سوریه و شکست جبهه متحد عربی علیه ایران
به گزارش خبرگزاری رسا، پیروزی انقلاب اسلامی ملت ایران به رهبری امام خمینی (ره)، یکی از مهمترین تحولات جهانی و منطقه در قرن بیستم به حساب میآید. ماهیت ایدئولوژیک و هویت اسلامی انقلاب ایران باعث شد تا نظام برگرفته از آن دارای ویژگیهای خاص و منحصر به فردی باشد که در ابعاد بینالمللی، از دیگر انقلابها و نظامهای سیاسی جهان متمایز و تاثیرگذاری آن نیز بر دیگر ملل جهان بویژه مردم مسلمان منطقه از یک سو و نیز بر سیاستهای نظام سلطه جهانی از سوی دیگر، کاملاً چشمگیر باشد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، سوریه از جمله معدود کشورهای اسلامی بود که انقلاب اسلامی را هم مورد حمایت قرار داد. حمایت ایران و سوریه از مبارزان فلسطینی در برابر اشغالگران صهیونیسم و در یک جبهه قرار گرفتن دو دولت در مبارزه با صهیونیسم و مخالفت هر دو در برابر گسترش فعالیت نظامی آمریکا در خلیج فارس و ایجاد پایگاههایی در این منطقه و همچنین نیازهای اقتصادی دو کشور، باعث تشدید علاقه مندی دو کشور گردید.
روابط ایران و سوریه با شروع جنگ تحمیلی ایران و عراق وارد مرحله جدیدی شد و تحول عمیقتری یافت. با توجه به هم مرز بودن سوریه و عراق و مشکلاتی که از گذشته بین دو کشور وجود داشت جنگ بین ایران و عراق اثر مستقیم برجای گذارد.
پیروزی انقلاب اسلامی و به دنبال آن قطع رابطه با رژیم صهیونیستی و پیوستن ایران به صف مبارزان علیه اسرائیل و حمایت بیدریغ از حقوق حقه ملت فلسطین و از طرف دیگر آغاز جنگ با دشمن دیرین سوریه، یعنی عراق، نمیتوانست بر رابطه دولت سوریه با ایران بیتاثیر باشد.
حافظ اسد در حمایت از ایران و نقطه نظرات سیاسی انقلاب اسلامی و محکوم کردن صدام در 10 نوامبر 1980 گفت: «بیشتر کشورهای عرب روابط خوبی با ایران دارند که قول داده است در کنار اعراب در مخالفت با دشمن صهیونیستی بایستد. عجیب است که چنین انقلابی مورد حمله قرار گیرد»(1)
سوریه از همان ابتدای جنگ در جبهه موافق ایران و مخالف صدام قرار گرفت به طوری که در همان آغاز جنگ از به وجود آمدن یک جبهه متحد عربی علیه ایران جلوگیری کرد و با نظر بغداد در مورد جنگ عرب و عجم مخالفت کرد.
پس از انقلاب اسلامی و آغاز جنگ بین ایران و عراق، کشورهای عربی منطقه همگی به حمایت عراق میپرداختند و در این راستا در نوامبر 1980 کشورهای محافظهکار و ارتجاعی عرب به رهبری عربستان و اردن قصد داشتند تا با برپایی کنفرانس امان (پایتخت اردن) حمایت اعراب از عراق در جنگ علیه ایران را جلب کرده و آنها را بر علیه ایران بسیج نمایند.
این امر با مخالفت سوریه و سایر کشورهای جبهه پایداری یعنی الجزایر، یمن جنوبی، لیبی و سازمان آزادی بخش فلسطین مواجه گردید. اما سوریه به اندازه کافی قدرتمند نبود که از برگزاری چنین کنفرانسی در پایتخت اردن جلوگیری نماید. به هر حال مخالفت سوریه و سایر کشورهای مترقی عرب باعث گردید که این کنفرانس به صورت یک رویداد کم اهمیت تلقی گردد(2)
حمایتهای سوریه از ایران در جنگ ادامه داشت تا اینکه در ژانویه 1987 زمانی که نیروهای ایرانی طی عملیات کربلای پنج به چند کیلومتری بصره رسیدند، حافظ اسد تحت فشارهای سیاسی و کمکهای چشمگیر اعراب ثروتمند خلیج فارس با قطعنامه کنفرانس امان که به طور ملایمی ایران را در جنگ محکوم مینمود موافقت کرد.
این نخستین بار از شروع جنگ ایران و عراق بود که سوریه در صدور قطعنامهای که ایران را به لحاظ اشغال سرزمین عراق محکوم میکرد، شرکت مینمود. سوریه که در کنفرانس امان به علت وابستگی به اعانات کشورهای ثروتمند عرب بر تصمیمات کنفرانس گردن نهاده و پس از اجلاس مذکور در صدد دلجویی از ایران برآمد، باز دیگر وزیر امور خارجه خود را جهت ادای توضیحات به تهران گسیل داشت.
با وجود حمایتهایی که در طول جنگ تحمیلی سوریه از ایران به عمل آورد، از مطالعه گزارشها و مطبوعات بین المللی در آن دوران چنین میتوان برداشت کرد که از لحاظ توازن سیاسی، حافظ اسد از سقوط کامل رژیم بعث عراق نگران بود.
زیرا این امر منجر به ایجاد یک عراق قدرتمند تحت سلطه ایران در کنار مرزهای سوریه میشد. همچنین این مسئله برای غرور و حیثیت اعراب از جمله سوریه ضربهای به حساب میآمد. در این میان مفسران غربی و عربی که مایل نبودند گرمی روابط میان ایران و سوریه ادامه یابد شروع به گردآوری فهرستی از اختلافات دو کشور کردند.
اصطکاک بین دمشق و تهران در مورد عرضه نفت، خط مشی نسبت به گروههای مذهبی، بدهیهای سوریه به ایران، مسئله رفتار ایرانیانی که جهت زیارت به دمشق مسافرت کرده و قصد صدور انقلاب اسلامی را دارند از جمله این موارد محسوب میشد. در این میان کشورهای عربی خواهان قطع کمک و حمایت سوریه از ایران شدند(3)
پس از پایان جنگ نیز به علت واهمه سوریه از حمله عراق و همچنین منافع و نقطه نظرات نسبتاً مشترک هر دو کشور نسبت به مسئله لبنان و فلسطین باعث شد که سوریه همچنان روابط حسنه خود را با جمهوری اسلامی ایران حفظ کند.
پینوشتها:
1- بررسی روابط سوریه و عراق، محمدعلی امامی، ص17
2- سیاست و حکومت در سوریه، همان، ص240
3- بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، منوچهر محمدی، ص215
/902/د101/ک