ایده پیشرفت و ترقی شناخته میشوند.
وی اظهار داشت: فلسفههای تاریخ عصر روشنگری بازگویی مجدد فلسفه مسیحی به زبان سکولاریستی است، در تمام این نظریات نقطه آغاز تمدن و تاریخ و حیات بشریت نقطه دینداری است که معادل جهل و ظلمت و توحش تلقی شده است و نقطه پایانیاش عصر روشنگری است که عصر تنویر فکر و اندیشه است. در چارچوب ساز و کارهای تبیینی که در دل فلسفههای تاریخ مطرح شده ارجاع به ویژگیهایی مثل ترس و یا جهل که به سیر تاریخی رشد عقل منتهی میشود حذف و محو شده است.
کچوئیان با بیان اینکه نظریهپردازی اجتماعی تجدد در قرن 18 عمدتا همین نظریهها است و جوهر و اساس آن را این نظریهها تشکیل میدهد اما بارزتر از این مرحله، این امر در مرحله کلاسیک علوم اجتماعی تجدد قابل درک و فهم میباشد، گفت: جامعه شناسی را که کنت، وبر و مارکس فهم میکنند علمی در کنار سایر علوم نیست. این اتفاقی نیست که مارکس دو یا سه علم را میفهمد و جدایی اقتصاد و سیاست از هم برای وی معنا ندارد. از دیدگاه دورکیم هم سیاست و اقتصاد موضوعیت مستقل ندارد اگر با این نگاه به مسئله توجه کنیم کل نظریه شناسی دورکیم چیزی جز نظریه تحول از جامعه مکانیکی به جامعه ارکانیکی نیست جامعه مکانیکی دینی و ارگانیکی غیر دینی است.
وی با اشاره به اینکه کل علوم اجتماعی چیزی جز جامعهشناسی نیست و کل جامعهشناسی حول نظریه دنیایی شدن شکل گرفته است، افزود: جامعهشناسی الهیات جهان مدرن است و جهام مدرن خود را حول محور جامعه شناسی سازمان میدهد، رسوخ نظریه دنیایی شدن را در تمام حوزه ها میتوان مشاهده کرد نسبت این نظریه با جهان در واقعیت هم مشخص است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی ابراز داشت: وقتی بحث پست مدرن مطرح می شود علامت آن بازگشت دین و سنت است، انسان از طریق ذهن تنها با جهان تعامل پیدا نمیکند بلکه مجرای تماس با دنیا بدن است، عمل است و عواطف است نظریه های از مجرای این کانال میروند و ظاهر میشوند و این مستلزم گونه خاص بودن عالم است.
وی گفت: قرن 18 میلادی که نظریه های فلسفه تاریخ ظاهر شد این سوال مطرح شد که چگونه این نظریه ها ایجاد شدند هیچ یک از واقعیت های تاریخ جهان مبین این نظریات نیست این نظریه در تاریخ جهان مدلولی ندارد در غرب هیچ پیامبری وجود نداشته نه در مهد اصلی خود یعنی یونان و نه در دوره های متاخر بلکه مسیحیت را نیز دچار شرک کرده است.
کچوئیان با طرح این پرسش که چگونه این جهان شکل گرفت، گفت: در اینجا نظریههای تاریخی شأنیت نظریه صرف ندارد در تاریخ برهههایی است که علوم چیزی فراتر از علم هستند در برهه ای ریاضیات، در برهه ای فیزیک و در سالهای متأخرتر جامعه شناسی اهمیت یافت که بعد هم شأنیت خود را از دست داده اند. اگر در مقطع تاریخی که این علوم ظهور کرده اند توجه کنیم میبیینم شأنیت فراتر از یک علم پیدا میکنند و مانند یک فیلم مقدس مورد پذیرش قرار میگیرند.
این استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه ایجاد بحران معنا از اواخر قرن 19 ناشی از فروپاشی نظریه های کلان مدرن در جهان غرب است و چالشی که جهان مدرن امروز دارد این است که چگونه بدون نظریه های تاریخی که کار معنابخشی به جهان را انجام می دادند ممکن است به جهان معنابخشی کند که به نظر من درغیاب این نظریه ها جهان مدرن امکان ایستادن پیدا نخواهد کرد، سخنان خود را به پایان برد و حضار سؤالات خود را از وی پرسیدند.
خود انضباطی و عقلگرایی مبنای تعلیم و تربیت اسلامی است
جمیله علمالهدی، رییس پژوهشکده خانواده دانشگاه شهید بهشتی در ادامه و پس از سخنرانی حسین کچوئیان در جایگاه حاضر شد و مبحث خود را با عنوان رویکردهای اسلامی و سکولار به تعلیم و تربیت ارائه کرد و گفت: تربیت سکولار به معنی تربیت غیرمذهبی معنادار است ولی نگاه کسانی که مدافع تربیت سکولار بودهاند این بود که یک تربیت غیر ایدئولوژیک وارد کنند.
وی با بیان اینکه سکولار به معنی غیر ایدئولوژیک کاملاً بیمعناست، گفت: در گذشته انتظاری که از علم وجود داشت این بود که بتواند تصویر واقعیت را ارائه دهد، اما امروزه اجماع فیلسوفان بر این است که ما علم عینی و تصویر کامل از واقعیت بدون در نظر گرفتن ارزشها نداریم؛ تربیت سکولار وقتی معنی دارد که ما پوزیتیویسم را قبول کنیم. طرفداران تربیت سکولار هم در ذیل پوزیتیویسم از آن دفاع میکنند اما به دلیل همه ایرادهای که به پوزیتیسم وارد است و اینکه تحقق کامل آن امکان پذیر نیست میتوان گفت تربیت سکولار هم ممکن نیست.
عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی ایجاد هر تغییر را نیازمند در نظر گرفتن فاصله موجود تا وضع مطلوب دانست و با بیان اینکه در هر تغییری هنجاری و ارزشی عمل میکنیم، اظهار داشت: تربیت سکولار به معنی تربیت غیر مذهبی ممکن است اما به معنای غیر ایدئولوژیک ممکن نیست، لذا در ایران تربیت سکولار به معنی تربیت غیر اسلامی مطرح میشود.
وی ادامه داد: مرز اصلی تعلیم و تربیت اسلامی و غیر اسلامی خردورزی است تربیت سکولار هم مدعی خردورزی است. در تربیت اسلامی ما عقلگرایی و اولویت عقل را بر همه چیز دنبال میکنیم به خصوص در قرآن آیات زیادی وجود دارد که خداوند میفرماید: آیات را فرستادم برای اینکه شما تعقل کنید.
علم الهدی با بیان اینکه شریعت هم توسط عقلانیت قابل استفاده عمومی میشود، گفت: رابطه شریعت و عقلانیت رابطه عرضی نیست ولی چیزی که در آیات و روایات وجود دارد تأکید و تعقل است. تفاوت این تعقل با تعقل سکولار این است که تربیت سکولار بر عقل گرایی کانتی استوار است که رسالت عقل را کشف واقعیت میداند نقش عقل توصیف از واقعیت، پیش بینی رویدادها و بر اساس آن ارائه تجویزهای است در حالی که عقل اسلامی علاوه بر کشف واقعیت و کسب اطلاعات و دادهپردازی به ارزیابی اطلاعات و تفسیرهای ما از واقعیت میپردازد.
رییس پژوهشکده خانواده دانشگاه شهید بهشتی گفت: عقل نقش ارزیابی و نقادی دارد و فقط به یافتن صحت دادهها نمیپردازد، بلکه روشهای دستیابی به واقعیت را نیز مورد ملاحظه قرار میدهد؛ در واقع «حاسبوا ان تحاسبو» است و باید باورها و اعتقادات خود را مورد ارزیابی قرار دهیم و روشهای شکل گیری این باورهای درون خود را نیز محاسبه کنیم.
وی با بیان اینکه عقلگرایی اسلامی ما را وادار میکند دوباره خود را ارزیابی کنیم و باوراهی خود را به چالش کشیده و صحت و سوق آنان را دوباره بررسی کنیم، نقش عقل را شناخت محدودیتهای خود عقل دانست و با تأکید بر کشف شریعت از سوی خود عقل، افزود: خود انضباطی، عقلگرایی و توسعه آزادیهای عقلانی کانون اصلی تربیت و تعلیم اسلامی است که ما از هر گونه ولنگاری و لاابالی گری نجات میدهد.
آخرین بخش همایش اسلام و سکولاریسم ارایه مقالات برتر رسیده به دبیرخانه همایش بود که در این ارتباط مقالههای «سیاست متعالی جایگزین برتر سیاست سکولاریستی» اثر علیرضا صدر، «تحلیل رفتار علمای سلفی در جریان انقلابهای جهان عرب» به قلم کامیار صداقت ثمر حسینی و «سرمایهداری و چالش نظام سکولاریستی» نوشته پرویز امینی ارایه شد و پایانبخش مراسم به رونمایی از نرم افزار اسلام و سکولاریسم متشکل از 9 پیش نشست این همایش اختصاص داشت.
کامیار صداقت ثمر حسینی با ارایه مقاله خود با عنوان «تحلیل رفتار علمای سفلی در جریان انقلابهای جهان عرب» به معرفی پیروان سلفیه پرداخت و گفت: پیروان سلفی به کسانی اطلاق میشود که به دنبال فهم شریعت در قالب فهم سلف صالح هستند؛ سلف صالح را به روایتی از پیامبر اکرم(ص) استناد میکنند که فرمودهاند «سلف صالح صحابه، تابعان و پیروان تابعان هستند».
وی با بیان اینکه سلفیها ویژگیهایی را برای سلف صالح مطرح میکنند و از آن جمله اینکه نقل را بر عقل ترجیح میدهند و این مسأله در رفتار سیاسی آنان معلوم است، اظهار داشت: پیروان سلفیه قائل به اجتهاد هستند و از مذاهب چهارگانه اهل سنت مقید و پایبند به تقلید از مذاهب نیستند و باب اجتهاد را باز میدانند.
این پژوهشگر دانشگاهی افزود: ظهور این اندیشه در سده چهارم هجری بوده است، در دوره جدید عموما سلفیه در دو حوزه حجاز و پیرامون حجاز فعالیت کرده است و حوزه دوم شام بوده که مناطق پیرامونی حجاز، شبه قاره هند و شمال آفریقا متأثر از این زمینه است.
علیرضا صدرا هم مقاله خود را با عنوان «سیاست متعالی جایگزین برتر سیاست سکولاریستی» ارایه کرد و گفت: با بیداری و خیزش اسلامی به صورت فزاینده با شعار استقلال از سلطه، نفوذ و وابستگی مواجه شدیم که بیشتر با شعارهای ضد استبدادی و ضد عقب افتادگی دنبال میشود که اگر بتوانیم در جمهوری اسلامی ایران به عنوان حرکت پیشتاز در جریانهای انقلابی این نوع سیاست را به درستی تبیین و ترسیم کنیم و تحقق عینی و عملیاتی بخشیم میتوانیم در جریان بیداری در جهان اسلام و الهام بخشیدن به جهان معاصر و فرآینده اثرگذار باشیم.
سرمایهداری و چالش نظام سکولاریستی
آخرین مقالهای که پایانبخش مراسم نخستین همایش اسلام و سکولاریسم بود «سرمایهداری و چالش نظام سکولاریستی» اثر پرویز امینی نام داشت که وی با بیان اینکه چالشهای اقتصادی برای نظام سرمایهداری مسأله ایجاد میکند، اما نظام سرمایهداری را دچار بحران نمیتواند بکند، گفت: مسایل اقتصادی یا چالشهای اقتصادی این ظرفیت را ندارد که نظام سرمایهداری را وارد بحران کند چراکه نظام سرمایهداری یک سیستم اقتصادی و یک نوع مناسبات تولیدی، صنعتی و تجاری نیست بلکه یک نظام ارزشی دارای یک شاکله ارزشی و یک سلسله مراتب ارزشی است.
این محقق و پژوهشگر دانشگاه تصریح کرد: بحران زمانی در نظام سرمایهداری اتفاق میافتد که متوجه این نظام و شاکله ارزشی شده باشد؛ در نظام سرمایهداری ارزش محوری سرمایه است و آن چیزی که باید دائما حفظ، کنترل، انباشت و تکثر پیدا کند مفهوم سرمایه است و سرمایه رکن محوری نظام سرمایهداری است؛ وقتی بحران اقتصادی رخ میدهد به جای اینکه طبقه آسیبدیده کمک شود به طبقه بانکدار و شرکتهای بزرگ کمک می شود؛ وقتی سرمایه ارزش محوری است به طور طبیعی در حوزه سیاسی و اجتماعی طبقه مسلط سیاسی و اجتماعی گروهی است که حامل ارزش سرمایه و بالاترین سطح دارندگی سرمایه را در اختیار دارد.
وی با بیان اینکه دموکراسی با سرمایهداری سازگار نیست، چراکه در نظام سرمایهداری طبقه سرمایهدار که طبقه حداقل است بر جامعه حاکم میشود و مسلط سیاسی و اجتماعی است و در حوزه اجتماعی هم طبقه مسلط مدساز، گفتمانساز، جریانساز و فرهنگساز است و روابط اجتماعی را تولید، بازتولید و توجیه میکند، بیتوجهی به مفهوم عدالت، کنار گذاشتن و به حاشیه راندن مفهوم عدالت، دولت حداقل و دولت بیطرف، فردگرایی و اصالت دادن به فرد و فایدهگرایی، توسعه بدن در نظر گرفتن چارچوبهای اخلاقی را از مؤلفه های نظام سرمایهداری عنوان کرد و گفت: جنبشهای اعتراضی که یک فرد باید از منابع مادی زودگذر بگذرد و به غیر از خود فکر کند و حاضر باشد برای دیگران هزینه دهد در نظام سرمایهداری دچار مشکل است.
امینی اهمیت وال استریت را سبب عبور یک جریان از فردگرایی و فایدهگرایی دانست و با طرح این سؤال که چگونه نظام سرمایهداری که نه انسانی است و نه میتواند گذارههای خود را توجیه کند در این چهار سده حضور مداوم داشته است، گفت: مهمترین و بنیانیترین عاملی که سرمایهداری را تولید، بازتولید و متداوم میکند سکولاریسم است. سرمایهداری تنها نطفهای است که در رحم سکولاریسم میتواند رشد کند و بدون سکولاریسم سرمایهداری وجود نخواهد داشت.
وی با اشاره به اینکه انقلاب اسلامی ایران در شرایطی که تمام متفکران برجسته غربی روند آینده جهان را به سوی سکولاریسم میدانستند ظهور کرد و با این پدیده بزرگ متکی به مذهب و اسلام، مناسبات اجتماعی سیاسی جوامع دگرگون شد، اظهار داشت: انقلاب اسلامی ایران یک شکاف بنیادین در سازمان نظری سکولاریسم ایجاد کرده است و به هر میزان که سکولاریسم از توجیه خود باز بماند نظام سرمایهداری دچار فروپاشی میشود.
این پژوهشگر فعال در جامعهشناسی با بیان اینکه بحران سرمایهداری ناشی از بحران سکولاریسم است، از حوزههای علمیه و دانشگاههای کشور خواست تا با تبیین این قضیه و معرفی انقلاب اسلامی ایران به عنوان الگویی برای کشورهای منطقه و سایر کشورها گفت: انقلاب اسلامی ایران تنها الگویی است که سکولاریسم و به واسطه آن نظام سرمایهداری را به چالش کشیده است.
گفتنی است، نخستین همایش ملی اسلام و سکولاریسم با بررسی افول تفکر سکولاریسم و رویش کانون مقاومت در جهان اسلام به همت کانون اندیشه جوان، چهارشنبه 29 آذرماه و از ساعت 9 تا 17 با حضور جمعی از فرهیختگان حوزوی و دانشگاهی در تالار شیخ انصاری دانشکده حقوق دانشگاه تهران برگزار شد. /920/ز501/ر