حجتالاسلام غضنفرآبادی:
مردم هوشمند ما فریب مظلومنماییها را نمیخورند
خبرگزاری رسا ـ نایب رییس کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: مهمترین شاخصه دلسوزان نظام برای اصولگرایی اثبات التزام عملی افراد به ولایت مطلقه فقیه، آرمانهای امام(ره) و منویات رهبری است.
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا به نقل از جوان، اتفاقی که محور تحلیلها و گزارشها و مصاحبههای فراوان بود، عزیمت مهدی هاشمی به کشور پس از حدود سه سال دوری از کشور به بهانه سرکشی به واحد آکسفورد دانشگاه آزاد در لندن بود. دستمایه قرار گرفتن این موضوع اگرچه نشاندهنده دغدغه رسانهها و جامعه به یکی از فعالان فتنه 88 است اما باید این برگشتن را با نگاهی دقیقتر و موشکافانهتر مورد بررسی قرار داد. اینکه چرا این اتفاق پس از سه سال و تنها هشت ماه مانده به انتخابات 92 افتاده است؟ مهدی هاشمی چه نقش مهمی را میتواند در انتخابات سال آتی بازی کند؟ بازداشت مهدی و فائزه هاشمی چه کمکی به نقش انتخاباتی آقای هاشمی میکند؟ دستگیری این دو نفر چه کمکی به پیشبرد پروسه مظلومنمایی اصلاحطلبان میکند؟ اینها بخشی از سؤالاتی است که حجتالاسلام موسی غضنفرآبادی، نایب رییس کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس و نماینده سه دوره مجلس شورای اسلامی به آن پاسخ میدهد.
تحرکات اصلاحطلبان فراز و فرود بسیاری را در هشت ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری تجربه میکند و نشان میدهد که این جریان سیاسی هنوز به تصمیمی مشخص برای نحوه ورود به عرصه انتخابات نرسیده است، ارزیابی شما از این فعالیتهای گسترده چیست؟
بعد از گذشت چندسال که اصلاحطلبان از قدرت دور بودهاند الان بهترین فرصت ممکن است که آنها به قدرت برسند و باز هم ردای ریاست و مدیریت کشور را برتن کنند با توجه به اینکه در اذهان جامعه منفور شدهاند به واسطه عملکرد منفی و ناامیدکننده خود در انتخابات سال88.
اصلاحطلبان منتظر هستند تا اگر انشقاقی بین اصولگرایان صورت گرفت به صورت واحد و با یک کاندیدا در انتخابات حضور پیدا کنند. آنها از یک تاکتیک جدی برای حضور در صحنه رقابت و به تبع آن پیروزی در انتخابات استفاده میکنند و آن متوسل شدن و تمسک جستن به برخی از چهرههای باسابقه انقلاب است. این جریان سیاسی برای پیشبرد این هدف تا الان به صورت گسترده دست به فعالیت زده است و تصمیم دارد تا از چهرههای درون نظام برای به ثمر نشستن اهداف خود استفاده کند.
نوع تلاشهای اصلاحطلبان کدامیک از گزینههای تحریم، حضور گسترده با کاندیدای مستقل و حضور مشروط با حمایت از یک کاندیدای اصولگرا را نزدیک به واقعیت میداند؟
اگر شرایط برای اصلاحطلبان محقق شود قطعاً با یک کاندیدای مستقل در صحنه رقابت حضور پیدا میکنند و مردم و جامعه را هم با ابزارهای خود تشویق و ترغیب به حضور در عرصه انتخابات میکنند تا بلکه به همان هدف غایی خود که کسب کرسی ریاست جمهوری است برسند. این اولین و اساسیترین هدف و استراتژی آنهاست و قطعاً در این راه از هیچ تلاشی صرفنظر نمیکنند.
یکی از لازمههای این کار این است که اصولگرایان به همگرایی لازم نرسند و با چند کاندیدای متفاوت در عرصه انتخابات شرکت کنند. این موضوع اصلاحات را به این هدف رهنمون میسازد که با یک کاندیدای مشخص و مستقل بخت خود در سال92 را برای ریاست جمهوری بسنجند.
اگر سردرگمی فعلی این جریان ادامه پیدا کند قطعاً آنها با یک کاندیدای مشخص وارد کارزار نخواهند شد و با شکلی محتاطگونه و با حمایت از یک کاندیدای اصولگرا که میتواند بخشی از مطالبات آنها را هم محقق کند وارد عرصه خواهند شد.البته شرایط فعلی آنها نشان میدهد که آنها متمایل به این هستند که از یک کاندیدای اصولگرا حمایت کنند و اینگونه به عرصه حاکمیت برگردند. برخی از وابستگان به این جریان سعی دارند خود را وارد جریان اصولگرا کنند و به منتسبین به این جریان نزدیک شوند تا بلکه اهداف خود را از این طریق پیگیری کنند.
فعالیتها و نقش آقای هاشمی را در این پروژه چه میدانید. آیا ایشان را میتوان جزء لاینفک این طراحیها دانست؟
با توجه به اینکه آقای هاشمی عملکرد مناسبی در طول سالهای اخیر از خود به جای نگذاشته و ذهن جامعه نسبت به ایشان مخدوش شده قصد دارد این ذهنیت را تغییر داده و شاید به نوعی خود را تطهیر کند. آقای هاشمی قطعاً نمیتواند در مورد انتخابات و ورود اصلاحطلبان به عرصه بیتفاوت باشد و در این راستا نقشی را شاید در حد لیدر و رهبر این جریان حداقل در پشت پرده بازی میکند البته برگشت مهدی هاشمی را هم میتوان جزئی از این پازل دانست به این معنا که حجم انتقادات جامعه و سیاسیون اصولگرا با دستگیری و بازجویی مهدی به حداقل برسد. میتوان گفت که با دستگیری مهدی هاشمی ماهها قبل از انتخابات حالتی فرسایشی از موج تبلیغات علیه آقای هاشمی به عمل میآورد و باعث میشود چهره آقای هاشمی در ماهها قبل از انتخابات92 تطهیر و ترمیم شود.
فراخوانی مهدی هاشمی در این بستر زمانی را باید به خوبی بررسی کرد و پی برد که دیگر اهداف این جریان از این کار در این شرایط خاص چیست؟ بازداشت فائزه هاشمی و برگشتن و دستگیری مهدی هاشمی خود گویای بسیاری از نکات است، یکی از این پیامها این است که میخواهند پرونده مهدی و فائزه و بحثهای اینچنینی برای انتخابات بسته شود و کولهبار اصلاحطلبان از بار سنگین اینگونه بحثها سبکتر شود. آقای هاشمی میخواهد بدون این دغدغهها و بحثها با فراغبال و به آسانی در انتخابات حضوری محوری داشته باشد و با غروری خاص بگوید بچههای من دستگیر و زندانی شدند و من هم به خاطر نظام و اهداف و آرمانهای آن حرفی نزدم.
نحوه رسیدگی به اتهامات آقای مهدی هاشمی باید چگونه باشد که مطالبات جامعه پس از چندسال انتظار محقق شود؟
همانطور که شما اشاره کردید اتهاماتی متوجه مهدی هاشمی رفسنجانی است، مثلاً برخی متهمان حوادث پس از انتخابات اتهاماتی را نسبت به مهدی هاشمی مطرح کردهاند که از دستگاه قضایی انتظار داریم قاطعانه به این اتهامات رسیدگی کند.البته صرف اینکه فردی نسبت به فرد دیگری موضوعی را مطرح کند، سند محسوب نمیشود اما اظهارات افراد میتواند به عنوان یک قرینه به همراه دیگر مستندات بررسی شود اما مجموعاً مهدی هاشمی باید نسبت به اتهامات خود با توجه به کیفرخواستی که دادگاه و نماینده مدعیالعموم تهیه میکند، پاسخگو باشد. بسیاری از مردم و نمایندگان آنها در مجلس شورای اسلامی معتقد بودند مهدی هاشمی باید در بدو ورود به ایران بازداشت شود که تقریباً این اتفاق افتاد. به هر روی اگر اظهارات متهمان حوادث پس از انتخابات علیه مهدی هاشمی اثبات شود، وی قطعاً مجرم است در غیر این صورت او باز هم باید نسبت به دیگر اتهاماتی که متوجه وی شده، در دادگاه دفاعیه ارائه دهد که در هر صورت، چه مهدی هاشمی مجرم باشد یا متهم، دستگاه قضایی باید به اتهامات مطرح شده درباره وی طبق قانون رسیدگی کند.
نحوه اجرای حکم فائزه هاشمی را هم میتوان مثبت ارزیابی کرد با توجه به اینکه وی دوران محکومیت خود را سپری میکند؟
همانطور که در مصاحبههای قبلی خود ابراز کردهام، وعده آیتالله لاریجانی به عدم مماشات دستگاه قضایی با دانهدرشتها و آقازادهها با بازداشت فائزه هاشمی محقق شد که این اقدام برای جامعه میتواند تأثیرات مثبتی داشته باشد.
وقتی مردم اجرای یکسان قانون برای همگان و عدم تبعیض را میبینند، به مسئولان امیدوارتر میشوند؛ آیتالله لاریجانی با تصمیم خود برای برخورد با دانهدرشتها مردم را به دستگاه قضایی امیدوارتر کرد. نظام اسلامی تبعیض را برنمیتابد، آقای لاریجانی ثابت کرد که هیچ فردی در نظام جمهوری اسلامی ایران حقی فراتر از قانون ندارد. بعد از فتنه88 برای مردم سؤال مطرح بود که چرا با برخی دانهدرشتها و آقازادهها برخورد نمیشود.
اقدام دستگاه قضایی در بازداشت فائزه هاشمی رفسنجانی دیرهنگام صورت گرفت و جامعه و دلسوزان نظام زودتر از اینها منتظر رسیدگی و برخورد با وی بودهاند اما این حرکت قوه قضاییه شایسته تحسین است و انتظار میرود رویه قوه قضاییه در برخورد با دانهدرشتها و آقازادههای متخلف همچنان ادامه داشته باشد و تنها به اینجا ختم نشود. مجلس شورای اسلامی به نمایندگی از ملت ایران از اقدامات شجاعانه آیتالله لاریجانی و دستگاه قضایی حمایت خواهد کرد و این را در آینده نزدیک خواهیم دید. البته عملکرد قوه قضاییه در موضوع اختلاس که تأثیرات بدی روی جامعه هم داشت را هم باید مورد توجه قرار داد.
مردم از قوه قضاییه درخواستی جز برخورد بدون اغماض با فساد بزرگ مالی نداشتند و دستگاه قضایی نیز با صدور حکم قاطعانه و منصفانه به مطالبه افکار عمومی پاسخ گفت.
در این ماههای اخیر رسانههای معاند و برخیها از داخل سعی داشتهاند هجمه و تخریب علیه قوه قضاییه را رقم بزنند و با این کار اقدامات مثبت این قوه را زیر سؤال ببرند.
غولهای رسانههای ضدانقلاب قصد دارند مانع افزایش رضایت عمومی به دستگاه قضایی شوند و اقدام قاطع قوه قضاییه در صدور حکم اعدام برای چهار محکوم فساد بزرگ مالی موجب رضایتمندی بیشتر مردم از دستگاه قضایی شده است و این برای دشمنان انقلاب اسلامی قابل تحمل نیست.
برخورد قاطع با محکومان فساد بزرگ مالی مرهون تدابیر رئیس قوه قضاییه و دادستان کل کشور است و نظارت آقای اژهای بر پرونده فساد بزرگ مالی مردم را نسبت به آینده این پرونده خوشبین کرده بود و این را میشد در سطح اجتماع از عموم مردم شنید.
برخورد بدون اغماض قوه قضاییه با محکومان فساد بانکی اخیر پیامی روشن به دیگر مفسدان اقتصادی دارد. مفسدان اقتصادی باید بدانند، دستگاه قضایی در بحث فساد مالی اخیر ثابت کرد که ملاحظه هیچ مفسدی را نخواهد کرد. مجلس شورای اسلامی از تدابیر حجتالاسلام اژهای در پرونده فساد بزرگ مالی خرسند است و اقدام قاطع دستگاه قضایی را در فساد بانکی مناسب ارزیابی میکند وبه سهم خود از اقدامات مثبت این قوه تشکر میکند.
پس باید از این پس منتظر نقش پررنگتر آقای هاشمی در رهبری جریان اصلاحات باشیم؟
بله همینطور است. از این به بعد باید منتظر بیان مواضع معتدل آقای هاشمی در جهت اهداف و آرمانهای نظام باشیم، مواضعی که تفاوت زیادی با رویکرد ایشان در سال88 دارد مثلاً در حوزه سیاست خارجی از فشارها و اتهامات نظام سلطه علیه کشورمان اعتراض و مخالفت کند. پرهیز از تنش و بیان مواضع رادیکالی و خارج از چارچوب از جمله تاکتیکهایی است که آقای هاشمی اتخاذ خواهد کرد. هماهنگ شدن با مطالبات رهبری و جامعه و سعی در اینکه اصلاحطلبان را در درون نظام تعریف کند را هم میتوان از این اهداف برشمرد. هاشمی میخواهد از این پس در نقش و قالب یک دلسوز نظام و همراه رهبری خود را نشان بدهد و هماهنگ با موج مردمی اعتماد و اطمینان جامعه را دوباره جلب کند.
دستگیری مهدی و فائزه تا چه حد برای اصلاحطلبان و شخص آقای هاشمی در جهت دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده میتواند مثبت و امیدآفرین باشد؟
این دستگیریها قطعاً برای این جریان و شخص آقای هاشمی مثبت و ارزنده است. زمانی که اینها حکم صادره را سپری کنند و دوران محکومیت خود را طی کنند قطعاً فشار روانی از روی اصلاحطلبان و شخص آقای هاشمی برداشته میشود. از این دید میتوان این دستگیریها را مثبت ارزیابی کرد، بالاخره این موضوع از دستگیر نشدن و موج انتقادات علیه اصلاحطلبان بهتر است.
میزان تأثیرگذاری این دستگیریها بر پیشبرد پروژه مظلومنمایی از سوی گروهها و رسانههای اصلاحطلبان چقدر است؟
قطعاً این قسمتی از این پروژه است و در روزها و هفتههای اخیر با نگاه به رسانههای اصلاحطلب و برخی از رسانههای وابسته به آنها این رویکرد موج میزند. پس از فتنه 88 منسوبین به این جریان همیشه سعی داشتهاند که از هر بستر و زمانی برای مظلومنمایی استفاده کنند و این یکی از بهترین فرصتها برای آنهاست.
تأثیراتی را هم روی جامعه گذاشته است؟
شاید در طول یکی دو ماه تأثیر نگذارد اما پس از آن قطعاً روی بخشی از جامعه تأثیر میگذارد. البته مردم ما مردم هوشمند و آگاهی هستند و با این گونه توطئهها اصل را رها نمیکنند و تحت تأثیر فضای روانی قرار نمیگیرند. تجربه به خوبی این را اثبات کرده است.
با توجه به مباحث مطرح شده کاندیداتوری شخص آقای هاشمی را چقدر محتمل میدانید؟
بعید میدانم ایشان دیگر این کار را انجام بدهند. شاید بخواهند با مطرح کردن آقای هاشمی فضای جامعه و میزان اقبال آنها به اصلاحطلبان را تست کنند. طرح موضوع بیشتر به خاطر زمینهسازی برای موفقیت اصلاحطلبان است تا موارد دیگر. برخی خبرها حاکی ازآن است که آقای موسوی لاری از طرف آقای خاتمی مأمور رایزنی با برخی از استانداران دولت اصلاحات جهت بررسی شرایط حضور در چهارمین دوره انتخابات شهر و روستا بوده.
دلیل سرمایهگذاری اصلاحطلبان در این انتخابات را چه میدانید؟
همانطور که عرض کردم این جریان تمام تلاش خود را برای بازگشت به حاکمیت انجام میدهد. به هرحال باید از جایی شروع کنند و کجا بهتر از انتخابات شوراهای شهر که حساسیت کمتری از سوی گروهها و دستههای سیاسی روی آنهاست. اینها نشان میدهد که تا حدودی این جریان پی بردهاند که موفقیت در ریاست جمهوری برایشان غیرممکن است و لازمه آن گام برداشتن در جهتهای دیگر نظیر موفقیت در انتخابات شورای شهر و روستاست.
با توجه به تاکتیکهای جریان اصلاحطلبی (که به بخشی از آن شما اشاره کردید) میزان موفقیت این جریان را در انتخابات چقدر محتمل میدانید؟
میزان موفقیت اصلاحطلبان بستگی به چگونگی حضور اصولگرایان دارد به این معنا که اگر اصولگرایان اتحاد و انسجام خودشان را حفظ کنند موفق میشوند و در غیر این صورت احتمال موفقیت اصلاحطلبان کم نیست. اگر اصولگرایان با برنامه و تئوری جلو بروند قطعاً اصلاحطلبان موفق نخواهند شد. نباید نادیده گرفت که اصلاحات قبل از انتخابات خرداد 88 با اصلاحات امروز متفاوت است چراکه آنها قبل از انتخابات شعارهای دیگری میدادند اما پس از انتخابات مشی خود را تغییر دادند.
اگرچه شعارهای اصلاحطلبان، قبل از انتخابات توسط مردم پذیرفته شده باشد اما گروه موسوم به اصلاحطلب شعارها و خط مشی خود را پس از انتخابات تغییر داده و امروز بدون تغییر در منش و رویکرد خود امکان ادامه فعالیت ندارد چراکه مردم از این گروه سیاسی به خاطر عملکردشان در فتنه 88 نفرت دارند.
البته ممکن است که برخی از اصلاحطلبان هم نیتشان از اصلاحات درست باشد اما آنها هم نظر خود را اعلام نکردند و امروز گروه موسوم به اصلاحطلب مجبورند که برای ادامه فعالیت سیاسی تحت عناوین جدید و تعریف جدیدی از اصلاحات در عرصه سیاسی فعالیت کنند. گروه موسوم به اصلاحطلب در نگاه مردم به علت عملکرد آنها در فتنه 88 نفرتآمیز است و باید گفت اصلاحطلبان معتقد به نظام دیگر نمیتوانند با این شرایط و با عنوان اصلاحات وارد انتخابات شوند، بلکه باید تحت عنوان جدیدی در این عرصه فعالیت داشته باشند.تجربه انتخابات ریاستجمهوری دهم باید این درس را به ما بدهد که اعتمادی به بازگشت اصلاحطلبان به عرصه سیاسی کشور وجود ندارد.
به عنوان یک اصولگرا عرض میکنم نباید اصلاحطلبان را دست کم گرفت و تاکتیکها وحربههای آنها را ساده انگاشت. باید بترسیم که همان اتفاقی که اصولگراها در دهه 70 سر جریان اصلاحطلبان آوردند برسر اصولگرایان نیاید.
میزان موفقیتهای اصولگرایان باتوجه به برنامهریزهای گسترده جریان اصلاحات را چقدر ممکن میدانید؟
مانند گذشته، هدف دشمنان این است که تفرقه را در ردههای پایینتر جریان اصولگرایی دامن زده و از این طریق آن را به ردههای بالا بکشانند. هیچ اختلافی در آرمانها، ارزشها و اهداف در جریان اصولگرایی وجود ندارد و مکر دشمنان برای ایجاد تفرقه در میان اصولگرایان نه تنها با شکست مواجه خواهد شد، بلکه اتحاد اصولگرایان را هم بیشتر خواهد کرد و روشن است که ایجاد تفرقه بین اصولگرایان هدف اصلی جریان فتنه و گروه منحرف است. تقریباً در تمام ادوار انتخابات ریاست جمهوری پس از انقلاب تا به حال نتوانستهایم به اتحاد و وحدت کامل دست پیدا کنیم؛ گروههای مختلف کاندیدای خود را معرفی کردند و عده دیگر نیز تحت عنوان اصولگرایی، راست، چپ و غیره وارد صحنه میشدند و در نهایت هم انتخابات تمام میشد. رسیدن به وحدت و معرفی یک کاندیدای اصلح از میان اصولگرایان برای انتخابات ریاست جمهوری هم کار مردم را برای انتخاب راحتتر میکند و هم امیدواری بین مردم ایجاد میکند و بنابراین باید به این سو حرکت کرد.
اختلافهای زیادی ازدرون گروههای اصولگرا در رسانهها مطرح میشود. چه بخشی از این اخبار واقعی است و آیا این چنددستگی (در صورت وجود) میتواند تأثیرات بدی را در جامعه و بدنه اصولگرایی به همراه داشته باشد؟
انشقاق و تفرقه در سطح بالا بر لایههای پایین هم تأثیر میگذارد و به مردم ورود میکند؛ اختلاف خوب نیست ولو اینکه طولانی مدت هم نباشد و نگرانی و انشقاق ایجاد میکند؛ همه گروههای اصولگرا خود را ملزم بدانند که حول محور یک نفر انسجام پیدا کنند و برای انتخابات ریاست جمهوری وحدت داشته باشند.الان خیالمان راحت است اما نباید آسوده باشیم؛ کار انتخابات ریاست جمهوری آسان نیست، هم اصلاحطلبان، هم جریان انحرافی حتماً دست به کار شده و میشوند و وقتی ببینند که اصولگرایان انشقاق دارند، عزمشان جزم میشود و این ضعف است. وحدت در انتخابات ریاست جمهوری یک ضرورت و ایجاب برای اصولگرایان است، مضاف بر اینکه طمع دشمنان هم وجود دارد و دشمن از این انشقاق استفاده کرده و سنگ تمام میگذارند.
درآستانه هر انتخاباتی برخی از افراد و گروهها خود را از دیگر گروههای اصولگراتر میدانند، چه مرجعی مسئول سنجش اعتقاد عملی اصولگرایان به آرمانهای امام است؟
مهمترین شاخصه دلسوزان نظام برای اصولگرایی اثبات التزام عملی افراد به ولایت مطلقه فقیه، آرمانهای امام(ره) و منویات رهبری است. التزام عملی افراد باید روشن و بدون هرگونه ابهام باشد، افرادی که از اسم اصولگرایی استفاده میکنند اما در واقع اصولگرا نیستند دچار نفاق هستند. این افراد نباید به مجلس آینده راه یابند چراکه این افراد به اسم اصولگرایی وارد مجلس شدند اما از فتنه دفاع کردند.
تعریف ما از اصولگرایی منطبق با شاخصهای جامعتین بوده و چتر اصولگرایی را طبق تعریف کمیته داوری گسترده میدانیم.
بحثهای زیادی پیرامون حضور پررنگ دولت در انتخابات مطرح است. ارزیابی شما از این موضوع چیست؟
با بیان اینکه رهبر معظم انقلاب نقاط قوت دولت را در خدمت شبانهروزی و بیمنت به مردم و کشور میدانند و این بسیار ارزشمند است. همه ملت ایران و دلسوزان انقلاب اسلامی انتظار دارند دولت آقای احمدینژاد با حفظ روحیه خدمترسانی، قوه مجریه را به رئیسجمهور یازدهم تحویل بدهد. دولت دهم برای اینکه در خاطره ملت ایران به عنوان دولتی سختکوش، مردمی و انقلابی باقی بماند، چارهای ندارد جز اینکه در مقابل حاشیهها خدمترسانی به مردم را تسریع کند و هیچ توجهی به برخی حاشیهسازیها نکند. روحیه انقلابیگری دولت دهم نه تنها برای ملت ایران بلکه برای ملتهای مسلمان سراسر جهان خوشایند بوده و حتی میتوان به جرئت گفت این دولت محبوبیت خود را از طریق انقلابیگری کسب کرده است؛ لذا اگر قرار است در آینده از آن به نیکی یاد شود، باید روحیهای را که مردم دوست دارند حفظ کند.از دولت خواستار این هستیم تا با همکاری و هماهنگی سایر قوا و کمک گرفتن از دلسوزان دولت، نسبت به اتمام پروژههای نیمهکاره اقدام کرده و تا زمان تنفیذ رئیسجمهور یازدهم ذرهای از خدمترسانی به مردم عقبنشینی نکند./971/پ202/ج
ارسال نظرات