فقه شیعی؛ گرایش ها، مکتب ها
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، این روزها بحث از دانش های درجه دوم در حوزه های علمیه قوت گرفته است، اندیشمندان حوزوی در جلسات بحث و هم اندیشی، در صدد هستند تا با مطالعه بیرونی علوم اسلامی، راه های جدیدی را پیش روی این علوم باز کنند.
حجة الاسلام مهدی مهریزی، استاد حوزه علمیه و نویسنده کتاب ها و مقالات متعدد علمی در زمینه فقه و اصول، در نشست علمی مکتب شناسی فقهی که در موسسه فهیم قم برگزار شد ضمن تعریف جریان، مکتب، روش و... به تبیین دسته های گوناگون فکری در حوزه فقه شیعی پرداخت که مشروح آن خدمت خوانندگان خبرگزاری رسا تقدیم می شود.
مفاهیم حوزه روش شناسی منقح نشده است
حجت الاسلام مهدی مهریزی، در این نشست علمی بیان داشت: در مورد تقسیم بندی روش های گوناگون در دورن دانش ها، تعابیر واصطلاحات گوناگونی همچون مکتب، روش، منهج استفاده شده است که این تعابیر هنوز حد و رسم دقیقی ندارد که می خواهیم بفهمیم مقومات این اصطلاحات چیست؟
وی ادامه داد: اتجاه، مذهب، مکتب، المنهج، در زبان عربی و مکتب، جریان، روش استفاده شده است، البته همان طور که بیان کردم این مفاهیم دارای حد و مرز مشخص نیست.
این استاد حوزه و دانشگاه اظهار داشت: در درون یک علم چهار اختلاف داریم که با توجه به اینکه لفظ تا به یک اصطلاح واحد برسد خیلی طول می کشد، باید از منظر واقعیت نگاه کنیم که چهارگونه اختلاف داریم.
گرایش، مکتب، روش
وی در بیان الگوی پیشنهادی تعبیری خود و تشریح انواع اختلافات درونی یک دانش، اظهار داشت: اختلاف در مبانی همچون اختلاف اصولی ها با اخباریون، دوم اختلاف در دل اصولیون مثل قمی ها با نجفی ها، سوم در دورن خود قمی ها یا نجفی ها مثل نظر آقای خوئی که کامل الزیارات موثق است و فقیه دیگری آن را حجت نمی داند یا اینکه محمد بن سنان موثق است یا خیر، یا اینکه شهرت را به عنوان ضعف سند بپذیریم یا خیر که در نوع حکم دادن در مسائل اثر می گذارد. اختلاف چهارم در بین افرادی است که دارای مبانی مشترک هستند، اما دارای اختلافات ریزتری هستند که در ادامه مقومات هر نوع را بیان می کنیم.
این محقق علوم اسلامی، اظهار داشت: سه اختلاف اول هرکدام به یک حلقه های مشترکی برمی گردد و می توان ضابطه برایش معین کرد، اما دسته آخر دارای ضابطه نیست.
وی بیان داشت: در گروه اول که گسترده ترین نوع اختلاف است،اختلاف درمبانی، روش و منابع است مثل اختلاف اصولی و اخباری در منابع که قران حجت است یا خیر؟ یا اختلاف در مبانی که عقل حجت است یا خیر؟ که گرایش نام می گذاریم.
وی بیان داشت: دسته دوم اختلاف، تفاوت نظر افرادی است که در مبانی و منابع و روش مشترک هستند، اما به لحاظ اجتماعی و فرهنگی که ریشه در جغرافیاهای متفاوت دارد، دارای اختلاف نظر هستند.
وی در تبیین اختلاف نوع سوم، اظهار داشت: تفاوت سوم به فرد برمی گردد که ریشه در نوع آگاهی های وی دارد.
این محقق علوم اسلامی بیان داشت: این سه نوع اختلاف دارای نوعی انسجام است و می توان آن را ضابطه مند کرد که پیشنهاد من این است که اختلافات دسته اول را جریان بنامیم، دسته دوم که به موقعیت های جغرافیایی برمی گردد مکتب و سومین اختلاف را منهج عنوان کنیم.
وی تاکید کرد: باید به واقعیت توجه داشته باشیم و این اختلافات را ببینیم و از خلط مباحث پرهیز کنیم و اختلاف اصولی با اخباری همچون اختلاف اخباری با مکتب نجف تلقی نشود.
وی بیان داشت: دسته چهارم اختلاف دارای انسجام نیست و یک مقدار شخصی است و نمی توان در آن به یک نقطه مرکزی رسید، مثل آقای خویی که با فردی که در نجف است در قواعد مشترک است، اما در گونه تطبیق اختلاف نظر دارند؛ پس نمی توان نامی برای آن ذکر کرد.
جریان شناسی از سنخ مطالعات درجه دوم است
وی دومین بحث مهم را جایگاه جریان شناسی عنوان داشت و گفت: این نوع بحث ها مطالعه درجه دوم است، یعنی افرادی بحث و نظر اجتهادی کرده اند و ما از فعالیت های آنها صحبت می کنیم؛ این نوع بحث ها بحث معرفت شناسی فقه است و یک بحث فقهی یا تاریخی نیست، بلکه بحثی تحلیلی و مطالعه ای از نوع معرفت شناسی اجتهاد است و جایگاهش فلسفه فقه می باشد.
وی بیان داشت: جریان شناسی بحثی جدید است و از غرب آمده است و بیشترین بحث در مورد مکتب شناسی در بحث تفاسیر انجام شده است.
وی با تاکید بر اینکه اصل بحث جریان شناسی در دوران متاخر رواج پیدا کرده است و از سوی مستشرقان بیان شده است، گفت: این نوع مطالعه امر مطلوبی است و قدیمی ترین بحث در زمینه روش شناسی فقه شیعی، گویا کتاب ادوار فقه شیعه آقای یثربی است که در این کتاب دوره های فقه شیعی به هشت دوره تقسیم شده است.
وی بیان داشت: در تاریخ علوم سه دسته بندی اصلی برای بیان گرایش و مکتب ها وجود دارد که نخست بر مبانی زمان، دوم مبنای مکان مثل حوزه نجف، حله، خراسان، و گاهی بر مبنای فکر است مثل مکتب شیخ انصاری و... که نوع تقسیم بندی از اول تا پایان باید بر یک مدار واحد به پیش رود.
این استاد حوزه و دانشگاه در بیان فایده و ضروت این نوع مطالعه، اظهار داشت: چون این مطالعه درجه دوم است، برای ارزیابی و تحلیل و نشان دادن نقاط اختلاف نظر بسیار مفید است و زمینه شناخت زمینه های اختلاف را نیز فراهم می آورد و کمک می کند به نظام های فکری در یک علم دست یابیم.
با شش جریان کلی در فقه شیعی مواجه هستیم
وی اظهار داشت: در بحث اصلی که جریان شناسی فقه امامیه است از ابتدا تا دوره معاصر، اجتهادها را در شش جریان تقسیم بندی کرده ام که برخی در دوره ای غالب و گاهی مغلوب بوده اند.
وی با اشاره به اینکه این اصطلاحات با نقد و بررسی می تواند به مفاهیم استاندارد تبدیل شود، بیان داشت: شش جریان اخباریون یا اهل حدیث که قدیمی ترین مکتب در فقه شیعه است، مکتب فقهی متکلمان،جریان فقهی اصولیون که مکتب واسطه بین مکتب اخباری و کلامی است، مکتب فقه واقعیت گرا یا نو متکلمان، مکتب فقهی سیاست مداران یا فقه سیاسی و در آخر مکتب فقهی مقاصد گرایان را می توان در دورن فقه شیعه رایج دانست که البته سه مکتب اخیر در دوره معاصر شکل گرفته است.
مسلک اخباری گری، تاریخچه و شاخصه های فکری
این محقق فقه و اصول، اظهار داشت: فقه اخباری در سه دوره قرن چهارم، دوران صفویه و دوران معاصر بروز و ظهور کرد که البته در دورن این گرایش هام اختلافاتی وجود دارد و از نامداران این جریان می توان به شیخ صدوق و پدرش، شبخ بحرانی، ملا امین استرآبادی و... اشاره کرد که در دوران جدید هم در برخی آثار می توان نمونه های این تفکر را مشاهده کرد.
وی در بیان مقومات فقه اخباری، اظهار داشت: معتبر دانستن اخبار به شکل کلی و قبول نداشتن تقسیم بندی روایات به سبک و سیاق اصولیون و پذیرفتن تقیه در مواضعی که روایات دارای تعارض است را می توان برشمرد.
وی با اشاره به اینکه اخباریون، روایات را بدون ارزیابی سندی می پذیرند، گفت: شیخ مفید و سید مرتضی که می گویند خبر واحد حجت نیست، در حال مقابله با اخباریون هستند که بدون اینکه در روش های خود تصریح کنند، تمامی روایات را می پذیرند، اما در دوران متاخر علامه مجلسی در مقدمه مرآة العقول و مقدمه بحارالانوار و صاحب وسائل تصریح می کنند که همه این منابع را صحیح می دانند.
وی دیگر مولفه اخباریون را، نحوه مقابله با اهل سنت عنوان داشت و گفت: آقای پاکتچی، غلو در مبارزه با اهل سنت را از مشخصه های اخباریون شیعی دانسته است که تا حدی این سخن با بیانات ملا امین استرآبادی تایید می شود که او به شش قرنی که بین صدوق و او فاصله شده است، واکنش نشان می دهد و سخن از غربت احادیث معصومین(ع) به دلیل تاثیر پذیرفتن از فقه اهل سنت، می گوید.
این محقق علوم اسلامی دیگر مولفه جریان اخباریگری را تلاش برای استخراج قواعد اصولی از احادیث برشمرد و بیان داشت: این گروه خواسته اند اصول را از حدیث بگیرند که الاصول الاصلیه ملامحسن فیض کاشانی اولین کتاب در این زمینه است؛ این تلاش از بعد دوران صفویه انجام شد که البته تلاشی ارزشمند و شایسته است.
مکتب فقهی متکلمان؛ آراء و نظریات
وی گفت: مکتب دوم مکتب فقهی متکلمان است که خواستگاهش بغداد است و افراد شاخصش ابن جنید، ابن ادریس حلی، سلار و ابن براج هستند که سخن مشهور اینها عدم حجیت خبر واحد است.
وی با اشاره به سخن این جریان فکری « الخبر الواحد لایفید علما و عملا» مگر اینکه قراین درونی و بیرونی با آن همراه گردد، گفت: نفی حجیت خبر واحد به صورت مطلق، از تعبیرهای معروف شیخ مفید و ابن ادریس است.
این پژوهشگر حوزه علمیه قم، بان داشت: گرایش متکلمان توجه ویژه به قرآن کریم دارد و تصریح به کنار گذاشتن روایات مخالف قرآن دارد، همچنین به عقل نیز اهمیت خاصی می دهد و عقل را معیار برای کنار گذاشتن روایات بیان می دارند.
وی ادامه داد: این گروه با اهل سنت دارای ارتباطات علمی هستند و در زمینه های شرح آثار دانشمندان، مباحثه و استفاده از آراء اهل سنت فعال دیده شده اند و حتی ابن ادریس نظر اهل سنت را در این زمینه ترجیح می دهد.
روش و اندیشه اصولیون
وی با بیان اینکه سومین گرایش فقهی، روش اصولی است، گفت: مکتب اصولی واسطه است که توسط شیخ طوسی بین دو نگاه اخباری و کلامی واسطه گری می کند؛ متکلمان خبر واحد را کنار گذاشتند و اخباریون مطلق قبول کردند که شیخ طوسی در کتاب عده، خبر واحد ثقه را مطرح کرد یعنی بخشی از صحبت های اخباریون و متکلمان جمع شد و شکل جدیدی در فقاهت ارائه شد.
وی در بیان چگونگی تعامل فقه شیعی با فقه اهل سنت، اظهار داشت: نحوه حکم دادن فقهی در حدود دوازده مساله اختلافی همچون جواز یا عدم جواز نماز هنگام غروب خورشید، جواز یا عدم جواز تقلید از اهل سنت، مسائلی همچون دست بسته نماز خواندن و آمین گفتن می تواند منش فقهی فقیه را نشان دهد؛ به عنوان نمونه محقق اردبیلی که در مجمع الفائده، آمین گفتن در نماز را حرام و موجب بطلان نماز نمی داند.
وی بیان داشت: این جریان میانه که جریان اصولیون نام دارد، تندروی با اهل سنت را ندارد منتها با توجه به شهرها تفاوت هایی در مشی آنان دیده می شود.
وی اظهار داشت: امروز این سه جریان با شدت و ضعف ادامه دارد، اگر چه افرادی که این فکر را دنبال می کنند، علنا این جهت گیری علمی را اعلام نکنند.
روش فقهی واقع گرا و دغدغه های آنان
وی با اشاره به اینکه، در دوره معاصر یعنی سی سال اخیر، سه جریان جدید اضافه شده است، گفت: روش فقهی واقع گرا یا نو متکلمان زمینه شکل گیری اش، چالش های پیش روی فقه اسلامی در دوران معاصر است یعنی برخی چالش ها همچون حوزه های حقوق بشر، حقوق کودک، حقوق زنان و حوزه مجازات ها است که فقه شیعی و سنی را با سوالات جدید روبرو کرد، این جریان را به وجود آورد.
وی اظهار داشت: جریان فقهی واقع گرا، مکانیسم اجتهادی را قبول دارد، اما می گوید باید با بازخوانی در مسائل یا مبانی به چالش های جدید جواب داد.
وی ادامه داد: این گروه چالش ها را دیده اند و با توجه به چالش ها نظر می دهند؛ این گروه به جایگاه انسان در فقه بسیار اهمیت می دهند و برای او موقعیت قائل هستند.
این محقق علوم اسلامی بیان داشت: این جریان فکری تاکید دارند که باید به نظام ها در فقه برسیم که با نظام های رقیب روبرو شویم، همچنین بر پالایش جدی روایات، توجه به قرآن و بازخوانی مجدد متون تاکید دارند.
وی اظهار داشت: افرادی همچون شیخ فضل الله، آیت الله جناتی و مرحوم شمس الدین در این طبقه جای دارند؛ شمس الدین در کتاب مسائل المرأة المسلمه بحث نوع نگاه فقهاء به قرآن را بیان می کند که آیات الاحکام 500 آیه است یا بیشتر، آنگاه دیدگاه موسع را بیان می کند و در بحث ولایت زنان به داستان قرآنی امرأالقیس استناد می کند.
جریان فقه سیاسی و اصل حکومت دینی
وی پنجمین جریان را مکتب فقهی سیاسی توصیف کرد و بیان داشت: این مکتب به صورت جدی در دو دوره صفویه و دوران معاصر ظهور پیدا کرده است. نماینده شاخص این تفکر حضرت امام خمینی(ره) است که حکومت را از احکام اولیه اسلام می دانست.
وی اظهار داشت: این نگرش بحث حکومت دینی و لزوم آن را در هر دوره ای مطرح می کند و قائل است حکومت از جایگاه بالایی در منظومه فکری اسلام برخوردار است.
فقه مقاصد گرا؛ اما و اگرها
وی بیان داشت: آخرین جریان، فقه مقاصد گرا است که ادبیات آن در حال شکل گیری است. پیروان این طرز فکر تاکید دارند که باید تلاش کنیم پیام دین را پیدا کنیم.
وی گفت: این جریان فکری می گوید متن یک امر تاریخ مند است و فقیهی می تواند فقه را برای امروز بیان دارد که بتواند پیام را بفهمد.
وی ادامه داد: این گروه قائلند که احکام اسلام در صدر اسلام برتر، عاقلانه و عادلانه بود و باید در همه دوران ها این سه شاخص را داشته باشد و باید تلاش کنیم که این سه حفظ شود و اگر در حکم فقهی این سه رعایت نشده بود، حکم درست نیست.
وی بیان داشت: این گروه، آیات قرآن را به مکی و مدنی تقسیم می کنند و می گویند احکام نازله در مکه از ثابتات شریعت است، اما احکام نازله در مدینه این گونه نیست.
وی تاکید کرد: بحث مقاصد در میان اهل سنت بسیار مطرح است و شاطبی آن را بیان کرده است اما در فقه شیعه تازه است. /909/ز502/ر